زمان : 30 Aban 1390 - 19:05
شناسه : 41881
بازدید : 9025
روایت جوانفكر از بازداشت امروزش :جوانفکر ،دستگیری ،درگیری،تکذیب ومحکومیت و ........ روایت جوانفكر از بازداشت امروزش :جوانفکر ،دستگیری ،درگیری،تکذیب ومحکومیت و ........

روایت جوانفكر از بازداشت امروزش :جوانفکر ،دستگیری ،درگیری،تکذیب ومحکومیت و ........


یزدفردا :در حالي‌ كه پس از نشست خبري سرپرست روزنامه ايران اخباري مبني بر بازداشت «علي‌اكبر جوانفكر» منتشر شد، اما مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهورتاكيد كرد كه علي‌رغم حضور نيروهاي دادستاني بازداشت نشده است.

ایسنا نوشت:

در حالي‌ كه پس از نشست خبري سرپرست روزنامه ايران اخباري مبني بر بازداشت «علي‌اكبر جوانفكر» منتشر شد، اما مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهورتاكيد كرد كه علي‌رغم حضور نيروهاي دادستاني بازداشت نشده است.

علي‌اكبر جوانفكر كه تلفني از دفتر روزنامه ايران با ايسنا گفت‌وگو مي‌كرد، در اين‌باره اظهار كرد: متاسفانه دوستاني از دادستاني به دفتر روزنامه ايران مراجعه كردند و به رغم اين‌كه آن‌ها را دعوت به آرامش و صبر كردم تا اقدامات لازم در سطح بالا صورت بگيرد، ولي آن‌ها حاضر به همكاري نشدند.

وي با بيان اين‌كه «من آماده بودم كه به دادستاني بروم» مدعي شد: با اقدامات اين افراد، همكارانم در روزنامه ايران به شدت برآشفتند و نيروهاي دادستاني در ساختمان گاز اشك‌آور انداختند و سعي در وارد شدن كردند، تعدادي از خبرنگاران روزنامه ايران را بازداشت كردند و با خود بردند و يكي از همكاران من را با شوك الكترونيكي زدند و اكنون وضعيت خوبي ندارد.

وي با بيان اين‌كه «آقاي رييس‌جمهور نيز تلاش مي‌كردند كه اين مساله به خوبي حل شود» گفت: ولي آن‌ها مي‌گفتند ما كاري به رييس قوه قضاييه و همچنين رييس‌جمهور نداريم، ما دستور داريم.

مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور ‌گفت: همكاران من در روزنامه ايران به شدت ترسيدند، تعدادي از آن‌ها آسيب ديدند و من انتظار دارم با ورود رييس قوه قضاييه با افراد خاطي برخورد شود؛ چراكه اين اقدام براي استحكام نظام ضرورت دارد.

وي گفت: آن‌ها ملاحظه شرايط مرا نكردند، من نماينده دولت و مشاور رييس‌جمهور هستم و دولت يعني نماينده مردم. آن‌ها بايد پاسخگوي اين رفتار خود باشند. مرا هر گاه به دادگاه احضار كرده‌اند براي ارائه توضيحات رفته‌ام و اگر اين‌بار نيز مرا مي‌خواندند اين كار را انجام مي‌دادم و احتياجي به اين اقدامات نبود.

اما انعکاس این خبر و خبر هایی که منتهی به خبرسازی جوانفکر شده است در رسانه های کشور

انتشار خبر بازداشت علی اکبر جوانفکر/ دادستان كل كشور:جوانفكر بازداشت نشده است/با رایزنی مقامات دولتی اجرای حکم متوقف شد

اجرای حکم بازداشت علی‌اکبر جوانفکر با رایزنی مقامات دولتی فعلا متوقف شده است. در حالی که ضابطین قوه قضائیه ساعاتی پیش به منظور بازداشت علی اکبر جوانفکر مدیرعامل فعلی ایرنا و سرپرست سابق روزنامه ایران، در محل روزنامه ایران حضور یافته بودند، اجرای این حکم بنا به دستور مقامات بالاتر قضائی فعلاً متوقف شد.

مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و سرپرست موسسه مطبوعاتی ایران بازداشت شد.

به گزارش خبرنگار مهر، علی اکبر جوانفکر که سرپرستی موسسه مطبوعاتی ایران را نیز عهده دار است بعد ظهر امروز دوشنبه، دقایقی پس از برگزاری نشست خبری با حضور نمایندگان دادستانی تهران در دفتر این موسسه بازداشت شد.

بنا براین گزارش، روزنامه اعتماد شنبه این هفته گفتگوی مشروحی را با مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور منتشر کرده بود که بلافاصله پس از انتشار توقیف شد.

دادستانی روزنامه اعتماد به دلیل ارتکاب تخلفات مختلف توقیف و پرونده آن را به مراجع قضایی ارسال کرد و مدیر مسئول روزنامه اعتماد دلیل این توقیف را انتشار مصاحبه جوانفکر خواند.

پیش از این شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران، جوانفکر را به تحمل یک سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی به جهت انتشار نشریه خاتون محکوم کرده بود.

مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی به 6 ماه و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی به 6 ماه دیگر حبس و همچنین سه سال محرومیت از فعالیت مطبوعاتی محکوم شده است.

تکمیلی

به نقل از جهان، چند نیروهای امنیتی دقایقی پیش برای دستگیری علی اکبر جوانفکر، مدیر مسئول روزنامه ایران، وارد موسسه ایران شدند اما وی در اقدامی احساسی مقاومت کرد و تن به درخواست آنان نداد تا اینکه فضای موسسه متشنج شد.

وقتی ماموران تلاش کردند جوانفکر را از موسسه ایران خارج کنند، کارمندان وی با ماموران درگیر شدند. بر اساس گزارش خبرنگار جهان این درگیری تاکنون در داخل موسسه ایران ادامه پیدا کرده و هواداران جوانفکر اجازه بازداشت و خروج او از موسسه را نداده اند.

هواداران او که گفته شده تعدادی از نیروی های سیاسی روزنامه ایران هستند، با سردادن شعارهای "الله اکبر" و " مرگ بر ضد ولایت فقیه" سعی کردند تا مانع از بازداشت وی شوند.

برخی خبرها هم حتی از پرتاب گاز اشک آور در موسسه حکایت دارد.

در حالیکه علی اکبر جوانفکر در حال برگزاری کنفرانس مطبوعاتی در روزنامه ایران است، خبرها حکایت از حضور نیروهای امنیتی برای بازداشت وی دارد وهم اکنون نیروهای امنیتی در ساختمان روزنامه ایران در حال گفتگو با وی هستند. ماموران امنیتی همچنین خبرنگاران روزنامه را از روزنامه خارج کرده و گفته اند که روزنامه توقیف شده است.

***

سایت شفاف هم گزارش داد ، تعدادی از نیروهای امنیتی درب ورودی روزنامه مسدود کردند تا وی را از روزنامه بیرون نبرند.همچنین بر اساس اخبار رسیده گروهی از وابستگان جریان انحرافی در حمایت از جوانفکر فریاد حیدر حیدر سر داده اند و درگیریهایی نیز بین آنها و نیروهای امنیتی رخ داده است.

برخی خبرها رسیده به شفاف نیز حکایت از آتش زدن روزنامه در طبقه چهارم برای ممانعت از بازداشت جوانفکر دارد. هواداران جریان انحرافی خواستار حضور وزیر ارشاد در مجموعه شده اند.

***

نسیم هم گزارش داد: پرسنل گروه‌ سیاسی روزنامه ایران با سردادن شعارهای "الله اکبر" و " مرگ بر ضد ولایت فقیه" مانع از خروج وی شده اند.

بر اساس آخرین خبر، اکنون مقامات امنیتی در حال گفت وگو با جوانفکر هستند.

برخی سایت های اپوزیسیون هم مدعی شده اند که جوانفکر در حین برگزاری نشست مطبوعاتی خود در روزنامه ایران بازداشت شده است.

در همین حال خبری با عنوان توقیف روزنامه ایران هم در فضای مجازی منتشر شده که صحت آن روشن نیست.

***

به گزارش خبرنگار ایرنا ، با وجود اعلام برخی سایت های خبری مبنی بر بازداشت جوانفكر ،‌وی هم اكنون در محل موسسه مطبوعاتی ایران حضور دارد.

***

حجت‌الاسلام والمسلمين محسني اژه‌اي در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره اخبار منتشره مبني بر بازداشت علي‌اكبر جوانفكر اظهار كرد: بازداشت جوانفكر صحت ندارد.

با رایزنی مقامات دولتی؛اجرای حکم بازداشت جوانفکر متوقف شد

اجرای حکم بازداشت علی‌اکبر جوانفکر با رایزنی مقامات دولتی فعلا متوقف شده است.

به گزارش فارس، در حالی که ضابطین قوه قضائیه ساعاتی پیش به منظور بازداشت علی اکبر جوانفکر مدیرعامل فعلی ایرنا و سرپرست سابق روزنامه ایران، در محل روزنامه ایران حضور یافته بودند، اجرای این حکم بنا به دستور مقامات بالاتر قضائی فعلاً متوقف شد.

بر اساس این گزارش، خبرگزاری فارس دقایقی پیش نیز گزارش داده بود که ضابطین قضایی در داخل روزنامه ایران، جوانفکر را جلب کرده‌اند اما وی هنوز داخل ساختمان حضور دارد.

اخبار تکمیلی حاکی از آن است که مقامات قضائی انتقال جوانفکر از روزنامه ایران به بازداشتگاه را متوقف کرده‌اند.

جوانفکر هم‌اکنون داخل روزنامه ایران حضور دارد.

ایرنا بازداشت جوانفکر را تکذیب کرد!

۳۰ آبان ۱۳۹۰

به گزارش ایرنا ، با وجود اعلام برخی سایت های خبری مبنی بر بازداشت جوانفكر ،‌وی هم اكنون در محل موسسه مطبوعاتی ایران حضور دارد.

خبر بازداشت علی اكبر جوانفكر مشاور مطبوعاتی رییس جمهوری و مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی تكذیب شد.

به گزارش ایرنا ، با وجود اعلام برخی سایت های خبری مبنی بر بازداشت جوانفكر ،‌وی هم اكنون در محل موسسه مطبوعاتی ایران حضور دارد.

خبر تكمیلی در این زمینه متعاقبا اعلام می شود.

تحريريه «ايران» تعطيل شد

۳۰ آبان ۱۳۹۰

بنا بر اين گزارش، بخش‌هاي مختلف اين روزنامه اعم از سايت شبكه ايران، تحريريه روزنامه ايران و بخش الوفاق و ايران ورزشي تعطيل شد و به دستور مسئولان موسسه ايران خبرنگاران و كارمندان محل كار خود را ترك كردند.

مسئولان روزنامه ايران پس از بازداشت علي اكبر جوانفكر، سرپرست موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران اقدام به تعطيلي تحريريه و بخش‌هاي مختلف اين موسسه كردند.

به گزارش «خبرگزاري دانشجو»، پس از آنكه علي اكبر جوانفكر، سرپرست موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران صبح امروز بازداشت شد، مسئولان اين موسسه اقدام به تعطيلي بخش هاي مختلف اين موسسه كردند و به احتمال زياد فردا روزنامه دولتي ايران منتشر نخواهد شد.

بنا بر اين گزارش، بخش‌هاي مختلف اين روزنامه اعم از سايت شبكه ايران، تحريريه روزنامه ايران و بخش الوفاق و ايران ورزشي تعطيل شد و به دستور مسئولان موسسه ايران خبرنگاران و كارمندان محل كار خود را ترك كردند.

وزيرارشاد: نصیحت‌های ما را گوش نمی‌کنند این‌طور می‌شود

۳۰ آبان ۱۳۹۰

بالاخره قانون مطبوعات وجود دارد و كارنامه روزنامه‌ها هم مرتب به هيات نظارت مي‌آيد و آن‌جا بررسي مي‌شود گاهي تذكر مي‌دهيم و با آن‌ها صحبت مي‌كنيم.

ایسنا: وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره توقيف روزنامه اعتماد گفت: ما بر نقاط قوت و جنبه حمايتي مطبوعات تاكيد داريم، اما خطوط قرمزي نيز وجود دارد كه بايد رعايت شود، گاهي نصايح مشفقانه ما در برخي رسانه‌ها مد نظر قرار نمي‌گيرد و اين مسايل پيش مي‌آيد.

سيدمحمد حسيني با بيان اين مطلب اظهار كرد: بالاخره قانون مطبوعات وجود دارد و كارنامه روزنامه‌ها هم مرتب به هيات نظارت مي‌آيد و آن‌جا بررسي مي‌شود گاهي تذكر مي‌دهيم و با آن‌ها صحبت مي‌كنيم.

حسيني خاطرنشان كرد: اين روزنامه قبلا هم توقيف شده بود و بايد دقت بيشتري در انتشار گزارش‌ها و مصاحبه‌ها و مطالب صورت مي‌گرفت، اما مي‌ديديم عنصري كه در خارج از كشور است و ضد نظام است وقتي در اين روزنامه عكس و تصوير او كار شود طبيعي است كه واكنش خواهد داشت، اين را در هيات نظارت مطرح كرديم تا حداقل تذكري داده شود چون بنا نيست كساني مطرح شوند كه به دنبال براندازي هستند.

وي گفت: دوستان در اين زمينه مراقبت لازم را نداشتند و دادستاني هم اقدام كرد البته من نمي‌دانم به چه دليلي اين اتفاق افتاده است.

حسيني درباره‌ حكم جوانفكر هم تصريح كرد: اين حكم اوليه است و قطعا درخواست تجديد نظر داده خواهد شد.

ایرنا: جوانفکر بازداشت نشد/ برخی از كاركنان روزنامه ایران مورد ضرب و شتم قرار گرفتند

۳۰ آبان ۱۳۹۰

خبر بازداشت علی اكبر جوانفكر مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهوری و مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی تكذیب شد.

آفتاب: ایرنا نوشت: خبر بازداشت علی اكبر جوانفكر مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهوری و مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی تكذیب شد.

با وجود اعلام برخی سایت‌های خبری مبنی بر بازداشت جوانفكر، ‌وی هم اكنون در محل موسسه مطبوعاتی ایران حضور دارد.

بر اساس این گزارش، همزمان با حضور نیروهای دادستانی و ضابطین انتظامی در روزنامه ایران، كاركنان این روزنامه در حالی كه سرود كجایید ای شهیدان خدایی را سر می‌دادند، مانع از بازداشت جوانفكر شدند كه با برخورد این نیروها مواجه شدند.

در جریان این حادثه، سرپرست موسسه مطبوعاتی و فرهنگی ایران و برخی از كاركنان این روزنامه، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.

همچنین مصیب نعیمی مدیرمسئول و برخی دیگر از كاركنان روزنامه ایران بازداشت شدند.

