زمان : 10 Khordad 1390 - 20:06
شناسه : 34391
بازدید : 11223
گزارش کاملی از   ارج ایرج یادمان استاد ایرج افشار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران(2          نظر) گزارش کاملی از ارج ایرج یادمان استاد ایرج افشار در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران(2 نظر)

گزارش کاملی از

  ارج ایرج

یادمان استاد ایرج افشار

در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران


تهران:خبرنگاراعزامی یزدفردا :
مراسم یادمان استاد ایرج افشار به همت  مرکز پژوهشی میراث مکتوب و دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در روز دوشنبه 9 خرداد 1390 ، از ساعت 15 تا 19 در تالار فردوسی این دانشکده برگزار شد.

به گزارش یزفردا :  گروهی از اساتید ، پژوهشگران  در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران  فعالیتها و آثار وی را در گستره ایران شناسی مورد بررسی قرار دادند.

بر اساس همین گزارش  جمع کثیری از مسئولین و علاقمندان استاد ایرج افشار نیز از استان یزد جهت  شرکت در این مراسم به تهران سفر کرده و با حضور خود در این مراسم ویژه به مقام شامخ این استاد بزرگ ادای احترام کردند .

 غلامحسین دشتی معاون سیاسی امنیتی استانداری، حمید رضا مطهریان رئیس شورای شهر یزد، محمود عالیشوندی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد، محمد رضا ملک ثابت رئیس اسناد کتابخانه ملی استان یزد ودکتر علی اکبرجعفری ندوشن استاد دانشگاه و مسئول بورس منطقه ای یزد و  غلامرضا محمدی شاعر و حسین مسرت پژوهشگر یزدی که یکی از سخنرانان این مراسم هم بود و بسیاری دیگر از اصحاب فرهنگ و هنر استان  از حاضرین در مراسم دیروز بودند.

آغاز برنامه

سخنرانی دکتر فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران

و

خوشامدگویی اکبر ایرانی، مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب

در این مراسم به یاد ماندنی که با سخنرانی دکتر فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران وخوشامدگویی اکبر ایرانی، مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب آغاز شد

نوای دلنشین قرآن کریم و سرود ملی  آغازگر مراسم بود.

در ابتدای مراسم مجری برنامه ضمن خیر مقدم  به حضور دکتر سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانواده استاد ایرج افشار ، اساتید و دانشجویان از دکتر کریمی، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دعوت کرد تا برای ایراد بیانات خود بر روی سن حاضر شود.

دکتر کریمی در باب گردهمایی این روز گفت: " امروز برای بزرگداشت مرد بزرگی که تمام عمر خود را وقف دانش آموزی و دانش اندوزی  و معلمی نمود، جمع شده ایم. آموزه های دینی و ادب و فرهنگ، ما را بر آن می دارد که دانش بیاموزیم و فرهنگ داشته باشیم و  بیاموزیم و دانشمند بپرورانیم و مرحوم افشار تجلی این روح اسلامی و ایرانی بود که همواره می آموخت و می آموزاند و لحظه ای از عمرش را به بطالت نمی گذراند."

اکبر ایرانی، مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب در ادامه صحبتهای وی گفت:" اگر ابن ندیم در قرن 4 هجری حدود 7هزار کتاب را دید و فهرست کرد، ابن ندیم زمان ما علاوه بر این که بیش از هزاران کتاب را دید و فهرست کرد ، 300 کتاب را تدوین و چاپ کرد و بیش از 200 مقاله را نوشت و هزاران نامه با بزرگان زمان خود به یادگار گذاشت. در واقع او زمان و نیاز زمانه را به خوبی درک کرده بود و هر جا نسخه ای خطی بود با دوستش، دکتر دانش پژوه سفر می کرد و به سرعت فهرستی از آنها را تهیه می کرد."

وی همچنین به برخی از کارهایی که مرکز پژوهشی میراث مکتوب در تجلیل از استاد انجام دادند اشاره کرد :" در طی دو ماه اخیر سه عنوان کتاب «کتابشناسی فردوسی و شاهنامه»، «عهد حسام» و «کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی» با کمک و همکاری این مرکز به چاپ رسید. از دیگر فعالیتها همکاری با دانشکده ادبیات در تجلیل و ارج ایرج افشار و انتشار ویژه نامه ای با حدود 70 مقاله درباره استاد افشار که با پیگیری امیدواریم منتشر و در اختیار دوستداران آن استاد قرار گیرد. از دیگر کارها ساخت تندیس از استاد است که در مرکز پژوهشی میراث مکتوب رونمایی خواهد شد."

ایرانی در پایان به نرم افزاری که توسط این مرکز تهیه شده  بود اشاره کرد:" نرم افزاری از کتابهای استاد، توسط مرکز منتشر شده است که در حدود 16 عنوان کتاب که مقدمه این کتابها در نرم افزار گنجانده شده و مقالاتی که در مرکز پژوهشی میراث مکتوب به انتشار رسیده و در حدود 46 عنوان مقاله می باشد را شامل می شود. در ضمن در این نرم افزار فیلم 8 نشست و تعداد زیادی تصویر استاد گنجانده شده که در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت."

سخنرانی دکتر سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

ایرج افشار هم عالم بود و هم عالم شناس بود

در ادامه مجری برنامه از  دکتر سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دعوت کرد تا بر روی سن حاضر شوند.

دکتر سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مهمان ویژه این مراسم نیزپیرامون شخصیت افشار سخنانی ایراد نمود  .

سيدمحمد حسيني روز گذشته (دوشنبه، نهم خردادماه) در مراسم بزرگداشت ايرج افشار در دانشگاه تهران، سخنانش را با بيت‌هايي از سنايي آغاز كرد و با اشاره به 300 كتاب و هزاران مقاله و ديگر كارهاي ارزشمند ايرج افشار، اظهار كرد: چگونه مي‌شود عمر انسان به اين اندازه بابركت باشد؟ آثار ارزشمند ايرج افشار بسيار زياد است و ايشان بيش‌تر از 30هزار كتاب به دايرةالمعارف بزرگ اسلامي اهدا كردند. او در ادامه افزود: در رابطه با كارهاي ايرج افشار، صحبت كردن راحت است؛ اما آن مرحوم رنج زيادي كشيد و توانست زمان را مديريت كند و از لحظه لحظه‌ي عمرش بهره ببرد و دليل اين‌كه او ايران‌شناس برجسته‌اي است، اين است كه شهر به شهر و روستا به روستا حركت كرد و با مردم سخن گفت و تمام ايران را بررسي كرد.

