نميتوانم نسبت به عدم اجراي كامل قانون اساسي بيتفاوت باشم
رضا سلطان زاده
مدیر مسئول آیینه یزد
فردي كه مديريت و رياست اداره و سازماني را به عهده داشته باشد يا در سمت استانداري، نمايندگي و وزارت و رياست جمهوري انجام وظيفه نمايد اتفاقات و پيشامدهايي براي وي رخ ميدهد كه شايد براي مدتها در ذهن مردم باقي بماند يا در تاريخ آن اداره و سازمان و در نهايت كشور ثبت و ضبط گردد.
سخنان قبل از دستور نماينده مجلس شوراي اسلامي پيرامون مسائل جاري مربوط به منطقه و يا مملكت و تذكر به مقامات و قوا اعم از قضاييه، مقننه و مجريه، حضور مستمر و موثر در كميسيونها و جلسات و دقت در بررسي طرحها و لايحهها در تاريخ مجلس ماندگار ميباشد و مردم چه در حال حاضر و يا در آينده شهامت، شجاعت، وظيفه شناسي و فعاليت در زمينه مهم نظارت بر امور اعم از داخلي و خارجي را با اين معيارها كه عملكرد نماينده را رقم ميزند ميسنجند.
حاشيههايي نيز در دوران مديريتها اتفاق ميافتد كه در مواردي حتي ضربالمثل ميشود يا در ذهن و خاطر جامعه باقي ميماند. نمونههايي از اين دست در مجلس هشتم بعضي از اظهارات شجاعانه و عملكردهاي مفيد چند نفر از جمله علي مطهري نماينده تهران است. مصاحبه اخير علي اكبر اولياء نماينده مردم صبور ومومن يزد و صدوق نيز از جمله مواردي است كه به عنوان يك نكته مثبت و الگو در تاريخ يزد و مجلس شورا به عنوان تصميمي به جا و شايسته به يادگار خواهد ماند. اولياء نمايندهاي اصلاحطلب و در نظر بسياري از سياستمداران منصف و فعالان سياسي، آگاه به مسائل اداري و اجتماعي و وظيفه شناس و از مديران لايق اين استان ميباشد. مناسب ميداند نظر خوانندگان را به درج بخشي از مصاحبه اخير نماينده اصلاح طلب دارالعباده جلب نمايد.
يزدان نيوز: عضو كميسيون عمران مجلس در گفتگو با پايگاه خبري فراكسيون خط امام «پارلمان نيوز» گفت: يك نماينده مجلس بايد بررسي كند و ببيند كه آيا به عنوان يك فرد در مجموعه مجلس ميتواند وظيفه خود را به درستي انجام دهد يا خير زيرا ما به قرآن و قانون اساسي سوگند ميخوريم كه پاسدار قانون اساسي و حقوق ملت باشيم. عضو شوراي مركزي فراكسيون خط امام با بيان اينكه من به عنوان نماينده مجلس و كسي كه به كلام الله مجيد سوگند خورده و خود را پيرو خط امام (ره) ميداند، نميتوانم نسبت به عدم اجراي كامل قانون اساسي و كم توجهي به وصيت نامه حضرت امام(ره) بيتفاوت باشم. اوليا با بيان اينكه كساني كه در انتخابات شركت كردند بايد به وجدان خود رجوع كنند تا ببينند آيا ميتوانند در اين شرايط وظيفه خود را انجام دهند يا نه،گفت: اگر ميتوانند ايفاي نقش كنند و به عهد خود با مردم و خداي متعال عمل كنند، وارد صحنه شوند؛ اما من شخصا فكر ميكنم با الگوي واقعي يك نماينده كه شهيد مدرس است و با شجاعت او فاصله زيادي دارم و نميتوانم تاثيرگذاري او را داشته باشم به همين دليل هم در انتخابات ثبت نام نكردم.
اين عضو فراكسيون اقليت مجلس همچنين درباره عدم نامنويسي خود براي انتخابات پيش رو گفت: در ابتدا فارغ از تصميماتي كه اصلاحطلبان داشتند، از خودم پرسيدم كه آيا در اين شرايط ميتوانم به سوگندي كه ياد ميكنم پايبند باشم و از حقوق مردم دفاع كنم؟ از سوي ديگر اصولگرايان هم چندان تمايلي به حضور كانديداهاي اصلاح طلب نداشتند، مصداق اين موضوع اظهارات آقاي زاكاني بود كه خواستار پايان روند حضور نمايندگان اصلاحطلب يزد در مجلس شده بود و مسئله مهم ديگر اينكه اصلاحطلبان هم تصميم به عدم حضور گرفتند. بنابراين در مجموع به اين نتيجه رسيدم كه در حال حاضر تكليفي براي به دوش كشيدن كار نمايندگي مجلس را ندارم. وي البته تاكيد كرد: اين عدم حضور به معناي تحريم انتخابات نيست و هر جا كه احساس كرديم فردي لايق نمايندگي است، بايد به او راي بدهيم.»