اقدام به بازداشت علی اكبر جوانفكر در حالی انجام شد كه وی ساعت 10 صبح امروز طی نشست مطبوعاتی به سوال‌های خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ داد.

جوانفکر؛ از بازداشت تا آزادی

۳۰ آبان ۱۳۹۰

بعداز ظهر امروز خبرگزاری ها از بازداشت علی اکبر جوانفکر، سرپرست خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران و مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد خبر دادند. به گزارش فارس جوانفکر با حکم قضایی در دفتر محل کارش در روزنامه ایران بازداشت شد.

فرارو- بعداز ظهر امروز خبرگزاری ها از بازداشت علی اکبر جوانفکر، سرپرست خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران و مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد خبر دادند. به گزارش این خبرگزاریها جوانفکر با حکم قضایی در دفتر محل کارش در روزنامه ایران بازداشت شد.

این در حالی است که سخنگوی قوه قضائیه بازداشت جوانفکر را تکذیب نموده است.

محسني اژه‌اي در گفت‌وگو با ايسنا درباره اخبار منتشره مبني بر بازداشت علي‌اكبر جوانفكر اظهار كرد: بازداشت جوانفكر صحت ندارد.

در عین حال دقایقی بعد از این اظهار نظر خبرگزاری مهر از آزادی جوانفکر خبر داد.

به گزارش مهر اجرای حکم بازداشت علی‌اکبر جوانفکر با رایزنی مقامات دولتی موقتا متوقف شده است.

به گزارش این خبرگزاری جوانفکر برای ساعتی با دست بند در دفتر خود تحت نظر نیروهای انتظامی و امنیتی ضابط قوه قضائیه تحت نظر بود که پس از رایزنی های صورت گرفته آزاد شد.

هم اکنون کادر اجرایی و تحریریه روزنامه ایران همچون روزهای گذشته به فعالیت عادی روزانه خود مشغول هستند.

اقدام برای بازداشت جوانفکر

۳۰ آبان ۱۳۹۰

از چند ساعت پیش تعدادی از ماموران دادستانی تهران برای بازداشت جوانفکر ، مدیر مسول روزنامه ایران به دفتر محل کار وی مراجعه کرده‌اند. به گزارش خبرنگار تابناک، برخی از پرسنل روزنامه ایران با تجمع در دفتر جوانفکر از بازداشت وی ممانعت کرده و خواستار این هستند که جوانفکر احضار و سپس بازداشت شود یا حداقل بدون دست‌بند بازداشت و از محل کار خارج شود. جوانفكر، مدیر مسول روزنامه ایران می...

 از چند ساعت پیش تعدادی از ماموران دادستانی تهران برای بازداشت جوانفکر ، مدیر مسول روزنامه ایران به دفتر محل کار وی مراجعه کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار تابناک، برخی از پرسنل روزنامه ایران با تجمع در دفتر جوانفکر از بازداشت وی ممانعت کرده و خواستار این هستند که جوانفکر احضار و سپس بازداشت شود یا حداقل بدون دست‌بند بازداشت و از محل کار خارج شود.

جوانفكر، مدیر مسول روزنامه ایران می باشد که به دلیل انتشار ویژه‌ نامه "خاتون" تحت محاکمه قرار گرفت و روز گذشته حکم وی مبنی بر محرومیت از کار روزنامه نگاری و نیز حبس صادر شد. جوانفکر نیز به دنبال آن با روزنامه اعتماد مصاحبه‌ای انجام داد که انتشارمصاحبه به تعطیلی این روزنامه منجر شد.

اقدام برای بازداشت مدیر مسول روزنامه دولتی ایران در حالی است که وی 15 روز فرصت اعتراض به حکم صادره دادگاه را دارد. بنابراین احتمال می رود این اقدام به دلیل مصاحبه روز گذشته وی باشد.

بنابراین گزارش، در پی کشمکش‌های ایجاد شده بین پرسنل دادستانی و پرسنلی از روزنامه ایران که منجر به برخوردهایی نیز شده است ، بازداشت کنندگان مجبور استفاده از گاز اشک آور شدند.

جوانفكر نشست خبری برگزار می‌كند

۲۹ آبان ۱۳۹۰

شعبه 76 دادگاه كیفری دادگاه كیفری استان تهران، جوانفكر را در مجموع به دلیل اتهامات وارده در پرونده خاتون به یك سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محكوم كرده است.

جام جم آنلاين: خبرگزاري جمهوري اسلامي از نشست خبري روز دوشنبه جوانفكر در محل روزنامه ايران خبر داد.

شعبه 76 دادگاه كیفری دادگاه كیفری استان تهران، جوانفكر را در مجموع به دلیل اتهامات وارده در پرونده خاتون به یك سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محكوم كرده است.

رای این شعبه ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ در دیوان عالی كشور قابل تجدیدنظر خواهی است.

ایرنا اعلام كرد اين نشست خبري ساعت 10 صبح فردا (دوشنبه) در محل روزنامه ایران برگزار می شود و جوانفكر به سوالات متعدد خبرنگاران در زمینه های مختلف پاسخ خواهد داد.

روزنامه ایران 22 مرداد ماه امسال ویژه نامه "خاتون" را در 260 صفحه منتشر كرده بود كه واكنش هاي زيادي را در ميان علما و آحاد جامعه به دنبال داشت.

راي دادگاه براي پرونده جوانفكر

۲۹ آبان ۱۳۹۰ (۱۹:۱۰) / نظر شما

جام جم آنلاين: شعبه 76 دادگاه كیفری دادگاه كیفری استان تهران، جوانفكر را در مجموع به دلیل اتهامات وارده به یك سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محكوم كرده است.

رییس شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران روز یكشنبه از صدور رای این شعبه در باره ویژه نامه خاتون خبر داد.

قاضی " سیامك مدیر خراسانی" روز یكشنبه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا افزود: رای دادگاه درباره اتهامات "علی اكبر جوانفكر" مدیر مسوول وقت روزنامه ایران و سرپرست موسسه فرهنگی و هنری ایران صادر و به وكیل مدافع وی ابلاغ شده است.

شعبه 76 دادگاه كیفری دادگاه كیفری استان تهران، جوانفكر را در مجموع به دلیل اتهامات وارده به یك سال حبس و سه سال محرومیت از هرگونه فعالیت مطبوعاتی محكوم كرده است.

اين شعبه همچنين مدیر مسوول وقت روزنامه ایران را در باره اتهام انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی در ویژه نامه خاتون به شش ماه حبس محكوم كرده است.

جوانفكر در باره اتهام انتشار مطالب و تصاویر خلاف عفت عمومی در ویژه نامه یاد شده به شش ماه حبس محكوم شده است.

دادگاه مطبوعات، با تایید نظر هیات منصفه مطبوعات، سرپرست موسسه فرهنگی و هنری ایران را از اتهام تحقیر و توهین به جنس زن تبرئه كرده است.

شعبه 76 دادگاه كیفری استان تهران همچنین به محرومیت وی از هرگونه فعالیت مطبوعاتی به مدت سه سال رای داده است.

رای این شعبه ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ در دیوان عالی كشور قابل تجدیدنظر خواهی است.

نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیر مسوول وقت روزنامه ایران هفتم آبان ماه و دومین جلسه رسیدگی به اتهامات وی 15 آبان برگزار شد.

حکم دادگاه جوانفکر اعلام شد

۲۹ آبان ۱۳۹۰

به گزارش ایسنا، سرپرست روزنامه ايران در خصوص اتهام انتشار مطالب خلاف موازين اسلامي در ويژه‌نامه «خاتون» به 6 ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومي در اين ويژه‌نامه به 6 ماه حبس محكوم شد كه بر اساس اين راي، وي مجموعا به تحمل يك سال حبس محكوم شده است. جوانفكر از اتهام تحقير و توهين به جنس زن تبرئه شده است. شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران همچنين سرپرست...

 به گزارش ایسنا، سرپرست روزنامه ايران در خصوص اتهام انتشار مطالب خلاف موازين اسلامي در ويژه‌نامه «خاتون» به 6 ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومي در اين ويژه‌نامه به 6 ماه حبس محكوم شد كه بر اساس اين راي، وي مجموعا به تحمل يك سال حبس محكوم شده است.

جوانفكر از اتهام تحقير و توهين به جنس زن تبرئه شده است.

شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران همچنين سرپرست روزنامه ايران را به سه سال محروميت از هرگونه فعاليت مطبوعاتي محكوم كرده است.

اين راي ظرف مدت 20 روز از تاريخ ابلاغ در ديوان عالي كشور قابل تجديدنظر خواهي است.

محكوميت جوانفكر به يك سال زندان

۲۹ آبان ۱۳۹۰

شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران، «علي‌اكبر جوانفكر» را به تحمل يك سال حبس و سه سال محروميت از هرگونه فعاليت مطبوعاتي محكوم كرد.

ايسنا: سرپرست روزنامه ايران در خصوص اتهام انتشار مطالب خلاف موازين اسلامي در ويژه‌نامه «خاتون» به 6 ماه حبس و در مورد اتهام انتشار مطالب و تصاوير خلاف عفت عمومي در اين ويژه‌نامه به 6 ماه حبس محكوم شد كه بر اساس اين راي، وي مجموعا به تحمل يك سال حبس محكوم شده است.

جوانفكر از اتهام تحقير و توهين به جنس زن تبرئه شده است.

شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران همچنين سرپرست روزنامه ايران را به سه سال محروميت از هرگونه فعاليت مطبوعاتي محكوم كرده است.

به گزارش ايسنا، اين راي ظرف مدت 20 روز از تاريخ ابلاغ در ديوان عالي كشور قابل تجديدنظر خواهي است.

متكي"و"اژه‌اي"بهتراست ساكت بمانند

۲۸ آبان ۱۳۹۰

جام جم آنلاين: آقای متکی و اژه‌ای بهتر است ساکت بمانند. عزتشان در سکوت‌شان است. اگر پرده‌ها بیفتد مردم خیلی چیزها را می‌فهمند.

به گزارش جام جم آنلاين علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور و مدير عامل خبرگزاري ايرنا در گفت و گو با روزنامه اعتماد كه امروز منتشر شده است در باره جريان انحرافي گفته است؛ماجرای جریان انحرافی به هفت ماه اخیر باز می‌گردد نه دو سال گذشته. من هم همین سوال را از آنها می‌پرسم؛ یکی بین آنها پیدا شود و بگوید جریان انحرافی یعنی چی؟ از چه چیزی منحرفیم؟ بله؛ ما از این دوستانمان منحرفیم، از باورها و رفتارها و برداشت‌های آنها منحرفیم. ما آنها را قبول نداریم. رفتار و منش آنها را قبول نداریم و از آنها منحرفیم، اینها درست است و اگر منظورشان از جریان انحرافی انحراف از باورهای خودشان باشد، تایید می‌کنیم.

جوانفكر كه به خاطر انتشار ويژه نامه خاتون چندي پيش از سوي هيئت منصفه مطبوعات مجرم شناخته شده بود در باره جن و رمال گفت:مگر نگفتند ما رمال یا جن‌گیر هستیم، چرا اثبات نکردند؟ مگر نگفتند ۱۵۰ میلیون دزدی کردیم پس چی شد سندش؟

مدير عامل ايرنا در گفت و گو با اين روزنامه اصلاح طلب به بازداشت ملك زاده دبير شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور اعتراض كرد و گفت:چرا ملک‌زاده را ۶۰ روز انفرادی بردند؟ چرا آزادش کردند؟ مشکل جسمی در انفرادی پیدا کرد. زنش سقط جنین کرد. چه کسی جواب این ظلم را می‌دهد؟انفرادی قانونی است؟ جرم ملک‌زاده و بقیه افرادی که از طیف ما گرفتند چه شد؟ دادستان باید جواب افتراهایی که به ما زد را بدهد.

اين در حالي است كه برخي از اخبار و گزارش هاي موثق حكايت از آن دارند كه اخيرا پيگيري پرونده قطور تخلفات و قانون شكني هاي آقاي ملك زاده در دستور كار دستگاه قضايي و مقامات امنيتي و اطلاعاتي كشور قرار گرفته بود و مخصوصا بعد از دستگيري شماري از افراد مرتبط با حلقه انحرافي و كشف موارد مستندي از فساد اقتصادي و تخلفات ديگر آنان، اين احتمال قوت بيشتري يافته بود.

جوانفكر به وزارت اطلاعات و تحولاتي كه در اين وزارتخانه رخ داد نيز اشاره كرد و گفت:کی وزارت اطلاعات در حوادث بعد از انتخابات دست ما بود؟ اگر بود که با درخواست استعفای مصلحی موافقت نمی‌کردیم. اژه‌ای هم وزیر اطلاعات ما نبود.

مدير مسئول روزنامه ايران در بخش ديگر اين گفت و گو اظهار داشت:مشایی بازجویی نشده اما دیگر نمی‌گذارند تحرک سیاسی داشته باشد. چقدر آدم بیگناه به خاطر مشایی دستگیر شده؛ برای چه؟ چون مشایی را مردم دوست دارند، تخریبش می‌کنند؟

جوانفكر به پاسخ‌هاي متكي و اژه‌اي به سخنان رئيس جمهور نيز پاسخ داد و به آنها توصيه كرد؛آقای متکی و اژه‌ای بهتر است ساکت بمانند. عزتشان در سکوت‌شان است. اگر پرده‌ها بیفتد مردم خیلی چیزها را می‌فهمند.

وزیر خارجه سابق درباره اظهارات اخیر احمدی‌نژاد گفته بود که واقعیت سفر سنگال و مطالب مطروحه در ملاقاتش با رئیس جمهور را پیش از این سفر، در پایان دوره دولت دهم برای مردم بیان خواهد کرد.

منوچهر متکی وزیر امور خارجه سابق از اظهارات آقای احمدی‌نژاد در ارتباط با وزارت امور خارجه ابراز تاسف كرد.

وی در اين باره گفته بود: شایسته جایگاه ریاست جمهوری نیست که در اظهارات ۲۰ سطری ایشان، ۲۴ نکته خلاف واقع، ناروا و یا ادعای نادرست وجود داشته باشد.

متکی خاطرنشان کرده بود؛ واقعیت سفر سنگال و مطالب مطروحه در ملاقات وزیر امور خارجه (متکی) با رئیس جمهور پیش از این سفر آنگونه که بود انشاءالله و به شرط حیات در پایان دوره مسئولیت ایشان (احمدی‌نژاد) برای مردم عزیزمان بیان خواهد شد.

جوانفكر به پاسخ دادستان كل كشور به رئيس جمهور هم پاسخ داده و گفته است؛رییس‌جمهور با اژه‌ای مناظره کند که چه؟ درست است رییس دولت با وزیر اطلاعاتش مناظره کند؟ آقای احمدی‌نژاد که نمی‌تواند حرف‌هایش را بزند...رییس‌جمهور سند رو نمی‌کند به خاطر منافع نظام، اما بپرسند آقای احمدی‌نژاد و آنها چقدر دارایی و مایملک دارند؟ واقعا رسیدگی شود نه اینکه برسند به آقای x یا y ودوباره بگویند ولش کن.