دکتر حسینی  در خطاب به دانشجویان گفت:"  سخن گفتن در میان دوستان و عزیزانی که همیشه همراه استاد بودند کاری بس دشوار است. بیشتر سخن بنده با دانشجویانی است که در این محفل حضور دارند تا با خصوصیات بارز ایشان آشنا شوند و رمز موفقیت استاد را سرلوحه راه خود قرار دهند. استاد افشار از لحظه لحظه عمر 85 ساله خود بهره برد و زمان را به خوبی مدیریت کرد و تنها به مطالعه بسنده نکرد.

وزير ارشاد همچنين گفت: ايرج افشار فردي دقيق و ريزبين است و از هر موضوعي براي معرفي ايران‌زمين استفاده كرده است. وظيفه‌ي خودم مي‌دانم تا در جلسه‌ي بزرگداشت او شركت كنم؛ چرا كه او در خدمت جامعه‌ي فرهنگي و علمي كشور بود. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با اشاره به اين‌كه ايرج افشار هم عالم بود و هم عالم‌شناس، اظهار كرد: ايرج افشار بسياري از شخصيت‌ها را فارغ از اين‌كه چه گرايشي داشته‌اند و تنها با توجه به اين‌كه به مملكت‌شان خدمت كرده‌اند، به مردم معرفي كرد.

او با تأكيد بر اين‌كه بزرگان در رشته‌هاي خاصي مي‌توانند سرآمد باشند و در يك موضوع كار كنند، گفت: افشار شخصيتي داشت كه از هر فني سررشته داشت و فردوسي‌شناس، شاهنامه‌شناس و ايران‌شناس بود و بسياري از دانش‌هاي ديگر را به طور تمام داشت. او در ادامه گفت: افشار هم پركار بود و هم با دقت كار مي‌كرد و سرعت و دقت را با هم داشت. استاد باستاني پاريزي در رابطه با پركاري او نقل كرده است كه در روزهاي پاياني عمر استاد افشار فرم‌هاي غلط‌گيري او در كنار بستر بيماري‌اش بود و همچنان كار مي‌كرد و تا جايي كه رمقي در بدنش باقي بود، كار مي‌كرد. حسيني افزود: خدمت به نشر علم و دانش و ترويج فرهنگ اسلامي الگوهايي هستند كه جوانان ما بايد بيش‌تر با آن‌ها آشنا شوند.

او با اشاره به اين‌كه اگر انسان در جهت اعتلا و پيشرفت كشور ايران گام برداشت، مي‌تواند بگويد محبت وطن در وجودش است، اظهار كرد: برعكس عده‌اي كه به مقامي رسيده‌اند و خود را طلبكار همه مي‌دانند، به صورتي كه به نظر مي‌رسد تمام جامعه به آن‌ها بدهكار است؛ اما ايرج افشار هميشه متواضع بود و خود را بدهكار مردم و جامعه مي‌دانست. وزير ارشاد ادامه داد: افشار در شاگردپروري هم توفيقات فراواني داشت و هر انديشمندي نمي‌تواند علم خود را به راحتي به ديگران منتقل كند. روحيه‌ي صبر و شكيبايي در افشار بسيار بود و دانشش را در خود نگه نمي‌داشت و بسياري از تحقيقات با كمك ايشان صورت مي‌گرفت. اين بسيار مهم است كه انسان هم قدر گذشتگان را بداند و هم دست جوانان را بگيرد.

حسيني با تأكيد بر اين‌كه رشد كشور تنها با رنج و مرارت و زحمت تك تك اعضاي جامعه صورت مي‌گيرد، اظهار كرد: تك تك اعضاي جامعه بايد تلاش كنند تا بتوانند عقب‌ماندگي كشور را جبران كنند و امروز مي‌بينيد كه رشد علمي ما در جهان بسيار قابل توجه است و قطعا ظرفيت كشورمان بيش از اين است.
دکتر حسینی در ادامه افزود:" ایرج افشار هم عالم بود و هم عالم شناس بود .هم عارف بودو هم معرف چهره های بزرگ. نادره شناس بود و هم نادره دوران خویش . از خصوصیات بارز استاد شخصیت این بود که توانسته بودند به علوم مختلف تسلط پیدا کنند و در آن موضوع صاحب نظر  باشند. اینها گوشه های از پرکاری و تلاش استاد افشار در تحصیل علم است. چنان که به تعبیر خود ایشان

تا ساعت آخری که جان یار من است                            خدمت به تو کردن ای وطن کار من است

فرض است که قرض خود ادا باید کرد                             من مدیونم ، وطن طلبکار من است

از دیگر ابعاد شخصیتی استاد شاگرد پروری ایشان بود. همیشه با صحه صدر و روی باز به سوالات دانشجویان پاسخگو بود و با این حس مسئولیت که داشتند آنها را به جستجو و تحقیق تشویق می کردند. مانند چشمه ای جاری هر آنچه داشت به همه جویندگان و طالبان علم عرضه می داشت."

وی به چند مورد از آثار استاد افشار اشاره کرد :" زنده یاد ایرج افشار شرح حال 610 نفر از بزرگان ایران را در کتاب نادره کاران در 1111 صفحه به رشته تحریر درآورده است. تا آیندگان نسبت به این بزرگان شناخت پیدا کنند.  بايد كساني را كه نام نيك گذشتگان را مطرح كرده‌اند، تحسين كرد و هميشه از آن‌ها ياد كرد.




گزارش تصویری از خاطرات منوچهر ستوده که با استاد افشار

ایرج افشار دوست و رفیق 50 ساله بنده هستند

در ادامه صحبت های دکتر حسینی گزارش تصویری از خاطرات منوچهر ستوده که با استاد افشار داشتند برای حاضران پخش شد.

