علی اصغر باقری
از آنجا که برابر اصل 84 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نمایندگان مجلس شورای اسلامی در برابر ملت مسئول شناخته شده اند جا دارد و می بایست که آحاد مردم نسبت به نماینده و وکیل خود احساس مسئولیت نموده و هر کسی در حدّ وسع و توان خود اعمال و حرکات نماینده را زیر نظر داشته و عملکرد مثبت وی را تشویق و اگر احیاناً انحرافی چیزی مشاهده شد به وی تذکرات لازم داده شود.
این نوشتار در پی نقد سخنرانی 17شهریور89 نماینده یزد در مجلس شورای اسلامی است. نماینده شهر دارالعباده و دارالعلم یزد در قسمتی از سخنانش که مستقیماً از رادیو مجلس پخش می شد بیان داشت: من از مسلمانی این را فهمیده ام كه بعد از اطاعت خدا، دروغ، تهمت، افترا و ظلم گناه كبیره است.
البته اشتباهات بعضاً فاحش نمایندگان یزدی به عنوان طنز برای سالیان سال زبانزد این و آن شده چه آن مسئله درخواست ساخت اسکله برای یزد در رژیم طاغوتی گذشته یا ماجرای کم حرفی یکی از نمایندگان و طنز مربوطه و اینک نماینده یزد در نطقش فهم خود را از مسلمانی چنین بیان می دارند که بعد از اطاعت خدا، دروغ، تهمت، افترا و ظلم گناه كبیره است!!؟
اگر چه شاید نماینده یزد قصد خاصی در اظهار چنین جمله ای نداشته و بالاتر قرار داده شدن اطاعت خدا نسبت به گناهان کبیره از ضعف بیان ایشان ناشی می شود.
چه اینکه اگر ایشان می گفتند: من از مسلمانی این را فهمیده ام که بعد از اطاعت خدا، راستگویی، اصلاح ذات البین، حسن ظن به مؤمنین و دستگیری مظلوم ثواب بزرگ است؛ اینها در همان راستای اطاعت خدا و در مرتبه ای پایین تر ارزیابی می شد و این حسنات لطمه ای به فهم از اطاعت خدا وارد نمی کرد بلکه اینها نیز در همان مسیر بندگی بود.
ولی ذکر اعمالی زشت و پلید در مرتبه ای بعد از اطاعت از خدا، برداشت دیگری به ذهن تداعی می شود که خوشایند توضیح بیشتر نیست.
البته چنین اشتباه فاحشی برای یک فرد تحصیل کرده و سیاسی و مذهبی با ادعاهای زیاد پذیرفته نیست مخصوصاً برای نماینده ای که نطق خود را از پیش آماده و قرائت می کند، و هر توجیهی به عذر بدتر از گناه منتهی می شود.
مخصوصاً نماینده ای از شهری که به دارالعباده و دارالعلم معروف است. البته شاید تنظیم این نوشته ها به دست کسان دیگری که آقای اولیاء ارادت خاصی به آنها دارد انجام شده باشد.
اما چه زیباست این عالم! کسانی که در اوج انقلاب اسلامی امام راحل را متهم می کردند که این اطلاعیه هایی که می دهد خودش نمی نویسد! امروز از امام می گویند و خود دنباله رو فتنه گرانی شدند که حرکاتشان از روی نوشته های استکبار جهانی است. باشد که روزی برای همه معلوم شود آن آدمهای كر و كور و لال که آقای اولیا در نطق خود به آن اشاره کردند چه کسانی هستند.آیا همان کسانی که فتنه سال گذشته را رقم زدند و همچنان بر طبل رسوایی خود کوبیده و تا توانستند به هر دری برای رسیدن به اهداف باطلشان کوبیدند و آقای اولیا هم تا کنون آنها را محکوم نکرده هم را شامل می شود.
اما نکته ای باید به آقای اولیا هم یادآوری شود که اگر دروغ، تهمت، افترا و ظلم گناه كبیره است، آیا این گناهان کبیره برای همه کبیره است یا استثنائاتی چون جنابعالی دارد؟!
آقای اولیا شما بر چه اساسی قبل از سفر آقای احمدی نژاد به یزد در رسانه ها منتشر کردید و گفتید: در شأن دولت نیست با وعده شام و ناهار، مردم را به استقبال از احمدی نژاد فرا بخوانند.