محسنی اژه ای در نشست خبری، محمود احمدی نژاد را به حضور در جلسه مشترک و روشن کردن وضعیت دعوت کرد.

وی در این نشست درباره اظهارات منتسب به احمدی نژاد گفت: اگر این مطالب درست باشد، خیلی مایل هستم آقایان جلسه را تشکیل بدهند و خبرنگاران هم تشریف بیاورند و جواب بدهیم. جوابها نباید از مردم پوشیده بماند.

دادستان کل کشور در ادامه افزود:آنچه به رئیس جمهور منتسب است را خوانده‌ام. جلسه محرمانه بوده و آیا افراد دعوت شده گفته اند، ضبط شده یا دیگران گفته اند، باید منتظر ماند و دید به صورت رسمی تایید می شود یا خیر. وقتی برخی از این موارد را دیدم، چه درباره خودم در وزارت اطلاعات، کذب محض است و دروغ بود. لذا به نظرم می رسد این مسایل را نمی شود یکی یکی پرداخت. باید منتظر ماند دید این مطالب منتسب شده، درست است یا غلط. بعد دید چه پاسخی باید داد. اما آنچه منتسب شده، با وجودی که بعید می دانم ایشان این حرفها را گفته اند، تکذیب می کنم. اگر این مسایل تایید شد که در آن جلسه گفته شده، پاسخ خواهیم داد.

وي درباره استعفاي مصلحي وزير اطلاعات نيز گفت:با من تماس گرفتند که پذیرش استعفای مصلحی را از روی ایرنا بردار گفتم شما کی هستید؟ گفتند ما می‌گوییم‌ بردارید و نظر آقا است. گفتم نظر آقا را باید روابط‌ عمومی یا دفتر معظم له اعلام کنند و... گفتم نه همین که ما می‌گوییم! گفتم عمل نمی‌کنم. گفتند که خودت باید با دستگاه قضایی روبرو شوی و از فردای آن روز فشارها شروع شد.

جوانفكر از اصولگرايان نيز انتقاد كرد و گفت:آخر کجای اصولگرایی اجازه می‌دهد دولتی که مورد تایید رهبری و مردم است دایما برایش بحران درست کنند؟ برایش مساله درست کنند و نگذارند کار کند. این همه سوال از رییس‌جمهور و وزرا در صحن مجلس با چه هدفی مطرح شده است؟ آنها برای این رفتار بی‌سابقه چه جوابی دارند؟ آن ظلمی که به مرحوم کردان کردند برای چه بود؟

مدير عامل ايرنا از علي مطهري نماينده تهران و طراح سوال از رئيس جمهور نيز انتقاد كرد و اظهار داشت:آقای مطهری به آقای احمدی‌نژاد رای داد؟ اگر به آقای احمدی‌نژاد رای داده بود در تظاهرات آقای موسوی چه‌کار می‌کرد؟ آقای مطهری به آقای احمدی‌نژاد رای نداد. آقای مطهری چهره‌ شناخته‌شده‌ای نبود اما اسم ایشان در فهرست نامزدهای حامی احمدی‌نژاد در انتخاب مجلس قرار گرفت و ایشان به مجلس راه پیدا کرد اما بعدا نمکدان را شکست و علیه آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان شروع به فضا‌سازی و تبلیغات مسموم کرد.

جوانفکر: متكي و اژه‌يی بهتر است ساكت بمانند/ اگر پرده‌ها بيفتد...

۲۸ آبان ۱۳۹۰

مي‌گويد رك‌ترين مصاحبه‌اش را در چند سال گذشته انجام داده و مي‌خواهد تعارف‌ها را كنار بگذارد. مشاور مطبوعاتي احمدي‌نژاد صريح مي‌گويد ترسي از رييس مجلس و نمايندگان و كليت اصولگرايان ندارد چراكه آنها تيم احمدي‌نژاد را به خاطر سهم‌خواهي تحت فشار مي‌گذارند و اگر چوب لاي چرخ دولت نگذاشته بودند هيچ وقت كار به اين رك‌گويي‌ها نمي‌كشيد.

مي‌گويد رك‌ترين مصاحبه‌اش را در چند سال گذشته انجام داده و مي‌خواهد تعارف‌ها را كنار بگذارد. مشاور مطبوعاتي احمدي‌نژاد صريح مي‌گويد ترسي از رييس مجلس و نمايندگان و كليت اصولگرايان ندارد چراكه آنها تيم احمدي‌نژاد را به خاطر سهم‌خواهي تحت فشار مي‌گذارند و اگر چوب لاي چرخ دولت نگذاشته بودند هيچ وقت كار به اين رك‌گويي‌ها نمي‌كشيد.

مي‌گويد احمدي‌نژاد مايملكش را رو مي‌كند اما آنها هم بگويند چقدر ملك و املاك دارند. تاكيد دارد احمدي‌نژاد به خاطر منافع نظام هيچ وقت افشاگري نمي‌كند اما اصولگرايان مي‌ترسند كه مبادا چيزي رو شود چون مي‌دانند كه چه كرده‌اند.

حرفش اين است كه امثال متكي و اژه‌يي به عنوان وزراي سابق احمدي‌نژاد بهتر است به جاي تهديد، ساكت باشند چون اگر پرده‌ها بيفتد...

در مورد قاليباف هم شايد تندتر از بقيه صحبت كرد كه البته در بازنگري‌ها صلاح ديد حذف شود. مي‌گفت انفرادي ملك‌زاده يعني ظلم. از سقط جنين همسرش تا مشكلات جسمي وي در 60 روز انفرادي گفت. مي‌گويد بايد جواب ظلمي كه به مشايي و اطرافيانش رفته را بدهند. سوال مي‌كند مگر عليه ما سند نداشتند پس چه شد؟ رمال و جن‌گيرها، اختلاس، فساد مالي، چرا همه تهديدها توخالي درآمد؟

مصاحبه آرام شروع شد اما جوانفكر تاكيد داشت كه دوره سكوت گذشته. مي‌گفت احمدي‌نژاد نمي‌خواست ميدان را به اين سمت بياورد اما آنها خودشان بازي را شروع كردند. از روز اول هم با هم مشكل داشتند. اما حالا اصولگرايان ترس‌شان زياد شده. مي‌گفت دعواها زرگري نيست و اختلاف سر صندوق رياست‌جمهوري را نبايد پشت درهاي بسته حل كرد. مگر به راي مردم اعتماد ندارند.

براي خوانندگان روزنامه مهم است روايت شما را بشنوند؛ از اينكه در چه چيزي انحراف داشتيد كه به عنوان انحرافي از شما ياد مي‌كنند؟ چرا طي دو سال متهم شديد به جريان انحرافي؟

ماجراي جريان انحرافي به هفت ماه اخير باز مي‌گردد نه دو سال گذشته. من هم همين سوال را از آنها مي‌پرسم؛ يكي بين آنها پيدا شود و بگويد جريان انحرافي يعني چي؟ از چه چيزي منحرفيم؟ بله؛ ما از اين دوستانمان منحرفيم، از باورها و رفتارها و برداشت‌هاي آنها منحرفيم. ما آنها را قبول نداريم. رفتار و منش آنها را قبول نداريم و از آنها منحرفيم، اينها درست است و اگر منظورشان از جريان انحرافي انحراف از باورهاي خودشان باشد، تاييد مي‌كنيم.

اما يك زماني همان‌ها دست شما را در سياست گرفتند و بالا بردند. مي‌گويند بدون تعارف ما احمدي‌نژاد را احمدي‌نژاد كرديم.

خير، من رد مي‌كنم و چنين چيزي صحت ندارد. چه كسي چنين ادعايي را باور مي‌كند؟ آقاي احمدي‌نژاد از خود ظرفيت‌هاي بالايي را نشان داد و مردم هم از او استقبال كردند. البته آنها در ادعاهايشان آزاد هستند و هر ادعايي را مي‌توانند مطرح كنند اما مهم مردم هستند كه آيا اين ادعاهاي بي‌اساس را باور مي‌كنند يا خير؟

پس چرا سال 84 نمي‌گفتيد كه از آنها منحرفيد و قبول‌شان نداريد؟ يعني حالا كه كمك‌تان كردند به قدرت برسيد، راه‌تان را تغيير داديد؟

اين طور نيست. شما مي‌دانيد كه آنها در سال 84 دنبال فرد ديگري غير از آقاي احمدي‌نژاد بودند و هر كاري هم از دست‌شان برآمد انجام دادند كه آقاي احمدي‌نژاد رييس‌جمهور نشود. اين را همه مردم مي‌دانند. بعد از پيروزي آقاي احمدي‌نژاد بود كه آنها با ادعاي اصولگرا بودن، خودشان را به آقاي احمدي‌نژاد چسباندند. البته نتوانستند بچسبند و چسب‌شان ناچسب بود و از او جدا افتادند.

اما پشت‌تان بودند؟

ادعا مي‌كنند كه پشت‌مان بودند؛ خير نبودند. كار خودشان را كردند. حرف خودشان را زدند، مسير خودشان را رفتند و ادعاي خودشان را داشتند و آنها هيچ‌گاه همراه با دولت نبودند! كجا و چگونه همراهي كردند؟

پس چرا همان موقع عليه‌شان قد نكشيديد؟

دليلي نداشت كه روي افتراق‌ها انگشت بگذاريم؛ آن موقع اين كارها را نكردند و اين اتهامات بي‌اساس را به ما نزدند. ما هم به مصلحت و اهداف اساسي نظام و انقلاب نديديم كه روي آن مسائل انگشت بگذاريم. حالا براي اينكه دنبالش نرفتيم بايد مواخذه شويم؟ الان هم اينها هستند كه فضاي عمومي جامعه را مسموم كرده‌اند و ما ناگزير شده‌ايم در برابر آنها به طور شفاف اعلام موضع كنيم. اگر هم آنها الان روي مسائل بيخودي انگشت نمي‌گذاشتند، بحران درست نمي‌كردند و دايما چوب لاي چرخ دولت نمي‌گذاشتند، باور كنيد دليلي نداشت كه فاصله معني‌دار خودمان را با آنها بازگو كنيم و مشخص كنيم كه از جنس آنها نيستيم؛ خودشان خواستند و اين هم تبعاتش است.

سياست يعني همين؛ يك سري مطالبات داشتند و شما به آن مطالبات جواب نداديد. چرا؟

چه سهمي دارند؟ مگر مالكيت كشور بين افراد يا جريانات خاصي تقسيم شده است؟ مگر غير از مردم كسي صاحب كشور است؟ احمدي‌نژاد مي‌خواهد افرادي را انتخاب كند كه با او هماهنگ باشند؛ مديريت مملكت يك شركت سهامي كه نيست هركسي يك سهمي داشته باشد. اگر سهمي هست مربوط به نوكري و خدمت به مردم است.

در نوكري مردم است كه بايد از يكديگر سبقت بگيريم، نه اينكه چوب لاي چرخ دولت بگذاريم. اينها چوب لاي چرخ دولت گذاشته‌اند. خب اين درست نيست. اينها بعد از انتخابات رياست‌جمهوري شروع به مساله‌سازي كردند. سهم مي‌خواستند و البته از منظر گروهي و حزبي هيچ سهمي برايشان قايل نبوده و نيستيم.

مگر غير از اين بود كه سال 84، دولت را از اصلاح‌طلب‌ها گرفتند و توقع نداشتند آن را به احمدي‌نژاد ببازند. شما اين بازي را به هم زديد ؟

آخر كجاي اصولگرايي اجازه مي‌دهد دولتي كه مورد تاييد رهبري و مردم است دايما برايش بحران درست كنند؟ برايش مساله درست كنند و نگذارند كار كند. اين همه سوال از رييس‌جمهور و وزرا در صحن مجلس با چه هدفي مطرح شده است؟ آنها براي اين رفتار بي‌سابقه چه جوابي دارند؟ آن ظلمي كه به مرحوم كردان كردند براي چه بود؟

شايد معتقدند كه براي مردم كار نمي‌كنيد؟

اگر اين اعتقاد را دارند پس مشكل آنها چيز ديگري است. رهبر معظم انقلاب؛ دولت احمدي‌نژاد را دولت كار و تلاش توصيف كرده‌اند. آنها اگر دولت را در خدمت مردم نمي‌دانند بهتر است بگويند كه با مقام معظم رهبري مشكل دارند و از ولايت فقيه تبعيت نمي‌كنند.

قدرت در دست شماست؛ سر قدرت در بدنه بالايي كشور دست آنها. از نگاه بسياري، احمدي‌نژاد نزاع با آنها را زود شروع كرد. چرا با آنها سر قدرت به تفاهم صوري نرسيديد؟ آنها زودتر از موعد احساس كردند كه رو دست خوردند و نگرانند رييس‌جمهور بعدي يكي از نزديكان احمدي‌نژاد باشد. پس واكنش‌هايي كه عليه شما مي‌كنند طبيعي است.

رييس‌جمهور را مردم بايد انتخاب كنند. اينطور نيست كه كساني پشت صحنه بنشينند و براي مردم رييس‌جمهور تعيين ‌كنند. آنها دارند اشتباه مي‌كنند. ما باورمان اين نيست كه از قبل، عده‌يي با هم زد و بند كنند و يك نفر را براي رييس‌جمهور شدن تاييد كنند. چنين رفتاري، ظلم به مردم و تضييع حقوق آنان است.

مگر همين محافظه‌كاران پشت پرده تصميم نگرفتند آقاي احمدي‌نژاد بماند و كسي را براي رقابت با وي نياوردند؟

خير، اين برداشت صد درصد اشتباه است. آقاي احمدي‌نژاد همانند سال 84 خودش كانديدا شد و بدون هيچ‌گونه پشتوانه حزبي و گروهي خود را به مردم معرفي كرد. در انتخابات سال 88 نيز آنها مي‌دانستند كه حريف آقاي احمدي‌نژاد نيستند لذا به صورتي گريزناپذير به حمايت از آقاي احمدي‌نژاد پرداختند.

آقاي احمدي‌نژاد توانسته بود در سايه خدمات گسترده و بي‌سابقه به مردم و ارتباط نزديك با افكار عمومي، در دل مردم جا باز كند و آنها با وقوف به اين حقيقت، مرتكب اشتباه خود در سال 84 نشدند و فهميدند كه اگر فردي را وارد رقابت با آقاي احمدي‌نژاد كنند، دست به يك عمليات انتحاري زده‌اند كه‌ ‌اي‌كاش اين كار را مي‌كردند و امروز مردم تكليف خود را با اين جماعت روشن كرده بودند.

خب همين حرف‌ها را مي‌زنيد كه ناراحت‌شان مي‌كنيد. آنها تمام قد پشت سرتان بودند و رنجيدند از به قول خودشان ناسپاسي احمدي‌نژاد.

