یزدفردا

تبلیغی برای رنگین نامه فراموش شده خاتم یزد، در یزد فردا!

آفتاب یزد سراسری یکصد هزار شمارگانی مظفری، دم و دستگاه و هیاهو و ادعا و غرور خاتم محلی هزار شمارگانی سپید را ندارد!

خاتم یزد، هیئت تحریریه و سردبیر و مدیر مسئول هم دارد؟!

تلاش یازده ساله سردبیر خاتم، برای کسب یک مدرک کوچک!

خاتم یزد ،تحریریه ناشناخته

اوائل سال 1383بودکه نشریه ای به نام خاتم یزد متولد شد، به عبارتی دقیق تر 23تیر1383اولین پیش شماره این نشریه در کیوسک های مطبوعاتی شهر قرار گرفت البته کیوسکهائی (که) تعدادش به انگشتان (یک) دست هم نمی رسید

پیش شماره اول با  سرمقاله سردبیر خود (رضا حقیقت نژاد)شروع شد که به بخشی از آن اشاره می شود (در شرایطی که نشانهای کافی از تحرک سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی و حتی اقتصادی در میان اجزای یک جامعه به چشم نمی خورد انتشار روزنامه تازه به چه معنا و یا هدفی می تواند باشد)

خاتم یزد نشریه ای که سخت تلاش می کرد خود را به عنوان چپ های نوگرای نو اندیش جلوه بدهد، نشریه ای بود که به طور غیر ملموس به جبهه مشارکت یزد تعلق داشت، نشریه ای که سعی می کرد در لابلای پنهانی سیاست از این حزب طرفداری و به طور نقادانه از احزاب دیگر مچ گیری نماید .

این نشریه که به مدیر مسئولی علی مزیدی منتشر می شود، بارها مورد هجوم نقد و انتقاد مخالفان (قرار گرفته) است که گاه و بیگاه این سئوال را مطرح می کنند، که مدیر مسئول در این نشریه به طور کامل هیچ کاره است؟ و به عینه می توان گفت که مهندس غلامعلی سفید، مدیر مسئول و (خط دهنده) و همه کاره این نشریه است .

به هر حال خاتم، در طول انتشارش، بارها با افت و خیزهایی روبرو بوده است که خود نکات جالبی را در پی دارد .

این روزنامه( که قبلا هفته نامه و دو روز در میان نامه بود)در طول مدت عمر کوتاهش 2بار به دلیل ضرر( و زیانهای زیاد) و (عدم) توان مالی برای ادامه (کار) تعطیل شد.

و این در حالی بود که بارها سردبیر این روزنامه در مصاحبه ها و محفل های غیر رسمی این مطلب را عنوان کرد و این شک را به نقطه یقین تبدیل کرد که واقعا دست اندر کار اصلی این روزنامه "آقای علی محمد مزیدی"نیست؟!

دور جدید فعالیت این روزنامه با اطلاعیه شورای سیاستگذاری روزنامه خاتم شروع شد ،اگر چه هیچ اسمی از اعضاء شورای سیاستگذاری بیان نشد( در وبلاگ ایساتیس شد!)ولی این نکته را به اثبات رساند که برادران اولیاء، غلامعلی سفید و سید حسینی (که فعلا سرگرم فعالیت های بخش خصوصی در استان اصفهان می باشد ) از اعضاء ارشد حزب مشارکت جزو دست اندرکاران واقعی این روزنامه هستند .

با این دونکته به نقاط قوت این روزنامه هم اشاره کرد :

نکته اول اینکه محمد رضا شوق الشعراء(منتقد) که این روزها به سختی دست و پنجه نرم می کند تا با ثبت رساندن سایت و وبلاک، حرفهای توی دلش را به گوش مسئولان برساند، تبلیغ های فراوانی برای این روزنامه انجام داد که بعضا درست و بعضا هم غیر منصفانه بود ومی توان داشتن منتقد پرو پاقرصی چون شوق الشعراء را از نقاط قوت این روزنامه محلی دانست .

