زمان : 09 Khordad 1389 - 18:55
شناسه : 23419
بازدید : 4061
رقص در تاریكی (تقدیم به رفتگران زحمتكش) رقص در تاریكی (تقدیم به رفتگران زحمتكش)

رقص در تاریكی

 یزدفردا "محسن اختیاری:خنكای نسیم صبحگاهی كه نه ؛ سحرگاهی ؛ از لای شیشه نیمه باز ماشین صورت را نوازش می دهد ؛ هنوز ساعتی به دمیدن شفق كه نه ؛ به اذان صبح مانده ؛ سكوت است و سكوت ؛ همه در خواب ناز ؛ در گذر از بلوار جمهوری هیچ جنبنده ای نمی بینی مگر نور ماشینی كه از انتهای بلوار به سمت تو می آید ؛ اما صدایی نیز گوش را می نوازد ؛ گوشخراش نیست ؛ صدا از حاشیه خیابان ، در تاریكی است ؛ پنجاه متری تا چراغ برق بعدی فاصله دارد ؛ آ رام سرت را بر می گردانی ، صدای جارویی است كه در دستان رفتگر زحمتكش شهر رقص  " كار و همت "  می كند ؛ به تمنای لقمه نانی حلال ؛ كه  " الكاد و علی عیاله كالمجاهد فی سبیل الله  "  ؛  خسته نباشی  ؛ و آرام بخوابید شما همشهریان ؛

سالیانی نه چندان نزدیك و البته نه بسیار زیاد دور ، در خوابگاه بحث بر سر متنی لاتین بود كه بر روی پوستری بر دیوار اتاق نقش بسته بود ؛ مفهوم آن برای دوستان مبهم می نمود ؛ به اتاق وارد شدم و با توجه به بحث دوستان با  ورانداز  متن اینگونه تفسیر كردم ، كه فرض كنید شما و همكارانتان مدت  ده  سال هر روز سر ساعت شش و چهل و پنج دقیقه  در سر ایستگاه حاضر شده و هر روز طبق معمول سرویس آمده و به سر كار رفته اید ، و این روال بدون هیچگونه  مشكل و موردی در تمام  ده سال ادامه  داشته است ؛ همه چیز عادی و معمولی است  .

اما اگر یك روز ؛ فقط یك روز صبح ،  برای راننده سرویس مشكلی پیش بیاید و نتواند طبق معمول سر وقت حاضر شود ؛ مدام به ساعت نگاه می كنید ؛ ای بابا ؛! دیر شد ؛! چرا نیامد ؛؟ مدام قدم می زنید ؛! مدام غرو لند می كنید ؛! و تازه متوجه می شوید كه ؛ ای بابا ؛! مثل اینكه در این ده سال سرویسی هم بوده ؛ و مهمتر از آن راننده سرویسی هم بوده ؛ !.

حالا فرض كنید یك روز صبح همه وقتی به خیابان می آییم در گوشه گوشه خیابانهای شهر با انبوه زباله ها ؛ انبوه لیوانهای یكبار مصرف بجای مانده از جشن شب قبل ؛!  پخش شده در سرتا سر خیابان ؛! و چهره نازیبای غیر قابل تحمل شهر روبرو شویم ؛.

تازه می فهمیم كه رفتگران زحمتكشی هم بوده اند كه در تاریكی مطلق قبل از سحر ؛ زمانیكه همه ما در خواب ناز بوده ایم ، زحمت می كشیده اند ؛ كه شاید هیچگاه ندیده ایم ؛ و اگر اینبار هم ساعت رسیدن قطار دوستی باعث نمی شد ؛ شاید هیچگاه نمی دیدیم ؛!

با تمام وجود ؛ خسته نباشید ؛.

 یزدفردا