آن كسي كه ناسپاسي كرد ما نبوديم. آنها بودند كه قدر احمدي‌نژاد و دولت او را ندانستند. اگر بحث از ناسپاسي باشد بايد آنها را به چالش بكشيد. احمدي‌نژاد مقبوليت دارد و بدهكار آنها نيست.

اگر حرف مقبوليت بود كه موسوي هم مي‌توانست مقبوليت مردمي داشته باشد. اما سراغ موسوي نرفتند.

خير، ايشان مقبوليت نداشتند. نتيجه انتخابات هم اين را اثبات كرد. مقبوليت يعني اينكه ديدند آقاي احمدي‌نژاد با انجام سفرهاي استاني، در متن زندگي مردم حضور يافته و با آنان ارتباط صميمانه و نزديك برقرار كرده است. كشور در حال پيشرفت است و اين پيشرفت جلوي چشم مردم و در معرض قضاوت مثبت آنان قرار دارد. بنابراين مردم با انتخاب آقاي احمدي‌نژاد از او قدرشناسي كردند.

موسوي هم قبل از انتخابات يك مقبوليت نسبي داشت كه قابل انكار نيست اما ايشان در دوره تبليغات انتخابات، رفتاري از خودش نشان داد كه به ايشان ضربه سنگيني وارد كرد؛ او مي‌خواست با ايجاد فضاي پرالتهاب و وارد آوردن اتهامات بي‌اساس به دولت و رييس‌جمهور، افكار عمومي را به سوي خودش معطوف كند و اين تنش و التهاباتي كه ايجاد كرد، نه تنها براي او سودي نداشت بلكه او را به اشتباه انداخت و پس از انتخابات رفتاري را از او شاهد بوديم كه نتيجه همان آدرس دادن‌هاي غلط بود.

اين اتهام را اصولگرايان به شما مي‌زنند و مي‌گويند يك فضاي پرتنش ايجاد مي‌كنيد و در تنش كارتان را جلو مي‌بريد. مي‌گويند جلوي مردم مظلوم‌نمايي مي‌كنيد.

نه، ما اين طور رفتار نمي‌كنيم. ما كار مي‌كنيم و كار هم كرده‌ايم. اگر يك دولت حزبي مثل دولت خاتمي بوديم، اين حرف‌ها خريدار داشت، زيرا دولت خاتمي دولت سياست ورزي بود و دولت احمدي‌نژاد دولت كار و تلاش. اين دوتا با هم قابل جمع نيست.

يعني نمي‌شود وقت دولت و رييس‌جمهور به مجادلات و مباحث سياسي صرف شود و هم بشود براي كشور كار كرد. اگر قبول كنيم كه دولت آقاي احمدي‌نژاد براي كشور كار كرده است، پس بايد بپذيريم كه اين دولت تا حد ممكن از ورود به تنش‌ها و مجادلات سياسي اجتناب كرده است. ضمن اينكه دولت احمدي‌نژاد نماينده يك جريان سياسي نيست كه بخواهد جلوي مردم مظلوم‌نمايي كند، يك دولت برآمده از آراي مردم است و مردم نيز با او همراه و همدل هستند.

شما هم قدرت و هم ثروت در اختيار داريد.

نگوييد قدرت و ثروت در دست ماست، ما كي هستيم؟ قدرت و ثروت مال ملت است، اگر دولت نماينده يك جريان و گروه سياسي خاص بود شايد حرف شما مصداق پيدا مي‌كرد اما همه مي‌دانيم كه اين دولت، منتج از راي مردم است و به عنوان نماينده مردم امانت‌دار قدرت و ثروتي است كه صاحب و مالك واقعي آن مردم‌اند. بنابراين فكر مي‌كنم كه اين حرف منطق ندارد.

مگر رسانه‌ها و افراد شاخص‌شان حلقه‌ اول دولت را به فساد مالي متهم نمي‌كنند؟

كدام فساد مالي؟ مگر نگفتند ما رمال يا جن‌گير هستيم. چرا اثبات نكردند؟ چرا در برابر اتهاماتي كه به ما زدند كم آوردند و از صحنه فرار كردند؟ چرا آقاي ملك‌زاده را گرفتند ولي صدايش را درنياوردند كه براي چه گرفتند؟ چرا آزادش كردند و دليلش را براي مردم توضيح ندادند؟ مگر نمي‌گفتند150 ميليارد دزدي شده، پس چه شد؟ چرا به مردم حقيقت را نمي‌گويند و افراد را از اتهامات وارده مبرا نمي‌خوانند؟ كجاي اين رفتارها اسلامي است و با چه منطقي سازگاري دارد؟

مي‌گويند به خاطر منافع نظام رو نمي‌كنند.

عجب! به خاطر منافع نظام مي‌آيند در جامعه التهاب ايجاد مي‌كنند ولي به خاطر منافع جامعه حاضر نيستند سند بدهند؟ اتفاقا منافع نظام اينجا ايجاب مي‌كند كه بگويند. اينها كه ابايي ندارند، اگر سند داشتند حتما مي‌گفتند. ما مي‌گوييم دروغ مي‌گويند و جريان انحرافي يك چيز موهوم است. آقاي مشايي و احمدي‌نژاد زندگي‌شان پاك است. اگر راست مي‌گويند يك گروه مستقل و بي‌طرف تعيين شود و اجازه دهند از وضع زندگي و دارايي و اموال و املاك ما و آنها، به مردم گزارش داده شود.

آقاي ملك‌زاده از بازجويي‌هايش چه چيزي تعريف مي‌كرد؟

من صحبتي نكردم، به من گفته‌اند كه همسرش بر اثر رفت و آمد به زندان براي ديدن آقاي ملك‌زاده سقط جنين كرده است. چه كسي پاسخگوي اين اقدام است؟ آقاي ملك‌زاده بر اثر مدت مديدي كه در زندان انفرادي بوده دچار مشكلات جسمي و روحي شده است، چه كسي اين آسيب‌ها را جبران خواهد كرد؟

در طول زندان؟

بله، در طول زندان كه برايش پيش آمده است چه كسي پاسخگوي آن است؟

به نظر شما چه كسي بايد پاسخ بدهد؟

بالاخره كسي بايد پاسخگو باشد. ما اشكالي نمي‌بينيم كه دستگاه قضايي افراد را احضار كند و مورد بازپرسي قرار دهد اما همين كار هم بايد بر اساس قانون انجام شود. اينطور نيست كه چون ما مسووليتي داريم هركاري دل‌مان بخواهد مي‌توانيم انجام دهيم. هركس را بخواهيم مي‌توانيم احضار يا بازداشت كنيم. همه‌چيز بايد بر اساس قانون انجام شود.

مگر با ضابطه نبود؟

خير نبود، مگر زندان انفرادي قانوني است؟ كجاي قانون اين اجازه را مي‌دهد؟ وقتي متهم بازداشت مي‌شود حداكثر ظرف 48 ساعت بايد مشخص كنند كه به چه جرمي دستگير شده است. به وكيلش بايد اجازه بدهند كه در آنجا حضور داشته باشد. بگذارند با خانواده‌اش تماس بگيرد.

آيا مي‌توان گفت كه برخي رفتارهاي صورت گرفته، از جنس انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بوده است؟ قطعا نيست! اين رفتارها را ما قبول نداريم، اينها را با صراحت گفتيم. امروز گفتيم و در آينده هم خواهيم گفت. ما براي استقرار و ثبات و دوام نظام جمهوري اسلامي ايران شهيد داده‌ايم، ملت ايران تمامي سختي‌ها و مرارت‌ها را تحمل كرده است. اين همه جانباز تقديم كرده است، هدف چه بود؟ آيا جز اين بوده است كه نظام اسلامي ايران بالنده‌تر از هميشه در پيش چشم جهانيان قرار بگيرد؟

ما ماموريت‌هاي بزرگ‌تري را بايد دنبال كنيم. چشم اميد ملت‌هاي مسلمان به انقلاب اسلامي دوخته شده است، بنابراين هر اقدامي كه وجهه نظام و انقلاب را مشوه كند و به آن آسيب برساند، محكوم است و بايد با آن مقابله شود. برخي رفتارها هيچ نسبتي با نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد و چهره نظام ما پاكتر از آن است كه اين رفتارها به آن نسبت داده شود.

با شهامت در روزنامه ايران نوشتيم كه بگوييد چرا آقاي ملك‌زاده را با آن همه سر وصدا بازداشت و بعد از 40 يا 50 روز زندان انفرادي، بدون سر و صدا او را آزاد كرديد. مردم از بنده به عنوان روزنامه‌نگار انتظار دارند كه مطالبات آنها را از مسوولان كشور در هر رده‌يي كه هستند مطرح كنم و مراقبت كنيم كه انقلاب و نظام اسلامي از آسيب‌ها در امان بماند.

اما افرادي كه شما مي‌گوييد چرا اين كار را كردند جزو نظام هستند. تا اينجا انتقاد مي‌كنيد اماقدرت و توانايي داريد كه اين رفتارها را تغيير بدهيد؟

ما در موضع مطالبه‌گري هستيم. نبايد اجازه دهيم كه رفتارهاي غلط و آسيب زننده به اساس نظام و انقلاب ادامه پيدا كند. اين افراد هم نبايد بر ادامه رفتارهاي نادرست خود اصرار كنند. ما دوست نداريم آن افراد هم مرتكب چنين رفتاري بشوند. ما از اينكه ببينيم آن افراد تخلف مي‌كنند، ناراحت هستيم و توصيه مي‌كنيم كه رفتارشان را اصلاح كنند. ما مي‌خواهيم آنها در مسووليت‌هايشان بمانند و به مردم خدمت كنند، ما برخوردمان با آنها حذفي نيست بلكه اصلاحي است.

الان فشار از كجا به شما نزديك است؟ گفتند مشايي در 5- 4 ماه گذشته بازجويي شده؛ حالا دستگيري خواهرزاده‌اش. اين بازجويي‌ها نهايتا به كجا رسيد؟

من تا به‌ حال نشنيده‌ام كه آقاي مشايي بازجويي شده باشد. اگر شما اطلاعاتي داريد من ندارم.

مي‌گويند حساب خودتان پاك است اما يك طبقه سرمايه‌داري را ايجاد مي‌كنيد وابسته به خودتان براي آينده.

متاسفانه ‌حساب و كتاب لازم در كشور وجود ندارد. اگر ‌حساب و كتابي وجود داشت، كسي به خود جرات نمي‌داد اين‌طور صحبت كند و به دولت منتخب مردم اينطور تهمت بزند. خب بگويند كجاست؟ اينها دروغ است، متاسفانه كسي نيست رسيدگي كند وگرنه رييس ديوان محاسبات به خود جرات نمي‌داد كه اتهامات بي‌اساس را به دولت وارد كند.

متاسفانه الان هم همه‌چيز دست آنهاست و آنها بايد رسيدگي كنند. مثلا سازمان بازرسي كل كشور، پايش را در يك كفش كرده كه مي‌خواهد موسسه مطبوعاتي ايران را كه يك موسسه خصوصي است، بازرسي كند. چرا؟

چون در سرمقاله روزنامه ايران، كاركرد سازمان‌هاي نظارتي مثل سازمان بازرسي كل كشور و ديوان محاسبات را درباره پرونده اخير فساد بانكي مورد سوال قرار دادم و از همان زمان آنها پايشان را در يك كفش كرده‌اند كه مي‌خواهند موسسه فرهنگي- مطبوعاتي ايران را بازرسي كنند.

به آنها گفته‌ام كه ماهيت اين موسسه خصوصي است و مشمول قانون نظارت و بازرسي نمي‌شويم و مستندات ما اثبات مي‌كند كه آنها حق بازرسي ندارند اما آنها قانون را تفسير به راي و مصادره به مطلوب مي‌كنند و در روز روشن زور مي‌گويند. در ماجراي ويژه‌نامه خاتون هم ديديد كه چه ظلمي به ما شد؟ موجي از دروغگويي و تحريف را در كشور به راه انداختند و با نشر اطلاعات غلط و تحريك‌آميز، برخي از علما و فعالان سياسي را به موضعگيري واداشتند و كمتر از 8 ساعت نيز عليه ما اعلام جرم شد. اينها ظلم است. امام جمعه مشهد عليه دست‌اندركاران خاتون حكم محارب صادر كرد، اينها ظلم است و پايدار نمي‌ماند و ناحق است. در دادگاه مطبوعات اعلام كردم اين ظلم است. براي چه بايد مجازات شويم؟

تقريبا اين ادبيات را دارند گسترش مي‌دهند كه ما اگر حرفي عليه احمدي‌نژاد نمي‌زنيم و فعلا داريم سكوت مي‌كنيم و مشايي را به دادگاه نمي‌كشيم، براي اين است كه نگران هستيم احمدي‌نژاد داستان انتخابات 88 را تكرار كند. مثلا مطهري مي‌گويد به خاطر همان پرونده‌هاي درجه اول درباره برخي تخلفات بعضي مقامات كه در اختيار احمدي‌نژاد است، اصولگرايان مجبور به سكوت شدند.

چه ترسي دارند؟ آنها از خودشان وحشت دارند. آنها از اينكه مبادا مسائل‌شان رو شود وحشت دارند. مثلا در ستون طنز روزنامه ايران براي اينكه قافيه‌هاي شعر درست شود نوشته شد 140 هزار سند رو مي‌كنيم؛ آنها وحشت كرده بودند و موجي راه انداختند و حتي به رييس دستگاه قضا مراجعه كردند كه برويد اين مدارك را از روزنامه ايران بگيريد و اجازه ندهيد منتشر شود!

آقاي رييس‌جمهور رييس كشور است و از خيلي مسائل اطلاع دارد اما بارها گفته كه حرف‌ها را در دلم نگه مي‌دارم و نمي‌توانم بسياري از حرف‌ها را بزنم. در مقابل مشاهده مي‌كنيم كه برخي از اين افراد، گستاخي را به نهايت رسانده و از مردم مي‌خواهند در سفرهاي استاني به استقبال رييس‌جمهور نروند!

از چه چيزي مي‌ترسند؟

از خودشان بايد بپرسيد كه از چه چيزي مي‌ترسند. مي‌ترسند از اينكه ببينند يكي خادم مردم است؟ سوابق ما و آنها را در بياورند و به مردم نشان دهند، بپرسند آقاي احمدي‌نژاد و آنها چقدر دارايي و مايملك دارند؟ گزارش آن را به مردم بدهند.

شما حاضريد اين كار را انجام دهيد و بگوييد كه يك مقام ارشدي در فلان جا تخلف مي‌كند؟ چنين جسارتي را داريد؟

چرا نه! اين يك وظيفه است. به عنوان مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور جزو كساني بوده‌ام كه مواضعم هميشه شفاف بوده و اين را همه اظهار مي‌كنند. البته مصالح و منافع نظام را همواره مد نظر داشته‌ام اما معتقدم كه نظام نبايد به منافع افراد گره بخورد. صدها نفر امثال بنده و بالاتر از بنده بايد قربان و صدقه اين نظام مقدس شويم. نظام جمهوري اسلامي ايران ريشه‌دارترين نظام مردمي در جهان است و ما حق نداريم آن را فداي خود و اهداف و اميال مان كنيم.

