آن3هزارميليارد اختلاس چه دردي را درمان ميکرد؟
اما اين همه ماجرا نيست. فعالان صنايع لبني 300ميليارد تومان از دولت طلبکارند و فعالان صنعت برق براي آنکه سالهاست 8هزارميليارد تومان طلب خود را از دولت نگرفتهاند، در آستانه ورشکستگياند. يارانه توليد پرداخت نشده و به دليل کمبود اعتبار طرحهايي نظير خودکفايي در توليد بنزين و... معطل مانده است.
به گزارش آخرین نیوز ،یک وبلاگ نویس در مطلبی جالب به بررسی کارکردهای مثبت و اثربخش 3 هزار میلیارد تومان اختلاس شده در سیستم بانکی در قسمت های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور پرداخت.صدری زاده در مطلبش نوشت:
يک: هزينه توسعه هر فاز پارسجنوبي را سايت شرکت پتروپارس از پيمانکاران پارسجنوبي، يکميليارد دلار اعلام کرده است؛ يعني چيزي در حدود هزارميليارد تومان. اما از اين آمار بگذريم که احتمالاً مدتهاست بهروز نشده و به گفتههاي اخير مسئولان نگاهي بيندازيم. هزينه توسعه هر فاز پارسجنوبي 3ميليارد دلار است؛ يعني 3هزارميليارد تومان و ايران براي تأمين همين هزينه سالها معطل چين و فرانسه و... مانده است و براي توسعه فاز 11پارسجنوبي سالها در انتظار چين است و احتمال تعليق قرارداد نيز ميرود. ايران هر روز ميليونها دلار را در رقابت نابرابر با قطر از دست ميدهد. با سههزارميليارد تومان ميشد يک فاز پارسجنوبي را توسعه داد و درآمدي برابر با 2.5ميليارد دلار در يک سال براي کشور ايجاد کرد. اين رقم با احتساب قيمتهاي فعلي است. اما اين همه ماجرا نيست.
دو: درياچه اروميه روزبهروز کوچکتر ميشود. خشک شدن درياچه آسيبي جبرانناپذير به پيکر محيط زيست و اقتصاد و اکوسيستم منطقه است. دولت بودجه ويژهاي براي حل بحران درياچه اروميه در نظر گرفته. 900ميليون دلار. نمايندگان مجلس و کارشناسان ميگويند اگر اين بودجه زودتر تخصيص داده شود، شايد بتوان فکري به حال اين درياچه کرد. اين بودجه تمام پولي نيست که ميتواند مشکل درياچه اروميه را حل کند. بررسيها نشان ميدهد براي نجات اين درياچه 3450ميليارد تومان پول لازم است؛ يعني چيزي در حدود 18برابر بودجه يک سال سازمان محيط زيست. شايد با اين پول ميشد براي هميشه درياچه اروميه را از خطري که هر روز بزرگتر ميشود، نجات داد.
سه: دعواي شهرداري و دولت بر سر مترو 5سال طول کشيد. کل جنجالها بر سر 2ميليارد دلار بود که متروي تهران يکميليارد دلار از اين اعتبار را ميخواست. کل ماجرا را رقمي در حدود 2هزارميليارد تومان يا ميليارد دلار حل ميکرد و با هزارميلياردتوماني که اختلاس شده، ميشد توسعه مترو را هم در تهران و هم در کلان شهرها سرعت داد و جنجالها را تمام کرد.
چهار: مديرکل امور اجرايي ستاد مبارزه با مواد مخدر گفته است کل بودجه ستاد مبارزه با مواد مخدر، 70ميليارد تومان در سال است، درحاليکه سادهترين محاسبات نشان ميدهد هزينه مصرف مواد معتادان در کشور ساليانه بيش از 700ميليارد تومان است.
پنج: طرح فاضلاب تهران تا سال 1397 تکميل نخواهد شد؛ چراکه کمبود اعتبار مانع از اجرايي شدن به موقع اين طرح شده است. کسري 140ميلياردتوماني از برنامه 5ساله اول باعث شده تا کار احداث شبکه فاضلاب، با برنامه مصوب اختلاف قابل توجهي داشته باشد. بودجه يک سال شرکت فاضلاب پس از افزايش به 74ميليارد تومان رسيد. با سههزارميليارد تومان ميشد نه فقط فاضلاب تهران را سروسامان داد و تهرانيها را از شر نيترات آب راحت کرد، بلکه آب شرب و بهداشتي را به بسياري از شهرها و روستاها رساند.
شش: ايران به دليل پديده گرد و غبار و شرايط خاص هواشناسي نيازمند سيستمهاي جديد اندازهگيري هواشناسي است. مصوب شد 32ميليارد تومان اعتبار براي تکميل تجهيزات به سازمان هواشناسي اختصاص يابد که اين اتفاق هنوز رخ نداده است. با سههزارميليارد تومان ميشد چند بار سازمان هواشناسي را تجهيز کرد و اقداماتي را به انجام رساند که اصلاً ديگر خبري از گرد و غبار نباشد.
هفت: برآورد ريالي از ميزان اعتبار مورد نياز براي تکميل آزادراه تهران- شمال حدود 2500ميليارد تومان است. عمليات ساخت اين آزادراه از 34سال قبل آغاز شده است و کمبود اعتبار مانع از بهرهبرداري به موقع اين آزادراه شده است. با سههزارميليارد تومان به قيمتهاي امروز ميشد اين آزادراه را تکميل کرد و پولي هم اضافه آورد.