منوچهر ستوده درباره استاد چنین گفت:"  ایرج افشار دوست و رفیق 50 ساله بنده هستند. ایرانگردی های ما برای شناخت دقیق و درست از آداب و رسوم و سنتهای هر منطقه ایران بود که باعث نوشته شدن گلگشتهای استاد گردید. جایی از این سرزمین نبود که با استاد رفته باشیم و سنگ قبری 500 یا 600 ساله پیدا نکنیم و یا کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی که در جای جای کشور نبینیم که این خود نشان از قدمت بالای سرزمین ایران است. عشق افشار به شناسایی نسخه های خطی و  عرضه آنها به مردم برای شناخت بیشتر ایران عزیزمان او را برآن داشت تا فهرستی را با همکاری استاد دانش پژوه تهیه کنند."

بخش اول:چهره گشایی از سه اثر جدید استاد

با ریاست اصغر دادبخش

این مراسم در دو بخش  چهره گشایی از سه اثر جدید استاد، ایرج افشار در گسترۀ ایران شناسی (17:50 تا 19:30)

برگزار شد .

در بخش چهره گشایی از سه اثر جدید استاد ، نشستی با ریاست اصغر دادبخش و چهره گشایی از سه کتاب تازه چاپ شده از استاد افشار برگزار گردید.

اصغر دادبخش در ابتدای نشست گفت:" استاد افشار چه کردند که اینگونه همه در غم از دست دادنشان ناله و فغان سر می دهند. می توان به جرأت گفت که او برای ایران کار می کرد و به عشق ایران علم آموزی می کرد." با این مقدمه از کامران فانی ، احمد اقتداری و محمد حسن سمسار دعوت کردند تا برای چهره گشایی از سه کتاب جدید استاد هر یک توضیحاتی را برای حاضران در جلسه ارائه کنند.

در ادامه   کامران فانی پیرامون موضوع کتاب شناسی فردوسی و شاهنامه  احمد اقتداری با موضوع عهد حسام (سفرنامۀ لرستان و خوزستان) ،  محمد حسن سمسار با موضوع کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی سخنرانی نمودند .


کامران فانی پیرامون موضوع کتاب شناسی فردوسی و شاهنامه

كامران فاني پيشكسوت علم كتابداري»

کتاب‌شناسي شاهنامه و فردوسي كتابی است راجع به فردوسي و به وسيله ايرج افشار تهيه و تدوين شده است

كامران فاني در مراسم بزرگداشت ايرج افشار، با بيان اين‌كه فقدان افشار را احساس مي‌كنيم و مي‌دانيم كه وجودي يگانه بود، اظهار كرد: با نگاهي ديگر مي‌دانيم كه ايرج افشار در ميان ماست و مي‌بينيد كه دو ماه از درگذشت او نگذشته است كه سه كتاب جديد به قلم او منتشر شده است.

فاني همچنين افزود: كتاب‌شناسي فردوسي الگويي است براي تمام كتاب‌شناسي‌هايي كه در آينده لازم است براي تمام مشاهيرمان تهيه كنيم.

کامران فانی در باره کتاب «کتابشناسی فردوسی و شاهنامه» که توسط استاد افشار نوشته شده بود  گفت:" هر بار که گذشت زمان غبار فراموشی بر یاد وی بپاشد آثارش این غبار را می زداید و چهره  پرمهر ایشان را جلوه گر می نماید. هنوز دو ماه از درگذشت ایشان نگذشته که سه کتاب جدید به قلم وی منتشر شده است. کتاب کتابشناسی فردوسی و شاهنامه همانگونه که از نامش پیداست معرف آثار فردوسی و شناخت زبان و ادبیات فارسی است.

اين پيشكسوت علم كتابداري ادامه داد: معرفي كتاب «كتاب‌شناسي شاهنامه و فردوسي» بيش از چند ثانيه وقت نمي‌گيرد و اين معرفي اين‌گونه است كه كتاب راجع به فردوسي است و به وسيله ايرج افشار تهيه و تدوين شده است.

فاني افزود: ايرج افشار آغازكننده كتاب‌شناسي و فهرست مقالات بود و قبل از او، هيچ كتاب‌شناسي‌اي درباره مشاهير نداشتيم. کتابشناسی فردوسی و شاهنامه اولین بار در سال 1347  توسط انجمن آثار ملی ایران به چاپ رسید و امروز چاپ چهارم آن را انجام داديم و پي‌گيري و كوشايي ايرج افشار باعث شد اين كتاب‌شناسي به عنوان بهترين منبع براي اطلاع‌رساني در اختيار اساتيد باشد.

وی با اشاره به اين‌كه چاپ اول «كتاب‌شناسي شاهنامه و فردوسي» حدود 900 مقاله داشت، عنوان كرد: اين كتاب در چاپ دوم به دوهزار مقاله رسيد و امروز كه با چاپ چهارم آن مواجه هستيم، با شش‌هزار مقاله منتشر شده است. چاپ سوم كتاب نيز در سال 82 صورت گرفت كه از چاپ دوم عينا كپي شده بود و ايرج افشار اين چاپ را دوست نداشت و اعتقاد داشت كه كتاب‌شناسي بايد به‌روز شود و مقالات جديد به آن اضافه شود و معني نمي‌دهد كه نسخه قديمي عينا چاپ شود. و امروز چاپ چهارم  رسیده است. تمام کسانی که بعد از ایشان به نگارش کتابشناسی پرداختند همگی از استاد افشار الگو پذیرفته اند و این به دلیل تسلط عمیق افشار بر منابع، گستردگی اطلاعات و وسعت آشنایی وی با محققین بود و در نهایت کوشایی  و تلاشهای بی وقفه استاد افشار سبب شد که کتابشناسی فردوسی به یک کتابشناسی نمونه و باارزش در حوزه اطلاع رسانی مبدل شود."

وی در ادامه به بخشهای مختلف کتابشناسی اشاره کرد :" کتابشناسی فردوسی و شاهنامه از چند بخش مختلف تهیه شده است. بخش اول مربوط به آثار فردوسی و شاهنامه است که خود به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می شود. حدود 3000 مقاله راجع به فردوسی و شاهنامه به ترتیب نام نویسندگان در این بخش تدوین شده است. به دنبال این بخش در حدود 1000 عنوان کتاب به زبان های فارسی، اردو، ترکی و عربی آورده شده است. قسمت خارجی بخش اول شامل مجموعه مقالاتی در حدود 700 مقاله و 180 جلد کتاب مستقل است که به زبان های اروپایی و اکثرا به زبان آلمانی و فرانسوی می باشد منتشر شده که هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده است."