مردم عادي كه نمي‌توانند تك‌تك بروند و زمين‌خواري آقاي فلان را در بياورند، شما به عنوان يك مسوول اين كار را مي‌كنيد؟

ما مطالبه مي‌كنيم؛ همان آقايان كه به ما اتهام مي‌زنند، يك گروه مرضي الطرفين بگذارند تا اطلاعات مربوط به دارايي‌هاي مسوولان را در بياورند و به مردم گزارش كنند.

اين هم يك شعار تبليغاتي جديد است؟

مهم نيست كه شما اسمش را چه چيزي مي‌گذاريد، مهم اين است كه اين اتفاق بيفتد؟ اين حق قانوني و مطالبه درست مردم است كه يك گروه مستقل بيايد و اين كار را بكند. اما واقعا رسيدگي شود، نه اينكه برسند به آقاي x يا y دوباره بگويند ولش كن. آن چيزي كه مهم است حيثيت نظام است.

اگر اين كار را نكردند چه؟

اگر نكردند، اين مردم هستند كه تصميم مي‌گيرند. آنها مشخص مي‌كنند كه چه كسي در قدرت بماند و چه كسي را اجازه ورود به قدرت ندهند.

آيا دولت احمدي‌نژاد شهامت دارد كه بيايد و اين ليست آقايان را به رسانه‌ها بدهد؟ همان ليستي كه مي‌گفت هميشه در جيبم هست.

اين كار دستگاه قضايي است، شما چرا از آقاي احمدي‌نژاد مطالبه مي‌كنيد؟ آقاي احمدي‌نژاد ليست را به دستگاه قضايي داده است.

برخي مردم اين دعواهاي شما با محافظه‌كاران را باور ندارند. معتقدند اين دعواي زرگري است. آقاي مشايي آمده كه آراي خاكستري جامعه را جمع كند و مثلا تصميم بر اين بوده كه چرا امثال اصلاح‌طلب‌ها اين كار را بكنند، بهتر است كه يكي مانند مشايي اين كار را بكند.

اين چه تعبيري است؟ مشايي و در پي او دولت و همكاران نزديك رييس‌جمهور به شكلي ناجوانمردانه مورد حمله قرارگرفتند و حتي فرصت سخن گفتن و تحرك از آقاي مشايي سلب شده است و آن وقت شما اسمش را مي‌گذاريد دعواي زرگري. آراي خاكستري، آبي و هر رنگي كه شما بخواهيد اسم بگذاريد، بخشي از جامعه ما محسوب مي‌شوند و حق حيات و حرف‌زدن دارند و لزوما طرفدار موسوي نيستند.

موسوي اشتباه كرد و مردم از او فاصله گرفتند ولي اينها هم نظر دارند و حالا ممكن است يك نفر پيدا شودكه بخواهد با اين آرا ارتباط برقرار كند، حق قانوني‌اش است؛ اينكه منفي نيست، نقطه مثبت است. چرا نبايد از درون نظام كسي ظرفيت جذب اين طيف از نيروهاي سياسي جامعه را داشته باشد؟ جلوگيري از اين كار به نفع كيست و چه كسي را خوشحال مي‌كند؟!

و از نگاه شما، مشايي با اين شيوه جديدش مي‌تواند آن دسته از مردم را جذب كند؟

من نمي‌گويم آقاي مشايي. ممكن است هركس ديگري اين كار را انجام دهد و اگر آقاي مشايي بتواند اين كار را انجام بدهد آيا بايد با او برخورد كرد؟ آيا بايد او را تخريب كرد؟ آيا بايد جلوي او را گرفت؟

اينكه براي تيم شما بد نشد؛ تمام تيتر رسانه‌ها و موج رسانه‌ها فعلا روي شما به عنوان جريان انحرافي است!

اين طور نيست! من حق زندگي دارم و مي‌خواهم در اين جامعه ادامه حيات بدهم. خانواده‌ام حق زندگي دارند. آنها گناهي ندارند. چرا عده‌يي زياده‌خواه با مطرح كردن يك داستان ساختگي به اسم جريان انحرافي، زندگي را بر خانواده بنده و امثال بنده تلخ كرده‌اند؟ اين ظلم است و بنده از حق خود و خانواده‌ام گذشت نمي‌كنم. بحث جريان انحرافي براي من شهرت ايجاد كرده ولي شهرتي كه زندگي را بر خانواده‌ام تلخ كرده است، چه ارزشي دارد؟

اين بخش شوخي بود؟

خير كاملا جدي است. شهرت به چه درد من مي‌خورد؟ من مي‌خواهم در اين جامعه زندگي كنم. خانواده‌ام را نمي‌توانم در عذاب نگه دارم كه مي‌خواهم كار سياسي كنم. اين شهرت چه اهميتي دارد، در حالي كه خانواده‌ام در عذاب هستند؟

آقاي مشايي احتمالا به دردش مي‌خورد. بويژه براي كانديدا شدن.

خير؛ براي ايشان نيز تحمل اين وضع سخت است. بعضي وقت‌ها اين احساس در انسان ايجاد مي‌شود كه پذيرفتن مسووليت ممكن است با گناه همراه باشد و فكر مي‌كنم كه آقاي مشايي هم همين احساس و باور را دارد.

چه گناهي؟

به خاطر دشمني با مشايي، ببينيد چقدر آدم بي‌گناه را بازداشت و زنداني كردند. چرا و به چه جرمي؟ چرا افرادي را تا 60 روز در زندان انفرادي نگه داشتند. چرا اين كار را كردند؟ بايد توضيح بدهند. با چه منطقي اين كار را كردند. آيا خدا از اين كار راضي است؟ قطعا راضي نيست. اينها ظلم است و البته مشايي هم از اين وضع ناراحت است.

گفتيد به مشايي اجازه تحرك سياسي نمي‌دهند.

مدت‌هاست جايي نمي‌رود و حرفي نمي‌زند. گفتند مصلحت كشور اين است كه مشايي سكوت كند و ما هم گفتيم چشم.

اين را خواستند از آقاي مشايي؟

ممكن است به ايشان توصيه شده باشد اما خودشان هم ملاحظه كرده‌اند. ببينيد نمي‌گذارند مشايي حتي وظايف قانوني‌اش را انجام دهد. مي‌گويند 30 تا پست و مسووليت دارد در حالي كه اينها دروغ است. رييس دفتر رييس‌جمهور هر كس كه باشد، بطور قهري عهده‌دار مسووليت‌هاي مختلفي مي‌شود، مثلا در كميسيون فرهنگي دولت هم عضويت دارد يا عضو هيات امناي فلان دستگاه هم هست و امثال آن. آيا او گناهي كرده است كه اين مسووليت‌ها را به انجام مي‌رساند در حالي كه بابت آنها هيچ حقوقي دريافت نمي‌كند؟

حرف‌شان اين است كه كابينه را تفكر مشايي مي‌چرخاند و مشايي براي همه كابينه تصميم مي‌گيرد.

اين توهين به وزرا و بقيه اعضاي كابينه است.

متكي كه حالا آمده بيرون رييس‌جمهور را متهم به دروغ‌گويي مي‌كند و مي‌گويد در يك خط حرف ايشان 24 دروغ بوده! مي‌گويد عليه ايشان حرف زيادي براي زدن دارد و چندين كلمه دروغ است.

به نظر شما اگر كسي در دولت بود و حرفي نزد و وقتي خارج شد عليه دولت شروع به حرف زدن كند، چه شخصيتي از خود در اذهان ايجاد مي‌كند؟ كسي كه وزير است، در مقابل كارهايي كه انجام مي‌دهد، مسوول است. آيا مي‌تواند بگويد من هيچ‌ كاره بودم؟ يا بگويد من كه در دولت بودم تحت فشار آقاي مشايي بودم ؟ اگر چنين حرفي را بزند، در واقع خودش را زير سوال برده و شخصيت خود را تخريب كرده است.

آقاي اژه‌‌يي رسما احمدي‌نژاد را به مناظره دعوت كرده؛ يعني احمدي‌نژاد و وزير اطلاعات سابقش با هم مناظره كنند؛ اين اتفاقات يعني كشيده شدن بازي به راند آخر؟

رييس‌جمهور به خاطر تعهداتش نمي‌تواند 60 تا 70 درصد حرف‌هايش را با مردم در ميان بگذارد، بنابراين شركت رييس‌جمهور در چنين مناظره‌يي، منطقي نيست. بنده پسنديده‌ نمي‌دانم كه يك رييس‌جمهور بيايد و برود با وزير اطلاعات خودش كه الان ديگر وزير اطلاعات نيست و يك مسووليت قضايي هم دارد مناظره بگذارد. مناظره بايد موضوعيت داشته باشد. مناظره بايد براي هدف مشخصي طراحي شود.

مردم مي‌پرسند چه خبر است؟ از صفارهرندي تا اژه‌يي يا متكي، هر كسي مي‌خواهد عليه احمدي‌نژاد شروع كند به حرف زدن. اين اتوبوس دولت كه ترمز نداشت بدجور به دست‌انداز افتاده و به آخر راه مي‌رسد.

آنچه رييس‌جمهور درباره ترمز گفتند مربوط به قطار بود نه اتوبوس و مربوط به انرژي هسته‌يي بود و نه مسائل سياسي. مسائل را با هم قاطي نكنيد. دكتر احمدي‌نژاد ديكتاتور نيست، يك فرد متدين، آزادانديش و پايبند به مباني مردم‌سالاري ديني است و نياز به گفتن نيست اما درباره آن افراد بايد خودشان پاسخگو باشند، چرا اين‌طور رفتار مي‌كنند.

آيا دو روز دنيا اينقدر ارزش دارد؟ حالا آقاي احمدي‌نژاد يك كاري كرد و آنها را آورد بالا، بعد هم به خاطر عملكردشان به خاطر مناسبات سياسي‌شان، اعتماد احمدي‌نژاد از آنها سلب شد. مگر مي‌شود يك دولتي وجود داشته باشد كه هر كسي ساز خودش را بزند؟ وقتي در دولت افرادي بودند كه مي‌خواستند ساز خودشان را بزنند و اهداف سياسي خودشان را دنبال كنند، مشخص است كه جايشان در آن دولت نيست.

وقتي آقاي رييس‌جمهور ديد كه عده‌يي دارند رفتارهايي مي‌كنند و واكنش‌هايي دارند و تصميماتي مي‌گيرند كه اختلال در روند حركتي دولت ايجاد مي‌كند مسلم است كه تصميم مي‌گيرند و كنارشان مي‌گذارند، اگر كنار گذاشت، آيا بايد بداخلاقي كنند؟

وزير‌هاي كليدي مانند اژه‌يي و متكي كه سازشان با ساز آقاي احمدي‌نژاد كوك نبوده براي چه انتخاب شدند؟

آيا واقعا سازشان كوك نبوده يا ضعف‌هاي عمده داشتند در مديريت‌هايشان. در دوره آقاي متكي در ديپلماسي خارجي واقعا داراي ضعف بوديم. چند تا از ديپلمات‌هاي ما رفتند و پناهنده شدند؟ آيا اين امر نشانه تسلط يك وزير بر دستگاه ديپلماسي است يا آنكه شيرازه كار از دستش در رفته است؟

متكي مي‌گويد من آنها را انتخاب نكردم و آقاي مشايي آنها را انتخاب كرد.

انتخاب سفرا و ديپلمات‌ها دست وزير امور خارجه نبوده؟ چه ‌كسي از ايشان اين حرف را مي‌پذيرد؟ چه كسي مي‌گويد دست ايشان نبوده، ايشان وزير خارجه بودند، همه سفرا را ايشان معرفي مي‌كنند و در هيات دولت تصويب مي‌شود و كارهايشان انجام مي‌شود. چه كسي مي‌گويد ايشان مسوول نبودند. ايشان در تصميمات ديپلماسي خارجي به طور مستقيم مسوول بودند.

پس چرا راست نمي‌گويند؟

شما برويد بپرسيد. آنها بايد صداقت از خودشان نشان دهند و اشتباهات خودشان را بپذيرند. چرا بداخلاقي مي‌كنند؟ عزت آقاي متكي و آقاي اژه‌يي در اين است كه الان سكوت كنند وگرنه اگر پرده‌ها برود كنار اشتباهاتشان را مردم مي‌فهمند. منش دولت اين نيست كه اشتباهات آنها را برملا كند.

آقاي احمدي‌نژاد اگر رياست‌جمهوري‌اش تمام شود يا به قول شما رييس‌جمهور نباشد و تعهد اخلاقي نداشته باشد، واقعا اينقدر براي كشور دلسوزي دارد كه بيايد و همه اين حرف‌هاي نگفته را بگويد؟

حالا نگفتن يا گفتنش بايد ببينيم نشانه دلسوزي هست يا نه. بايد بحث كنيم كه گفتن بعضي از حرف‌ها به نشانه دلسوزي و مصلحت كشور است؟ بالاخره ملاحظاتي هم در مديريت كشور وجود دارد و بايد همه اينها را در نظر گرفت. ما نبايد كشور را به هر بهانه‌يي به هم بريزيم و مردم را دچار آشفتگي خاطر كنيم و به همين دليل است كه به دوستان‌مان توصيه مي‌كنيم رفتارهاي غلط خود را كنار بگذارند. فضاي فكري و رواني جامعه بايد باز و آزاد باشد. بستن اين فضا به نفع هيچ‌كس نيست.

صادقانه‌تر با هم حرف بزنيم! مي‌گوييد چرا تيم احمدي‌نژاد را مي‌گيريد و مي‌بريد انفرادي! نمي‌خواهيم مشابه‌سازي كنيم، اما الان بسياري از اصلاح‌طلب‌ها و مردان سياسي دولت خاتمي براي همان نقد‌هاي دلسوزانه در وضع مشابهي هستند. چرا اينها را آن موقع نگفتيد؟ همان موقع كه در ميدان وليعصر حاميان آقاي احمدي‌نژاد آمدند و درگير شدند و آن اتفاق‌ها پيش آمد، آن همه بازداشتي. از روزنامه‌نگار تا... افرادي كه هنوز يك روز مرخصي نيامده‌اند. شما ممكن است الان بگوييد قوه قضاييه دست شما نيست ولي وزارت اطلاعات كه دست شما بود...

وزارت اطلاعات دست ما بود؟ اگر دست ما بود آقاي احمدي‌نژاد استعفاي آقاي‌مصلحي را قبول نمي‌كرد. كجا وزارت اطلاعات دست آقاي رييس‌جمهور بود اگر بود كه آقاي مصلحي را بركنار نمي‌كردند!

دوران انتخابات دوران آقاي اژه‌يي بود.

