زمان : 16 Dey 1389 - 15:48
شناسه : 28981
بازدید : 4394
بیژن ارژن:  شناخت خيام به همت مستشرقان بوده، نه به همت ما ايراني‌ها! بیژن ارژن: شناخت خيام به همت مستشرقان بوده، نه به همت ما ايراني‌ها!
بیژن ارژن:

شناخت خيام به همت مستشرقان بوده، نه به همت ما ايراني‌ها!


یزدفردا "به نظر من خيام بنيانگذار داستان کوتاه در جهان است. اما متأسفانه مترجمان ما به خاطر اينکه مسخ ادبيات غرب شده اند، به جاي اينکه به ترجمه و ترويج انديشه نويسنده هاي ايراني بپردازند، سيل افکار و انديشه هاي غربي را با ترجمه کتابهاي گوناگون وارد ايران کردند.


بيژن ارژن متولد سال 1348 کرمانشاه است. او را بيشتر با رباعياتش مي شناسيم، هر چند او قالبهاي مختلف شعري را تجربه کرده است. از آثار او مي توان به «پيراهني از آه برايت دارم»، «رنگ انار»، «بي هم شدگان» و «آبشارهاي تا هميشه» اشاره کرد.


به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، اين شاعر درباره وضعيت امروز قالب رباعي و جهانی بودن خیام به قدس گفت:


کسي رباعي ما را نمي شناسد! شناخت خيام هم به همت مستشرقان بوده است، نه به همت ما ايراني‌ها. جالب اينجاست که خيام معروفترين چهره ادبي ما در جهان است و پرفروشترين کتاب‌ها هم متعلق به اوست. ترجمه اي که فيتز جرالد از اين اثر ارائه داده يک ترجمه منظوم، آهنگين و آزاد است.


به گزارش جهان،"بيژن ارژن اقبال" به رباعيات خيام را به 2 دلیل می داند:هم به خاطر انديشه عميقي که در اشعارش وجود دارد و هم به خاطر کوتاهي قالب رباعي که مورد توجه اين شاعر بوده است.


از طرف ديگر اشعار خيام، مضامين داستاني دارند. برخي اشعار او را که مي خوانيم، احساس مي کنيم داستان کوتاهي از اين شاعر خوانده ايم.


به نظر من خيام بنيانگذار داستان کوتاه در جهان است، اما متأسفانه مترجمان ما به خاطر اينکه مسخ ادبيات غرب شده اند، به جاي اينکه به ترجمه و ترويج انديشه نويسنده هاي ايراني بپردازند، سيل افکار و انديشه هاي غربي را با ترجمه کتابهاي گوناگون وارد ايران کردند.


در حال حاضر بسياري از شاعراني که ادعاي شاعري دارند و سالهاست که مي نويسند، هنوز خودشان هم نمي دانند که شعرشان، شعر ترجمه است؛ نوع ديگري از ادبيات که مي توان به آن عنوان شعر ترجمه را داد و نه شعر سپيد يا آزادي که بنيانگذاران آن نيما و شاملو بودند.


وی افزود: به هر حال ما هميشه وارد کننده خوبي بوده ايم، اما هيچ وقت صادرات خوبي نداشته ايم. در حوزه شعر هم همين بود، يعني اگر چهار نفر مي آمدند و چند تا از رباعيات ما را براي جهانيان ترجمه مي کردند قالب رباعي هم شناخته و جاودان مي شد.


"ارژن" همچنین ادامه داد: در دنيا همه هايکو را مي شناسند. اگر هايکو ترجمه مي شود چون با نگاه ها، انديشه ها و سليقه هاي متفاوتي ارائه شده و اين تنوع انديشه، زبان و نگاه باعث شده اين قالب جامعيت پيدا کند.


ما در دوبيتي هم همين مشکل را داريم. به جز باباطاهر کسي در اين قالب شعر نمي گويد. چند صد سال بعد فايز دشتستاني دوبيتي مي گويد. وقتي قرار است يک نفر علم يک قالب را به دوش بکشد، اين قالب فراموش مي شود. خيام را که آنها ترجمه کردند، اگر مترجمان ما مي آمدند و رباعيات مولوي، ابوسعيد و ديگران را به صورت يک مجموعه در کنار هم ترجمه مي کردند، دنيا مي فهميد در کنار خيام، شاعران ديگري هم هستند که در قالب رباعي شعر سروده اند. اين تعدد باعث مي شود يک انديشه به سبک تبديل شود و اين سبک ها ترجمه و خوانده شوند.