آیا در این حرف شما دروغ و تهمت و افترا و هم ظلم به مردمی که سالها آبروداری کردند نیست؟
شما که نماینده یزد هستید و در بین مردم هم حضور دارید بیایید و مشخص کنید چه کسی از دولتیان وعده شام و ناهار به مردم داد تا در استقبال از رئیس جمهورشان به خیابان بیایند. یعنی اینقدر ارزش یزدی ها نزد شما پایین آمده که با یک وعده شام و ناهار می توان صدها هزار نفر یزدی و چند برابر بیشتر از آرایی که شما آورده اید به خیابان کشید و از آنها استفاده سیاسی نمود!!؟ آنوقت این مردم هم همان مردمی هستند که شما در نطق خود مرتب دم از آنها زده و آنان را در حدّ مشروعیّت دادن به نظام اسلامی بالا بردید!! و البته بعد از سفر و استفاده بلندگو های بیگانه بر علیه نظام خبر را برداشت خبر نگار سایت فراکسیون چند نفره اقلیت خودتان خواندید و تا چند ماه بعد همچنان خبر حذف نشده بود والبته هنوز هم رسما ان سایت تکذیبیه ای منتشر نکرده است؟؟
آقای اولیاء نه به آن پایین آوردن مردم در حدّ یک متکدی که به هیچ چیز جز شکمش فکر نمی کند و نه به آن بالا بردن ها هنگام انتخابات و سخنرانی ها!
براستی شما به دنبال چه هستید که مردم و ارزشها و ضدّ ارزشها را تا کجا برای اهدافتان هزینه می کنید؟!
آیا دروغ و تهمت و افترا به مردم و خدمتگزاران نظام ، ظلمی بزرگ و از گناهان کبیره نیست و آیا انجام گناه کبیره در شأن نماینده و در راستای ایفای وظایف نمایندگی شماست؟!
آقای اولیا اگر مردمی که با یک وعده شام وناهار به یک سمتی می روند و با شام وناهار دیگری به سمت دیگر، آیا آرایی که شما کسب کرده اید ،به سفره ارتباطی دارد ؟
اما در مورد مواضع سیاسی نماینده مردم شریف یزد از اوضاع و احوال کشور:
همچنان که مسبوق به سابقه بوده ، آسمان کشور را تیره و تار نشان داده بطوریکه ایشان بیان می دارند ... در شرایط سختی هستیم!!..
البته قبل از این و همان ابتدای نمایندگی ایشان القاء می کردند : شما نمی دانید مملکت دارد از دست می رود!!
البته شاید آقای اولیا درست گفته باشند زیرا حقیقتاً فتنه گران در شرایط بسیار سختی هستند و حنایشان دیگر برای مردم مؤمن رنگی ندارد و دارند از دست می روند. چنانچه مدافعشان در جایگاه نمایندگی (البته با 20 هزار رای) هم اعلام کرده ما خار در چشم و استخوان در گلوهستیم!
البته کسانی که حرکت حماسی مردم در 9 دی و 22 بهمن سال گذشته را در برابر فتنه گران را ندیدند و این حماسه ها یکی خار و دیگری استخوان در گلویشان شده و آقای اولیا علی رغم اینکه در صحبتهایش به حواشی می پردازند هیچ اشاره ای به این دو حماسه بزرگ ملت ایران نکردند!؟
حماسه ای که بارها و بارها مقام معظم رهبری از آن یاد کردند. از آنجا که ناکارآمد نشان دادن نظام یکی از اهداف جریان فتنه بوده و هست و کسانی که خود مدیون سران فتنه و فتنه گران هستند ، نمی توانند چیزی به جز القائات آنها را درک کنند و یا بیان کنند و همواره سعی شان بر ناامید کردن مردم و دمیدن روح یأس به آنان با هر وسیله ای بوده و خواهد بود.
آقای اولیا در پایان نطق خود با استناد به فرمایش امام راحل نسبت به استان یزد از استاندار یزد می خواهد در دوره مسئولیت خود به ظرفیتهای فكری، كارشناسی و مدیریتی استان بهای بیشتری بدهد و به محدوده ای فراتر از حلقه همشهریان و همكاران سابقشان فكر كند. طرح و تذکر چنین مسئله ای آن هم در تریبون مجلس در حقیقت تخریب و تضعیف استاندار و متهم کردن وی به ناکارآمدی است ، اما جدای از این بیاییم و کارآمدی آقایان در طول 24 سال قبل از این دولت را با دولت فعلی بررسی نماییم.