آقاي اژه‌يي هم با ما نبود. يك اتفاقي در كشور افتاد كه نبايد مي‌افتاد، آقاي موسوي يك رفتاري كرد كه نبايد مي‌كرد، مقام معظم رهبري توصيه كردند و ايشان را فرا خواندند به رعايت مصالح كشور. رفتارهاي تحريك‌آميز آقاي موسوي باعث شد يك عده به خيابان‌ها بيايند و درگيري ايجاد كردند، در اين درگيري‌ها بسياري از بچه‌هاي بسيجي و پليس كتك خوردند و زخمي شدند. مگر نشدند؟ خب اين اتفاق افتاد، طبيعي است كه عده‌يي بازداشت مي‌شوند و ممكن است در يك جايي‌ تر و خشك با هم بسوزند.

اصلاح‌طلبان مرتكب اشتباهات بزرگي شدند و اين اشتباهات را بايد در جاي خودش بررسي كرد اما حاضر نيستيم به خاطر اشتباهاتشان سر اينها را ببرند و بگويند اينها شايسته هر برخوردي هستند! من چنين چيزي را نمي‌گويم! قبول دارم كه در تصميم‌گيري و رويكردهايشان اشتباه كردند كه اين در جاي خودش قابل طرح و بررسي است، اما اين بحثي را كه شما فرموديد اينطور پاسخ مي‌دهم كه وقتي التهاب مي‌شود، وقتي تشنج و آشوب مي‌شود ممكن است بعضا افراد بي‌گناه هم هدف برخورد قرار ‌گيرند و عده‌يي آسيب ببينند.

الان اصولگرايان به شما اتهام مي‌زنند كه ولايت‌مداري‌تان زيرسوال رفته.

آنها توضيح دهند كه چه اشكالي به كار ما وجود داشته است و چرا پايبندي ما به ولايت زير سوال رفته؟ ما كه پاي ولايت ايستاده‌ايم و كوتاه هم نمي‌آييم و همه آسيب‌ها را هم داريم تحمل مي‌كنيم. اما اگر بخواهيم درباره ولايتمداري صحبت كنيم من به آنها مي‌گويم كه ولايتمداري چيزي جز حركت كردن پشت سر رهبري نيست و البته مردم بهتر مي‌توانند تشخيص دهند كه پشت سر رهبري چه كساني قرار دارند. آنهايي كه جلوتر از رهبري حركت مي‌كنند، نمي‌توانند خود را ولايتمدار بخوانند و ديگران را از دايره ولايت خارج بنامند.

اصولگرايان حرف شما را نمي‌زنند. بي‌تعارف مي‌گوينداحمدي‌نژاد براي نخستين بار 11 روز با رهبري قهر كرد. مي‌گويند آقاي خاتمي هم اين‌طور نايستاد كه من مي‌خواهم اين وزير عوض شود.

رييس‌جمهوري كجا جلوي رهبري ايستاده بود؟ احمدي‌نژاد سپر بلاي رهبري است. از رهبري قهر نكردند. در بحث آقاي مصلحي شامگاه روز 28 فروردين با من تماس گرفته شد و گفتند نامه حكم رييس‌جمهور درباره مشاورت آقاي مصلحي و پذيرش استعفاي ايشان را از خبرگزاري ‌برداريد.

گفتم چرا بايد اين كار را انجام دهم. گفتند ما به شما مي‌گوييم بايد‌ برداريد. گفتم شما كي هستيد؟ گفتند ما مي‌گوييم ‌برداريد. گفتم به چه مناسبت بردارم؟ گفتند ما مي‌گوييم و نظر آقا است. گفتم نظر آقا را بايد روابط‌ عمومي يا دفتر معظم‌له اعلام كنند يا در سايت بيايد و خود آقا بگويند و ما قطعا اطاعت مي‌كنيم. گفتند نه همين كه ما مي‌گوييم بايد عمل كنيد! من گفتم عمل نمي‌كنم. گفتند كه خودت بايد با دستگاه قضايي روبرو شوي كه من هم گفتم عيبي ندارد و از فرداي آن روز فشارها شروع شد.

من تابع ولايت هستم كه ايستادم و اجازه ندادم برخلاف نظر اعلام شده از طرف رهبري چيزي را در خبرگزاري نظام اعلام كنند يا آنهايي كه رفتند بلافاصله از قول آقا به دروغ خبر حكم حكومتي مقام معظم رهبري براي آقاي مصلحي را منتشر كردند در حالي كه رهبر معظم انقلاب هيچ حكمي را صادر نكرده بودند.

شما از فرصت‌ها استفاده كرديد، در صورتي كه مي‌دانستيد آنها درست مي‌گويند و نظر آقا چيست؟

نه، من از كجا مي‌دانستم؟ مگر رهبري با من و شما تعارف دارند. هر موقع لازم باشد اعلام مي‌كنند. رهبري عزيز در تاريخ 31 فروردين ماه نامه‌يي را خطاب به آقاي مصلحي صادر فرمودند كه بلافاصله در ايرنا و روزنامه ايران منتشر كرديم. من حتي به آن افرادي كه به من زنگ زده بودند گفتم بنويسيد تا من انجام ‌دهم. مگر نمي‌گوييد نظر آقاست، پس بنويسيد تا من انجام دهم اما حاضر نشدند بنويسند. حالا مردم قضاوت كنند كه چه كسي تابع ولايت است و هزينه آن را مي‌پردازد و چه كساني جلوتر از رهبري حركت كرده و براي تحميل اراده و خواست خود به ديگران تلاش مي‌كنند.

شما تابو‌شكني كرديد؟

نه! كار آنها غلط است. كار درست را من انجام دادم. آنها كار غلط را كردند وقتي آقا چيزي نگفتند. به چه حقي خبر بي‌اساس مربوط به حكم حكومتي معظم‌له را منتشر كردند در حالي كه هيچ حكمي از سوي ايشان صادر نشده بود. در 28، 29 و 30 فروردين‌ماه حكم حكومتي وجود نداشت؟ حكم حكومتي تاريخ دارد. 31 فروردين ماه اعلام كردند. مگر ما مجاز هستيم قبل از اينكه آقا حكمي را صادر كنند، خبر آن را منتشر كنيم؟

پس مي‌گوييد لج‌بازي و استفاده از فرصت نبود؟

من هزينه كار درست را دادم. كار من اصولي و منطقي بود. من گفتم براي من تاييد رسمي بدهيد تا خبر پذيرش استعفاي مصلحي و انتصاب او به مشاورت رييس‌جمهور را از خروجي ايرنا حذف كنم اما آنها حاضر نشدند چنين كاري بكنند، بنابراين بنده نمي‌توانستم اعتماد كنم زيرا ملاك خبر ايرنا سايت رسمي رياست‌جمهوري بود كه اين خبر را حذف نكرده بود. ما معتقديم بايد قانون و ضابطه اعمال شود.

يك عده‌يي مي‌خواهند اراده و خواست خودشان را به نام رهبري تمام كنند كه بايد مراقب آنها باشيم و ما هميشه نگران آنها هستيم كه بخواهند نظرات خودشان را به نام رهبري جا بيندازند و ما اين را قبول نداريم و بايد مراقبت كنيم. اگر مراقبت كرديم و اجازه نداديم در خارج از چارچوب‌‌هاي نظام كاري صورت بگيرد، اين هوشمندي است و نبايد به خاطر آن مواخذه شويم.

اگر اين اتفاق دوباره بيفتد شما همين رفتار را خواهيد داشت؟

قطعا همين‌طور است و راسخ‌تر و قاطع‌تر از گذشته اين كار را انجام مي‌دهم. اگر نظر رهبري عزيز براي بنده قطعيت پيدا نكند قهرا نبايد به آن تن بدهم. فكر مي‌كنم مردم و تاريخ هم از بنده چنين انتظاري دارند. معتقدم رسانه‌هايي كه اين كار را كردند بايد محاكمه شوند و بگويند با چه مجوزي اين خبر را منتشر كردند. حكم حكومتي در آن زمان وجود خارجي نداشت.

اما به قول امثال مطهري، شخص احمدي‌نژاد همين كار را انجام مي‌دهد چراكه در سال‌ 86 يا 87 هر وقت مي‌خواست كارش را پيش ببرد مي‌گفت آقا پشت من هست، آقا هم نظرش همين است.

احمدي‌نژاد تنها رييس‌جمهوري است كه از آقا كمترين هزينه را كرده و به ندرت اتفاق افتاده كه در جايي از اعتبار و جايگاه رهبري خرج كند. هميشه براي رهبري آورده داشته و از رهبري نيز هيچ هزينه‌يي نكرده است. بدون ترديد اين از افتخارات احمدي‌نژاد است.

در مصداقي آقاي مطهري در سال 88 در گفت‌وگو با ضميمه «اعتماد» مي‌گويد امثال ما با چشماني گريان به احمدي‌نژاد راي داديم چون نظر رهبري بر احمدي‌نژاد بود.

آقاي مطهري به آقاي احمدي‌نژاد راي داد؟ اگر به آقاي احمدي‌نژاد راي داده بود در تظاهرات آقاي موسوي چه‌كار مي‌كرد؟ آقاي مطهري به آقاي احمدي‌نژاد راي نداد. آقاي مطهري چهره‌ شناخته‌شده‌يي نبود اما اسم ايشان در فهرست نامزدهاي حامي احمدي‌نژاد در انتخاب مجلس قرار گرفت و ايشان به مجلس راه پيدا كرد اما بعدا نمكدان را شكست و عليه آقاي احمدي‌نژاد و دولت ايشان شروع به فضا‌سازي و تبليغات مسموم كرد.

رييس يكي از كميسيون‌ها در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گفت مشروح مذاكرات مشايي با امير عمان را داشتيم كه در آنجا مشايي به امير عمان پيغام‌هايي را مي‌دهد تا براي مذاكره بدهد به امريكا و مي‌گفت وقتي من مشروح اين مذاكرات را ديدم كه آقاي مشايي چه چيزهايي به امير عمان گفت به عنوان يك ايراني خجالت كشيدم... اصولگرايان مي‌گويند اينها مصداق ساز ناكوك شما با ولايت است.

آقاي احمدي‌نژاد طي 6 يا 7 سال گذشته يقه امريكا را در خود امريكا گرفته و رسوايي امروز دولت امريكا در داخل اين كشور به ميزان قابل توجهي مرهون روشنگري‌ها و افشاگري‌هاي آقاي احمدي‌نژاد با استفاده از تريبون‌هاي امريكايي بوده است. از نظر ما هيچ پشت پرده‌يي وجود ندارد. آن آقايي كه چنين چيزي را مطرح مي‌كند بهتر است سند اين مذاكرات را منتشر كند. چرا حرف‌هاي بي‌ربط مي‌زنند. مشروح مذاكرات را اعلام كنند، اينها كه حد و مرزي قايل نيستند، بيايند بگويند مشروح مذاكرات چه بوده است؟ البته اگر چنين سندي وجود مي‌داشت، آنها تا به حال منتشر مي‌كردند.

17 ماه مذاكرات با امريكا از شهريور 88 تا اسفند 89؛ ادعايي است كه مشاور اوباما هم مطرح مي‌كند درباره تلاش احمدي‌نژاد براي مذاكره و شكستش.

خير، مذاكراتي نداشتيم، مگر مي‌شود مذاكراتي بدون نظر رهبري داشته باشيم؟ اولا چنين حرفي نبوده، دوما اگر بوده بايد منتشر كنند، چرا دروغ مي‌گويند اين از آن دسته اتهامات بي‌اساس است كه مي‌زنند و خرجي هم برايشان ندارد. هيچ مذاكره‌يي آقاي مشايي با امريكا نكرده است. مگر مي‌شود در كشور كسي بدون اجازه رهبري مذاكره‌يي كند. چنين چيزي صحت ندارد. اين هم مثل هزاران دروغ ديگر است كه به آقاي مشايي نسبت داده‌اند.

فكر مي‌كنيد اين دروغ‌ها تا كي ادامه پيدا مي‌كند.

اين را بايد از آنها بپرسيد كه تا كي مي‌خواهند ادامه دهند. آنها هنوز نفهميده‌اند كه قافيه سياست را باخته‌اند.

يعني آقاي احمدي‌نژاد قافيه را نمي‌بازد واصرار دارد بازي قدرت را با اصولگرايان ادامه بدهد و برود سراغ گزينه مدنظرش براي رياست‌جمهوري آينده؟

ما به فكر رياست‌جمهوري نيستيم و مي‌خواهيم در فرصت باقي مانده به كار و خدمت ادامه دهيم. اين مردم هستند كه تشخيص مي‌دهند چه كسي در خط احمدي‌نژاد است و چه كسي نيست. كسي حق ندارد خواست و اراده خود را به مردم غالب كند.

شايد مردم اين حرف شما را باور كنند اما اصولگرايان سنتي كه قدرت از دست‌شان رفته، بايد باور كنند كه شما قدرت را رها مي‌كنيد و مي‌رويد؟

ما همين الان هم حاضريم تحويل بدهيم و برويم. ما آمديم كار كنيم. اگر اجازه دهند كار را به سرانجام مي‌رسانيم و تحويل مي‌دهيم و مي‌رويم و اگر اجازه ندهند و بخواهند در روند فعاليت دولت اختلال ايجاد كنند، اين مردم و رهبري عزيز هستند كه تصميم مي‌گيرند. ما از روز اول گفته‌ايم كه براي ماندن نيامده‌ايم. آن دوره‌يي كه مردم به ما اعتماد كردند را مي‌خواهيم كار كنيم آيا اين اشكالي دارد؟

يك بار هم در ايام فاطميه گويا قرار بود آقاي احمدي‌نژاد استعفا بدهند. به قول خودشان كارشكني‌ها زياد شده بود. آن طرفي‌ها هم حتي تا چيدن دولت موقت بعدي جلو رفته بودند. پس چه شد كه كار به استعفا نكشيد؟

كسي كه براي خدمت آمده تا آخرش مي‌ماند. تا شهادت مي‌ماند. اگر بتوانيم كار كنيم ادامه مي‌دهيم و اگر نتوانيم كار كنيم كه بايد از رهبري اجازه بگيريم. اينجا تصميم‌گيري با رهبري و مردم است و كسي كه پيرو ولايت است با ولايت هماهنگ مي‌شود.

شما كه اين همه حرف از مردم و ولايت مي‌زنيد آقاي احمدي‌نژاد چيزي غير از اين را نشان مي‌دهد.

