یزدفردا

امروز سالروز وفات استاد محمد کریم پیرنیا ،و تلاش عده ای در حذف نام او

یزدفردا "علی آبادی "استاد محمدکریم پیرنیا که در 25 شهریورماه  ۱۲۹۹ در یزد متولد و نهم شهریورماه  ۱۳۷۶ نیز چشم از جهان فرو بست .

پیرنیا معمار، محقق، نویسنده و استاد دانشگاه ایرانی است که از خطه کویر رشد و نمو یافته است ،پیرنیا را همه یزدی می دانند و در یزد متولد و در یزد هم مدفون است ،او را پدر معماری سنتی ایران اسلامی می دانند و امروز سالروز وفات این پیر معماری ایرانی است که در غربت تمام ،در زیر زمین دانشکده معماری یزد مدفون است .
همیشه می نالیدیم که :

درحیرتم از مرام این مردم ...،این طایفه ی زنده کش مرده پرست، تا هست به ذلت بکشندش به جفا،  چون مرد به عزت ببرندش سردست اما متاسفانه در سالهای اخیر درد دیگری به  دردهای جامعه ما اضافه شده که باعث حیرت بیشتر هم خواهد شد که ما طایفه زنده کش ،مرده پرست تغییر شیوه داده ایم  و حال نه به زنده ها توجه داریم  و نه به مرده ها  !! تا بزرگان در بین مان هستند به  هر نحوي از انحاء سعی می کنیم ،نه آنها را ببینیم و نه دیده شدن آنها توسط دیگران را تحمل می کنیم ،تنها در تخریب و تضغیف دیگران همیشه پیش قدم و متاسفانه در ایراد شعارهای عوام پسندانه  سنگ تمام می گذاریم ،پیرنیا را  به دلیل یزدی بودن،بزرگ بودن،موثر بودن،استاد بودن،پدرمعماری ایرانی بودن،صاحب سبک بودن هرگز نخواهیم دید و تنها اگر یکی از مقامات ارشد کشور در باره او تنها یک اشاره نماید، آنوقت باید بنشینیم و شب و روز تلاش کنیم تا همه ما را همراهی کنند که او را پاس داریم و به پاسداشت او خود را مطرح کرده و از این راه نه پیرنیا بلکه ما دیده شویم و در این رابطه چه میزان هزینه به دولت و ملت تحمیل کنیم ،اصلا مهم نیست و به نوعی ریا را فرهنگ سازی و صداقت را به همراه پیرنیا در زیر زمین یکی از آثار زیبای باستانی اولین شهر  خشت خام جهان مدفون نماییم .

بی مهری به همین هم ختم نشده و شنیده ها حکایت از آن دارد که عده ای در تلاشند تا نام استاد پیرنیا را که از قبل توسط شورای اسلامی شهریزد بر روی یکی از خیابان های در حال احداث گذاشته شده بود حذف نمایند !!!

غارت میراث جهانی ایران زمین توسط دیگر کشور ها تنها به ضعف همه ما  بازمی گرددو هر روز شاهد به یغما رفتن آن بوده و خواهیم بود ،روزی مولانا را ترک و ابوعلی سینا را عرب معرفی می کنند و بادگیر های ایرانی را در دوبی به عنوان میراث عرب می خوانند و روز دیگر تصویر حکیم نظامی گنجوی بر اسکناس های جمهوری آذربایجان به عنوان مشاهیر آن کشور چاپ می شود و همزمان تصویر حکیم پورسینا ( ابو علی سینا ) بر اسکناس های جمهوری تاجیکستان به عنوان مشاهیر آن کشور خودنمائی می کند و دشمنان  با چاپ نقشه منتشر شده از تمامیت ارضی ایران توسط  پژوهشکده های آمریکایی با همکاری اعراب برای تجزیه ایران  تلاش  می کنند .
روزی که ما تلاش می کنیم تا نام مصوب و تایید شده دکتر پیرنیا را از خیابان در حال احداث شهر یزد پاک نمائیم !!!!!  شاهد نام گذاری خیابان های امارات متحده عربی به نام خلیج مجهول العربی به جای خلیج فارس هستیم ،
تجاوز آشکار معتبر ترین موئسسه جغرافیایی جهان (آمریکایی) در جعل نام خلیج فارس به خلیج جعلی عربی  (نشنال جئوگرافی) را  به نظاره می نشینینم تا  کشورهای بدوی حوزه خلیج فارس با دست درازی به حقوق ملی ایرانیان در "شورای همکاری کشورهای عربی الخلیج!!!" خدنمائی کنند و در ادامه  شاهد تاسیس دانشگاه الخلیج العربی در بحرین محلی که هنوز در ایرانی بودنش مصریم ، خواهیم بود .

هنگامی که طرح رویایی آمریکا و انگلستان برای تجزیه کردستان و بلوچستان ایران ، آذربایجان و خوزستان ایرانی و تشکیل کشورهای جعلی و عقب افتاده از اقوام ایرانی در روی میز استکبار جهانی قرار دارد شاهد  ادعای واهی افغانستان , سوریه و ترکیه بر غیر ایرانی بودن مولانا فیلسوف بزرگ ایرانی و چاپ تمبر های مشترک افعانی و سوری هستیم.

زمانی که ادعای مضحک رئیس جمهور ایرانی الاصل عراق ( جلال طالبانی ) پیرامون مالکیت بر اروند رود خوزستان را مسکوت و بی پاسخ می گذاریم اعراب بادیه نشین به خود اجازه می دهند جزایر ایرانی را به نام خود مطرح میکنند ( طنب الکبری و طنب الصغری و ابوموسی ) و خلیج فارس را الخلیج !!!

