زمان : 30 Bahman 1390 - 23:10
شناسه : 46664
بازدید : 5226
قصه واقعی  زن و مردی که 21   فرزندخوانده دارند قصه واقعی زن و مردی که 21 فرزندخوانده دارند
قصه واقعی زن و مردی که 21 فرزندخوانده دارند یزدفردا "«شاید فراموش‌ات کنم» نام داستان واقعی زندگی زن و مردی است که 21دختر و پسر را از استان‌های مختلف به فرزندی قبول کرده و مانند یک پدر و مادر خوب از این بچه‌ها مراقبت کردند. «شاید فراموش‌ات کنم» داستان واقعی زن و مردی که 21 بچه را به فرزندخواندگی قبول کردند، منتشر شد. به گزارش مهر، این کتاب داستان واقعی زندگی ماشاءالله آذرفر، رئیس اتحادیه کامیون‌داران در دوران پیش از انقلاب است. آذرفر و همسرش که بچه‌دار نمی‌شدند 21 دختر و پسر را از استان‌های مختلف به فرزندی قبول کرده و مانند یک پدر و مادر خوب از این بچه‌ها مراقبت کردند. در یک خانه بزرگ که پس از انقلاب مصادره و بیمارستان شد، این بچه‌ها با پدر و مادرشان زندگی می‌کردند، صبح زود بیدار می‌شدند، ورزش دسته جمعی می‌کردند، آنگاه همگی به مدرسه می‌رفتند و عصر که برمی‌گشتند گاه با صلح و صفا و گاه در منازعه و رقابت به نوشتن درس و مشق‌های خود می‌نشستند. حالا داستان کتاب توسط یکی از همین بچه‌ها با نام حسن رحیم پور که سال 1330 به دنیا آمده است، روایت می‌شود. آغاز داستان از بازگشت او از سربازی و دیدار مادر است و او اندک اندک وارد زندگی همه برادر و خواهرها شده و حکایت تک تک بچه‌ها و سرنوشت آنها را بیان می‌کند. همین طور حکایت سکینه خانم که مستخدم خانه و یاور بچه‌ها بوده است. مادر، سکینه خانم، درویش علی، منوچهر، یوسف - سهراب، شهریار - ایرج، شاهین، مش‌محمد، ارمغان، شهید غلامحسین عبداللهی، داریوس، شهبا - جهانگیر، غزاله- ناهید، خورشید- حسین و ... نام برخی از فصل‌های کتاب است. این کتاب با حمایت بنیاد ادبیات داستانی ایران و توسط انتشارات آرما در شهر اصفهان منتشر شده است. «شاید فراموش‌ات کنم» اثری است که در حوزه زندگینامه داستانی می‌گنجد و بیش از 400 صفحه دارد. کتاب حاضر در شمارگان 3 هزار نسخه و قیمت 7 هزار تومان منتشر شده است. بازدید از صفحه اولارسال به دوستاننسخه چاپی