چه كار مي‌كنند؟

حدود 2 يا 3 ماه طرح سوال از احمدي‌نژاد، آمدن احمدي‌نژاد، ماده 233 كردن تخلفات احمدي‌نژاد، اينكه آقاي احمدي‌نژاد چرا نص صريح مقررات را اجرا نمي‌كند و اينقدر خودش چوب لاي چرخ مجلس مي‌گذارد، شده حاشيه‌هاي نهادي مثل مجلس كه بايد قانون‌گذاري كند! از طرف ديگر هماورد سياسي كه احمدي‌نژاد با قاليباف دارد سبب شده تا پول مترو را ندهد يا پول يارانه؛ مي‌گويد محسن هاشمي را ‌برداريد تا پول بدهم به حمل و نقل عمومي مردم اما آخرش هم اين كار را نمي‌كند! همه سوال‌شان اين است كه آقاي احمدي‌نژاد اسمش اين است كه با مردم است، مردمي كه در مترو تهران له مي‌شوند يا مردمي كه ميليارد‌ها تومان از بيت‌المال آنها صرف هر دقيقه مجلسي مي‌شود كه احمدي‌نژاد و حاشيه‌هايش، متن آن را تشكيل مي‌دهد؛ اين پول‌ها صرف بگومگوي سياسي مي‌شود بعد چطور مي‌گوييد اصل براي شما مردم است و بس!

مردم به رييس‌جمهورشان اعتماد كردند و ثروت و قدرت در اختيارش قرار دادند. قضاوت‌تان ناشيانه است. اين مردم همان مردمي هستند كه به استقبال رييس‌جمهور مي‌آيند. آيا اينها مردم نيستند؟ اين همان مردمي هستند كه با رييس‌جمهورشان در انتخابات شركت مي‌كنند و راي مي‌دهند. آنها مردم نيستند؟ احمدي‌نژاد قدردان مردم است.

قدردان است، اما رييس دولت چطور حاضر مي‌شود مردم سختي و شلوغي‌هاي مترو را تحمل كنند ولي بودجه‌يي كه مصوب مجلس و حق‌شان هست را به آنها نمي‌دهد؟

احمدي‌نژاد پاسداري مي‌كند از امانتي كه مردم به او سپرده‌اند. چرا بايد پول را به كسي داد كه حاضر به حساب پس دادن نيست؟ احمدي‌نژاد دنبال آن نبود كه آقاي محسن هاشمي نباشد، دنبال اين بود كه حساب پس بدهد و بيايد بگويد پولي كه برديد چه‌كار كرديد، يا آقاي شهردار تهران آن پولي كه بابت تونل توحيد مصرف كرديد اينقدر هزينه نداشته و دست آخر هم معلوم نشد كه چقدر هزينه كردند.

شفاف‌سازي بايد بشود و بايد حساب پول‌هايي را كه هزينه كرده‌اند پس بدهند. با پول‌هاي قبلي چه‌كار كردند. آيا اگر حساب بكشد مي‌شود ضد مردمي؟ احمدي‌نژاد مراعات مي‌كند كه پول درست هزينه بشود. ثروت و قدرتي كه از طرف مردم به دولت تفويض شده، جزو حقوق عمومي است و رييس‌جمهور بايد مراقبت كند كه از اين امانت مردم به درستي استفاده شود.

فكر نمي‌كنيد موضوعات را داريد خلط مي‌كنيد؟ شما حاضريد مردم تهران در سرما و گرما سختي بكشند چون با قاليباف در اداره شهر تهران اختلاف نظر داريد؟

خير، اين شما هستيد كه مسائل را داريد با هم خلط مي‌كنيد. آقاي قاليباف همان فردي است كه درباره دولت آقاي احمدي‌نژاد، اظهارنظر موهني كرد و يك وزير دولت را به عرق‌خوري متهم كرد. قاليباف بابت توهيني كه كرد بايد متحمل مجازات اسلامي مي‌شد و شما اسم اين را مي‌گذاريد اختلاف سياسي؟ دولت پول مردم را به مترو مي‌دهد و بايد مراقبت كند كه اين پول‌ها جاي ديگري هزينه نشود! آنها بايد حساب و كتاب پس بدهند.

گروكشي است.

گروكشي نيست. بايد به دولت حساب پس بدهند و بگويند كه پولي كه گرفتند چه كار كردند؛ اينكه روشن است.

مگر كشور دستگاه نظارتي و بازرسي ندارد كه به اين بهانه رسما مي‌گوييم به مردم تهران و حل و نقل‌شان پول نمي‌دهيم؟

اين حرف شما درست نيست. به گواه آمار و ارقام، بيشترين كمك را در طول تاريخ مترو دولت احمدي‌نژاد كرده است و دولت نبايد به شهرداري تهران پاسخ بدهد. شخصا فكر مي‌كنم كه شوراي شهر تهران بايد راه را باز كند و به فردي كه واقعا دلسوز شهر تهران باشد فرصت بدهد مديريت پايتخت را در دست بگيرد. متاسفانه شوراي شهرمان درجا مي‌زند. انتظار اين است كه شوراي شهر يك تكاني به خودش بدهد. قاليباف آدمي هست مثل بقيه آدم‌ها. ايشان چه رهاوردي براي شهر داشته‌اند؟ الان شهر تهران در نتيجه طرح‌هايي كه شهرداري اجرا مي‌كند، قفل شده است. شوراي شهر تصميم بگيرد كه يك فرد ديگري را بگذارد كه بتواند با دولت همكاري و تعامل كند و گره را باز كند.

خب مردمي كه اين حرف شما را مي‌شنوند نمي‌گويند ما را قرباني مي‌كنند تا قاليباف از شهردار بودن بيفتد؟

خير، مردم به شوراي شهر نگاه كنند. آنها رفتند روي آقاي قاليباف ترمز كردند. يك نفر ديگر را بگذارند. آقاي قاليباف كي هست؟ كسي كه در نيروي انتظامي بوده، چقدر تخصص در مسائل شهري دارد؟ يك فرد نظامي بوده است. ببينيد شهر پر شده است از موانع و ديواره‌هاي آهني و بتني، حاكميت تفكر نظامي در مديريت شهري، خودش را نشان مي‌دهد! اين درست نيست.

درباره مجلس هم همين طور تفسير مي‌كنيد؟

نماينده‌يي كه مي‌گويد ما حق داريم و مي‌توانيم قانون مخالف شرع و مخالف قانون اساسي وضع كنيم، در چه جايگاهي قرار دارد؟ آقاي توكلي، آقاي مطهري. خودشان گفتند كه مي‌توانيم مصوبات خلاف شرع و خلاف قانون اساسي داشته باشيم. آيا يك نماينده مجلس حق دارد چنين چيزي را بگويد و مجلس هم از خود واكنشي نشان ندهد؟ وقتي يك نفر چنين اعتقادي داشته باشد خلاف قانون اساسي است و بايد گفت مصاحبه‌اش چه ارزشي دارد؟

آقاي احمدي‌نژاد قانون اساسي را تعريف مي‌كند يا خود شما تعريف مي‌كنيد؟

نه، من تعريف نمي‌كنم. قانون اساسي تعريف‌شده است. در راس امور كشور، شرع و قانون اساسي قرار دارد اما آنها مي‌گويند مي‌توانيم قانوني تصويب كنيم كه خلاف شرع باشد. مجلس بايد واكنش نشان مي‌داد و مانع از تكرار اينگونه سخنان موهن مي‌شد. آيا بايد با نماينده‌يي كه اين ديدگاه را دارد برخورد شود يا اينكه بايد به دولت فشار بياورد كه چرا به نظر اين نماينده توجه نمي‌كني؟ اصلا نبايد هم به حرف‌هاي اين نماينده توجه كرد. براي اين نماينده نبايد ارزش قايل شد. كسي كه به شرع و قانون اساسي توجه نمي‌كند، فاقد منزلت نمايندگي است.

جوانفكر وصالحي‌مرام: بحثي ازانتخابات نشد

۱۴ آبان ۱۳۹۰

این روزنامه به نقل از جوانفکر و صالحی افزوده است،‌ در این نشست "بحثي از انتخابات نشد."

جهان: هشت صبح پنجشنبه نشستي با دعوت و سازماندهي دفتر رياست‌جمهوري در سازمان كنفرانس اسلامي واقع در ولنجك تهران برگزار شد كه احمدي‌نژاد سخنرانش بود. برخي حاميان دولت كه مسووليت سازماندهي ستاد‌هاي انتخاباتي احمدي‌نژاد در سال‌هاي ۸۴ و ۸۸ را برعهده داشتند، ميهمان‌ اين نشست بودند؛ نشستي كه ۱۲۰ دقيقه به طول انجاميد و بر اساس خبر «فارس»‌ در كنار مدعوين مهمش يعني قريب به اتفاق ياران احمدي‌نژاد از مجتبي ثمره‌هاشمي مشاور ارشد وي و رييس ستاد انتخاباتي‌اش در انتخابات‌هاي گذشته، علي‌اكبر جوانفكر مشاور رسانه‌يي، عباس اميري‌فر؛ از افراد مهمي كه به اتهام وابستگي به جريان انحرافی بازداشت شده بود، محمدحسن صالحي‌مرام مدير اطلاع‌رساني دفتر رياست جمهوري و مريم مجتهدزاده، محمدجعفر بهداد، مسعود زريبافان، ابوالحسن فقيه، محمد شيخان و... حميد سوريان و يوسف كرمي از چهره‌هاي ورزشي‌حامي دولت هم در آن حضور داشتند.

در این باره،‌ علي‌اكبر جوانفكر، محمدحسن صالحي‌مرام مشاور مطبوعاتي و مدير اطلاع‌رساني دفتر رييس‌جمهور به روزنامه اصلاح طلب اعتماد گفته اند: پنجشنبه جمعي از بسيجيان، بچه حزب‌اللهي‌ها و حاميان دولت در غياب رسانه‌ها در سازمان كنفرانس اسلامي گرد هم آمدند تا در نشستي صميمي سوال‌هايشان را از رييس دولت بپرسند.

این روزنامه به نقل از جوانفکر و صالحی افزوده است،‌ در این نشست "بحثي از انتخابات نشد.

زمان دومين جلسه دادگاه پرونده «ايران»

۱۰ آبان ۱۳۹۰

نخستين جلسه رسيدگي به پرونده روزنامه «ايران» تحت سرپرستي علي‌اكبر جوانفكر، هشتم آبان‌ماه با حضور هيات منصفه مطبوعات برگزار شد كه در اين جلسه، نماينده مدعي‌العموم به قرائت كيفرخواست پرداخت و وكلاي مدافع علي‌اكبر جوانفكر به دفاع از موكل خود پرداختند.

ايسنا : دومين جلسه رسيدگي به پرونده روزنامه «ايران»، 15 آبان‌ماه در شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران برگزار مي‌شود.

نخستين جلسه رسيدگي به پرونده روزنامه «ايران» تحت سرپرستي علي‌اكبر جوانفكر، هشتم آبان‌ماه با حضور هيات منصفه مطبوعات برگزار شد كه در اين جلسه، نماينده مدعي‌العموم به قرائت كيفرخواست پرداخت و وكلاي مدافع علي‌اكبر جوانفكر به دفاع از موكل خود پرداختند.

به دليل طولاني شدن جلسه رسيدگي، رييس شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران ادامه رسيدگي را به جلسه بعد موكول كرد.

بر اساس اين گزارش، دومين جلسه رسيدگي به پرونده روزنامه «ايران»، 15 آبان‌ماه برگزار مي‌شود.

«جوانفكر» به دادگاه انقلاب نرفت

۰۴ آبان ۱۳۹۰

مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور و مديرعامل ايرنا در دادگاه انقلاب تهران حاضر نشد. به گزارش «ايسنا» علي‌اكبر جوانفكر كه با شكايت دادستان عمومي و انقلاب تهران به شعبه 15 دادگاه انقلاب احضار شده بود در اين جلسه حضور نيافت. جوانفكر كه متهم است در روزنامه‌ي‌ تحت سرپرستي‌اش به آيت‌الله آملي‌لاريجاني و آيت‌الله مصباح يزدي توهين شده است بايد ساعت 10 صبح روز سه‌شنبه 3...

 مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور و مديرعامل ايرنا در دادگاه انقلاب تهران حاضر نشد.

به گزارش «ايسنا» علي‌اكبر جوانفكر كه با شكايت دادستان عمومي و انقلاب تهران به شعبه 15 دادگاه انقلاب احضار شده بود در اين جلسه حضور نيافت.

جوانفكر كه متهم است در روزنامه‌ي‌ تحت سرپرستي‌اش به آيت‌الله آملي‌لاريجاني و آيت‌الله مصباح يزدي توهين شده است بايد ساعت 10 صبح روز سه‌شنبه 3 آبان در شعبه 15 دادگاه انقلاب حاضر مي‌شد كه ظاهرا به دليل اعتراض به تشكيل دادگاه بدون هيات منصفه از حضور در اين جلسه خودداري كرده است.

وكيل «علي‌اكبر جوانفكر» در اين جلسه رسيدگي حاضر شده است.

احضارجوانفکر در پی شکایت دادستان تهران

۰۳ آبان ۱۳۹۰

باشكایت دادستان عمومی وانقلاب تهران وعلیرغم واردندانستن اتهامات توسط بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه،مدیرعامل ایرنا و مدیرمسئول روزنامه ایران به شعبه15دادگاه انقلاب احضارشد.

باشكایت دادستان عمومی وانقلاب تهران وعلیرغم واردندانستن اتهامات توسط بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه،مدیرعامل ایرنا و مدیرمسئول روزنامه ایران به شعبه15دادگاه انقلاب احضارشد.

شعبه‌ی 15 دادگاه انقلاب به اتهامات دادستان عمومی و انقلاب تهران علیه «علی‌اكبر جوانفكر» مشاور مطبوعاتی رییس‌جمهور و مدیرعامل ایرنا رسیدگی می‌كند.

علی‌اكبر جوانفكر در گفت‌وگو با ایسنا اظهار داشت: «عباس جعفری دولت‌آبادی در این شكایت ادعا كرده است كه در روزنامه‌ی تحت سرپرستی‌ام به آیات عظام آملی‌لاریجانی و مصباح یزدی توهین شده است.»

روزنامه ایران در اواخر اردیبهشت ماه در یك ویژه نامه چهار صفحه‌ای اقدام به انتشار اظهارات افراد و شخصیت‌های مختلف درباره نسبت‌های داده شده به دولت مانند رمالی و جادوگری كرده بود.

به گفته‌ی جوانفكر، شكایت دادستان تهران از مشاور رییس جمهور ابتدا در بازپرسی شعبه‌ی نهم دادسرای فرهنگ و رسانه مورد رسیدگی قرار گرفت و بازپرس اتهامات را وارد ندانست اما دادستان تهران پرونده اتهامی را جهت رسیدگی مستقیما به دادگاه انقلاب فرستاده است.

بر اساس این گزارش،‌ طبق قانون مطبوعات رسیدگی به جرایم مطبوعاتی حتی اگر در دادگاه انقلاب انجام شود، باید با حضور هیات منصفه باشد.

جلسه دادگاه شعبه 15 دادگاه انقلاب، ساعت 10 صبح روز سه‌شنبه 3 آبان انجام خواهد شد.