بخش دوم مربوط به ترجمه ها است. شاهنامه فردوسی یکی از کتابهایی است که بیشترین ترجمه ها را به زبانهای مختلف دنیا دارد. بیش از 30 زبان که اولین آن به زبان لاتین در قرن 18 برمی گردد.

استاد افشار تمام تلاش خود را در جهت جمع آوری آثار مختلف فردوسی که در زبانهای مختلف دنیا آورده شده است، انجام دادند. ایرج افشار بیش از 800 نسخه خطی از شاهنامه را به ترتیب تاریخ  معرفی کرده است. البته بخش جالب این کتاب، چاپ شاهنامه است که اولین متن کامل شاهنامه به زبان فارسی در سال 1811 در هند و در سال 1265 در ایران به چاپ رسید."

ایرج افشار بنیانگزار و آغاز کننده کتابشناسی و فهرست مقالات بودند که هنوز هم نظیر ایشان دیده نشده است.


احمد اقتداری با موضوع عهد حسام (سفرنامۀ لرستان و خوزستان)

استاد ایرج افشار كتاب «سفرنامه عهد حسام» به ام اقتداری تقدیم کرده است

در ادامه، احمد اقتداري در رابطه با نگارش كتاب «سفرنامه عهد حسام»، خاطراتي گفت و اظهار كرد: پس از چاپ اين كتاب، مدير مؤسسه ميراث مكتوب به من گفت كه ايرج افشار كتاب را به خاطر زحماتي كه برايش كشيده‌اي، به تو تقديم كرده است و من از اين بزرگواري ايرج افشار متأثر شدم و براي شادي روحش دعا كردم. 

استاد اقتداری در ادامه به معرفی کتاب «عهد حسام»  پرداخت و گفت:" 50 سال پیش بعد از چاپ کتاب بندرعباس و خلیج فارس تالیف محمد علی خان تقی السلطنه مینابی بندرعباسی، ایرج افشار در تجلیل از اثر گرانقدر ایشان گفت از چنین مرد متفکری با این همه دقت باید رسالت و دستنوشته هایی برجای مانده باشد. بعد از جستجو با خانواده ستایش آشنا شدیم و در سفری به میناب اوراق و دستنوشته های تقی السلطنه را جمع آوری کردیم که با همکاری هوشنگ ستایش از نوادگان آن نویسنده به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهدا شد. در بین این دستنوشته ها رساله عهد حسام که رساله ای سفرنامه مانندی از محمود میرزای قاجار بود توسط ایرج افشار به چاپ رسید."

وی افزود:" این کتاب با تمام حب و قربی که در بین شاهزادگان ایرانی و رقابتهای میان رجال سیاست آن دوره آورده شده به لحاظ مطالعه جغرافیای تاریخی و اقوام و زندگی روزمره مردم و جامعه شناسی  قابل استفاده برای کارهای تحقیقی و علمی است. همچنین در این کتاب توصیفات زیبایی از طبیعت منطقه جغرافیایی جنوب ایران، از بندرعباس و خوزستان آورده شده است."

محمد حسن سمسار با موضوع کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی

محمدحسن سمساري:

مرد بزرگي چون افشار تمام كتابخانه‌هاي داخلي و خارجي را گشت تا كتاب «كاغذ در زندگي و فرهنگ ايراني» را گردآوري كند

محمد حسن سمسار کی دیگر از سخنرانان به معرفی «کتاب کاغذ در زندگی و فرهنگ ایرانی» پرداخت و گفت: اين كتاب در اصطلاح رايج، از سير تا پياز كاغذ در زندگي و فرهنگ ايراني را يك‌جا مي‌آورد. او افزود: کتاب کاغذ نوشته ایرج افشار، کتابی یکتاست و دلیل آن به خاطر این است کهاين كتاب اولين و شايد واپسين كتاب در رابطه با كاغذ و كاغذگري و رنگ‌آميزي كاغذ و ويژگي كاغذ در ايران و در سرزمینهای اسلامی باشد که تاکنون به زبان فارسی بدان پرداخته شده و به رشته تحریر درآمده است. یکی دیگر از دلایل یکتایی کتاب، منابعی است که افشار در تدوین و نوشتن کتاب به آنها استناد داشته است که از دسترس ما در ایران خارج است. کتاب حاضر در یک پیشگفتار و 22 فصل که در این کتاب از 22 فصل به 22 برگ یاد شده، تدوین گردیده است. پیشینه این کتاب از این لحاظ منحصر به فرد می باشد که برگرفته از متن کتابها، نسخه ها، بیاض ها، جنگها و یا مرقع ها است."

سمساري با بيان اين‌كه كتاب «كاغذ در زندگي و فرهنگ ايراني» يكتاست، گفت: اين ادعاي من دلايلي دارد و نخستين دليلش اين است كه مرد بزرگي چون افشار تمام كتابخانه‌هاي داخلي و خارجي را گشت تا اين كتاب را گردآوري كند و اساتيد مشكلات اين امر را خوب مي‌شناسند و 22 سال تجربه موزه‌داري و آموزش به من اين جسارت را مي‌دهد كه كتاب كاغذ ايرج افشار را يكتا بنامم.
وی با اشاره به اين‌كه فصل‌هاي كتاب «كاغذ در زندگي و فرهنگ ايراني» برگ خوانده شده است، اظهار كرد: از فروتني افشار دور نيست كه فصل‌هاي كتاب را كه حاصل تجربيات پنجاه و چند سال كار كردن با كتاب است، برگ ناميده است. او همچنين گفت: شايد مقالات نسبتا فراواني در رابطه با كاغذ و كاغذگري توسط ايراني‌ها و خارجي‌ها نوشته شده باشد؛ اما اين نخستين كتاب در رابطه با كاغذ و كاغذگري است. سمساري در پايان سخنانش، بخشي از مقدمه كتاب «خط» را كه به قلم ايرج افشار نوشته شده است، خواند.

