نقد منتقد توسط فردائیان (1):یزدشهر بی صدا
یزدفردا "سردبیر یزدفردا:نقد منتقد توسط فردائیان ،نقد ،بر تقد نیست و تنها برداشت آزاد فردائیان از منتقددر یزد است که یزدفردا با کمک فردائیان به آن خواهد پرداخت وانشالله در قسمت های آینده بحث شفاف تر انجام خواهد شد و بر اساس درخواست نویسندگان بدون نام منتشر می شود و امیدواریم صاحبان اندیشه و همچنین مسئولین بزرگوار فرهنگی و استان با سعه صدر و همچنین شرکت خود در این بحث ما را در نقد منتقد یاری داده و قطعا با توجه به فرهنگ بومی استان و حضور صاحبان قلم شاهد حضور موثر و سازنده منتقدان استان در تمامی صحنه ها باشیم .نقد منتقد دفاع از کسی ویا حمله به دیگری نخواهد بلکه به دنبال راه جدیدی برای ورود صاحبان قلم به این عرصه می گردد.
قسمت اول:یزد شهر بی صدا
درکفایت،درایت و تدبیر مدیران اجرائی استان شکی نیست در حالی که رقابت بین کشورها برای حفظ و ارتقاء جایگاه خود در سطح بین المللی (با همه ناجوانمردی هایش)به مرز طاقت فرسائی رسیده و این رقابت ها به صورت روز افزون دچار تنوع و در عین حال پیچیدگی بیشتر می شوند باید بپذیریم در میان استانها و حتی شهرها و محلات آنها نیز این رقابت جاری و ساری است .
اکنون مدیران وافرادشاخص هر استان در تلاشند تا با بهره گیری از فرصت های قانونی وخلاء های آن شرایط را به نفع استان خود رقم زنند .برای نمونه وقتی قرار شد تیم های لیگ برتری فوتبال کشور به سایر استانها بروند ،یکی از با سابقه ترین آنها در مرحله اول به استانی رفت که هیچ سابقه مشخصی در فوتبال نداشت ولی حسب اتفاق در تربیت بدنی ،مجلس و...افراد با نفوذی داشت که توانستند بدون سرمایه گذاری وسیع این اقدام را مدیریت کنند و اکنون که موضوع انتقال شرکتهای دولتی و کاهش 5میلیون نفری از جمعیت شهرتهران مطرح است شاهد رقابت جدی اما پنهان برای پذیرایی از شرکتهای برتر در جریان است و در حالی که یزد خود را در بخش میراث فرهنگی به عنوان یکی از مدعیان اصلی مطرح می نماید (البته در داخل استان)شاهدیم که پایگاه پژوهشی سازمان میراث فرهنگی در سکوت مرگبار اطلاعاتی به استان دیگری می رود.
نمونه های بسیاری از این دست از گذشته تا کنون وجود دارد که قرار نیست در این مطلب به آن بپردازیم .
وقتی در مورد 90 دقیقه بازی فوتبال ،حداقل 90 برنامه تلویزیونی و رادیوئی ساخته می شود و هر کس از زاویه دید خود بازی را به نقد می کشد چرا در استان دارالعباده و دارالعلم یزد اجازه نقد 7 یا8 سال استانداری یک فرد یا بیست و هفت سال مدیرکلی فرد دیگری ویا 4سال شهرداری یک شهردار و.....درحد 7یا 8 برگ داده نمی شود .
در شهر بدون صدا و نقد ،ارزش کارهای بزرگ مدیران استان در وفور تنگناهای موجود هم مشخص نمی شود .آیااگر منتقدین بالقوه قول بدهند تمام عیب ها را به کج بودن زمین نسبت دهند تا در هنر های عروس شبهه ای ایجاد نشود ،می توانند بگویند چرا ادارات وسازمان های مرتبط با مدیریت شهری (مسکن و شهرسازی،اداره کل شهر روستای استانداری،دفتر فنی استانداری "ناظر عالیه شهرداری های کوچک وپروژه های میلیاردی عمرانی استان" ،اداره کل صنایع و معادن استان،میراث فرهنگی وصنایع دستی وگردشگری و....)چندین ماه بدون مدیر هستند.
وقتی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی به خاطر انتقاد به حق و یا نا حق توسط معاون فرهیخته استاندار در مراسم رسمی معارفه فرماندار مورد هجمه واقع می شود وهر منتقد که کوچکترین مطلبی را در مورد خطای بزرگان در نشریه خود چاپ می کندو یا ترانمای مجازی خود نمایش دهد ،به عنوان فردی که بدنبال امتیاز ،پول،قدرت و .....است معرفی می شود .چه انتظاری از محمد رضا شوق الشعراء و دیگران داریم تا همچنان به عنوان وجدان بیدار شهر وصدای شهر به انتقاد پردازند .
یزد بیش از هروقت دیگر اسیر سکوت است و این سکوت یعنی حذف از گردونه رقابت و نزول پی درپی جایگاه استان ،حتی وقتی همه مدیران استان بهترین هستند و هر دستگاه واداره استان در مقایسه با دیگر نقاط کشور اول و آنجائی هم که اول نیست آمار اشتباه است و یزد اولین استان کشور در همه زمینه ها است