مقدمه :
شاید وقتی برای نخستین بار مردم با روزنامه، مجله ودر ادامه رادیوهای ترانزیستوری ، نوع جدیدی از رسانه را شناختند هیچ کس تصور نمیکرد رسانهها، چنان خود را به زندگی مردم پیوند زنند که زندگی، بدون آنها برای مردم غیرممکن باشد.در واقع اکنون رسانهها به چنان جایگاهی رسیدهاند که نه تنها خوراک فکری مردم را فراهم میکنند، بلکه بر تفکرات و در نتیجه بر زندگی جوامع دیگر نیز تاثیر میگذارند. این تاثیر در مسائلی که با زندگی مردم پیوند بیشتری دارد و مردم به آن اقبال بیشتری نشان میدهند، صد چندان است.
تا پیش از پر رنگ شدن تاثیر رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب در جامعه ما و بسیاری از جوامع دیگر، بحث نقش رسانهها در زندگی مختص گروه یا گروههای خاصی بود که به شکلی با مسئله مورد نظر درگیر یا علاقهمند بودند. اما اکنون رسانهها، بخش عمدهای از زندگی همه را شکل میدهند.
یزدفردا با تکیه بر نیاز جامعه و بر حسب دستور پیر و مرشد و مقتدایمان امام خمینی (ره)در وصيت نامه سياسي ،الهي او كه فرمود :مسئلة تبليغ تنها به عهدة وزارت ارشاد نيست بلكه وظيفة همة دانشمندان و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان است.
فضای موجود :
در فضای رسانهای موجود کشور، تنها بخش کوچکی از قشرهای جامعه بهعنوان «مردم» تلقی میشوند و رسانههای ما تنها منعکسکننده بخشی از مطالبات، دیدگاهها و صدای مردم هستند.
متأسفانه رسانههای ما بیانکننده تمام نظرات مردم نبودند و بسیاری از رسانهها و خبرگزاریها آن بخش از صدای مردم که مطابق میل و اهداف آنها بوده را منعکس میکرده و می کنند . بنابر این صدای توده جامعه و مطالباتشان بهصورت کامل در رسانههای ما شنیده نمیشود و از سوی دیگر سیستمهای نظرسنجی که بتواند با اعتبار علمی و فراگیری کامل، نشانگر نظرات مردم باشد را نیز ندارشته و نداریم.
بسیاری از مردم وقتی رسانهها را رصد میکنند، شاهد آن هستند که بسیاری از خواستههای آنها در این رسانهها منعکس نشده یا هر رسانهای نظرات مردم را آن طور که مایل است منعکس میکند.
فضای رسانههای مکتوب البته متفاوت از رسانههای فضای مجازی است.
در فضای سایبر چون خود مردم بهطور مستقیم صاحب رسانه شده و در اشکال مختلف وارد این فضا شدهاند، بسیاری از محدودیتها و نارساییهای رسانههای مکتوب از میان رفته است، در کنار وبلاگها، رسانههای اجتماعی ، چترومها و شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و کلوپها را در فضای مجازی شاهدیم که هر فردی کندویی رسانهای برای خودش فراهم آورده که ممکن است از 10 تا 100 نفر از مخاطبان را شامل شود.شاید اگر بتوان تمام فضای اجتماعی مجازی را رصد کرد، بتوان صدای واقعی مردم و آنچه منطبق با واقعیات جامعه است را در آنجا بهتر شنید. مطالعه، تحلیل محتوا، تحلیل گفتمان و بررسی محتوای شبکههای اجتماعی فارسی در فضای سایبر، بهترین نتیجه را از مطالبات و خواستهای مردمی به دست خواهد داد.
امکان فهم و کشف مطالبات واقعی مردم از طریق رصدکردن فضای مجازی وجود دارد، چرا که موجهای اجتماعی که در فضای جامعه ایجاد میشود، در فضای مجازی و سایبر قابل رصد کردن است. بهطور مثال از سال 83 که نخستین موجهای وبلاگنویسی در ایران شروع شد، از طریق بررسی وبلاگهای فعال در همان سال یعنی در اواخر دولت اصلاحات میشد به این نتیجه رسید که رویکرد جامعه به سمت اصلاحطلبان منفی است؛ در همان مقطع در بولتنی متعلق به یکی از مؤسسات مطالعاتی، این قضیه را مطرح شد. ابتدا با تردید به این موضوع نگاه میشد و مثلا عنوان میشد که این قضیه فقط در فضای وبلاگها صادق است و مگر وبلاگنویسها چقدر میتوانند مؤثر باشند اما بعدا دیدیم که این پیشبینی که با رصد فضای وبلاگها به دست آمده بود، محقق شد.این قضیه حکایت از آن دارد که فضای جامعه در فضای مجازی ملموس است.
وقتی موجی در جامعه ایجاد میشود، نشانههای آن را در فضای اینترنت میتوان دید و امواجی که در فضای مجازی منعکس میشود، در جامعه واقعیت آن قابل مشاهده است. متأسفانه در ایران، پژوهشی راجع به طبقهبندی کاربران اینترنت انجام نشده است و ما آماری در این خصوص نداریم لذا استناد به آمار در این خصوص اشتباه است و اگر مطلبی در این حوزه ارائه شود براساس برآوردهای شخصی است.
از همان ابتدا تا کنون سعی نمودیم
همه ما زمانی حرف و نصیحت کسی را میپذیریم که به او اعتماد داشته باشیم. این اعتماد در بعضی موارد از حساسیت بیشتری برخوردار است پس تلاش کردیم به مردم اعتماد کنیم و اعتماد دیگران را نیز جلب نمائیم
یکی از کارکردهای اساسی رسانه، تبدیل موضوعهای جزئی و فردی به موضوعهای عمومی است. اما برای این تبدیل باید ظرفیتها و قابلیتهایی را شناسایی کنیم تا بتوانیم مسائل را با مخاطب در میان بگذاریم.
اما نکته مهم درباره رابطه رسانه و مخاطب ، «باور و اعتقاد» طرفین به یکدیگر است. در حقیقت «اعتمادسازی» مهمترین و نخستین شاخصی است که باید ما آن را مد نظر قرار دهند.
شاید یکی از دلایل موفقیت نسبی یزدفردا این است که در یزدفردا برای فردائیان هرگز «تصمیمگیری» نمیشود و پیام نهایی توسط «خود مخاطب» دریافت میشود. در واقع تصمیمگیری نهایی توسط مخاطب و پس از جمع بندی او از بحث گرفته شده و همین باعث شد تا مخاطب پیام یزدفردا و آنچه را که فردائیان قصد انتقال آن را داشته، دریافت کند.»
