زمان : 29 Azar 1390 - 00:13
شناسه : 42872
بازدید : 6069
زبان شیطان را کوتاه کنیم ! زبان شیطان را کوتاه کنیم ! (حبیب حسن زاده بافقی)

آنچه در مطلع کلام آمده است هشدارهای آن پدر دلسوز و روشن ضمیر و آینده نگر و آن رادمرد بزرگی است که نه یک بار و دو بار،بلکه صدها بار ، با عبارات و تعابیر مختلف در بیانات و نامه های هدایتگر حضرتش امت اسلامی را نسبت به بروز خطر ویرانگر تفرقه و اختلاف اخطار داده و حق است تا آحاد ولایتمداران و داعیه داران حمل بیرق حسینی در این عصر غمبار ، از خرد و کلان ، روحانی و عام ، تحصیلکرده و بیسواد که دعوی پیروی و اطاعت از راه و رهنمودهای حکیمانه و هشدارهای بیاد ماندی آن رهبر عظیم را دارند خود راملتزم به رهنمودهای حضرتش کنندتا در کشاکش اتحاد نیروهای فاسد و فاسق در میدان جنگ نرم بر علیه انقلاب و فرزندان حضرت روح الله (ره) بار دیگر شاهد به خاک مالیدن پوزه بدخواهان به خاک ذلت و مذلت باشیم و عصری طلائی را در کنار هم با آیه آیه عشق و محبت در انتظار منجی موعود (عج) باشیم ، ان شاء الله .

«امروز دعوا کردن انتحار است، خودکشی است، امروز اختلاف خودکشی است » «اختلاف از زبان هر کس باشد، از زبان هر موجودی باشد، این زبان زبان شیطان است »

«من به سراسر کشور، به سراسر ملت هشدار می دهم: اگر چنانچه ازاین اختلاف اندازها پیروی کنند، هر کس باشد، مملکت شما به دامان آمریکا می افتد»

«اسلحه های سرد وگرم یعنی قلم و بیان و مسلسل را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف و به سوی دشمنان انسانیت که در راس آنهاآمریکاست نشانه بروید».

«بزرگترین معصیت امروز در کشور ما ایجاد اختلاف است، ایجادنفاق است »

(حضرت امام خمینی «قدس سره »، کلمات قصار، ص 110 و 155)

ما که مفتخر به وجود رحمهً للعالمین ، پیامبر اعظم (ص) و شُموس مُنیره هدی ، ائمه معصومین (ع) هستیم ، ما که مفتخر به داشتن کتاب هدایت بی مثال ، قرآن کریم هستیم و خداوند منان در هم او ما را امتی معتدل و الگو و اسوه برای سایر امم قرار داد و فرمود : " وجعلناکم اُمتاً وسطاً لتکونُوا شُهداء علی الناس " ، و ما که در طول سی و دو سال پر فراز و نشیب انقلاب شکوهمند اسلامی خود به کرات ثمرات شیرین وحدت و همدلی ، تعاون و تعاضد بر محور خوبیها و عشق و محبت را دیده ایم ، و از دیگر سوی در هنگامه غفلت و تشتت و تفرقه طعم تلخ و کشنده و فرجام ناخشنود دامن زدن به این ناهنجاری را چشیده ایم ، و ما که چراغی تابناک از هدایت ، چون علماء بزرگوار اسلام و در رأس آنان ولایت مطلقه فقیه را داشته و داریم ، پس چرا کلام وحی را هر از گاهی فراموش کرده که : " و لا تنازعوا و ... " ، و ایضاً فریاد رسای مولی الموحدین امیر المؤمنین علی (ع) را که هنوز از ژرفای تاریخ به وضوح بگوش می رسد : " ایّاکم و الفُرقه " به گوش جان نمی شنویم و و در چرخشی اعجاب برانگیز با بهاء دادن به شایعات اجازه ورود تفرقه و تشتت را در بین خود می دهیم ؟

