زمان : 31 Farvardin 1390 - 02:09
شناسه : 32832
بازدید : 3281
درحاشیه ی نکوداشت استاد ایرج افشار تحقیق و پژوهش خارج از حبسگاه کتابخانه ها درحاشیه ی نکوداشت استاد ایرج افشار درحاشیه ی نکوداشت استاد ایرج افشار تحقیق و پژوهش خارج از حبسگاه کتابخانه ها

 رضا بردستانی

اگرچه انتظارها از نکوداشت شخصیتی که تکرار ناپذیر است و کم نظیر خیلی فراتر از یک مراسم شبه بخشنامه ای بود و انتظار ها از شکل و محتوای مراسم برگزار شده منهای سخنرانی دکتر حداد عادل بیشتر بود اما سخنرانی هدفمند، با تکیه بر شناخت حضوری و نه با تکیه بر اینجا و آنجا نوشته شده ها و در عین حال جامع و مانع دکتر غلامعلی حداد عادل تمام این گلایه ها را به بایگانی ذهن سپرد و آن چه در کلام شیوای ایشان بیش از همه نمود و عینیت داشت درجه ی بالایی از ارادت و احترامی بود که سخنران خوش قریحه و صاحب نظر با رعایت تمام اصول سخنرانی آن را نسبت به ایرج افشار به نمایش گذارد.


سال ها پیش وقتی در لا به لای انبوه مطالب وبلاگ ها به یادداشت کوتاهی پیرامون شخصیت آقای حداد عادل برخوردم با این عنوان که شخصیت علمی و ادبی یک استاد در فضای مه آلوده ی اجرا و سیاست به بوته ی فراموشی سپرده خواهد شد!هزار دریغ و افسوس خوردم که ای کاش کسانی که زمینه و استعداد دست یافتن به قلل ارزشمند و والای تحقیق و افزودن بر تجربیات علمی اندوزی در وجودشان یافت می شود خود را از دایره سیاست و امور اجرایی فرسنگ ها دور می داشتند و هنوز هم بر این اعتقادم که دکتر حداد عادل از این دست افرادند و اگر راه و شیوه ی امثال استاد ایرج افشار پیموده شده بود چندین و چند پژوهشگر و محقق از مدرسه ی آراء و اندیشه های ایشان پا به عرصه های علمی و فرهنگی می نهادند و اما....


نشستن پای صحبت های دکتر حداد عادل با همان مقدمه ی کوتاهی که عرض شد وقتی بحث پژوهش باشد و اندیشمندی بی بدیل چه فایده ها که ندارد و در همین سخنرانی منسجم و کوتاه چند نکته با دقت و باریک بینی در قالب آراء و اندیشه ها و نیز عادات و قابلیت های استاد ایرج افشار بیان شد که مهمترینش یکی این بود که ایرج افشار از فضای سیاست قبل و بعد از انقلاب به طور کلی دور بود و نکات دیگری که بازنگری و بازخوانی آن می تواند چراغ راهی باشد برای آنانی که هنوز فرصت دارند گام در مسیری گذارند که درجه های بالایی آن؛ جایگاهی است که قزوینی ها، زرین کوب ها، مینوی ها، افشارها و... حضور دارند .


نکته ی نخست این که محقق و اندیشمندی که دغدغه ی ایرانشناسی دارد نباید خود را درگوشه ای از کتابخانه ها محدود نماید و تمام هم و غم خود را بر این کار معطوف دارد که این و آن چه نوشته اند و نهایتا کتاب و مقاله ای تولید! شود که خلاصه و گلچینی است از یافته های این و آن و وقتی به عادلترین و منصف ترینشان برخورد می نمایی می بینی در 18 سطر یادداشت 36 ارجاع داده اند که بر گرفته از این جا و نقل قول از آن جا و تازه این ها خوبترینشان هستند که جانب انصاف و امانتداری را به خوبی رعایت می نمایند و اگر این کار را هم انجام ندهند که وامصیبتا!!! نمی دانم تا چه اندازه دکتر حداد عادل این مسئله را با منظور و هدفگذاری از قبل تعیین شده بیان نمودند اما تاختن به «محققین و پژوهشگران کتابخانه ای» عبارتی بود که سخت به دل نشست و در همان مجال کوتاه راهکاری ارائه نمود که از استادش ایرج افشار دریافت نموده بود و آن تحقیق و پژوهش بر اساس دیده ها و نه تنها و تنها شنیده ها، نقل قول ها و خوانده شده ها ! و به راستی اگر ایرج افشار در دوران معاصر از بارزترین و بی نظیرترین ایرانشناسان و پژوهشگران حوزه ی کتابداری و مطبوعات مدرن به شمار می آید علتی و سببی ندارد مگر همان تحقیق و پژوهش بر اساس یافته های شخصی و نه تألیف و گردآوری یافته ها و نوشته های دیگران که مجموع کتاب های اینچنین محققین کتابخانه ای گاه به اندازه دیباچه ی یک کتاب ایرج افشار مطلب و معیار استاندارد که بر اساس یافته های شخصی و در سایه ی تجربیات علمی باشد یافت نمی شود.


با آرزوی مغفرت و آمرزش برای استاد بی بدیل ایرانشناسی، نسخه شناسی، کتابداری و پژوهش دکتر ایرج افشار امیدوارم این نکته ی باریکتر از مویی که در آن مراسم بیان شد فتح بابی باشد برای آن دسته از بزرگوارانی که عمق را رها نموده اند و به وسعت و تعداد دلخوش داشته اند.