مخاطب عام رسانه، پیام رسانه یا بهتر بگوییم پیام برنامههای مختلف رسانهای را براساس سه اصل یعنی نیاز، میل و مصلحت میپذیرد.» در ارتباط مستقیم و سنتی بین رسانه و مخاطب ، اصل مصلحت مخاطب خیلی شاخص است. در حالی که برنامهسازان یزدفردا می دانند که بدون توجه به دو عنصر دیگر، یعنی «میل و نیاز»، مخاطب پیاماش را دریافت نمیکند. بنابراین برای ساخت برنامههای «پیام محور» ما 3 شاخص، مصلحت مخاطب، میل و نیاز او همزمان را در نظر گرفتیم تا به نتیجهای که انتظار داریم، برسیم.
استفاده از جذابیتهای بصری و نمایشی هم تاثیر نفوذ یزدفردا را چند برابر میکند؛ البته به شرطی که امکانات مالی اجازه تهیه آن را بدهد واز این ابزارها به درستی استفاده کنیم.
تلاش کردیم که هرگز راه كساني كه با اتكا به جنگ و جبهه به زمين و زمان تاختند و كار را به جائي رساندند كه كساني كه بوئي از جنگ به مشامشان نخورده بود با شعار (مرگ بر خوارج)به آنان تاختند نرویم
.
در اینده :
پژوهش،از واجبات حضور است
اگر از افرادی که برنامه ریزی و نظم و ترتیب چندان محلی از اعراب در زندگیشان ندارد، بگذریم، بسیاری از ما برای یک خرید ساده تا برنامههای خیلی مهم و جدیتر، برنامهریزی میکنیم. قبل از آن هم کلی تحقیق میکنیم تا اشتباه نکنیم. در واقع اگر عنصر برنامهریزی را از زندگیمان حذف کنیم، نه تنها تلاشهایمان به نتیجه نمیرسد، بلکه وقت و هزینه بسیاری را هم به هدر دادهایم. به این ترتیب جای بحثی نمیماند که برای ساخت برنامههای رسانهای در هر حوزهای تحقیق و پژوهش و سپس طراحی برنامههای مختلف، ضروری است.که البته آن نیز به توان مالی یزدفردا برمی گردد.
واقع گرا باشیم
زمانی میتوانیم به نتیجه برنامهها اطمینان داشته باشیم که اولا، واقعگرایانه برنامهریزی کنیم و در ثانی راه حلهای عملی ارائه کنیم.
اگر ظرفیت انتقادپذیری مان را بالا ببریم، آنچه را که تهدید بهنظر میرسد، به فرصت تبدیل میکنیم. مثلا زمانی که رسانهها از برخی از بخشهای نظام بهداشتی- درمانی مثل اورژانسها و بخشهای دولتی انتقاد میکنند، به جای واکنشهای نامناسب میتوانیم با برنامهریزی مشکل را برطرف کنیم.
در یک جمع بندی کلی، همان قدر که رسانهها میتوانند با انتقادهای سازندهشان گامهای مؤثری جهت رفع نواقص و ایرادهای نظام اجتماعی بردارند، به همان نسبت نیز همسو و هماهنگ شدن عملکرد رسانهها اعم از دیداری، شنیداری و مکتوب با اهداف فعالان عرصهاجتماعی میتواند نیازهای جامعه را برآورده کند.
آمارها چه میگویند؟
طبق آمارهای رسمی ضریب نفوذ اینترنت در حال حاضر در کشور حدود 32میلیون نفر است. براساس آمار جدیدی که وزارت ارتباطات رسما آن را تأیید کرده، ضریب نفوذ اینترنت در ایران 5/48درصد است که اگر ما طبق این آمار تعداد کل خانوارهای ایرانی را 15 تا 20میلیون نفر در نظر بگیریم، این به معنای آن خواهد بود که در هر خانواده بهطور متوسط 2نفر یا حداقل یک نفر به اینترنت دسترسی دارد. هر چند برخی منابع نیز از ضریب نفوذ 11 درصدی اینترنت در ایران خبر دادهاند معمولا گروههای مرجع تولیدکننده اطلاعات هستند و با وجود اینکه گروههای مرجع متعلق به طبقه متوسط به بالای جامعه هستند اما این افراد کسانی هستند که دیدگاههای اجتماعی را منعکس میکنند؛ یعنی یک روزنامهنگار، دانشجو یا یک فرد نخبه معمولا آنچه را که میبیند و آنچه در اطراف او میگذرد را منعکس میکند.
مخاطب را بشناسیم
هرچند که متأسفانه در جوامع در حالگذار و یا حتی جوامعی که در حال گذر از سنت به مدرنیته نیستند، موانعی وجود دارد که مانع از انتقال درست پیامها میشود.
یکی از دلایل موفقیتها یا به عکس، یکی از دلایل شکست برنامههای رسانه، « نشناختن مخاطب» است. رسانه باید با شناخت مخاطب و نیازهای او، خوراک مخاطب را فراهم کند. در غیراین صورت برنامه رسانه با شکست روبهرو میشود.
ترک رفتارهای پرخطر، به واسطه آموزش مهارتهای زندگی هم یکی دیگر از راههای مهم رفع این معضل است. نوجوانان یا جوانانی که مهارتهای زندگی را بیاموزند، میدانند چطور در شرایط مختلف خود را از آلودگی دور نگه دارند. این در واقع یکی از روشهای پیشگیری، پیش از درمان است که باید بهعنوان شاخصی تاثیرگذار، مورد توجه اصحاب رسانه قرار بگیرد.
در جامعه ما و بسیاری از جوامع در حال گذار، رفتارهای پرخطر به ویژه در بین نسل جوان و نوجوان و حتی بزرگسال کم نیستند. بنابراین بخش مهمی از برنامههای یزدفردا باید روی تغییر و ترمیم رفتارهای پرخطر متمرکز شود. اما شیوه تمرکز روی این شیوهها باید به گونهای باشد که مخاطب آن را بپذیرد.
یزدفردائیان باید از نیازهای مخاطب یا همان فردائیان آگاه باشند
باید اعتماد کنند
جنگ رسانهای در فضای سایبر
پس از اتمام جنگ آمریکا و انگلستان علیه عراق، وزارت امور خارجه آمریکا اقدام به راهاندازی یک سایت اینترنتی به زبان فارسی کرده که هدف آن «ایجاد پلی میان آمریکا و ایران» است.