در شرایطی حساس که ما به رای العین وحدت جبهه کفر و جهان استکباری را می نگریم و همصدایی بوقهای دروغ پرداز و سامعه خراش صهیونیست بین الملل و عمله و کارگزارانشان را در داخل و خارج مشاهده می کنیم ، حملات تبلیغی و رسانه ای وتهمت ها وناسزاهایی که نثار ما می کنند را ناظریم چرا همچنان غفلت زده به اختلافات دامن می زنیم درحالی که دراصول مشترک انقلاب وحدت نظر داریم ؟

براستی چرا مقصد عالی دوری از کثرت و پیوستن به وحدت را با تراشیدن « جبهه چپ و راست » و جناح رادیکال واصلاح طلب و محافظه کار رها نموده و بدون اینکه به مفاهیم این واژه ها و مصادیق آنها و صحت و عدم استعمال آن واقف باشیم ، به تقلید کورکورانه از بیگانگان در نامگذاری برادران خود تحت عناوین جناح ها تن داده ایم و گاهی با مخاصمه و منازعه و بدون آنکه به عیوب ذاتی خود واقف باشیم در نفی یکدیگر می کوشیم و فرمان مطاع خداوند حی داور را در قرآن ، که مکرر خوانده ایم به دست فراموشی سپرده ایم که می فرماید: « والذین کفروا بعضُهم اولیاءبعض الا تفعلُوهُ تکُن فتنه فی الارض و فساد کبیر» (سوره انفال،آیه 73)

« و آنان که کافر شدند برخی دوستان و یاوران یکدیگرند ، اگرشما چنین نکنید ( با یکدیگر صمیمی نباشید) عامل فتنه و فسادی بزرگ در زمین شده اید». از این هشدار قرآنی معلوم می شود که این مصیبت از آغاز در کار مسلمانان وجود داشته و یا پیش بینی می شده که با وجود جبهه کفر و شرک و وحدت احزاب و تشکل های چند ملیتی در رویارویی با نهضت اسلامی ، مسلمانان دستخوش تفرقه واختلاف بوده و با بهانه های ناچیز و انگیزه های نژادی و قبیله ای و موهومات دیگر، به جبهه گیری و جناح بندی رو آورده اند و آن همه مصیبت که از آغاز تاکنون بر سر مسلمین آمده نیز ریشه در همین اختلافات داشته است که استبداد و حاکمیت وارثان شرک جاهلی امثال معاویه و یزید و هارون و منصور و دیکتاتورهای فاسد ومفسد را طی چندین دوره از تاریخ اسلام پدید آورده است و اگرنبود مکتب نورانی اهلبیت علیهم السلام که از پس ابرهای تیره فتنه و فساد و نفاق و در شرایط خفقان و اختناق درخشیده وحق و حقیقت را هرچند در افقی تیره و تار به نمایش گذاشته، امروزه « نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان » و اسلام ناب محمدی(ص) در گردونه حوادث نابود و مضمحل شده بود .

و لذا ما نتیجه آن همه اتحاد جبهه کفر و نفاق را در ایجاد تشکیک و بر هم زدن انجمن دوستان در ام القرای اسلام عزیز عموماً و در سطح دارالعباده و دار المؤمنین ما خصوصاً بار ها و بارها بوضوح دیده و شاهد تأثیرات سؤء و دلسردی ناشی از آن نیز در نوع خدمتگزاری مسؤلین محترم شاهد بوده ایم و هان وقت آنست تا با رمز گشائی از توطئه شیاطین که در پی عداوت و بر هم زدن انجمن دوستی ما هستند با توکل و توسل طرحی نو دراندازیم ، دست های وحدت و یکپارچگی را به دست هم داده و ضمن جلب ثواب اطاعت امر مولی و اجر عظیم تأسی به فرمان مطاع قرآن کریم ، شاهد افول قدرت شیطان و طلوع خورشید پرفروز مهروزی و محبت و عشق و شتاب خدمت صادقانه به محرومین و مستضعفین استان خود باشیم و این آنست که ما را بدان امر فرموده و به فرجام نیکوی آن نیز بشارت داده که : " الیس الصبح بقریب " و چنین باد !