عثمان محمد پرست ، استاد موسیقی سنتی و محلی ایران

با اتمام معرفی سه اثر جدید استاد ایرج افشار، از استاد عثمان محمد پرست ، استاد موسیقی سنتی و محلی ایران ، استاد دوتار، دعوت شد تا یکی از آثار باارزش خود را در تجلیل از استاد افشار برای حاضران اجرا کنند.

بخش دوم ایرج افشار در گسترۀ ایران شناسی

بخش دوم جلسه بعد از مراسم پذیرایی و بازدید از آثار استاد افشار در ساعت 18 با صحبتهای دکتر محمود عابدی در بیان خاطرات و دقایقی که کنار استاد افشار بودند آغاز شد.

 ایرج افشار در گسترۀ ایران شناسی نیز منوچهر ستوده با عنوان   افشار و ایران گردی با او،محمود عابدی با عنوان  دقایقی با استاد افشار؛سید عبدالله انوار با عنوان  ابتکاری در فهرست‌نویسی؛علی بلوک باشی با عنوان افشار و مردم شناسی؛محمدحسن ابریشمی با عنوان افشار و طبیعت ایران؛حسین مسرت با عنوان  افشار و یزد شناسی،سید فرید قاسمی با موضوع افشار و مجله نگاری،نصرالله پورجوادی با عنوان  افشار و ایران شناسی ؛غلامعلی حداد عادل با عنوان  افشار و نثر شیرین او؛محمد ابراهیم باستانی پاریزی با عنوان  افشار، مرد همه جانبه

سخنرانی نمودند .

محمود عابدی با عنوان  دقایقی با استاد افشار

محمود عابدي:من ايرج افشار را دوست دارم؛ به اين دليل كه فردوسي را دوست دارم

محمود عابدی مقاله خود را با موضوع «دقایقی با استاد افشار» اینچنین بیان کرد:"

محمود عابدي با اشاره به اين‌كه نخستين چيزي كه فرزند جوان من درباره دكتر افشار مي‌پرسد، اين است كه چرا كسي مثل ايرج افشار را بايد دوست بدارم؟ من ایرج افشار را دوست دارم به این دلیل که فردوسی را دوست دارم. از زمان کودکی زمانی که پدرم شاهنامه می خواند برای مرگ سهراب گریه می کردم ولی نمی دانستم فردوسی کیست و شاهنامه چیست؟ زمانی که بزرگتر شدم متوجه شدم که از شاهنامه و فردوسی می توان زبان فارسی را آموخت، طهارت زبان را آموخت. از آن زمان به بعد بود که آموختم شاهنامه فقط یک کلمه نیست و فرهنگ ما عناصری غیر از زبان است که به من چیزهایی را می آموزد که می توانم برای سهراب و مرگ سهراب گریه کنم. ایرج افشار فردوسی را دوست می داشت. من مولوی و حافظ و سعدی را دوست دارم. من به کسی سلام می گویم که سلام گفتن او محرک جوانهاست و آنها را به سوی آینده راهنمایی می کند. و توصیه دارم که به کسی علاقه داشته باشید که کل زندگی خود را در مسیر سعادت و درستی و اعتقاد قدم برداشته است و ایرج افشار از این نوع آدمیان است."
اين استاد دانشگاه افزود: من ايرج افشار را دوست مي‌داشتم؛ چرا كه او مولوي را دوست مي‌داشت و همچنين حافظ و سعدي را دوست مي‌دارم و مي‌بينيم فارسي‌ترين قصايد سعدي يك كلمه جز فارسي زيبا و كلمات عربي كه در زبان فارسي خون فارسي را در بر دارند، ندارد و به فرزندم توصيه مي‌كنم كه سعدي و حافظ و ايرج افشار را دوست بدارد.

عابدي همچنين گفت: به جوان‌ها توصيه مي‌كنم كسي را دوست بدارند كه در مسير طهارت و اعتقاد، كل عمر خود را صرف كرده است. ايرج افشار هرگز به تشويق ديگران چشم نداشت و با انگيزه درون خود و آن‌چه خود مي‌فهميد و تشخيص مي‌داد، كار مي‌كرد. من ايرج افشار را كم‌تر ديدم؛ اما هميشه دوست داشتم او را ملاقات كنم و وقتي در اين اواخر خدمت او مي‌رسيدم، دلم مي‌خواست از او ستايش كنم.


سید عبدالله انوار با عنوان  ابتکاری در فهرست‌نویسی

عبدالله انوارنسخه‌شناس و فهرست‌نويس پيشكسوت:مرگ ايرج افشار ضربه هولناكي به پيكر ايران‌شناسي بود

عبدالله انوار نيز با بيان اين‌كه مرگ ايرج افشار ضربه هولناكي به پيكر ايران‌شناسي بود، اظهار كرد: هر كسي كه با او در امور كتاب تماس داشته است و يا كتابي درباره او نوشته و يا نوشته‌اي از او در دست دارد، بايد عرضه كند تا ياد او هميشه جاري باشد.

اين نسخه‌شناس و فهرست‌نويس پيشكسوتدر ارتباط با ابتکار ایشان در زمینه فهرستنویسی گفت:" امروز که فهرست نگاران نسخه های خطی با در دست داشتن کاربرگه، نسخ خطی را به راحتی با استفاده از عناصری که در آن کاربرگه ذکر شده شناسایی کنند و خصوصیات فیزیکی و مطالب علمی آن را در اختیار پژوهشگران دیگر قرار دهند، این ابزار به برکت سعی و تشخیص ایرج افشار بنا شده و پذیرفته شده همگان نیز هست."

وی افزود: "در 50 سال پیش زمانی که افشار به ریاست کتابخانه ملی منصوب شد برای فهرست نسخ خطی مجموعه آن کتابخانه به این بی برگه ای برخورد و آن را نقیصه جدی در امر فهرست نگاری گرفت و برآن شد تا این کمبود را جبران کند. به این منظور کمیسیونی از نسخه شناسان زیر نظر مجتبی مینوی تشکیل داد و قرار بر آن شد تا هر یک از شرکت کنندگان در این کمیسیون عناصر ضروری برای شناسایی یک نسخه خطی را جمع آوری کنند. که در طی 10 روز نتیجه نهایی این جلسات عناصری متشکل از عناصر نسخه شناسی و عناصر کتابشناسی برروی کاربرگه دو رویه مندرج گردید و اکنون نیز محققان با استفاده از این کاربرگه به راحتی می توانند به شناسایی و دریافت نسخه مورد نظر اقدام کنند. که امیدوارم این کاربرگه به نام ایشان با عنوان کاربرگه ایرج افشار نامگذاری شود."