این سایت که بهطور رسمی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا محسوب میشود در راستای جنگ روانی علیه ایران راهاندازی شده و در کنار سایتهای فارسی زبان رادیو آمریکا و رادیو فردا (شکل اصلاحشده رادیو آزادی که از پراگ برنامه پخش میکرد) عملاً بخشهایی از یک جنگ اینترنتی علیه ایران را راهبری میکند.
نشریه ویکلی استاندارد، ارگان نومحافظهکاران آمریکا در شماره 18 جولای خود به قلم جفری گدمین مقالهای تحت عنوان طرح B برای ایران به رشته تحریر درآورده است.
جفری گدمین، نویسنده مقاله که مدیر مراکز مطالعاتی آسپن نیز است، در راستای اهداف رسانهای دولتمردان آمریکا گام برداشته و همانطور که پیشتر نیز اشاره شد با اعلان تأسیس وبسایت فارسی زبان آمریکا و بودجه 3میلیون دلاری این کشور که حق مردم دمکراتیک ایران است، تلویحاً اظهار میدارد جنگ آمریکا با ایران کلید خورده است!
از سوی دیگر وزارت امور خارجه هلند به یک سازمان نومحافظهکار آمریکایی 630 هزار یورو یارانه داده است
هلند و آمریکا تنها کشورهای جهان هستند که آشکارا بودجهای برای ترویج دگرگونی سیاسی در ایران فراهم ساختهاند. این یارانه بخشی از یک پروژه بزرگتر هلندی است که هدفش ترویج کثرت گرایی در رسانههای ایرانی است. بعد از طرح لایحهای ،مجلس هلند در سال 2004 مبلغ 15 میلیون یورو اعتبار برای این منظور فراهم ساخت.پولی که هلند برای تقویت کثرت گرایی در رسانههای ایران اختصاص داده است.
روزنامه انگلیسی Financial Times مینویسد ایالات متحده 75میلیون دلار برای آوردن دمکراسی و آزادی در ایران اختصاص داده است.
از سوی دیگر در نیمه دوم سال 2006 یک رادیو فارسی زبان، از کشور هلند، پخش برنامههای خود را آغاز کرده است. این رادیو زمانه نام دارد و گفته میشود دولت هلند یک بودجه 4میلیون یورویی برای آن در نظر گرفته است. گفته میشود از کنار بودجه آن تلویزیون راه نیفتاده، یک سایت خبری بهنام دخترک نیز تقویت خواهد شد.
به اعتقاد برخی کارشناسان آمریکا نهایت بهرهبرداری را از اینترنت بهعمل میآورد. همین بحث خاورمیانه بزرگ که مدتی است آمریکا مطرح میکند و مهمترین بخش این طرح را گسترش ارتباطات اینترنتی اعلام کرده است. البته باید اعتراف کرد این سرمایهگذاری (گسترش ارتباطات اینترنتی) را از قبل با دستهای خودمان انجام دادهایم.
قومگرایی از طرق اینترنت
ترویج قومگرایی و فرقهگرایی و حمایت از اقلیتهای مذهبی در ایران یکی دیگر از روشها آمریکا در بهرهگیری از تواناییهای اینترنت برای پیشبرد اهداف خود در ایران است.آمریکاییها در کارآمدی راهبردهای خود در حوزههای دیپلماسی و نظامی علیه ایران تردید دارند و برآوردهای مراکز مطالعاتی استراتژیک این کشور نیز موید این مطلب است لذا تنها گزینه مؤثر در مواجهه با ایران را تمرکز روی اختلافات قومی و مذهبی و طرح مطالبات قومی تشخیص دادهاند.
برخی از وبلاگها و وبسایتهای مربوط به فرقهگرایان به زبان فارسی در اینترنت فعال بوده و از سوی آمریکا و انگلستان بهصورت آشکار و پنهان حمایت میشود.
حتی یکی از وبلاگهای مربوط به شیطانپرستان ایرانی، فرم اینترنتی مربوط به عضویت در جنبش شیطان پرستان ایرانی را در اختیار بازدیدکنندگان قرار داده است که از طریق پر کردن آن و ارسال آن ایمیلی برای متقاضی ارسال میشود که در آن موارد و راهنماییهای لازم انجام شده است. دستگیری 260 جوان در یک پارتی مختلط در کرج که بعدا مشخص شد گرایشات فرقه شیطان پرستی داشتهاند مصداقی از روند گسترش برنامههای مذکور در ایران است.
ترویج اصول اعتقادی برخی فرقهها و حمایت عملی از وبسایتهایی که در انگلستان یا آمریکاهاست میشوند و حتی دامین رسمی انگلستان.UK را دارند از دیگر روشهای ترویج اقلیتهای مذهبی در ایران به شمار میرود بهکارگیری روشهای نشر اینترنتی، علاوه بر شیوههای سنتی گذشته، توانسته است به آمریکا و انگلیس برای تعقیب کردن اهداف خود در جهت ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی کمک کند.
نافرمانی مدنی الکترونیک
در دهههای اخیر در کنار روشهای قدیمی مبارزات سیاسی- اجتماعی بدون خشونت، شکلهای جدیدی از این فعالیتها در سراسر جهان در حال شکلگیری است. از روشهای مبارزاتی زیباییشناختی گرفته تا مبارزات بدون خشونت الکترونیک. روشهای مفهومی و زیبایی شناسانه بیشتر در آثار هنری، مانند شعر، داستان، تئاتر، کاریکاتور، فیلم و موسیقی نمود پیدا میکنند و روشهای بدون مرکز نمونه مهم آن مبارزات الکترونیک و ارتباطی بر پایه اینترنت و مخابرات است.
در دهه اخیر و با شکلگیری و گسترش ابزارهای جدید ارتباطی، فضای جدیدی برای رسیدن به اهدافی که معترضین از نافرمانی مدنی در پی آن هستند ایجاد شده است. اینترنت، تلفن یا موبایل فضای مناسبی را برای اطلاعرسانی و یا نافرمانی نسبت به رفتارها و یا قوانین ناعادلانه و غیرانسانی بهوجود آورده است. سایتهای خبری، گروههای ایمیل و یا پیامهای کوتاه موبایل که هر روزه در حال گسترش است از ابزارهای مهم نافرمانی الکترونیک به شمار میروند.