هشت: سرجمع اعتباراتي که در حوزه ميراث فرهنگي اجازه هزينهکرد دارد، کمتر از 50ميليارد تومان است و اين در حالي است طبق عددهايي که با ثبتهاي ملي و جهاني به عمل آمده است، بالغ بر 500ميليارد تومان ساليانه براي تملک، احيا، مرمت و نگهداري آثار تاريخي نياز است.
نه: سايتهاي پرتعداد باستانشناسي در سراسر کشور روزهاي سوت و کوري را ميگذرانند: زيرا سازمان ميراثفرهنگي، کاوش و حفاريهاي باستانشناسي را در کشور متوقف کرده است. کارشناسان ميگويند دو دليل اصلي اين توقف، کمبود نيروي انساني مجرب و فقدان بودجه لازم است.
ده: فرمانده يگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري کشور، بودجه يگان حفاظت را براي 32استان کشور 16ميليارد تومان ذکر کرد و گفت: درحالحاضر دو طرح ناوگان اطفاي حريق و تجهيز يگان حفاظت در کميسيون ماده 32 در حال بررسي است که براي تجهيز يگان حفاظت نيازمند 250ميليارد تومان اعتبار هستيم. اين يگان در سراسر کشور دوهزارو200نفر پرسنل دارد، درحاليکه براي هفتهزارو400نفر در اين يگان پست پيشبيني شده است.
يازده: متأسفانه پس از گذشت 10سال به دليل ناهماهنگي و کمبود اعتبار، 18دستگاه و وزارتخانه درگير کاهش آلودگي هوا نتوانستهاند طي 10سال به وظايف خود عمل کنند.
دوازده: مديرکل سلامت و پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي آموزشوپرورش با اعلام اينکه سرانه بهداشت هر دانشآموز ايراني هماکنون 550 تومان است، گفت: در کشورهاي ديگر حداقل سرانه بهداشت دانشآموزان يکهزارو500 تا دوهزار تومان است. بررسيها نشان ميدهد آموزشوپرورش به 18هزار نيروي بهداشت نياز دارد، درحاليکه هماکنون تنها سههزار مربي بهداشت رسمي در مدارس فعال هستند.
سيزده: سرپرست اداره کل تربيتبدني وزارت آموزشوپرورش گفت: سرانه ورزش دانشآموزي حدود 700تومان است که اين رقم بسيار پايينتر از حد استانداردي است که در کشورهاي پيشرفته صرف ورزش دانشآموزي ميشود.
چهارده: بودجه پيشگيري از اعتياد دانشآموزان در ايران سهميليارد تومان است. در دنيا براي پيشگيري از اعتياد بهازاي هر دانشآموز 20دلار هزينه ميکنند و اين رقم در ايران بهازاي هر دانشآموز نيمدلار است.
پانزده: سينماي ايران براي ساخت يک شهرک سينمايي به 400ميليارد تومان اعتبار نياز دارد که در اختيار ندارد.
شانزده: بودجه يک سال سينماي ايران 80ميليارد تومان است. سينمايي بحرانزده با سالنهايي بحراني. به گفته يک تهيهکننده سينما، با بودجه 80ميلياردي که به سينما اختصاص پيدا کرده، اگر قرار باشد سالن ساخته شود، با احتساب هزينه پنجميلياردي براي ساخت هر سالن ميتوانيم 15تا20 سينما بسازيم و اين با 400سالن که استاندارد مورد نياز ماست، تفاوت عمدهاي دارد. حال ببينيد با سههزارميليارد تومان چند سالن سينما در کشور ميتوان ساخت
هفده: معاون وزارت بهداشت گفت: اگر دولت 3هزارميليارد تومان پول بدهد، همه بيمارستانها را اصلاح ميکنيم.
هجده: بررسيها نشان ميدهد هزينه تجهيز يک بيمارستان 96تختخوابي، چيزي حدود 4تا7ميليارد تومان است. وزير بهداشت گفته است براي تجهيز اورژانسهاي قديمي و بيمارستانهاي جديد، چيزي در حدود 500تا550ميليارد تومان نياز داريم تا اين بخشها را تکميل کنيم.
نوزده: با 3هزارميليارد تومان ميتوان 15سال ناوگان اتوبوسراني را نو و سرحال نگه داشت. اين اقدام از حجم دود موجود در هوا ميکاهد و نفس راحتتر فرو ميرود و راحتتر برميآيد.
بيست: کل يارانهاي که در يک ماه پرداخت ميشود، 3هزارو367ميليارد تومان است. کمي بيش از سههزارميليارد تومان.
اما اين همه ماجرا نيست. فعالان صنايع لبني 300ميليارد تومان از دولت طلبکارند و فعالان صنعت برق براي آنکه سالهاست 8هزارميليارد تومان طلب خود را از دولت نگرفتهاند، در آستانه ورشکستگياند. يارانه توليد پرداخت نشده و به دليل کمبود اعتبار طرحهايي نظير خودکفايي در توليد بنزين و... معطل مانده است. اين فهرست بازهم ادامه دارد و عدد آنقدر بزرگ است که عددهاي بزرگ ديگري هم امکان پنهان شدن را زير سايهاش مييابند....