اکبر قرهداغی، دبیری که 50 سال سابقه تدریس دارد، برای رفع این افسوسها، شعرهای کتابهای دبستان از سال 1290 تا 1390 را جمعآوری کرده و از تمام صفحاتش اسکن گرفته و آن را در «یاد شیرین شعرهای دبستان» به چاپ رسانده است؛ کتابی که به قول خودش حدود 3 سال برای جمعآوری، تنظیم و پیدا کردن نام شاعرانش وقت صرف کرده. با قرهداغی به گفت و گو نشستم تا از سیر تغییرات مطالب آموزشی شعر دبستان و تجربههای 50 سالهاش و به قول خودش نوستالژی یا حسرت گذشته شعرهای شیرین دبستان برایمان بگوید.
به دست آوردن کتابهای دبستان، آن هم از سال 1290 تا امروز، کار دشواری است. چه انگیزهای باعث شد به فکر جمعآوری شعرهای دبستان بیفتید؟
انگیزه تالیف این کتاب که دربرگیرنده سالهای 1290 تا 1390 است، القای مفاهیمی است که اندیشه، نگرش و بینش ما را پایه گذاشته ، شکل داده و قالببندی کرده است و ما به واسطه آنها جایگاه امروزی خود را به دست آوردهایم. در این شعرها که مربوط به دوره دبستان هستند، مفاهیمی چون انسانیت، حکمت، شجاعت، محبت، صداقت و نظافت در لباس نظم و با ضرباهنگ مناسب به دانشآموزان آموزش داده میشد. قصد من هم این بود که این مفاهیم را زنده کنم.
انگیزه دیگر من هم بررسی سیر تحول و تطور مضامین و حتی تصاویر شعرهای کتاب دبستان است. از طرف دیگر، نوستالژی (حسرت گذشته) بازخوانی شعرهای دوستداشتنی مدرسه، برای هر مدرسهرفته و پشت نیمکتنشستهای جذابیت دارد.
این کتاب ما را به دوران فارغ البالی که مملو از خوبیها بود، میبرد. ما را پشت همان نیمکتهای رنگ رو رفته و ترکخورده شصت، هفتاد سال پیش برمیگرداند و به ما میآموزد که باید اینگونه باشیم.
به نظر شما علت ماندگاری اشعار آن زمان چیست؟
علت ماندگاری شعرهای آن دوره، سادگی مفاهیم و کوتاهی مصراعهایی است که با متناسب با مضمون سروده شدهاند، زیرا اکثر شعرهایی که در گذشته برای مضامین درسی انتخاب میشد، حسابشده و با بینشی خاص بود. آنها معمولا اشعار بزرگان ادب مانند: حاف1 سعدی، فردوسی و... را انتخاب میکردند. اگر هم شعری از شاعران معاصر انتخاب میشد، به محتوا و پیامی که میرساند توجه زیادی میکردند. نه این که فقط نظم باشد. جالب است بدانید که من بارها و بارها اشعار کتابهای آن زمان را برای افراد مختلف خواندهام و شاهد بودهام که همه این اشعار را بلد بودهاند. مثلا شما اگر برای خیلیها ابتدای شعر به علی گفت مادرش روزی... را بخوانید، حتما او در ادامه خواهد گفت: که بترس و کنار حوض مرو.
این اشعار با تصاویر گویا و زنده و نه با تصاویر فانتزی امروزی، همه به درستی در ذهن دانشآموزان آن زمان باقی مانده است.
در این بررسی برایتان پیش آمده که از حذف بعضی شعرها حسرت خورده باشید؟ شعرهایی که به نظرتان در کتابهای امروزی جایشان خالی است.
بله، بسیار زیاد. مثلا برای آموزش به ما میگفتند: فریدون مهربان است/ عزیز و مهربان است و بعد در ادامه مطلب علت عزیز بودن فریدون را توضیح میدادند که: به نرمی میزند حرف/ همیشه خوشزبان است... فریدون نیست ترسو/ خودش یک پهلوان است... به این ترتیب آداب زندگی کردن به ما آموزش داده میشد، ولی امروز این اشعار حذف شده است یا لااقل مانند آن زمان به مفاهیم انساندوستانه توجه نمیشود. حتما شما هم این شعر سعدی را خواندهاید: یکی در بیابان سگ تشنه یافت/ برون از رمق در حیاتش نیافت. آیا حیواندوستی را بهتر از این میتوان آموزش داد؟ حذف این اشعار حسرت زیادی برای افراد هم سن و سال من باقی گذاشته است.