شکلگیری سایتهای خبری و اطلاع رسانی، مهمترین نقش را در موفقیت یک نافرمانی مدنی بهعهده دارد. سایتهای خبری این امکان را بهوجود آوردهاند که با وجود محدودیت رسانهها و کنترل حکومتها روی آن خبرها و اطلاعات با سرعت در تمام جهان پخش شود.
برگزاری جلسات سخنرانی و بحث و تبادل نظر معترضین در اقصی نقاط جهان از طریق اینترنت و بهصورت مجازی امکان هماهنگ شدن جنبشهای اجتماعی- سیاسی را در نقاط فیزیکی مختلف افزایش داده است. از سوی دیگر رسانه جدید امکانی را برای انتقال تجمعات و تحصنهای عمومی یا قانونشکنیهای فیزیکی مردم به اینترنت و دنیای مجازی را ایجاد میکند و بدین ترتیب مفهوم جدیدی در عمل مستقیم بدون خشونت تحت عنوان نافرمانی مدنی الکترونیک متولد میشود.
نافرمانی مدنی الکترونیک، لزوما به این شکل از تظاهرات مجازی خلاصه نمیشود. از روش دیگر نافرمانی مدنی الکترونیک، نفوذ به سایتهای پر بیننده و درج تصاویر، خبرها و مطالب سیاسی علیه حکومتهای مورد اعتراض است. این نوع نافرمانی تحت عنوان هک سیاسی شناخته میشود.
جنگ فیلترها
یکی از موارد مشهود مقابله آمریکا با ایران در محیط اینترنت بحث فیلترینگ و ضدفیلترینگ است، از زمانی که ایران تصمیم گرفت سیاست فیلتر کردن سایتهای غیرمجاز یا حاوی مطالب ضدامنییت ملی را اجرا کند آمریکا برای مقابله با این سیاست و ایجاد دسترسی کاربران ایرانی به این سایتها اقدام به اتخاذ سیاستهای خاصی در این زمینه کرد.
چند ماه پس از اجرای سیاست فیلترینگ سایتها در ایران اینک خبر رسید که «دولت آمریکا با شرکتAnony mizer که در شکستن فیلتر اینترنت تخصص دارد قراردادی منعقد کرده است. این شرکت از طرف دولت آمریکا ماموریت گرفته که با نرمافزارهای فیلترینگ در ایران مقابله کند.
بنابرگزارش سایت اینترنتی سکیوریتی فوکوس نیوز در این قرارداد یک پراکسی مجانی برای ایران در نظرگرفته شده است که البته این پراکسی سایتهای پورنو را فیلتر میکند. آمریکا امیدوار است با کمک به آنچه آن را جریان آزادانه اطلاعات میخواند، اخبار تصویر مخدوش خود را در منطقه بهبود بخشد. برمن، رئیس شرکت ضدسانسور آمریکا معتقد است ما میدانیم که پراکسی ما بهزودی در فهرست سایتهای ممنوعه قرار خواهد گرفت اما اگر لازم باشد هر روز از پراکسی جدیدی استفاده خواهیم کرد.
علاوه بر این وب سایت اینترنتی رادیو آمریکا هر روزه برای کاربران اینترنت از طریق ثبتنام در کادر سادهای که فقط نیاز به وارد کردن یک آدرس ایمیل هست آنتی فیلتر میفرستد.
تولید و انتشار نرمافزار آنتیفیلتر سیفون توسط یکی از دانشگاههای کانادا یکی دیگر از روشهای مقابله با فیلترینگ در ایران به شمار میرود این نرمافزار در تاریخ اول دسامبر 2006 منتشر شده است.
رفراندوم اینترنتی
جمعآوری امضای اینترنتی در قالب طومارها، سیستمهای نظرسنجی و افکارسنجی و یا وبسایتهای رایگیری و همهپرسی از دیگر موارد قابل ذکر درخصوص پتانسیلهای اینترنت برای حرکتهای سیاسی و اجتماعی است، چندی پیش چند تن از فعالان سیاسی مخالف ایران از طریق سایت اینترنتی 60 میلیون اقدام به برگزاری یک رفراندوم اینترنتی در مورد حکومت ایران کردند که اگر چه مورد استقبال مردم قرار نگرفت اما این پدیده نشان داد که اینترنت قابلیتهای جدیدی برای فعالیتهای سیاسی علیه سیستمهای رسمی فراهم آورده است، همچنین از طریق سیستمهای نظرسنجی آنلاین میتوان به جمعآوری اطلاعات و سنجش افکار کاربران اینترنت در یک کشور پرداخت، امری که از دایره کنترل دولتها نیز خارج است، برخی جهتگیریهای سیاسی یا اجتماعی را نیز میتوان از طریق دستکاری نتایج چنین نظرسنجیهایی القا کرد چشمانداز وسیع تر برخی دیگر از ابعاد مختلف پیامدها و تأثیرهای توسعه اینترنت در ایران را میتوان این چنین برشمرد:
1- ابعاد اجتماعی - فرهنگی
الف- تجمعات و اجتماعات
ب – ارتباط با گروههای معاند و برانداز
د - انتقال اطلاعات
ه – جایگزینی رسانهای
و- کاهش اقتدار سیستم امنیتی و اطلاعاتی
ز- مکانیزمهای شایعهای جدید
ح - آموزشهای مخرب ازجمله تروریسم، موادمخدر، گروههای ضاله
الف- ارتباطات نامتعارف بین قشر جوان
ب- جرائم رایانهای و اینترنتی
ج – گسست بین نسلی
د- انحرافات اخلاقی و فردی و پنهانسازی هویت
ه – ایجاد مطالبات جدید اجتماعی
ز- تهدید بنیانهای خانواده
ح – تغییر نقشهای اجتماعی
ط- اعتیاد اینترنتی
ی - انتقال هنجارها و نرمهای ارزشی و اخلاقی غربی
2- ابعاد سیاسی
الف – ایجاد گروههای سیاسی مجازی
ب- اختلال در روند کنترل جریان اطلاعرسانی
ج- انتقال مستقیم اندیشهها و دیدگاههای جریانهای معاند به داخل
د – ایجاد گروههای فشارو ذینفوذ مجازی
ه – کارکردهای مشروعیتی
و – ایجاد مطالبات جدید سیاسی
ج - افزایش ضریب نفوذ جریانهای معاند
د - افزایش همگرایی گروههای داخلی و خارجی همفکر
ه – کاهش نفوذ رسانههای ملی و داخلی
و- شبکههای گسترش شایعه و خرافات
بررسی هر یک از موارد مذکور مستلزم کالبد شکافی گستردهتر آنها در یک مجال دیگر است.