نکته دوم که شاید نقطه قوت این روزنامه بود را باید استفاده از کادر تخصصی(!) و آموزش دیده(!) و همچنین تلاش برای بیان دیدگاه خود از زبان مخالفان اشاره کرد(!) کاری که خاتم یزد ذیل عنوان بی طرفی و با ظاهر انتشار همه دِیدگاهها به آن می پرداخت .(!)

اما ضعف های این نشریه اصلاح طلب هم خالی از لطف نیست ؟

از غیر شفاف بودن پشتوانه های مالی این روزنامه که بگذریم بد نیست که آخرین برگه ارزیابی کوتاهمان را به سردبیر آن اختصاص دهیم .

رضا حقیقت نژاد ( که محل تولد و تحصیل و شجره نامه و چگونه سر از یزد درآوردنش هنوز مشخص و در جایی عنوان  نشده) دانشجوی رشته علوم ارتباطات دانشگاه آزاد میبد است (ورودی 84)او قبلا در سالهای 76-77یعنی در اوج شروع اصلاحات در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در رشته رادیولوژی مشغول به تحصیل می شود(!) ولی اگر چه نمی تواند مدرک خود را از این دانشگاه کسب نماید، اما با حمایتهای پشت پرده، سر از دفتر غلامعلی سفید (استاندار سابق یزد) در ( مجتمع غیرانتفاعی و طبقاتی جوادالائمه) می آورد؛ ( و خانه گرانقیمت یکی ازدست اندرکاران موسسه جواد را در خیابان فلاحی برای سکونت انتخاب می کند)

او بارها (وقتی) که یکی از دست اندرکاران انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی بود از طریق رادیو های بیگانه(!) علیه .... (سه نقط یعنی چه!!) حرف زد .چه بسا در  اغتششات دانشجویی سال 81-82 که (ع -ب) (دبیر انجمن پیروان خط امام ) به تحرکات دانشجوئی دست زد(!) وی نیز همراه و همفکر او به حساب می آمد(!)  

حالا که به اینجا رسیدیم اعضای تحریریه این روزنامه از ابتدا تا کنون چه کسانی بودند و با چه هدفی فعالیت کردند .

1- زهرا شاه شوازی :می گویند نقش معاون سر دبیر را در این روزنامه ایفاء می کرده ولی حوزه کارش بیشتر حوزه اجتماعی است، او هم اینک کارشناس روابط عمومی اداره کل بهزیستی استان یزد است. وی زمانی در نشریه تدبیر و توسعه مشغول بکار بوده و جایزه بهترین گزارش نویس در جشنواره مطبوعات را هم کسب نموده است .او فارغ التحصیل رشته ارتباطات می باشد .

2-علیرضا دهقان: در دور جدید فعالیت خاتم یزد، هیچ خبری از او نیست .او از ابتدا ی شروع بکار خاتم، یکی از عکاسان جوانی بود که توانست با کار کردن در این نشریه خود را به عنوان پدیده در این رشته معرفی نماید( او عکاسی بود که خاتم یزد ازعکس هایش استفاده می کرد)

3- امیر ترقی نژاد از او هم که روزگاری تحلیلگر سیاسی خاتم بو،د در دور جدید، خبری نیست، و اکنون به عنوان مسئول روابط عمومی در اداره کل ارشاد اسلامی یزد مشغول به کار است .یکسالی بعنوان دبیر سیاسی خاتم مشغول به کار بود ولی  یکدفعه در خبر گزاری فارس و روابط عمومی (استانداری) و ارشاد سر در آورد .وی نیز فارغ التحصیل رشته ارتباطات بود و زمانی بعنوان (عضو)انجمن اسلامی در دانشگاه میبد به فعالیت سیاسی می پرداخته است .