در قدیم مفاهیم کاملا گویا و تصاویر هم رئالیستی بوده است. در کتابهای جدید گاهی اوقات و در بعضی شعرها محتوای خاصی بیان نشده است. دلیلش چیست؟
هنگام تغییر کتابها، بسیاری از شرایط درنظرگرفته شده برای شعرها، جابه جا و حذف شد. یکی از کارهایشان، فانتزی شدن تصاویر است، که موجب شده مفاهیم مورد نظر به درستی منتقل نشود. از طرف دیگر مضامین آموزش داده شده یک بعدی هستند و گویای بعضی نیازهای افراد و جامعه نیستند و گاهی فقط بعضی مفاهیم خاص را القا میکنند. مثلا پاکی، نظافت، انساندوستی، محبت، دوست داشتن حیوانات در کتابهای جدید دیگر مثل گذشته جایگاهی ندارند. نکته دیگر این که چون در گذشته خیلی از مضامین تمثیلی بود و از زبان حیوانات بیان میشد، کودک راحتتر آنها را درک میکرد.
تمثیل و نقل از زبان حیوانات تا چه اندازه در آموزش تأثیرگذار است؟
کودکان با جانوران انس دارند و به آنها علاقه دارند. معمولا هر کدامشان دوست دارند که سگی، گربهای یا قناری داشته باشند و با آن زندگی کنند. وقتی ما از دوستداشتنیهای کودک بگوییم، او حرف ما را بهتر میفهمد، ولی امروز ما این دارایی را از کودکانمان گرفتهایم. نه حیوانی برای نگهداری به او میدهیم و نه داستانها را از زبان حیوانات برایش نقل میکنیم. پس او مجبور است که این نیازش را در جای دیگری رفع کند.
در بررسی این سیر 100 ساله آیا میتوان گفت که در کتابهای قدیمی به فرد و خصوصیات شخصی اهمیت میدادند و در کتابهای امروزی تقریبا به فرد کمتر اهمیت میدهند و توجه کودک را به جامعه و دیگران، منهای خودش، سوق میدهند؟
دقیقا این حرف درست است. ما در گذشته با نوع آموزشهایمان کودکی را تربیت میکردیم که میدانستیم قرار است با اجتماع ارتباط داشته باشد. پس شخصیت او را رشد میدادیم و مطمئن بودیم خود به خود در جامعه نیز بدرستی رفتار خواهد کرد. ولی ما امروزه میخواهیم کودکی را تربیت کنیم که انگار اصولش از پیش ساخته شده است.
یعنی میخواهیم به او چیزهایی را القا و دیکته کنیم که تقریبا این مسائل برای خود کودک هم ملموس نیست. میخواهم خودمانیتر توضیح بدهم.
در زمان دفاع مقدس بچههایی به جبهه رفته بودند که آن کتابهای درسی را خوانده بودند و پرورشیافته آن کتابهای درسی هستند.
درست است که در گذشته شیوه بد تنبیه کردن بچهها وجود داشته، ولی مفاهیم درست آموزش داده میشد. امروز آن تنبیهها حذف شده، ولی آموزشهای مفید از طریق شعر هم تقریبا حذف شده است.
من حدود 50 سال سابقه آموزش در مدارس دارم. من سالهاست که یک گستاخی در دانشآموزان میبینم که چنین چیزی در دانشآموزان قدیمی نبود. آن عتاب و خطابها و آن فلک شدنها و کتکخوردنها حتی اگر به ناحق بوده امروز یادآوریشان برای من دوستداشتنی است. من حتی دوست دارم که همواره این خاطراتم را برای دوستان و اقوام تعریف کنم؛ همانطور که در مقدمه کتابم برای مخاطبانم نقل کردهام. درست است که تنبیه بد است، ولی برای آموختن به بچههای مدرسهگریز و لجامگسیخته تنبیه لازم بوده است.
البته الزاما نه با فلک یا کفدستی خوردنها. ما فقط به یک خطاب و عتاب نیاز داریم، اما امروز این شاگرد است که به معلمش خطاب میکند و با او تند صحبت میکند. بخشی از این اشکالات برگرفته از آموزشهای درسی است.
حذف شعرهای شاعران بزرگ در چه مقطعی پررنگتر از همیشه بوده است؟
پس از انقلاب به مدت 10 سال فردوسی و حافظ را از کتابها حذف کردند. بعد با نامههایی که نوشتیم و نوشتند دوباره شعرهایشان به کتابها راه یافت. مثلا شعر «توانا بود هر که دانا بود». یا بعدها شعر «چو ایران نباشد تن من مباد» را دوباره در کتابها دیدیم.
چرا امروز کمتر شاهد یادآوری و بازخوانی شعرهای آموزشی مدرسه در بین بعضی دانشآموزان هستیم؟
همه ما برای چیزهای خوب حسرت میخوریم، همانطور که امروز برای شعرهای خوبی که در کتابهایمان بوده و حذف شده حسرت میخوریم. دانشآموز امروز ما وقتی شعر یا داستان با ارزشی برای حسرت خوردن ندارد، مسلما مطلبی از کتاب را هم به یاد ندارد. از اینجا میتوان گفت که آموزشهای کتابهای دبستان تا چه اندازه میتواند در ذهن ثبت شود و آن فرد برای تمام عمرش از آن استفاده کند. افاعیل عروضی کوتاهی که میآوردند، ریتمیک بود. ضرباهنگی داشت که در ذهن مینشست. شما یک شب بهمهمانی میروید، آهنگی را گوش میکنید و خوشتان میآید، هم شعر و هم فضا و هم آهنگ در ذهنتان میماند، علتش دلنشین بودن آن است. در گذشته هم همین طور بوده است. مثلا بچهها همه با هم این شعر سعدی را میخواندند: گلی خوشبوی در حمام روزی/ رسید از دست محبوبی به دستم/ بدو گفتم که مشکی یا عبیری/ که از بوی دلاویز تو مستم... ولی امروزه چنین چیزهایی را کمتر داریم.