راهکارها
برای مقابله با جنگ اینترنتی آمریکا و غرب علیه ایران راهبردهای زیر باید در دستور کار قرار گیرد:
1- بررسی و تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان تکنولوژیهای اینترنتی بهصورت دورهای و منظم توسط مؤسسات تحقیقاتی و محافل آکادمیک کشور بهمنظور تبیین فرایندهای محتوایی موجود در این تکنولوژیها.
2- راهاندازی هر چه سریعتر دیتا سنترهای داخلی بهمنظور کاهش آسیبپذیری در برابر اقدامات خرابکارانه یا مسدودسازی سایتهای ایرانی.
3- آسیبشناسی رسانههای اینترنتی بهمنظور شناسایی نقاط ضعف موجود و اقدام برای برطرفکردن آنها
4- شناسایی نقاط قوت ایرانیان و فارسیزبانها در تکنولوژیهای اینترنتی بهمنظور تقویت بیشتر و حمایت از آن فرایندها در جهت تأمین منافع ملی کشور.
5- بهرهگیری از توانمندی هکرهای ایرانی و ساماندهیکردن آنها بهمنظور استفاده از آنها در جنگهای اینترنتی.
6- استفاده از توانمندی کاربران ایرانی در محیط اینترنت بهمنظور بهکارگیری تکنیکهایی مانند «گوگل بمبینگ» در برابراقدامات خصمانه غرب در فضای مجازی.
7- حمایت از تولید محتوای سالم در فضای اینترنت بهمنظور سوق دادن روند تولید محتوا در جهت اهداف ملی و منافع ملی ایران.
8- تشکیل تیمهای تخصصی جنگ اینترنتی در فضاهایی مانند چترومها، گروههای ایمیلی، شبکههای اجتماعی، وبلاگها و فرومها بهمنظور مقابله عملی با اقدامات خصمانه غرب با همان زبان و ادبیات مرسوم در فضای سایبر.
9- ارائه آموزشهای همگانی با شیوههای جذاب و جدید برای پیشگیری از آسیبها و صدمات به عموم مردم و هوشیارسازی خانوادهها.
مشکلات خبرگزاریهای بزرگ جهان
خبرگزاریهای بزرگ جهان دهها سال به عنوان منابعی قابلاعتماد معتبر بودند اکنون بسیاری از آنها برای ادامه حیات با فشارهایی مواجهاند. بسیاری از رسانهها از نیروی خود و خبرگزاریهای اینترنتی شخصی در جهان استفاده میکنند.
جیم والتن، مدیر شبکه تلویزیونی "سی ان ان" دوشنبه (۲۱ ژوئن2010) در خبری که به خبرگزاریهای جهانی فرستاد، نوشت: ما از این پس دیگر از خبرها و خدمات خبرگزاری آسوشیتدپرس استفاده نخواهیم کرد.
جیم والتن در ادامه نوشت: دیگر کسی نمیتواند از مضمون مطالبی که ما ارائه میکنیم بگذرد، محتوای مطالب ما با آنچه دیگران بیان میکنند متفاوت است و من با غرور اعلام میکنم که ما خودمان مطالبمان را تولید میکنیم.
رابطه خبرگزاریها و رسانهها مخدوش شده است
دل کندن رسانهها از خبرگزاریهای جهانی به تدریج رواج مییابد، زیرا رسانهها از این راه میتوانند هزینههای خود را کاهش دهند. گروه روزنامههای (WAZ) در آلمان از سال ۲۰۰۹ از خبرگزاری رسمی آلمان (dpa) استفاده نمیکند.
به این ترتیب قدرت بلامنازع خبرگزاریهای جهانی رو به افول میرود. بسیاری از ژورنالیستها دیگر احتیاج مبرمی به خبرگزاریها ندارند. آنها مثلا در بخش آلمانی همه روزه سایتهای اینترنتی معتبری چون "دیتسایت"، "اشپیگل آنلاین" (Spiegel.de) یا "تاگسشاو" (Tagesschau.de) را در اختیار دارند و از آنها استفاده میکنند. به همین ترتیب است که شبکه تلویزیونی "سی ان ان" در نظر دارد خود اخبار مورد نیاز را تهیه کند.
زیگفرید ویشنبرگ، کارشناس امور رسانهای بر این نظر است که در دوران کنونی رابطه خبرگزاریها، به عنوان جمعآوریکننده خبرها از طرفی و رسانهها از طرف دیگر مخدوش شده و مرزها از میان رفته و رقابتها بالا گرفتهاند، زیرا دیگر خبرها در دست گروه خاصی نیست.
این مشکل خبرگزاریهای بزرگ در حالی رخ نموده است که آنها در هر موردی خبر میدهند. خبرگزاریهای خاصتر مانند خبرگزاری کاتولیکی (KNA) در چنین شرایطی، به نسبت موقعیت بهتری دارند، زیرا بسیار تخصصی هستند و اخبار تخصصی کمتر در اختیار منابع شخصی است.
تمایز اصلی در اعتبار اخبار است
اگر در گذشته رسانهها برای درج مطالب خود احتیاج مبرمی به خبرگزاریهای معتبر جهانی داشتند، امروز هر کس در هر گوشهای از جهان میتواند با استفاده از اینترنت یک خبرگزاری باشد. اینترنت وسیلهای است که همه به آن دسترسی دارند، در مجموع ارزان است و میتوان بیست و چهار ساعته از امکانات آن استفاده کرد.
به همین خاطر انتقال اخبار شخصی در اینترنت به شدت رو به افزایش است. در چنین شرایطی اگر اخبار بسیار وسیع و متنوع با اشتباههایی همراه باشند، احتمال بازشناسی آنها و تصحیح اخبار بسیار زیاد ست.
اما مزیتی که خبرگزاریهای بزرگ جهان هنوز بر اخبار شخصی اینترنتی دارند، در دقت به نسبت بالایی است که در اطلاع رسانی و صحت اخباری که منتشر میکنند دارند. این مزیت در شرایطی که هر کس میتواند خبری پخش کند، بسیار ارزنده است. اما در اخبار منتشر شده توسط این خبرگزاریهای بزرگ هم اشتباه و خطا کم نیست.
