رائه گزارشي به محمدجعفر محمدزاده معاونت امور مطبوعاتي وزارت ارشاد اسلامي
معمولاً تعدادي از دانشگاهيان، صاحبان حرف و مشاغل، نويسندگان، سياسيون، روزنامهنگاران، مقامات اداري و اجرايي، معلمان، دانش پژوهان و. . . در پايان هر سال عملكردشان را مرور ميكنند عدهاي خاطره مينويسند، افرادي مسائل عبرتآموز زندگي خود را بازگو ميكنند، بعضي اتفاقاتي را كه بر آنها گذشته يادآوري مينمايند. طبيعي است كه پيشآمدها خوش يا ناخوش، تلخ يا شيرين، مورد پسند يا ناپسند، سودآور يا زيانآور ميباشد سزاوار است انسان از تمام حوادثي كه بر او گذشته پند بگيرد بدان اميد كه يادآوري و ذكر آنها درسي براي شنوندگان و يا خوانندگان باشد.
عموم خوانندگان آيينه يزد يا بازديدكنندگان از سايتهاي محلي در پنج سال اخير به اين امر واقف هستند كه 216 شماره اين نشريه بدون تعطيلي با ستوني به نام«انعكاس آيينه» چاپ شده است.
«انعكاس آيينه» حاوي سر مقالهاي است كه معمولاً با استناد به بعضي از آيات شريفه قرآن، مطالبي از نهجالفصاحه و نهجالبلاغه و احاديثي از معصومان بزرگوار(ع) و با استفاده از مطالب و نوشتههاي بعضي از علما و حقوقدانان و مورخان و با طرح سئوالاتي از مقامات اجرايي و اداري است.
گاه براي تنظيم يك مقاله به بيش از ده كتاب معتبر مراجعه ميگردد.
بر اساس وظيفه خطير روزنامهنگاري و رعايت قانون مطبوعات سعي شده است حرمت و كرامت مخاطبان حفظ شود، پرسش هاي مردم به گوش مسئولان برسد، در موقع مقتضي و به مناسبتهايي با قاطعيت و بدون ظاهرسازي باحفظ قداست قلم و با احترام، عملكرد مقامات اداري و اجرايي منطقه و كشور مورد نقد قرار گيرد، از مداحي خودداري و متملقانه سخني درج نشود و در نهايت چاپ نشريه وسيلهاي به عنوان روزينامه قرار نگيرد.
اينك شرح مختصري از اتفاقي كه در بهمن ماه سال جاري بر آيينه يزد گذشت:
روز بيست و هفتم بهمن 89 دو نامه با امضاي مديريت كل فرهنگ و ارشاد اسلامي يزد كه با پست سفارشي ارسال گرديده بود به دفتر هفته نامه واصل شد.
فرداي آن روز به دفتر مدير كل مراجعه و درخواست وقت ملاقات و مذاكره به عمل آمد كه تاكنون در اين زمينه نتيجهاي حاصل نگرديده است.
6 روز بعد به نامههاي ارسالي پاسخ داده شد كه مفاد آن جهت اطلاع خوانندگان و براي ثبت در تاريخ مطبوعات درج ميگردد.
مدير كل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي استان يزد
با احترام عطف به نامههاي شماره [...] مورخ 25/11/1389 نظرتان را به موارد ذيل جلب مينمايد:
1-خواهشمند است مشخص فرمائيد كدام عنوان، تيتر، عكس و يا خبر مندرج در شمارههاي 185 و 186 و 209 و 211 آيينه يزد كه در فاصله بيش از 6 ماه چاپ و منتشر شده است، مورد نظر آن اداره كل ميباشد تا بررسي و پاسخ لازم ارائه شود.
2- نگارنده اين سطور چون به هيچ گروه، دسته و حزب، انجمني وابسته نميباشد بنابراين طبيعي است تا مندرجات نشريه آيينه يزد مورد رضايت بعضي از گروهها و احزاب مختلف قرار نگيرد. ملاك و معيار براي مسئولان فرهنگي بايد قانون مطبوعات و دستورالعملهاي مصوب قانوني باشد نه اظهار نظر عدهاي يا طومارنويسي يا احياناً قدرت اداري و يا پيام تلفني.
3- آن اداره كل كه در مواردي براي چاپ مطالبي كتباً و رسماً اعلام نظر ميكند آيا مناسب نبود اگر مصوبه جديدي از شوراي عالي امنيت ملي به آن اداره كل واصل شده به هر طريقي كه صلاح ميدانستيد اين هفتهنامه را مطلع مينموديد؟ در حاليكه مدير مسئول آيينه يزد در چاپ و نشر212 شماره هفتهنامه هيچ گونه خلافي يا قصوري مرتكب نشده است اساس كار اينجانب از آغاز دريافت مجوز نشريه آيينه و مادام كه خواست پروردگار بر ادامه انتشار آن تعلق بگيرد رعايت دقيق قانون مطبوعات و قوانين مصوب ابلاغي ميباشد. لازم به تذكر است در ارديبهشت ماه 1387 به دنبال شكايتي به اتهام نشر اكاذيب به دادگاه يزد احضار و پس از طي مراحل اداري به پرداخت يك ميليون ريال جريمه محكوم شدم، نسبت به حكم صادره به ديوان عالي كشور اعتراض نمودم و در نهايت شعبه محترم 9 ديوان عالي كشور حكم دادگاه يزد را «نقض بلا ارجاع» و راي بر برائت مدير مسئول هفته نامه آيينه يزد صادر نمود.