و اما درباره کتاب. شعرهای کتاب شما منظم نیست یعنی یک صفحه شعر کلاس سوم دهه 1320 است و صفحه مقابلش شعر کلاس پنجم دهه 1370/ چرا توالی سالها و پایههای آموزشی را رعایت نکردهاید؟
این نکته مهمی است، اگر من کتاب را به صورت منظم و پیاپی میآوردم هر کس که کتاب را باز میکرد اول به سراغ صفحات سالهای دبستان خودش میرفت و وقتی آن را میدید، خواندن مطالب دیگر کتاب برایش جالب نبود، زیرا به عالم خودش میرفت و به هدفش هم رسیده بود، ولی من آگاهانه و عمدا توالی سال و پایه را رعایت نکردم تا هرمخاطبی تمام کتاب را الزاما مرور کند وگرنه رعایت توالی سالها برایم کار بسیار راحتی بود.
اشکالی که ایجاد میشود، این است که اگر کسی بخواهد کار تحقیقی کند برای این که ببیند ماهیت مطالب آموزشی تا چه اندازه تغییر کرده، کار برایش خیلی دشوار می شود.
درست است که استفاده از کتاب در این زمینه تا اندازهای مشکل است، ولی در هر صورت من باید بین این مساله و هدف خودم که خوانده شدن تمام کتاب بود، یکی را انتخاب میکردم و هدف من این بود که تمام کتاب خوانده شود.
در پانوشت هر صفحه توضیحاتی درباره شاعر و منبع شعر و قالب آن و... ارائه شده است، آیا این اطلاعات از قبل بوده یا شما برای آشنایی بیشتر آنها را آوردهاید؟
من هنگام گردآوری این کتاب؛ پانوشتها را وارد کردهام. در آن زمان آوردن نام شاعر اهمیت زیادی نداشته است. مگر شعرهای خیلی مهم از بزرگانی مثل سعدی و حافظ که لازم بوده، اسم شاعر بیان شود. به همین جهت من برای پیدا کردن نام شاعران به سراغ دیوانهای مختلف رفتم تا بتوانم اطلاعات کاملی به دست بیاروم. از طرفی علت سروده شدن شعر را هم پیدا کنم. البته گاهی اوقات شما میبینید که نام شاعر را پیدا نکردهام. دلیلش این است که مولفان کتابهای آن دهه گاهی از خودشان شعری را میسرودند و نامی از خودشان هم نمیآوردند.
چقدر طول کشید تا این کتاب را جمعآوری کردید؟
دو سال و نیم طول کشید تا من این کتاب را جمع کردم و یک سال هم برای کارهای چاپ و تدوین وقت گذاشتیم، البته در کتاب بعدی هم داستانهای دبستان را جمعآوری کردهام با نام «یاد داستانهای دلانگیز دبستان».
ياد شعرهاي شيرين دبستان
يك قرن شعرهاي دبستان 1390 - 1290
پژوهش و گردآوري: اكبر قرهداغي
ناشر: بهجت
سال نشر: 1390 (چاپ سوم)
قيمت: 8500 تومان (با جلد سخت)
تعداد صفحات: 178 صفحه
شابك: 978-964-2763-66-5
پيشگفتار كتاب با اين جملات آغاز ميشود:
"تمام چوبها و كتكهايي كه از ناظم مدرسه خوردم حتي فلك شدنم زير سر پاسبان بود. يعني از پاسبان شروع شد. ميگويند: محيط انسان را ميسازد، همهي بدخلقيها كجتابيها و بدرفتاريهاي من از كلاس اول دبستان آغاز شد. تازه الفباي فارسي را ياد گرفته بودم. همين ياد گرفتن الفبا براي من و بچههاي ديگر همكلاسيام زجرآور بود، روش آقا معلم براي ياد دادن، اينگونه بود كه هفتهي اول "الف تا ي" را كه در صفحهي اول كتاب بود بارها و بارها براي ما ميخواند و ما، همصدا با آقاي معلم ميشديم، هفتهي دوم و يا سوم بود ما به ترتيب از ميز اول بلند ميشديم و ميرفتيم سمت راست آقاي معلم ميايستاديم و او گوش ما را ميگرفت با اولين پيچي كه به گوش ما ميداد ميگفت شروع كن ما بايد يك نفس از "الف تا ي" را سريع و با صداي بلند از حفظ بخوانيم تا لحظهاي كه به "ي" ميرسيديم گوش ما در منگنهي شست و انگشت اشارهي آقاي معلم در فشار بود ..."