توماس شیلر، مدیر مسئول خبرگزاری epd در این مورد میگوید: چون ژورنالیسم خبری کارش با سرعت همراه است، اشتباه هم همه روزه رخ میدهد. اما ما بر خلاف رسانهها به سرعت خود را تصحیح میکنیم.
مقدمه
رسانه ها در عصر ارتباطات و اطلاعات یکی از مهم ترین ابزارهای دسترسی به اهداف تلقی می شوند. از این رو بعد از جنگ جهانی دوم استقبال وافری از رسانه ها صورت گرفت و سازمان های ارتباطی همراه با مقوله مدیریت آن هم از طریق مطالعه و پیدا کردن قواعد، تشکیل شد. علم مدیریت، علم استفاده از منابع محدود برای رسیدن به خواسته های نامحدود است، باید در ابتدا خواسته ها را بشناسیم و اطلاعات وسیعی از داده ها و نیازهایمان به دست آوریم. مدیریت رسانه بحثی ضروری است که در عین بهره گیری از نظریه های مدیریت و رسانه جایگاه مستقلی می یابد.
اتولربینکر، در ارتباطات اقناعی، رسانه های ارتباطی را مسیرهایی می داند که از طریق آنها پیامی به مخاطبان می رسد. با این مفهوم، رسانه باید تا حد مطلوب به مثابه گذرگاهی بی مقاومت برای پیام ها عمل کند. پس، رسانه می تواند رادیو و تلویزیون، روزنامه و مجله و هر مسیر ارتباطی برای کسب خبر باشد. بحث جدیدی که کارشناسان ارتباطات به آن می پردازند مدیریت رسانه ای است. مدیریتی که افراد با توجه به معنا و تعریف مدیریت و اداره رسانه برعهده می گیرند. این مدیران باید، علاوه برداشتن هنر مدیریت، هنر انتقال و اقناع را داشته باشند.
مدیریت رسانه ای به نظر کارشناسان بر دو نوع است:
* مدیریت بر رسانه ها
* مدیریت در رسانه ها
مدیریت بر رسانه ها
این نوع مدیریت نظام حقوقی رسانه را در جامعه تدوین می کند و در آن روابط بین رسانه ها و مخاطبان را بیان می کند. در این نوع مدیریت نظام حقوقی، اخلاق حرفه ای رسانه ای نیز ترویج می شود. این نوع مدیریت در مقام عقل کل عمل می کند؛ عقل کلی که تمامی اعصاب و نظام های رسانه ای را در کنترل دارد. این مدیریت اغلب دولتی و یا صنفی است که قدرت اعمال مدیریت را نیز دارد. انجمن صنفی روزنامه نگاران، روزنامه نگاران بدون مرز و خبرنگاران آزاد از جمله این نوع مدیریت ها هستند. وظیفه این نهادها و واحدها، اعطای هدایا، جوایز و تأکید و نظارت است. این واحدها آموزش لازم را به اعضا می دهند و فرهنگ خاص خود را ترویج می کنند.
مدیریت در رسانه ها
در این نوع مدیریت، افرادی مسئولیت را برعهده می گیرند. این مدیریت نیز مسئولیت تعیین و تحقق اهداف، برنامه ریزی ، سازمان دهی، به کار گماردن نیروی انسانی ، رهبری و نظارت را در رسانه برعهده دارد. این مدیران براساس آموزش های منظم و دانشگاهی، یا در برخی موارد نادر، بر مبنای روش های تجربی و یا سیاست های موجود در جامعه، هدایت و مدیریت یک رسانه را به عهده می گیرند. در این نوع مدیریت نیز، مدیر در مقام سرپرست اعمال قدرت می کند.
مدیریت رسانه ای
پژوهشگران مدیریت ارتباطات برآنند که مدیر رسانه در طیفی قرار دارد که یک سوی آن اعمال قدرت است و سوی دیگر آن اعمال آزادی است. مدیر هر قدر از اعمال قدرت دور می شود به آزادی نزدیک تر می شود و بالعکس.
در نمونه اعمال قدرت محض، به نظر لیکرت، در نظام آمرانه یا مستبد (Telling) همه چیز به دیگران دیکته می شود و نهایتاً به انحصار (Monopdy) می انجامد. مثال بارز آن در دوران آلمان نازی دیده شده است که معمار مسلم آن، وزیر تبلیغات آلمان، گوبلز بود. در این دوران است که نظریه سبع یعنی رسانه انحصار پیام را به خود اختصاص داده بود. بدین صورت که محیطی چند صدایی به وجود آورده بودند، اما افراد از این چند صدایی تنها یک صدا را، که همان هدف حکومت و نظام بود، می شنیدند و مخاطبان نیز فقط به این صداها باید گوش فرامی دادند، بدین صورت بوده و هست که اندیشه انسانها تسخیر می شود.
مدیریتی را که در این طیف، در بخش اعمال آزادی قرار دارد، می توان در کشورهای غربی و آمریکا جست وجو کرد. اگرچه این آزادی مدیریت که در رسانه های این کشورها بیان شده به ظاهر چندصدایی است، اما در باطن انحصار مطلق است. در این جوامع با این که، بر اساس نظریه جریان آزاد اطلاعات هر کسی حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که عقاید خود را بدون بیم و اضطراب بیان کند، اما در باطن، کسانی می توانند از رسانه استفاده کنند که ویژگی های مورد نظر سرمایه داری را دارا باشند. اما قطب دیگری از جوامع و نظامها هستند که مدیریت رسانه هایشان سعی در تلفیق این دو طیف قدرتمند و آزادی را دارد، یعنی این که صلاحیت خود را بر اساس موقعیت های زمانی و جهانی ارزیابی می کنند و سعی در ادغام آن دارند. این نوع هدایت های رسانه ای را می توان در برخی از کشورهای غیرمتعهد و اسلامی، از جمله ایران، مشاهده کرد. در این نوع مدیریت نه حاکم سخنور مطلق است و نه جامعه آزادی کامل دارد.
دروازه بانان خبر که اخبار را ویرایش می کنند، مدیران ارشد، مدیران اجرایی و ستادی یعنی سردبیران و دبیران و خبرنگاران هستند که در سه جامعه فرضی وجود دارند. در جامعه اول، دروازه بانان تنها به اخبار و گزارش هایی اجازه نقل و انتقال می دهند که حکومت می خواهد. در جامعه دوم، دروازه بانان فقط به اخباری که به نفع نظام سرمایه داری است اجازه پخش می دهند. در جامعه سوم هم بر اساس مصلحت نظام این حق داده می شود.