علی بلوک باشی با عنوان افشار و مردم شناسی

علي بلوك باشي پژوهشگر :ايرج افشار را علامه ايران‌شناس

در ادامه، علي بلوكباشي با اشاره به درگذشت ايرج افشار، اظهار كرد: اگر روزگار اين شخصيت برجسته و بي‌نظير را از ميان ما ربود؛ وليكن آواي او و زبان گوياي قلم او گوش‌نواز دل‌هاست و پرواز اين شخصيت در جامعه ما پروازي اسطوره‌يي بود و بايد اين شعر از فروغ فرخزاد را بگويم كه «پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردني است».


بلوك باشي با اشاره به جمله‌اي از ايرج افشار مبني بر اين‌كه «از سفرها همان‌گونه آموختم كه از كتاب‌ها»، اظهار كرد: سفر براي او پژوهش بود و در سفر هرچيز و هر نگاه و هر پرسشي همچون صفحه‌ كتاب‌ها پرمطلب بود.

علی بلوک باشی به بیان «مردم شناسی استاد افشار» پرداخت :" افشار ایران شناس و دانشمندی بود که این آگاهی و دانش او را قادر ساخته بود تا چیزی را ببیند که از دیدگاه دیگران پوشیده مانده بود. افشار دانشمند و ايران‌شناسي متفاوت با دانشمندان و ايران‌شناسان ديگر و از تبار صنفي ديگر بود و چيزهايي را مي‌ديد كه از نگاه ديگران پوشيده مانده بود و با نگرش مردم‌شناسانه به ميراث مكتوب ايرانيان مي‌نگريست،او نگاهی نو به جامعه، تاریخ و فرهنگ ایران داشت و گرایشی مردمی و نگرشی مردم شناسانه به میراث مکتوب ایرانیان و تاریخ شفاهی و فرهنگ مردم داشت. تمام تلاش وی در جهت پیوند بین فرهنگ ایران گذشته و فرهنگ ایران کنونی بود که نتیجه این تلاش جملگی در آثار مکتوبی که از گذشتگان چاپ و منتشر کرده است و در یادداشتهای سفرهای مردم نگارانه اش به چشم می خورد. سفر برای او نوعی تحقیق و مطالعه بود و مانند سفر پژوهشی مردم شناسان جستجوگر همراه با تحقیقات میدانی بود. هر کتاب و رساله پنهان مانده از دیده دیگران در گوشه ای را از عرصه فعالیتهای زندگی مادی و معنوی مردم جمع آوری و به چاپ می رساند."

وی در ادامه اذعان داشت:" برخی از افراد به رساله هایی که توسط  استاد برای عموم نگاشته می شد از رساله های آشپزی گرفته تا رساله کرد شبستری را ناچیز می انگاشتند و کار وی را اتلاف زمان  برمی شمردند. بی توجهی همین گروه نیز موجب از بین رفتن یا کمرنگ شدن بخش بزرگی از فرهنگ، دانش، فنون و شیوه های زندگی اجتماعی مردم ایران در قرون گدشته شده است. پاسخ وی به این گروه از افراد همیشه این بود که از راه بازیابی و بازشناسی همین گونه رساله ها و نوشته ها، که ازنظر منتقدان کم اهمیت است، می توان به گذشته زندگی فردی و ساختار جامعه مردم گذشته ایران پی برد و تاریخ اجتماعی و فرهنگی گذشتگان را بازسازی کرد."

بلوک باشی به رسالاتی که توسط استاد افشار در زمینه مردم شناسی نگاشته شدند اشاره کرد:" رساله های استاد افشار را می توان به 8 موضوع کلی تقسیم کرد. یک بخش آن مربوط به دانشهاست که شامل علم پزشکی، گوهر شناسی، صنعت گری، کشاورزی وغیره می باشد و بخش دوم مربوط به هنرهاست که شامل آشپزی، کمانگیری و تیراندازی و مانند اینهاست. سوم تاریخ و جغرافیا محلی. چهارم  سفرنامه ها. پنجم روزنامه های خاطرات. ششم وقف نامه ها. هفتم فتوت نامه ها و هشتم داستانهای عامیانه را تشکیل می دهد."

محمدحسن ابریشمی با عنوان افشار و طبیعت ایران

محمدحسن ابريشمي:

نام ايران بنا به رواياتي برگرفته از نام ايرج بوده است-تعداد ضربان قلب او را حساب كردم كه در حدود سه ميليون و 128هزار بوده است

سپس محمدحسن ابريشمي با اشاره به اين‌كه نام ايران بنا به رواياتي برگرفته از نام ايرج بوده است، اظهار كرد: من نكته عجيبي در ايرج افشار ديدم و نكته اين است كه هرگاه در حضور او نام ايران را مي‌برديم، چشم ايشان درخشش خاصي پيدا مي‌كرد و در ميراث مكتوب مقاله‌اي شش‌صفحه‌يي نوشته‌ام كه ايرج افشار را علامه ايران‌شناس معرفي كرده‌ام و در پايان آن مقاله، تعداد ضربان قلب او را حساب كردم كه در حدود سه ميليون و 128هزار بوده است. تصور مي‌كنم تعداد كلماتي كه ايشان مرور كرده و قدم‌هايي كه در سفرهايش در ايران برداشته، با اين عدد رابطه‌اي داشته باشد. 

