صندلي هاي همچنان خالي
مديران استان اين روزها به اتاق فكر علاقه مند شده اند ! |
يك نمونه ديگر
عليرغم وعده هاي بسيار و انتظار توجه نمايندگان دولت نهم در يزد به مسائل اجتماعي و جوانان ، اكنون 14 ماه است كه صندلي مديركل امور اجتماعي استانداري خالي مانده است. اين در حالي است كه پيش از اين ده ها سازمان غير دولتي بويژه سازمان هاي فعال در حوزه زنان با اين بخش در ارتباط بودند. از سوي ديگر مدت هاي مديدي است كه استانداري يزد از تعيين تكليف براي برخي مديران سابق خودداري مي كند. به گونه اي كه برخي به ناچار مرخصي اجباري را بهترين گزينه ديدند و برخي ديگر ، همچنان بلاتكليف هستند. بعد ديگر بدون برنامه بودن را مي توان در لابلاي شايعاتي پيدا كرد كه چندي پيش درباره استعفاي مديركل مالي اداري و همچنين رئيس دفتر حوزه استاندار منتشر شد. اگر به همه اين مصاديق ، "شنيده مي شود " هايي كه گاه گاه درباره استعفاي استاندار يزد در سطور خبري رسانه ها خودنمايي مي كنند را بيفزائيد ، مي شود تائيد كرد كه واقعا كار از جايي مي لنگد.
همچنان در سايه
به نظر مي رسد در ماه هاي اخير همراهان و مشاوران استاندار يزد عليرغم حضور فعال اوليه در عرصه سياست يزد، سكون و سكوت گزيده اند. در واقع نزديك ترين ياران استاندار يزد به طور محسوسي از رويارويي با رسانه ها اجتناب مي كنند. در مراسم هاي رسمي غايب هستند. ارتباط چنداني با ساير شخصيت ها و نهادهاي سياسي ندارند و ترجيح مي دهند همچنان نيمه پنهان سياست يزد باشند. چنين ترجيحي اگرچه در روزهاي نخست تعابيري چون " آرامش قبل از توفان " داشت ولي اكنون حكايت از " دلزدگي و ناكامي " مي نمايد. چه كه تمركز عمده اين گروه از مشاوران استاندار بر روي طرح هاي تئوريك و بلند مدت نيز پيامد روشني از دلزدگي مورد اشاره باشد.
پيامدهاي حاشيه نشيني
به روشني مي توان پيش بيني كرد كه مهمترين دغدغه خاطرهاي همراهان استاندار يزد، در كوتاه مدت هيچ ثمري نداشته و نياز به گذشت زماني طولاني دارند تا - اگر درست طراحي و اجرا شده باشند- نتيجه بخش باشند. به همين دليل رفتن به " اتاق فكر" در شرايط فعلي جز دور ماندن از واقعيات سياسي - اجتماعي و افزايش ناآمادگي هاي سياسي ، هديه اي ديگر نخواهد داشت. بديهي است در چنين شرايطي جامعه نيز متاثر از سكون و بي توجهي فعلي ، روزهاي بدتري در پيش خواهد داشت.
الفباي منفور
در عالم سياست يادگيري فوت و فن بازي البته دشوار نيست. گاه بايد به كسي تكيه كرد. گاه دور كسي خط كشيد. داشتن يك شبكه مطمئن براي پيشبرد اهداف اجرائي ضروري است. تعامل با مهره هاي كليدي ، رايزني ، درك حساسيت ها ،بده بستان با نهادهاي موثر و امثالهم . اما اين الفبا در ميان برخي از سياستمداران امروزي ايران و يزد ، نه چندان مقبوليت دارند و نه تمايلي براي تن دادن به آن وجود دارد. چنين بي ميلي ، ضرورتا به گسترش بي اعتمادي ، افزايش تنش هاي پنهان ، محدود شدن حلقه تصميم گيري و در مجموع ناكارآمدي منجر مي شود. به همين اعتبار است كه بايد مهمترين بحران پيش روي كابينه دولت نهم در يزد را "افزايش نارضايتي " عمومي از سيستم موجود دانست. چه كه نقص سيستم سبب شده است حتي در مورد مديراني مانند رئيس دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي و مديركل فرهنگ و ارشاد اسلامي - كه روزهايي نه چندان دور از موفق ترين مديران دانسته مي شدند- رگه هايي از نارضايتي بروز كند. نارضايتي هايي كه اگر درك نشوند يا خارج از مجموعه تلقي شوند، استعداد گسترش و همه گيري را خواهند داشت.
ضرورت امروز
روزهاي طلايي نفت فروشي و دست گشاده دولت نهم ، اگرچه به باور كارشناسان در كلان پيامدهاي منفي متعددي بر پيكر نحيف اقتصاد ايران بر جاي خواهد گذاشت ولي به مقتضاي روزگار ، فرصتي نيك براي جذب اعتبارات و گسترش فعاليت هاي اقتصادي - عمراني در استان ها فراهم كرده است. به اعتبار اين باور ، تحليل گران در چنين روزهايي، هزينه كردن پتانسيل مديريتي استان را براي " نشستن در اتاق فكر " را سياستي نادرست تلقي كرده و " آمدن به ميدان عمل " را به عنوان ضرورتي تام توصيه مي كنند. ضرورتي كه سودش بين مردم و مسئولان تقسيم مي شود.
تست آخر
سفر احمدي نژاد به يزد به همان اندازه كه رويايي ترين روزهاي مديران ارشد استان محسوب مي شود - البته كه آغازي بر سخت ترين روزهاي كاري آنها خواهد بود. بايد منتظر ماند و ديد كابينه اي كه تاكنون از ورود جدي به ميدان عمل پرهيز داشته است براي روزهاي زمستاني پيش رو ، تدبيري انديشيده است؟
يزدفردا-خاتم