4- فرزاد فیضی :یک تصادف وحشتناک برای او کافی بود که حالا تا حد یک معاون سر دبیر پیش برود( مورچه چیه که کله و پاچه داشته باشد؟!) وی که دارای سابقه هیچ فعالیت مطبوعاتی ( و نویسندگی و خبرنگاری و گزارشگری جز چند مطلب در خاتم یزد) نیست این روزها بیشتر به مطلب سیاسی (!) می پردازد

5- شادی شفیعی خبر نگار باشگاه خبرنگاران جوان بود که این روزها در حد تک و توک مطلبی از او را مشاهده می کنیم ،وی فراغ التحصیل مترجمی زبان می باشد .

6- سمیه رضائی :از او هم در دور جدید خبری نیست ،می گویند دبیر سرویس ورزشی خاتم بوده و بنا به دلایل نا معلوم که گویا با سردبیر اختلاف(!!)  پیدا کرده و از این روزنامه کنار می کشد.(!!!)

7- سعید شهریار :یکی از خط دهندگان صفحات فرهنگ این روزنامه است که بعضا با مطالب بغض آلود گزارشهای غیر منصفانه ای را می نویسد .

8- مجید جوادیان :تک و توک با اسم مستعار برای این روزنامه مطلب می نویسد، ( نخیر! جوادیان عاقلتر و فهمیده تر از این حرفهاست! ما بجزیک مطلب در اوایل کار، نوشته دیگری ازاو در خاتم ندیدیم!) او کارمند ( استخدامی) اداره ارشاد و از رفقای (.... در اصل متن سه نقطه نیست) و  فلاح (فرماندار سابق یزد ) است

9- سارا مرغوب :در حوزه فرهنگ و ادب برای این روزنامه مطلب می نوشت، می گویند به دلیل نارضایتی در پرداخت های مالی روزنامه از این روزنامه جدا شده است .

و سرانجام برخی از اعضاءشاخه جوانان حزب مشارکت با نوشته های جسته و گریخته ای به تحریریه این روزنامه کمک می کردند!  اما باید اذعان داشت که شا کله قوت این نشریه،(هزار نسخه ای)  در (هزینه سیصد هزار تومانی روزانه!) و کادر متخصص(!) و آموزش دیده (!) آن بود که تا حدودی توانست نسبت به دیگر نشریات محلی یزد(!!)  موفق تر باشد(!تا موفقیت را در چی ببینیم؟!)  وحالا در کنار خود مهدی سالاری(قائم مقام سفید!) را می بیند، که سعی می کند، با پشتوانه مالی خود، آنها را ساپورت (!!) نماید، و سالاری(!) که ( همچون اویسی و شهسواری و ... دیگر یاران سفید) سابقه کار در آموزش و پرورش(!) و کار در بخش خصوصی را در کارنامه خود دارد و (هنوز کارمند و حقوق بگیر آموزش و پرورش است) ( و ازوضع مالی بسیاری خوبی برخوردار می باشد!) چند ماهی است که بار مالی خاتم را به تنهائی به دوش می کشد (! ازاین موضوع اطلاعی نداشتیم! بهرحال حمایت سرمایه داران ازروزنامه ها قابل تقدیر است! نیست؟!)

و اما!

 پس حسین مسرت، که بیشترین تعریف و تمجید را به شیوه های مختلف، از خاتم یزد داشته، و مطالب زیادی در این رنگین نامه به چاپ رسانده و ازیزد امروز کاظمینی به خاتم سفید آمده است چی؟! آقای علیزاده! زیرآبی رفتن و سانسور و جا خالی دادن نداشتیم! بهرحال همین که حسین مسرت زیر نظر سردبیر خاتم  مطلب می نویسد و مشغول بکار است، کلی برای یزدی ها باعث افتخار است! حق نبود که در باره همه، حتی جوادیانی که یکبار ازروبروی دفتر خاتم رد شده مطلب بنویسید، و از بزرگ نویسنده کتاب سازیزد، نامی به میان نیاورید! )

امیر علیزاده

مسئولییت صحت و سقم مطالب بعهده علیزاده و یزد فردا می باشد. پرانتز های آبی ازیزد فردا نیست!