وقتی که جمهوری  آذربایجان 2 دانشجوی آن کشور را به دلیل ایرانی دانستن نظامی گنجوی و بابک خرمدین به زندان محکوم کرد ،ایران از سوی اتحادیه کشورهای بدوی و وابسته به استعمار حوزه خلیج فارس اشغالگر نامیده شد !!!

زمانی که ادعای واهی ترکمنستان بر شیخ ابو سعید ابوالخیر و تصاحب این عارف بزرگ ایرانی را می شنویم ،چرا شاهد  ادعای واهی اعراب حاشیه خلیج فارس بر عرب بودن دانشمندان ایرانی , ابوریحان بیرونی و ابن سینا در اطلس مشاهیر عرب !!نباشیم .

زمانی که  ادعای واهی دانشگاه ماکواری استرالیا بر عرب ( عراقی ) بودن مانی نقاش و اندیشمند ایرانی !! را در خبر ها می خوانیم ،چرا کشور ترکیه برای ثبت کردن کهن ترین جشن جهان ( نوروز ایرانی ) به نام خود در یونسکو اقدام  نکند .
 در دوره ای که  سایت متجاوز و جاعل جهانی گوگل بر ضد تمامیت ارضی ایران تبریزرا  بخشی از خاک جمهوری آذربایجان می خواند وایران را بخشی از جمهوری آذربایجان !!! وجعل گسترده تاریخ ایران در رژیم دست نشانده و ضد ایرانی باکو !!! رقم می خوردوشاهد تشکیل  گروهکهای تجزیه طلب توسط انگلستان و آمریکا در دور تا دور ایران برای تقسیم نمودن کشور !! ( جندالله , پانترک , کردهای استقلال طلب , الاهوازی و . . . ) هستیم و ترکیه ( امپراتوری متجاوز و متلاشی شده عثمانی ) سال 2008 را در آن کشور به نام ملانصرالدین نامگذاری نمود !!و همزمان متحد شدن بحرین که هنوز غیر ایرانی بودنش  جای شک است  با کشورهای عربی بر ضد ایران در جنگ با عراق و همچنین جعل نام ابدی دریای پارس همراه می بینیم .

چرا سالروز وفات پیرنیا بزرگمرد معماری ایران که دوست و دشمن برآن معترفند باید در سکوت برگزار شود و هیچ مسئولی حاضر به همراهی جوانان علاقمند  نشود .
چرا نباید در سالی که 17 میلیارد و نیم اعتبار فرهنگی  به استان یزد اختصاص داده شده وسال همت مضاعف توسط رهبر معظم انقلاب نامگذاری شده است ما شاهد حضور قوی در معرفی داشته های گران بهای شهر تاریخی یزد نباشیم .

انتظار این نیست که تنها با انجام کارهای شتاب زده و ویترینی به بیت المال چوب حراج بزنیم بلکه انتظار این است به جای تحمیل هزینه های سنگین برای برگزاری نمایشگاه های ویترینی  که به اعتراف موافقین و مخالفین تنها غائبینش کسانی بودند  که بایستی از برگزاری این نمایشگاه و این هفته  با خدمات دولت خدمتگزار در طول سال گذشته آشنا شوند،بیاییم قدری با برنامه تر برنامه های جوانان را نه در شعار بلکه در عمل جدی بگیریم و با حمایت از ایده های جدید در راه فرهنگ سازی جامعه تلاش کنیم .

دیروز رهبر معظم انقلاب که به جرات می توان گفت یکی از با بصیرت ترین رهبران حال حاضر جهان است ، به نکات قابل توجهی اشاره نمودند که امیدواریم دوستان با تفسیر درست فرامین و دستورات این عالم فرزانه   و عمل به آن در جهت خدمتگزاری به نظام و اطاعت از ولایت  فقیه گام بردارند .
ایشان دیروز در دیدار با دولت دهم فرمودند:در تخصیص بودجه به کارهای فرهنگی، باید با توجه به اهداف و واقعیات، اولویتها را تعیین کرد و سپس به استحکام محتوایی و هنری کار، توجه کامل داشت چرا که کارهای ویترینی و تشریفاتی در مسائل فرهنگی نه تنها فایده ندارد بلکه ضررهای مشخصی به همراه می آورد.

حال سئوال اصلی این است :آیا دکتر محمد کریم پیرنیا به عنوان یک چهره ماندگار یزدی می تواند در جهت فرهنگ سازی جامعه موثر باشد یا نه ؟
آیا حذف نام دکتر پیرنیا از خیابان در حال احداث شهر یزد که از قبل مصوب شده بوده و جدیدا عده ای به فکر تغییر آن افتاده اند به نوعی کمک به غارت گرانی که در صدد تصاحب میراث های گرانبهای ملی ما هستند نیست ؟

در جهت معرفی پیرنیا نه به صورت تشریفاتی ،بلکه تنها بواسطه وظیفه رسانه ای خود سعی خواهیم کرد تا پایان امروز از تمام داشته های خود و دیگر فردائیان استفاده کرده و جشنواره ای از  سالها تلاش و خدمت این پدر معنوی معماری ایرانی  راه بیاندازیم ودر این راه ،مقدم تمامی علاقمندان را به این جشنواره اینترنتی گرامی می داریم و اماده انتشار تمامی مطالب ارسالی شما هستیم
یا علی مدد

یزدفردا