4- جنابعالي يا هر يك از افراد حقيقي يا حقوقي ميتوانند در صورتي كه نسبت به درج سرمقاله شماره 210 اعتراضي دارند جوابيه لازم را تهيه و ارسال تا در همان ستون و رديف چاپ شود. ضمناًشايسته بود به همشهرياني كه به آن اداره مراجعه و اعتراض نمودهاند و يا معتقدند مفاد سرمقاله شماره 210 باعث تشويش اذهان عمومي شده متذكر شويد به مقامات ذي صلاح مراجعه نمايند. مدير كل فرهنگ و اداره ارشاد اسلامي هر استان به طور قطع ميداند برابر ماده 698 قانون مجازات اسلامي كسي كه به قصد اضرار يا تشويش اذهان عمومي اكاذيبي را اظهار نمايد يا بنويسد به مجازات مندرج در ماده مذكور محكوم ميشود و تشخيص اين امر به عهده دادگاه صالحه ميباشد در حالي كه مقاله شماره 210 و تمام سرمقالههاي آيينه يزد مسائلي است كه با رعايت ادب و احترام و تكريم نسبت به افراد و مخاطبان با بررسيهاي همه جانبه و مدلل چاپ و منتشر شده است.
مدير مسئول هفته نامه آيينه يزد- رضا سلطانزاده
در برابر ايثارگريهاي شهداي جان بركف و رزمندگان و مقاومتهاي آزادگان و صبر و تحمل خانواده ارجمند آنان سر تعظيم فرود ميآوريم اگر آنان به ميدان شجاعت، شهامت، دلاوري، فتوت و مردانگي وارد نميشدند و با رهبري بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران امام خميني(ره) و همگامي و همراهي عموم مردم در برابر دشمنان اسلام و دين و وطن ايستادگي نميكردند معلوم نبود سرنوشت اين مرز و بوم به كجا ميرسيد در نهايت اگر آن پايمرديها به وقوع نميپيوست هم اكنون وضعيت ايرانيان نيز دست كمي از مسلمانان و مردم تحت ستم افغانستان و عراق و فلسطين و. . . نداشت.
اعتقاد به اين مسائل ايجاب ميكند بايد خون شهدا را محترم شمرد و قانون را رعايت نمود. نگارنده كه خواهان عنايت پروردگار متعال ميباشد انتظار و توقع گذشت از مسئولان اجرايي و قضايي در كار اداري و روزنامهنگاري خود ندارد، ممكن است به زعم عدهاي چيزهايي را كه بايد بنويسد، ننوشته باشد اما بطور قطع سعي بر اين بوده تهمت و افترا زده نشود و مطلب كذبي انتشار نيابد تا در تنظيم سرمقالههاي آيينهيزد هيچ انساني خداي ناكرده مورد توهين قرار نگيرد.
تعاليم عاليه اسلام به ما آموخته است:
«ظلم نقطه مقابل عدالت است و عدالت به معناي گذاردن هر چيزي به جاي خودش است. اما ظلم آن است كه شخص يا كار يا چيزي را در موقعيتي كه شايسته آن نيست قرار دهند. . . » 1
بنابراين چون بر اساس نامههاي مورد اشاره ارشاد يزد، حقير مورد ظلم قرار گرفته وظيفه دارد با تأسي به آيه شريفه 148 سوره نساء«- انسان- هرگاه از دست ظالم فرياد و دادخواهي كند و زشتي عمل او را فاش گويد در اين صورت رواست»حداقل با يادآوري ظلم به كار رفته بر هفته نامهاي مستقل و بدون وابستگي به حزب و دسته و گروهي از محمدجعفر محمدزاده معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درخواست رسيدگي و بررسي و پاسخ نمايد:
-مرجع تشخيص مطالب مندرج در رسانهاي اگر حاوي تشويش اذهان عمومي باشد آيا هيات نظارت و دادگاه مطبوعات است يا بنا به نوشته مدير كل ارشاد عدهاي از احزاب و گروهها و همشهريان كه به طور قطع كارشناس منتخب از طرف آن مقام بايد آنها را شناسايي و پي به هويت و نامشان ببرد.
فرازي از نامه گهربار مولاي متقيان حضرت علي بن ابي طالب(ع) به مالك اشتر استاندار مصر را حسن ختام سرمقاله قرار ميدهد باشد كه خوانندگان ارجمند و صديق به اين مناسبت اطاله كلام را بر نويسنده ببخشايند.
مالكا،اينكه تو در جامعه مصر در مقامي قرار خواهي گرفت كه فوق همه مردم آن جامعه است، مغرورت نكند و نبايد خضوع و تسليم آنان، خضوع و تسليمت را به فرمان مقام فوق تو كه ولايت مصر را به تو سپرده است سلب نمايد، همانگونه كه زمامدار و والي تو ناظر به اعمال تست و همه گفتار و كردار ترا تحت محاسبه دقيق قرار ميدهد، يقين بدان كه والي و حاكم مطلق كه خدا است زمامدار و والي ترا تحت نظاره و سلطه و محاسبه قرار داده است. بدان كه تا انسان معتقد به آن موجود برين نشود كه كمال و رشد را ميخواهد، خود توانائي حركت صعودي را دارا نيست.2
پينوشتها:
1- «شرح و تفسير لغات قرآن»، جلد سوم، صفحه 65
2- «حكمت اصول سياسي اسلام»، علامه محمدتقي جعفري، صفحه 195