در ادامه صحبتهای وی، محمد حسن ابریشمی به بررسی طبیعت ایران و طبیعت شناسی افشار پرداخت و گفت:" افشار در شناخت و شناسایی ایران که من وی را به عنوان «علامه ایران شناس» می شناسم بدین سبب که  هزاران متن را بررسی و معرفی می کرد و همچنین سفرهای ایشان به جاهای مختلف ایران همگی حاکی از دقت وی در جمع آوری منابع کهن است. وی شناخت از طبیعت ایران و محصولات ایران - چه از طبیعت کهن و چه طبیعت جغرافیای فعلی ایران- را در نتیجه سفر به نقاط مختلف از جمله ایلات و عشایر و مناطق دور افتاده ایران به دست آوردند."

ابریشمی ادامه داد:" ایرج افشار طبیعت ایران را از روی اسامی روستاها شناسایی می کردند و تقریبا بیش از هزار روستا را با گیاهان و رستنی های مشخص هر منطقه و  فلات ایران بررسی و مشخص می کردند که در کدام منطقه و روستا چه گیاهانی رشد و نمو پیدا می کردند. ایشان دایرة المعارفی  از همه علوم مربوط ایران بود و تمام تلاش افشار برای اصلاح این علوم  در جهت شناساندن بیشتر طبیعت و جغرافیای ایران است. "

حسین مسرت پژوهشگر یزدی  با عنوان  افشار و یزد شناسی

حسین مسرت :شوق و شور به شهر یزد در تک تک یادداشتها و رساله های ایشان دیده می شود

حسین مسرت پژوهشگر یزدی در باب «یزد شناسی و بیان بخشی از دوران زندگی ایرج افشار» گفت:" ایرج افشار در مهر 1304 شمسی در خانواده ای یزدی بدنیا آمد . وی همواره در بیشتر سفرهایی که پدرش به یزد داشت همراه ایشان راهی این شهر تاریخی  می شدند و بعدها نیز همسری یزدی اختیار کرد. عشق و علاقه او به شهر یزد در سفرهایی که به جاهای مختلف ایران داشت او را چند روزی مهمان شهر و دیار خود می کرد و همیشه مهمانان وی از سراسر ایران و جهان، مدتی را در یزد می گذراند تا ایشان به داشتن چنین شهری که زادگاه نیاکان و پدرش بود در نزد دوستان خود ببالد. وی در سفرهای خود 3 بار از کتابخانه مسجد جامع یزد به همراه مهمانان خارجی خود بازدید کرد."

وی در ادامه افزود:" این شوق و شور به شهر یزد در تک تک یادداشتها و رساله های ایشان دیده می شود. افشار در طول 60 سالی که به طور جدی در کار پژوهشهای ایرانشناسی بود کارهای زیادی را در حوزه فرهنگ و ادب یزد به یادگار گذاشته است. نخستین اثر تالیفی ایشان در حوزه یزد شناسی دوره جامع و ارزشمندی است از یادگارهای یزد که در دوجلد فراهم شده و حاصل سفرهایش یه این شهر باستانی بود. دومین کار تالیفی وی واژه نامه یزدی است که جرقه این کار از مقالات صادق هدایت در مجله سخن نشات گرفته بود. سومین کار تالیفی وی درباره یزد، گردآوری و تدوین سه جلدی یزد نامه است که گلچینی از گفتارهای خود و گفتارهای کهنه و نوی دیگران درباره شهر یزد اعم از زبان، هنر، فرهنگ، تاریخ و باستانشناسی وغیره را در بردارد."

سید فرید قاسمی با موضوع افشار و مجله نگاری

سید فريد قاسمي پژوهشگر: افشار مجله‌آفريني مجله‌پرداز بود-عمر گردانندگي افشار در مجموع، حدود 160 سال است

سید فرید قاسمی، یکی دیگر از سخنرانان این نشست به مقوله «مجله نگاری استاد ایرج افشار» اشاره کرد :"در ادامه مراسم، فريد قاسمي با بيان اين‌كه افشار مجله‌آفريني مجله‌پرداز بود، گفت: اگر بخواهيم براي هر سال خدمت او در مجله و مجلات يك دقيقه وقت قرار دهيم، به 132 دقيقه وقت نياز داريم تا خدمات او را بيان كنيم.

وی افزود:حیات مجله نگارانه، مجله پژوهانه و مجله شناسانه او را باید ذیل دو سرفصل دید؛ تلاشگری در مجله و کوششگری در باره مجله؛ که هر یک عمری 66 ساله دارد. برای اثبات حضور ادبی افشار در تاریخ مطبوعات ایران با مطالعه کارنامه همه افراد در این عرصه مرور کرده ام و نتیجه این بود که عمر مدیریت هیچ یک از آنها به عمر مدیریت افشار نمی رسید. کارنامه مجله نگاری از لحاظ کمیت و کیفیت مورد بررسی قرار می گیرد و دلیل فزونی ارجاعات به مجلات و مقالات فارسی به عنوان منبع همگی مدیون تلاشهای این استاد بزرگ است وی نگاه اهل علم را به مقوله مجله و مجله نگاری با انتشار فهرست مقاله های فارسی، نگارشهای خود و چاپ آثار دیگران تصحیح کرد."

اين پژوهشگر گفت: دوره پژوهش‌هاي ايران‌شناسي ايرج افشار در 20 مجله، 3360 صفحه است و عمر گردانندگي افشار در مجموع، حدود 160 سال است و عمر مطبوعاتي ايران از ميرزاصالح تا اعتماد السلطنه و دهخدا و بهار و سعيد نفيسي را كه بررسي كردم، عمر مجله‌ها و مجموعه‌هاي زير نظر هيچ‌كدام به 160 سال نرسيد.

اين پژوهشگر ادامه داد: از لحاظ كيفيت تا پنج دهه گذشته اگر فردي در مقاله خود براي دايرةالمعارف‌ها به مجلات ارجاع مي‌داد، نوشته‌اش رد مي‌شد؛ اما اكنون ميزان استناد به مجلات رو به فزوني است و بي‌ترديد اگر بخواهيم از كساني كه اين اعتبار را به مجلات داده‌اند، نام ببريم، يكي از نام‌ها، ايرج افشار است.
قاسمي با بيان اين‌كه ايرج افشار لحظه‌اي از عمر خود را به بطالت نگذراند، اظهار كرد: افشارشناسان مسؤوليت سنگيني بر دوش دارند و كتاب‌شناسي آثار افشار يك كتاب‌شناسي پايان‌ناپذير است و هيچ‌كس نمي‌تواند با ارائه كارنامه‌اي از افشار بگويد كه آثار افشار اين‌گونه است و جز اين نيست.

