زمان : 16 Esfand 1390 - 21:34
شناسه : 47752
بازدید : 5525
  مواخذه بس است   مواخذه بس است

  مواخذه بس است                               

یزدفردا :میرزا محمد کاظمینی در مطلبی در روزنوشت خود نوشت :درخواستی از استاندار ، مدیر کل دادگستری و دادستان یزد

وجود سلائق مختلف و اندیشه های متفاوت از وجوه مشخصه جوامع انسانی است و اصولا با توجه به همین تفاوتها و بعضا تضادها است که جوامع بشری به رشد و بالندگی خود ادامه می دهند.

  این موضوع بخصوص در حوزه های چون فرهنگ و رسانه امری عادی و بدیهی تلقی می شود .حتی در بسیاری از موارد می تواند سازنده و با تاثیرات مثبت اجتماعی تلقی شود.

البته در هر جامعه ای مرزها و حدود مشخصی هم وجود دارد و اگر بروز اندیشه ها و بازتاب آنها با اصول، اساس، باورها و اعتقادات پذیرفته شده  و ریشه دار جامعه ای در تضاد باشد طبعا با مقاومت و حتی طرد مواجه می گردد.

 از این اصل کلی که بگذریم، اساسا وجود سلائق و اندیشه های متفاوت و بها دادن به آن در جامعه  برهان عقلی دارد و هم در شرع و عرف پسندیده و قابل مدافعه است.

 این مقدمه کوتاه را عرض نمودم برای اینکه مطلبی را که می خواهم در دنباله آن نقل کنم در قالب کلی آن قابل مدافعه است. 

و اما اصل مطلب:

حدود یک هفته قبل از شروع انتخابات جریده «بشارت نو» مبادرت به انتشار مطلبی درباره وضعیت امامان جمعه محترم شهرستانهای مهریز و تفت نمود که ضمن اینکه اصل خبر درست به نظر می رسید در انعکاس آن از ادبیات نادرست و ناپسند استفاده شده بود. این مطلب موجبات رنجش مدیران اجرایی و امنیتی استان را فراهم نمود و انصافا چنین رنجشی نیز قابل توجیه بود.

از قرار معلوم پس از این ماجرا انتشار جریده نیز متوقف و به موجب حکم مقامات قضایی«بشارت نو» ممنوع الانتشار گردیده است.

با عنایت به آنچه گذشت اجازه می خواهم ملاحظاتی که در این زمینه وجود دارد را به عرض برساند :

1 ـ علی رغم اینکه امام جمعه محترم مهریز انصافا فردی فاضل بوده و از سابقه ای طولانی در امر امامت جمعه آن شهر برخوردارند ،جو آرام و یکدستی نسبت به عملکردهای ایشان وجود نداشت دلیل آن هم ارسال دهها طومار در موافقت و مخالفت با ایشان به دفتر مقام معظم رهبری بود.

در مورد شهرستان تفت نیز در اوایل انتصاب امام جمعه جدید ، فضای همراهی با ایشان فراهم نبوده است هر چند به نظر می رسد در شرایط موجود این روند رو به بهبود است.

2 ـ همان طور که در مقدمه کوتاه خود عرض نمودم ، هر چند گلایه از بد سلیقگی و استفاده از ادبیات ناپسند نشریه «بشارت نو» به قوت خود باقی است ــ اما تعطیلی روزنامه یا سایت خبری یا هر نوع رسانه گروهی دیگر نیز در نزد افکار عمومی پسندیده نیست و چه بسا که در این مورد نیز اذهان عمومی واکنش حادتری داشته باشد. در این مورد نیز نقل و حدیث هایی بروز کرد که چرا اعضای محترم هیات منصفه مطبوعات به ایفاء نقش نپرداخته و پادرمیانی ننموده اند  ـ و احیانا اغراض شخصی در بزرگ کردن مسئله و کشاندن آن به پای میز محاکمه و نهایتا تصمیم متخده تاثیر داشته  است و قس علیهذا.

3 ـ به هر تقدیر در شرایط فعلی آقای آذرنگار مدیر مسئول بشارت نو طی نامه ای به شورای تامین و انعکاس آن برای اطلاع عمومی رسما از حضرات امامان جمعه دو شهرستان مهریز و تفت و متولیان امر ، عذر خواهی و جبران مافات کرده اند.

 در خاتمه باز هم تاکید می گردد که وجود هر نشریه باعث ارتقاء سطح فرهنگ عمومی جامعه بوده و وجود جراید متحول و اطلاع رسانی صحیح مورد تاکید مقامات نظام و سفارشات اکید حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است.

از آنجا که در جریان مراحل رشد و تکوین هر نشریه سرمایه گذاریهای فراوان فکری و مالی صورت می گیرد تا نهایتا مبدل به نشریه ای مستقل  و ثابت گردد. لذا درخواست دارد «بشارت نو» را نیز که انصافا نشریه ای مایه دار و دارای کادری مجرب است، واجد چنین شرایط دانسته و در ادامه فعالیت، آن نشریه را  یاری نمایند.

از مدیر کل معزز ارشاد استان انتظار است که بستر ادامه فعالیت این نشریه را مهیا ساخته و از آقای آذرنگار نیز انتظار می رود که در امر اطلاع رسانی دقت بیشتری معمول دارند.

نکته:

انشا ا... بزودی«بشارت نو» را در دکه های روزنامه فروشی ببینیم.