1- در خصوص اینکه آقای اولیا سنگ امام خمینی(ره) را به سینه می زند ببینیم آقای اولیا یا به عبارتی خانواده اولیاء و همکارانشان چقدر به توصیه امام راحل در اینکه جنگ در رأس امور است توجه کرده اند و منتظر پاسخ ایشان به سئوالات آقای فرهنگ دوست یکی از با سابقه ترین یادگاران دفاع مقدس هستیم !!
2- در خصوص بها دادن بیشتر به ظرفیتهای فكری، كارشناسی و مدیریتی استان از اولیا باید پرسید مگر بنیاد نخبگان در زمان استاندار فعلی ایجاد نشده و مگر بدنه اصلی دولت های گذشته در ادارات استان همچنان دست نخورده باقی نمانده، آن کارشناسان و مدیرانی که شما هم یکی از آنها بودید و طرح آبرسانی به یزد را آنچنان کارشناسی کردید که به این نتیجه رسیدید که آوردن آب به یزد هزینه آن به مراتب بیشتر از بنزین خواهد بود و چنان بر این ادعای غیر واقعی خود پافشاری داشتید که از رئیس جمهور وقت در اواخر جنگ هم خواستید که در سفر خود به یزد این مسئله را برای مردم بازگو نمایند.
اما پس از جنگ بود که یکی از همان همکاران استاندار فعلی یزد که سالها سنگر جبهه ها را به جای کارشناسی و مدیریت در یزد انتخاب کرده بود در یک ارتباط اتفاقی با شما متوجه اشتباه فاحش تان در محاسبات شد و تذکر و توضیح لازم را داد و عملاً هم دیدیم آبی که به یزد آمد نه به اندازه بنزین بلکه به اندازه یک هزارم بنزین هزینه نداشته است.
براستی اگر برای مردمی که سنگ آن را به سینه می زنید ، احترام قائلید ،توضیح دهید که چگونه به این نتیجه رسیدید که آبرسانی به یزد هزینه آن از بنزین بیشتر می شد و سالها آبرسانی به یزد رابه عقب انداختید.
اگر چنین بوده ،که هست،پس مدعی این نباشید که هر چه کارشناسی و مدیریت است به شما و دارو دسته سپیدیان مرتبط است و دیگران از آن بهره ای نبرده اند.
3- اما در مورد اعتراض شما در مورد انتخاب چند هم شهری توسط استاندار به عنوان همکار، باید گفت شما و برادرانتان که در دولت های گذشته بیشتر از آنچه که امروز استاندار برگزیده، مسئولیت هایی را در دست داشتید و این مسئولیتها هنوز هم کم نشده که بیشتر هم شده است، حالا چگونه اجازه نمی دهید که از یک شهرستان بزرگ کمتر از خانواده شما مدیر انتخاب شود! یعنی در قاموس شما خانواده اولیا به مراتب از یک شهرستان بالاترند!!
مگر شما همان کسانی نیستید که هم فکرانتان توصیه تاجزاده معاون وزیر کشور خاتمی (یکی از پادوهای اصلی فتنه اخیر) در ادارات را اجرایی کردید و هر کس که بوی راستی می داد را به حاشیه راندید؟ گر چه ما اعتقادی به چپی و راستی نداریم و این دامی است که دشمن برای مردم ما پهن کرده است.
به هر حال اگر چه بعید است این نوشته ها در آقای اولیا تأثیری داشته باشد، اما تنها امیدی که هست به مردم خوبمان است که بیشتر در جریان واقعیات قرار گرفته و به خود گوشزد نماییم که در انتخاب افراد دقت بیشتری نمائیم . در پایان و به یاد دوران دفاع مقدس
خوشا روزی که گرم جنگ بودیم میان رنگها بی رنگ بودیم
دل هرکس شهادت را طلب داشت حدیث عشق و مستی را به لب داشت
خوشا تنهایی شبهای سنگر که دل بود و تمنّا بود و دلبر