او در رابطه با تأثيرگذاري ايرج افشار در كتابخانه ملي گفت: وقتي از تأثيرگذاري او در دوران رياستش در كتابخانه ملي سخن به ميان مي‌آيد، بايد بدانيم كه افشار هفت ماه و سه روز رياست كتابخانه ملي را به عهده داشت.
فريد قاسمي گفت: افشار با كار شبانه‌روزي توانست زندگي خود را به سامان برساند و اعتقاد داشت كه جوانان بايد خودشان زندگي‌شان را اداره كنند و متكي به والدين‌شان نباشند و اصلا صلاح و رشد جامعه در اين است كه جوانان از لحاظ مالي با شرايط مساوي وارد ميدان شوند.

وی در ادامه افزود: ايرج افشار اهل حاشيه‌ها و اتلاف اوقات نبود. او با تدبير به جنگ سرنوشت مي‌رفت و زماني كه مي‌شنيد برخي افراد به او مرده‌نگار مي‌گويند، مي‌گفت، در كشور ما هركسي كه بخواهد بي‌حاشيه كار كند، براي او حرف‌هاي كذب مي‌سازند و جوانان‌مان بايد صبوري افشار را فراموش نكنند. ايرج افشار متواضعانه دوستدار جاي جاي ايران بود و خود را وقف كشورش كرد.

قاسمی افزود:" جوانان برای شناخت ایرج افشار وقف نامه او را بخوانید. ثروت ایرج افشار جنم شخصی و انرژی فردیش بود. وی اهل حاشیه ها و اتلاف وقت در این زمینه ها نبود. افشار با تدبیر به جنگ تقدیر می رفت. جوانان باید بدانند که کارنامه افشار نتیجه پایداری و استواری و ثبات قدمش در مسیر کار و تلاش علمی ایجاد شده است. گذشته ای که در اختیار امروز و فردا نباشد به درد نمی خورد و این پیشینه نگاری های افشار ذخیره ای برای امروز و فرداست."

غلامعلی حداد عادل با عنوان  افشار و نثر شیرین او

غلامعلی حداد عادل:

ایرج افشار  در نوشته های خود اهل طنز نبود و خوانندگان در زمان خواندن آثار او کمتر می خندیدند

در ادامه غلامعلی حداد عادل، در باره نثر شیرین افشار بیان کرد:" ایرج افشار نه تنها ایران شناس بزرگ و کتابدار و کتابشناس بود که روزنامه نگاری برجسته نیز بود. وی از جوانی تا پایان عمر هیچگاه از کار مطبوعاتی دور نشد. و از كار مطبوعاتي دست نكشيد. وي ادامه داد: روزنامه‌نگاري افشار غيرسياسي بود و روزنامه‌نگار اگر بخواهد موفق باشد، بايد نويسنده و دست به قلم نيز باشد و افشار نيز اين‌چنين بود. ميدان نويسندگي افشار محدود به مطبوعات نبود؛ بلكه كتاب‌هاي تأليفي او و مقدمه‌هايي كه در كتاب‌هاي قديمي مي‌نوشت، نيز از ديگر آثار نويسندگي او بود. حقیقت روزنامه نگاری اقتضای نوشتن می کند نوشتن مداوم در موضوعات مختلف است و روزنامه نگار موفق باید نویسنده و دست به قلم باشد و افشار چنین بود."

حداد عادل در مورد سبک نگارش افشار گفت:" افشار در نویسندگی صاحب سبک بود و اسلوب سخنش از جوانی تا آخر عمر کمابیش ثابت مانده بود. نثر افشار را می توان به نثر سعید نفیسی نزدیک دانست وشاید گزاف نباشد اگر گفته شود افشار در فارسی نویسی به نفیسی اقتدا کرده و او را الگوی خود قرار داده است. افشار عقیده دارد نثر نفیسی زیبا و استوار است. ایشان در استعمال لغات فارسی و اصطلاحات ادبی که در متون قدیم شده است قدرت  خاص دارد  و بجز قوانین نثر او شیرین و دلکش است. افشار در جايي در رابطه با نفيسي گفته است نفيسي نثر را در نهايت رواني و شيريني مي‌نوشت و همچنين در رابطه با دل‌بستگي ايرج افشار به نثر سعيد نفيسي نيز نوشته‌هاي زيادي از او به جا مانده است.

حداد عادل همچنين گفت: ايرج افشار با تفحص در روزنامه‌نگاران قديم و نوشته‌هاي كهن به راز و رمز نثر فارسي پي برده بود و از ميراث گران‌قدر زبان و ادب فارسي همچون سرمايه‌اي سودآور استفاده مي‌كرد. او در ادامه در رابطه با خصوصيات نثر فارسي ايرج افشار اظهار كرد: نثر فارسي او تركيبات بديع و خوش‌معنا و خوش‌آهنگي دارد و خصوصيت ديگر نثر او، شروع خوب مقالاتش است كه باعث مي‌شود نوشته‌هايش آغازي دلنشين داشته باشد و خواننده براي خواندن تمام آن جذب شود.

افشار با تمام عشقی که به ایران داشت با تمام لغات عربی که در  زبان فارسی وارد بود دشمنی نکرد و از عربی مآبی پرهیز و از استفاده لغات فرنگی در متون خود قویا اجتناب می کرد. از خصوصیات دیگر نثر افشار شروع خوب مقالات اوست. نوشته هایش آغازی دلنشین دارد که همین موضوع خواننده را جذب می کند تا پایان به مطالعه نوشته اهتمام بورزد.حداد عادل گفت: افشار شاعر نبود؛ اما شعر را خوب مي‌شناخت و شعر خوب را مي‌شناخت.همچنين   وی در نوشته های خود اهل طنز نبود و خوانندگان در زمان خواندن آثار او کمتر می خندیدند." ؛ اما در مقاله‌ي «از مرو تا موناكو»، بخشي از شوخي افشار با باستاني پاريزي را به ياد دارم. او سخنان خود را با خواندن بخشي از كتاب «نادره‌كاران» ايرج افشار به پايان رساند.