عموم مردم ميدانند اگر محيط و شرايطي فراهم گردد تا نامزدي از طيف اصولگرا و يا اصلاح طلب در يك ميدان به رقابت سالم بپردازند هر يك بدون توجه به صحنه سازيها و افشاگريهاي بي اساس و يا تهمت زدن و شايعه و دروغ پراكني اما با عنايت به آنچه كه حقيقت است و واقعيت دارد خود را به مردم عرضه كنند در آن صورت فردي كه راي بيشتري به خود اختصاص داد ميتواند ادعا كند پيروز انتخابات است وگرنه بيان جمله «چند دوره است كه نمايندگان يزد اصلاحطلبند بايد كار را در اين استان به اصولگراها سپرد.» مطلبي است كه با منطق سياسي و انتخاباتي هم خواني ندارد.
حسن ختام مقاله به نقل بخشهايي مختصر از زندگي سيدحسن مدرس نماينده مسلمان و متعهد، مبارزي نستوه، الگو و اسوه، براي مديران و نمايندگان مجلس در دوران مختلف، ساده زيست به معناي واقعي و وكيلي كه چاپلوسان، غلوگويان، مداحان و حاكمان زورگو و مستبد از شنيدن سخنان و يا روبرو شدن با وي و از نفوذ كلامش به وحشت ميافتادند، اختصاص مييابد:
«درباره تقواي مالي مدرس همين بس كه به هنگام شهادت، نقدينهاش به بيشترين برآورد از بيست و چهار تومان در نميگذشت. غذايش نان و احتمالاً نان و پنير وگاهي آبگوشت و پيراهن و قبايش كرباس بود. اهل هيچ توقعي، چه مالي و چه غير مالي از احدي نبود و عمل او عين مرام موازنه عدمي بود: در خود، از بين بردن موجبات توقع از غير، روزي در مجلس ميگفت: از آقاي مستوفي هيچ توقعي ندارد.
من ده رييس الوزرا و چهل، پنجاه وزير را ديدم و رد كردم اگر هر كدام در اين مجلس مدعي شد كه مدرس يك توقعي از من كرده است آن شخص خيلي مرد است. يك كاغذ در كابينهاي ندارم، هيچ تقاضايي از كسي نكردم. وي آن ضعف غالب مردان سياسي كه همان پول دوستي و تجمل طلبي شان است را نداشت.» 1
روز هفتم مرداد 1303 همينكه مجلس به رياست «پيرنيا» تشكيل شد. همان مجلسي كه راي به تغيير رژيم داد، مدرس پشت تريبون رفت همه ساكت شدند، دوست و دشمن چشمان خود را به لبهاي كلفت و سياه و لحمي (گوشتي) مدرس دوخته بودند، و حتي مخالفين مزد گرفته و مصممش هم نميتوانستند قلبا، رشادت و عزم اين سيدي كه فقط با يك عصاي كج و كوله ميخواهد به جنگ ارتش چهل هزار نفري برود، منكر شوند؟
كار به كتك خوردن از اوباشان دولت رضاخان كشيد و مجلس كه فلسفه وجودش تضمين آزادي بيان بود، بدست «وكلاي دولت» مانع از حرف زدن مدرس آن هم در جلسهيي كه منظور از انعقادش گفت و شنود و اظهار نظر است، شد. چه عبرتآموز است سانسور مدرس در مجلس و ملت ايران چه بهاي سنگيني در ازاي تحمل اين سانسور پرداخت. . . سانسور ادامه پيدا كرد و با توسل به چه بهانههاي ظاهر فريبي !.. اما مدرس نه از ميدان بدر رفت و نه اميد باخت. . .
در استكان چاي زهر ريختند و بدستش دادند و حكم كردند كه بايد با آن زهر پيش از افطار، افطار كند. فروغ اميد از آن قيافهي هفتاد سال رنج و مشقت و گرسنگي و سختي معيشت و مبارزه و نارو و دروغ و نفاق ياران قلابي و. . . تحمل كرده، نرفت. آن لحظات، كه راه چاره از هر سوء بسته بود، نه سستي، نه عجر، نه التماس، اظهار نكرد. اين حرفها كدام است، اميد از خدا، از خود و خلق خود نبريد: آخرين لحظه را براي بهترين درسها مناسب يافت، ياسروار تمامي جان و هستي را در اين بيان، نه از دولب كه از تمامي وجود، بيرون داد.» 2
چه خوش باشد كه همه كانديداها با بررسي و دقت لازم به ميدان انتخابات قدم بگذارند تسليم فرد و گروه و دسته خاصي نباشند معيار و ملاك اصلي را قانون اساسي جمهوري اسلامي و قوانين مصوب بدانند در برابر زر و وزور و تزوير بحق ايستادگي نمايند بدان اميد كه خداوند توفيق راه ومسير نصيبشان فرمايد و بتوانند خدمتگزار خوبي براي مردم و جامعه باشند.
پي نوشت :
1- از سخنان عليرضا زاكاني به علي اكبر اولياء
2- «مدرس شهيد نابغه ملي ايران»، چاپ 1358، صفحات 429- 430-432