اما باید در سه جامعه مواردی رعایت شود. ائولربینکر می گوید پیام گذار درک می کند که آن چه او می گوید باید با واقعیت های وضعیتی مفروض انطباق داشته باشد. مدیریتی که او اعمال می کند نمی تواند به گونه ای باشد که هر چیزی اجرا شود، در حالی که چیز دیگری گفته می شود. پیام گذاران باید به انعکاس تصمیم هایی بپردازند که عملاً اتخاذ شده است. به همین دلیل است که آنها باید در ارتباط تنگاتنگ با مدیران اجرایی انجام وظیفه کنند. اما برای یک سازمان رسانه ای الزامی است که تا حد امکان رابطه تنگاتنگی بین ارتباطات و عملیات خودش به وجود آورد. قصور در اجرای چنین کاری است که منجر به ناهماهنگی میان حرف و عمل می شود و به از میان رفتن اعتبار و اعتماد نزد مردم می انجامد. بینکر می گوید تقارن میان حرف و عمل تأثیر ارتباطات را افزایش خواهد داد. برای این که رسانه ای با مدیریت درست بخواهد به اهداف نظام و سازمان خود دسترسی یابد، باید جوانب بسیاری را مورد توجه قرار دهد.
مدیریت رسانه در جریان غرب
هنوز رشته ویژه ای با عنوان «مدیریت رسانه ای- رادیو تلویزیون» که بتوان آن را هم شأن سایر رشته ها و گرایش های مدیریتی مثل مدیریت صنعتی، مدیریت بازرگانی، مدیریت اداری، مدیریت منابع انسانی، مدیریت ورزشی، مدیریت آموزشی، مدیریت مهندسی یا صنایع، مدیریت فناوری مدیریت انتقال فناوری، مدیریت کشاورزی، مدیریت رفاه، مدیریت بیمارستان، مدیریت راهبردی، مدیریت نظامی یا مدیریت تولید فیلم (زیرشاخه ای از کار رسانه) دانست و شأن مستقلی برای آن قائل شد، معرفی نشده است.
در رشته های ارتباطات و علوم ارتباطی و رسانه ای در برخی از کشورها، واحدهای علمی مدیریت (مدیریت) عمومی، راهبردی، برنامه ریزی، مدیریت پروژه های تولیدی، مخاطب شناسی، روزنامه نگاری و فعالیت های خبری برای دانشجویان تدریس می شود. بنابراین فارغ التحصیلان این رشته ها می توانند همانند افرادی که دوره های کارشناسی (BS) یا کارشناسی ارشد (MS) مثلاً مدیریت رفاه یا مدیریت صنعتی را طی کرده اند، ضمن آشنایی کلی با علوم و فنون مدیریت، با عناصر دخیل در موضوع و حوزه های تخصصی مرتبط نیز آشنا شوند و هنگام کار، رأساً تلفیقی مناسب از کاربرد فنون مدیریت در حوزه عملیاتی خود ایجاد کنند. نگاه غالب غربی به مدیریت و فنون کاربردها و علوم وابسته به آن، همچنان از دیدگاه کسب وکارانه برمی خیزد، چنان که این مفهوم، یعنی مدیریت به مفهوم علمی آن، در فهرست (MENU) جست وجوگر yafro در اینترنت، زیرشاخه کسب وکار و اقتصاد Busi ness&Economy قلمداد شده است، نه زیرشاخه علوم اجتماعی و انسانی. پس، نگاه غالب در جهان به مدیریت نگاهی اقتصادی است و این نگاه، لزوماً با دیدگاه مدیریت کلان رسانه های ملی و دولتی، خیلی سازگار نیست. تفاوت این دیدگاه، به ویژه در رسانه ای مثل صدا و سیما و سایر رسانه های ملی که هدفشان کسب سود و حرفه اقتصادی نیست- نه این که تمایلی به افزایش درآمدهای خود نداشته باشند- در نوع و نحوه مدیریت آن آشکار می شود.
انواع رسانه، مالکیت و مدیریت
اصولاً نوع اداره و وضعیت حقوقی و ماهیت رسانه های رادیو تلویزیونی در جهان سه نوع است؛
گروه اول، سازمان دولتی (governmental) هستند که کل درآمد و اعتبارات آنها را دولت و حکومت پرداخت می کند و از نظر سیاست کار، خط مشی و محتوای برنامه ها، وابسته به حکومت و دولت هستند، خواسته ها و مقاصد آنها را تأمین می کنند و سلسله مراتب آنها را نیز حکومت مشخص می کند.
گروه دوم، سازمانهای عمومی یا ملی (Public or nationd ) هستند که ضمن دریافت کمک های حکومتی و دولتی، هزینه های خود را از محل پرداخت های عمومی و حق اشتراک مردمی تأمین می کنند و دولت در حد نظارت با آنها ارتباط دارد. به سخن دیگر، قوانین و مقررات و ضوابط آنها را نهادهای مردمی و دموکراتیک و نه دستگاه و شخصی خاص، وضع می کنند و رعایت نکردن این قوانین پاسخگویی به نهادهای ملی و مردمی را در پی دارد.
گروه سوم، سازمان های رادیو تلویزیونی خصوصی و تجارتی (privateand commevical) هستند که ضمن تبعیت از مقررات عمومی، رأساً در برابر عملکرد خود مسئولند و هزینه های آنها، صرفاً از محل درآمدهای اختصاصی (اشتراک کابلی و کارتی، آگهی های بازرگانی و حمایت تجارتی و فروش محصولات) تأمین و تدارک می شود که وضعیت حقوقی آنها نیز تابع مقررات بازرگانی و قوانین تجارتی است.
مالکیت گروه اول رسانه ها به حکومت و دولت، مالکیت گروه دوم رسانه ها به مردم و مالکیت گروه سوم رسانه ها به اشخاص حقیقی یا حقوقی خصوصی، تعلق دارد. هر نوع از این مالکیت ها، در شیوه اداره، میزان پاسخگویی و کیفیت آن به مردم و نحوه انتصاب یا انتخاب مدیران، چارچوب حاکم بر ضوابط و مقررات، شیوه نظارت و مسائلی از این دست که در «مدیریت» ملاحظه می شوند، تأثیر دارند و تعیین کننده اند. اگرچه مالکیت های نوع اول و دوم به نوعی مالکیت عمومی تلقی می شوند، یا به عبارتی تعلق به «بیت المال» دارند، میزان دخالت و نظارت عمومی نحوه اداره آنها را متفاوت می کند و مدیریت رسانه به خصوص وجوه سیاستگذاری آن، مستقیماً با همین شیوه ها مرتبط است.