جوانفكر در دادگاه انقلاب محاكمه مي‌شود

۰۳ آبان ۱۳۹۰

شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهامات دادستان عمومي و انقلاب تهران عليه «علي‌اكبر جوانفكر» مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور و مديرعامل ايرنا رسيدگي مي‌كند. به گزارش «ايسنا» جوانفكر متهم است كه در روزنامه‌ي‌ تحت سرپرستي‌اش به آيت‌الله آملي‌لاريجاني و آيت‌الله مصباح يزدي توهين شده است. «ايران» در اواخر ارديبهشت ماه در يك ويژه نامه چهار صفحه‌اي اقدام به...

 شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهامات دادستان عمومي و انقلاب تهران عليه «علي‌اكبر جوانفكر» مشاور مطبوعاتي رييس‌جمهور و مديرعامل ايرنا رسيدگي مي‌كند.

به گزارش «ايسنا» جوانفكر متهم است كه در روزنامه‌ي‌ تحت سرپرستي‌اش به آيت‌الله آملي‌لاريجاني و آيت‌الله مصباح يزدي توهين شده است.

«ايران» در اواخر ارديبهشت ماه در يك ويژه نامه چهار صفحه‌اي اقدام به انتشار اظهارات افراد و شخصيت‌هاي مختلف درباره نسبت‌هاي داده شده به دولت مانند رمالي و جادوگري كرده بود.

شكايت دادستان تهران از مشاور رييس جمهور ابتدا در بازپرسي شعبه‌ نهم دادسراي فرهنگ و رسانه مورد رسيدگي قرار گرفت و بازپرس اتهامات را وارد ندانست اما دادستان تهران پرونده اتهامي را جهت رسيدگي مستقيما به دادگاه انقلاب فرستاده است.

بر اساس اين گزارش،‌ طبق قانون مطبوعات رسيدگي به جرايم مطبوعاتي حتي اگر در دادگاه انقلاب انجام شود، بايد با حضور هيات منصفه باشد.

اين محاكمه ساعت 10 صبح روز سه‌شنبه 3 آبان انجام خواهد شد.

جوانفكر: چشمانتان بسته است/پاکترین دولتیم

۱۱ مهر ۱۳۹۰

غفلت از انجام وظايف نظارتي،‌ بدون ترديد شكاف‌ها و خلأ‌هايي را براي نفوذ فساد در فرايند انجام امور در دستگاه‌هاي اداري به وجود مي‌آورد و بزرگي تخلف صورت گرفته در برخي از شعب بانكي نشان مي‌دهد كه اين تغافل بيش از حد انتظار،‌ به حيثيت كشور آسيب زده و اعتماد عمومي به نظام بانكي را مخدوش كرده است.

علی اکبرجوانفکر در سرمقاله روزنامه ایران نوشت:

اينك مدتي است كه وقوع يك تخلف بزرگ بانكي، به دغدغه‌اي مهم و جدي براي مردم و مسئولان كشور در رده‌هاي مختلف تبديل شده است. كساني كه با استفاده از برخي منابع عمومي، سازهاي تبليغاتي خود را عليه پاكدست‌ترين رئيس جمهور و دولت مردمي او كوك كرده‌اند، همچنان در مسيري پراشتباه بر طبل‌هاي توخالي مي‌كوبند .

و مولد صداهايي هستند كه به تجربه دريافته‌ايم جز خراش انداختن بر گوش‌ها و به هم ريختن آرامش روحي و رواني مردم، ثمري ندارد. متهم كردن مقامات ارشد دولت به ارتباط با پرونده تخلف بزرگ بانكي،‌ از جمله همين صداهاي ناهنجار است.

پرونده مزبور بايد در دستگاه قضايي و از سوي افراد زبده و خبره‌ با دقت و متانت مورد بررسي همه‌جانبه قرار گيرد و با هر فردي كه در اين پرونده جرمش به اثبات برسد، در هر لباس و موقعيتي كه باشد،‌ قاطعانه و بدون ملاحظه برخورد قانوني شود.

در اين شرايط،‌ هوشمندي دستگاه قضا و مسئولان محترم آن بيش از هر چيز منوط به دور نگه داشتن پرونده تخلف بانكي از انگيزه‌ها و تمايلات سياسي و گروهي از يك سو و مراقبت از درگير شدن دستگاه قضايي در مسائل بي حاصل حاشيه‌اي از سوي ديگر است. جبهه‌گيري‌هاي سياسي در مواجهه قضايي با اين پرونده به مثابه سم مهلكي است براي اعتماد عمومي كه عامل پاينده نظام اسلامي است و از نظر دور نيست كه اين امر، عوامل اصلي پرونده را در يك حاشيه امن قرار دهد.

پرونده تخلف بانكي‌ يك بار ديگر زنگ‌هاي هشدار را براي دستگاه‌هاي نظارتي كه چشمان هميشه بيدار كشور محسوب مي‌شوند،‌ به صدا درآورده است. بايد به اين سؤال پاسخ داده شود كه در پرونده مزبور،‌ چرا اين چشم‌ها فروبسته ماند؟

از رمز و رازهاي تفكيك قوا در نظام جمهوري اسلامي ايران اين است كه هر يك از دستگاه‌هاي نظام بتوانند وظايف خود را با اطمينان و اتقان كامل به انجام برسانند.

آن‌گاه كه برخي از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي،‌ وزيران را براي دادن رأي اعتماد يا عدم استيضاح،‌ تحت فشار قرار مي‌دهند تا از آنها،‌ امتيازهايي مانند انتصاب افراد مورد نظر خود در پست‌هاي اجرايي از جمله رياست برخي از شعب بانك‌ها را دريافت كنند، بايد به اين مسئله توجه نمايند كه شكل‌گيري چنين داد و ستدهايي براي مصالح و منافع كشور بسيار آسيب زننده است زيرا در ساده‌ترين حالت،‌ وظايف نظارتي نمايندگان مجلس بر بخش‌هاي اجرايي كشور در بوته غفلت و فراموشي عمدي يا سهوي قرار مي‌گيرد.

غفلت از انجام وظايف نظارتي،‌ بدون ترديد شكاف‌ها و خلأ‌هايي را براي نفوذ فساد در فرايند انجام امور در دستگاه‌هاي اداري به وجود مي‌آورد و بزرگي تخلف صورت گرفته در برخي از شعب بانكي نشان مي‌دهد كه اين تغافل بيش از حد انتظار،‌ به حيثيت كشور آسيب زده و اعتماد عمومي به نظام بانكي را مخدوش كرده است.

رويدادها و حوادثي از اين دست،‌ بايد به درس عبرتي براي تصميم‌گيران و مقامات ارشد كشور در حوزه‌هاي مختلف منجر شود و بازنگري اساسي در كاركرد دستگاه‌هاي نظارتي،‌ درس عبرتي است كه مي‌توان از تخلف بزرگ بانكي آموخت.

دستگاه‌هاي اطلاعاتي كشور نيز از اين امر مستثني نيستند. موفقيت وزارت اطلاعات در دستگيري شجاعانه و مدبرانه ريگي معدوم،‌ به همان اندازه قابل تحسين است كه غفلت اين وزارتخانه از انجام وظايف مورد انتظار براي پيشگيري از وقوع تخلفي به اين وسعت،‌ قابل نقد.

از ديگر درس‌هاي عبرت اين پرونده آن است كه دولت نيز بيشترين اهتمام را براي اصلاح بنيادين نظام بانكي به انجام برساند و نظام جامع اطلاعات بانكي را با رويكرد تقويت نظارت از درون به مرحله اجرا در آورد. خالي ماندن پست مركز بازرسي ويژه نهاد رياست جمهوري نيز از جمله مطالباتي است كه مسئولان ذيربط بايد در باره آن به فوريت تصميم‌گيري كنند.

با وجود برخي كاستي‌ها،‌ دولت احمدي‌نژاد در طول 6 سال گذشته اثبات كرده است كه نسبت به پاكدستي مسئولان اجرايي كشور و اهتمام به مبارزه ريشه‌اي با فساد،‌ بيشترين حساسيت را دارد.

مردم به او اعتماد كرده‌اند و آخرين سفر استاني رئيس جمهور به استان اردبيل،‌ نشان داد كه اين ملت،‌ تبليغات مسموم عده‌اي تماميت‌خواه و زياده‌طلب را به هيچ انگاشته است و احمدي‌نژاد را به عنوان خدمتگزاري دلسوز،‌ صادق،‌ ساده‌زيست،‌ دانشمند،‌ پرتلاش،‌ مردمي،‌ ولايي و دلبسته به آرمان‌هاي بلند امام و انقلاب اسلامي به رسميت شناخته و با همه وجود او را دوست دارد.

جوانفكر: از رییس قوه قضاییه كجا شكایت كنم؟

۰۹ مهر ۱۳۹۰

رسانه‌های خبری وابسته به جریان تكفیری، در گزارشی كه از سخنان جناب آقای صادق لاریجانی در زنجان مخابره كرده‌اند، بنده را به عنوان نگارنده سرمقاله، مخاطب سخنان ایشان دانسته‌اند. اگر این نشانه‌روی رسانه‌ای از سخنان رئیس محترم دستگاه قضا صحیح باشد و ایشان، بنده را به دلیل سرمقاله روز سه‌شنبه گذشته، بسیار وقیح توصیف كرده باشند، از ایشان سؤال می‌كنم كه برای شكایت از این توهین صورت گرفته، به كجا باید مراجعه كنم؟

 مدیرعامل ایرنا وسرپرست ایران در سرمقاله امروز ارگان دولت نوشت: روزنامه در سرمقاله روز چهارشنبه ششم مهرماه با عنوان «چرا توجیه؟!»، نقش مؤثر دستگاه‌های نظارتی نظیر سازمان بازرسی كل كشور و دیوان محاسبات را در پیشگیری از وقوع فساد، مورد تأكید قرار داد و با استناد به سخنان دادستان محترم كل كشور یادآور شد كه بخش‌های نظارتی كشور باید سهم خود را در ارتباط با پرونده مربوط به تخلف بانكی برعهده بگیرند و به گونه‌ای موضعگیری نكنند كه گویا هیچ سهمی از این پرونده برعهده آنها نیست!

در سرمقاله مزبور، جرم و فساد را در هر اندازه‌ای كه باشد مذموم و محكوم دانستیم و با تأكید بر نفوذ فساد از شكاف‌ها و خلأ‌های ناشی از عدم نظارت، این پرسش را مطرح كردیم كه اگر دستگاه‌های نظارتی وظایف خود را به درستی به انجام می‌رساندند، آیا فسادی مانند اختلاس یا اخلال در نظام اقتصادی كشور به وقوع می‌پیوست؟ روز چهارشنبه، مجموعه‌ای از رسانه‌های زنجیره‌ای تحت انقیاد جریانی كه ادبیات تكفیری، وجهه شاخص آن است، با هدایت یک موج تبلیغاتی تلاش كرد تا قوای قضائیه و مقننه را علیه سرپرست مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی به عنوان نگارنده این نوشتار تحریک كند و چنین القا كرد كه مجلس و قوه مقننه در انجام وظایف خود اهمال كرده‌اند.

جناب آقای صادق لاریجانی كه در زنجان به سر می‌بردند، به اظهارنظری عجولانه در این زمینه پرداختند و ضمن تأكید بر نقش دستگاه قضایی در رسیدگی به پرونده تخلف بانكی، تصریح فرمودند كه وقاحت هم حدی دارد.

سرمقاله روز چهارشنبه روزنامه بسیار شفاف و گویاست و در آنجا به هیچ‌وجه نقش دستگاه قضایی در رسیدگی به پرونده مورد سؤال قرار نگرفته، بلكه این پرسش مطرح شده است كه اگر دستگاه‌های نظارتی در انجام وظایف خود اهمال نمی‌كردند، آیا اختلاس یا اخلال در نظام اقتصادی كشور به وقوع می‌پیوست؟

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح شده است كه بر اساس حق نظارت قوه قضائیه نسبت به حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاه‌های اداری، سازمانی به نام «سازمان بازرسی كل كشور» زیر نظر رئیس قوه قضائیه تشكیل می‌گردد.

مقام معظم رهبری در دیدار سال گذشته با مسئولان دستگاه قضایی تصریح فرمودند: «یكی از مشكل‌ترین كارهای قوه قضائیه این است كه تحت‌ تأثیر جریان‌سازی‌ها قرار نگیرد؛ این همان «اعدلوا هو اقرب للتّقوی» است... جوّ سیاسیِ اعمال شده‌ با دست‌های مختلف، روی قوه قضائیه اثر نگذارد. البته كار آسانی نیست؛ گفتنش آسان است، اما عمل كردنش بسیار دشوار است».

كسانی كه مسئولیت اطلاع‌رسانی به رئیس محترم قوه قضائیه را برعهده دارند، باید افراد باهوش و خبره‌ای باشند، تا خدای ناكرده، رئیس محترم قوه قضائیه كه به قاضی‌القضات شهرت دارند، به سبب اطلاعات ناقص یا جهت‌دار، از دایره انصاف و عدالت خارج نشوند. رسانه‌های خبری وابسته به جریان تكفیری، در گزارشی كه از سخنان جناب آقای صادق لاریجانی در زنجان مخابره كرده‌اند، بنده را به عنوان نگارنده سرمقاله، مخاطب سخنان ایشان دانسته‌اند. اگر این نشانه‌روی رسانه‌ای از سخنان رئیس محترم دستگاه قضا صحیح باشد و ایشان، بنده را به دلیل سرمقاله روز سه‌شنبه گذشته، بسیار وقیح توصیف كرده باشند، از ایشان سؤال می‌كنم كه برای شكایت از این توهین صورت گرفته، به كجا باید مراجعه كنم؟

نظام جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر اصول و مبانی اسلام عزیز، یک نظام آزاد و در عین حال قانونمند است. رسانه‌های ارتباط جمعی حق دارند با رعایت موازین شرعی و قانونی، آزادانه درباره مسائل جاری كشور به نشر خبر، گزارش، تحلیل، مصاحبه و طرح دیدگاه‌ها و نظرات خود و دیگران بپردازند و در این میان سعه‌صدر، متانت، تحمل و بردباری مسئولان كشور، متضمن وجود چنین فضایی خواهد بود.

بدون تردید رسانه‌های ارتباط جمعی نیز عهده‌دار یک نقش نظارتی هستند و باید با شهامت و جدیت، مطالبات مردم را از مسئولان در هر رده‌ای كه هستند، پیگیری كنند. اگر فضای ترس، تهدید، هشدار و احضار بر جامعه مطبوعاتی كشور حكمفرما شود، نظام اسلامی در عمل از یک ابزار مهم نظارتی محروم خواهد شد و رسانه‌ها قادر به انجام وظایف مورد انتظار نخواهند بود و صد البته هرگز چنین فضایی در ایران اسلامی به وجود نخواهد آمد. صمیمانه آرزو می‌كنیم كه دستگاه قضایی در كوتاه كردن دست مفسدین اقتصادی و عوامل مخرب در نظام اقتصادی كشور در هر جایگاه و موقعیتی كه هستند، موفق باشد.