جدیدا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در صدد تدوین آئین نامه سختگیرانه ای برای نظارت و محدود سازی سایت ها و پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی ایرانی بر آمده است.
این امر را به آزادی بیان افراد در اینترنت لطمه خواهد زد و چه بسا حاشیه امنیت آنها را نیز تهدید خواهد کرد . زیرا چنین محتمل است:
1) برای ساختن سایت یا وبلاگ حتما باید مشخصات خود را به ثبت برسانید.
2) چنانچه هر گونه تخلفی از شما سر بزند، چون مشخصات شما ثبت شده است، با شما برخورد قانونی شده و باید انتظار هر نوع برخوردی را از وزارت مربوطه داشته باشید.
هیئت وزیران در جلسه مورخ 29/5/1385 بنا به پیشنهاد شماره 14808/1 مورخ 29/5/1385 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با توجه به مصوبات جلسات (482) تا (486) و (488) شورای عالی انقلاب فرهنگی و به منظور انتظام امور و فعالیتهای اطلاع رسانی و توسعه خدمات دسترسی به اینترنت در کشور و با هدف ساماندهی (ثبت، حمایت و نظارت) فعالیت پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی ایرانی در کشور و با مدنظر قرار دادن:
الف حق دسترسی آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش
ب حمایت از پایگاه های اطلاع رسانی قانونی
پ رعایت حقوق اجتماعی و صیانت از ارزشهای اسلامی، ملی، فرهنگی و اجتماعی کشور
ت مسئولیت مدنی و حقوقی و کیفری افراد در قبال فعالیتهای خود حسب مورد
آیین نامه ساماندهی فعالیت پایگاههای اطلاع رسانی (سایتهای) اینترنتی ایراین را به شرح زیر تصویب نمود:
فصل اول: تعاریف
ماده 1 اصطلاحات زیر در معانی مشروح مربوط به کار می روند:
الف پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی (سایت و وبلاگ): کلیه مراکز موجود در شبکه اینترنت که ارائه دهنده خدماتی مانند www و ftp هستند.
ب پایگاه اطلاع رسانی ثبت شده: پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی که مسئول آن اطلاعات و مدارک شناسایی خود و پایگاه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه و مطابق قوانین و مقرات از جمله مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به ثبت رسیده و رسید آن را دریافت کرده باشد و امکان برقراری ارتباط با شخص مورد نظر وجود داشته باشد.
پ پایگاه اطلاع رسانی با هویت نامعلوم: پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت نشده باشد.
ت موارد غیرمجاز: موارد ممنوع برای انتشار در پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی از جمله موارد موضوع ماده (6) آیین نامه واحدهای ارائه کننده خدمات اطلاع رسانی و اینترنت، رسا (ISP) مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و ماده (77) این آیین نامه.
ث فعالیت غیرمجاز: انتشار هر نوع داده در پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی که مشمول حداقل یکی از موارد غیرمجاز یاد شده باشد.
فصل دوم: ساماندهی و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
ماده 2 مقررات و ضوابط شبکه اطلاع رسانی رایانه ای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگر قوانین و مقررات حاکم لازم الرعایه می باشد.
ماده 3 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن مدیریت ساماندهی و نظارت بر پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی از فعالیت پایگاههای اطلاع رسانی اینترنتی ایرانی ثبت شده و با فعالیت های مجاز و سالم در کشور حمایت می کند.
ماده 4 وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرح زیر است:
الف پیش بینی و راه اندازی ساختار مناسب تشکلاتی با استفاده از ظرفیتهای موجود برای ساماندهی، هدایت و حمایت از فعالیتهای اینترنتی مجاز و برخورد با فعالیتهای غیرمجاز.
ب پیش بینی بودجه مناسب سالیانه به منظور سالم سازی و سامان بخشی به فعالیتهای اینترنتی در کشور.
پ – تعیین شرایط لازم برای پایگاه ، مدیران مسئول سایت ها و نیز تعیین ساز و کار مناسب به منظور ثبت رسمی پایگاه های اطلاع رسانی و لغو آن و اعلام عمومی هر مورد
ت – اتخاد راهکار های مناسب برای حمایت مادی و معنوی از عوامل تقویت کننده فعالیت های سالم و مفید اینترنتی با اولویت خبر رسانی
تبصره – سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در راستای تحقق بند های فوق موظف به همکاری لازم با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد
ماده 5- پایگاه ها و سایت های اطلاع رسانی اینترنتی ملزم به ثبت مشخصات مربوط و ثبت هویت مدیر مسئول خود بارعایت قوانین و مقررات از جمله مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشند.
تبصره – پایگاه های اطلاع رسانی که فعالیت خود را قبل از ابلاغ این تصویب نامه آغاز کرده اند، حداکثر به مدت دو ماه برای ثبت فرصت دارند و پس از این مهلت و عدم ثبت مشمول بند پ ماده 1 می باشند
البته راهکارها و تکنولوژیهایی که بتوان از طریق آن بهطور کامل فضای مجازی را مطالعه و براساس اطلاعات خروجی، آن را دستهبندی کرد، وجود ندارد که این امر برعهده متخصصان IT است که امکان آن را فراهم کنند؛ تنها دانشگاه «هاروارد» برای نخستین بار توانست راه رصد کردن وبلاگهای فارسی را پیدا کند. این دانشگاه برنامهای را درست کرد که محتوای وبلاگهای فارسی را براساس کلمات کلیدی پیدا و طبقهبندی میکرد و در نهایت رویکرد کلی وبلاگهای فارسی را نشان میداد، مثلا نشان میداد که رویکرد زنان در وبلاگهای فارسی به چه صورت است و نتایج رسمی این بررسی دانشگاه هاروارد در سایت آن دانشگاه منعکس شد.در داخل کشورمان آنچه در فضای سایبر میگذرد برای ما ناشناخته است، درخصوص راهکارها و ابزارهای رصد کردن فضای سایبری نیز، روشهایی که بتواند محتوای فضای مجازی را بهصورت کمی بازگو کند، نداریم.