زمان : 07 Khordad 1389 - 23:14
شناسه : 23398
بازدید : 8447
پل‌های هوایی سرمایه گذاری سود آور یا سرمایه سوزی؟ پل‌های هوایی سرمایه گذاری سود آور یا سرمایه سوزی؟

پل‌های هوایی سرمایه گذاری سود آور یا سرمایه سوزی؟

محمد خسروی
انعکاس هفته نامه آیینه یزد
دریزدفردا
در جریان توسعه شهرهای بزرگ و افزایش و رشد جمعیت به جهت سهولت حمل ونقل و ایاب و ذهاب خودروها و وسایل نقلیه عمومی وشخصی و حفظ نظم و انضباط و مقررات اجتماعی، لازم است تدابیری اندیشیده شود تا برای عبور و مرور و انجام امور و كارهای روزانه مردم در مسیرهای مختلف پر تردد و پر رفت و آمد اولاً بین ماشینها و آدم‌ها تزاحم ایجاد نشود و حمل و نقل مختل نماند، ثانیاً این تداخل موجب سنگینی ترافیك و خدای ناكرده تصادف و تصادم و ضرب و جرح یا بدتر از آن منجر به فوت انسانی نگردد.در سالهای اخیر در نقاط مختلف شهرهای بزرگ و مراكز استان‌ها و از جمله در یزد نصب پل‌های هوایی را شاهد بوده ایم و هزینه‌های مترتب بر این ساخت و ساز‌ها را. سازه‌های قوی، لوله‌های قطور میله‌ها و اتصالات محكم و فنداسیون‌ها و سایه بان‌های محافظ همگی نشان از هزینه‌های سنگینی دارد كه سرمایه‌های كلانی است بر دوش دولت یعنی بر دوش مردم.
اما به راستی هدف ومقصود از تاسیس و ایجاد و احداث این پل‌ها آسایش و راحتی مردم می‌باشد؟ آیا عبور از روی این پل‌ها احصا شده است ؟ آیا صاحب رسانه ای، خبرنگاری، عكاسی، تحلیل گری در نشریه‌ای یا نوشته‌ای برآوردی از كاركرد و استفاده پل‌های هوایی را جایی گفته یا نوشته است؟ نمی‌دانیم؟
اما نگاهی اجمالی و گذرا به وضعیت عبور ومرور عابران حكایت از عدم استفاده از این پل‌ها دارد اگر كلمه عدم را خرده گیران نمی‌پسندند كه عدم؛ نفی مطلق است اصلاح می‌كنیم و می‌گوییم استفاده ناچیز و اندك. اگر گاهی جوانی، زنی یا مردی را بر بالای این بلندی‌ها می‌بینیم یا از جهت تفنن است یا به خاطر عكس یادگاری گرفتن یا منظره قسمتی از مسیر تردد در شهر را از بالا دیدن چون شاهدیم كمتر به عنوان محل عابر پیاده از آن استفاده می‌شود. دلایل عمده‌ای برای استفاده نكردن ازاین پل‌ها وجود دارد كه ذیلاً به عرض می‌رسد:
جمعیت شهری كه باید از این پل‌ها استفاده كنند در گروه‌های سنی گوناگونند.

1- افراد پنجاه ساله و بالاتر امكان استفاده ندارند زیرا 30 تا 40 پله را بالا رفتن و همان مقدار پایین آمدن برایشان مقدور نیست یا ناراحتی كمر و زانو و امثالهم دارند و از این كار منع شده‌اند واگر بسته‌ای یا پاكتی از مایحتاج روزانه را همراه داشته باشند كه دیگر مشكل دو چندان است.

2-كودكان و دانش آموزان دبستان و خردسالان معمولاً توسط والدین و اولیاء از بالا رفتن از این پل‌ها به دلیل احتمال خطر افتادن منع می‌شوند، والدین اصرار دارند در حد امكان فرزندانشان از این مسیرها استفاده نكنند.
3- جوانان ودانش آموزان و دانشجویان چندان در كار عبور و مرور تعجیل دارند كه پریدن از عرض خیابان و درلابلای خودروها را با صرف وقت كمتر از رفتن بر بالای پل‌ها‌ی هوایی ترجیح می‌دهند هر چند ترجیحی است بلا مرجح. ببینید كه گروههای سنی مختلف اعم از زن و مرد برای استفاده نكردن دلایلی دارند كه چندان هم دور از انتظار نیست آیا به مصداق «الاكرام بالاتمام» بهترنیست كه مسوولین محترم این سرمایه گذاری سنگین را كامل كنند و استفاده از آن را برای عموم سهل و جذاب و با انگیزه نمایند و جریان تردد آدم‌ها و خودروها را در نقاط شلوغ شهر تسهیل كنند و نظم و انضباط اجتماعی را سامانی دیگر دهند و البته این امر میسر است و شدنی و مقدور و آن نصب پله‌های برقی در طرفین این پل هاست.
پله برقی جزء ضروری و لاینفك پل‌های هوایی باید محسوب شود در ساعات مختلف شبانه روز به تناوب ارائه خدمت نماید درساعت پر تردد و پر ترافیك فعال باشد و كار عبور و مرور شهروندان را آسان كند.و شهروندان بی خطر طی مسیر نمایند. كودكان و دانش آموزان و نوجوانان نیز برای عبور مشكلی نخواهند داشت و آحاد مختلف مردم دیگر ممكن نیست مسیر پر مخاطره عرض خیابان و عبور از لابلای ماشینها را بر پله برقی و پل‌ها ترجیح دهند وآن گاه این سرمایه گذاری سودآور و پر منفعت خواهد بود و در خدمت خلق خدای و از جهت معنوی دستها را بر دعا برخواهند داشت كه رحمت خدای بر آنان كه از كار فرو بسته مردم گره می‌گشایند.
صد البته مسوولین فرهنگ عمومی باید روش‌های استفاده صحیح از امكاناتی را كه ایجاد می‌كنند در رسانه‌های عمومی آموزش دهند تا وسایلی از این دست احیاناً مورد سوء استفاد افراد لا ابالی و بی مبالات قرار نگیرد.در حركت پله‌ها اختلال ایجاد نشود، در و دیوار مسیر تردد پل‌ها پر از شعار و آگهی‌های تجاری نباشد و مشابه وضعیتی كه امروز در بعضی از چهار راهها حاكم است كه به محض توقف خودرو‌ها پشت چراغ قرمز بلافاصله جوان هایی بروشور و اطلاعیه به دست در میان ماشین‌ها پراكنده می‌شوند و بروشورها را تند و سریع به داخل خودروها پرت می‌كنند و از آن طرف رانندگان خودروها آنها را از ماشین به بیرون می‌اندازند و چه منظره زشتی!! و هیچكس هم متعرضّ نیست این حركت ناصواب و بدور از فرهنگ و بهداشت را. بعضی مواقع پلیس هم در همین چهارراهها ناظراست و بی اعتنا .
مردم خوب ما لیاقت خدمات شایسته و به روز و مدرن دارند و اگر حركت درست و صحیح و مطابق مقررات خودروها سامان یابد و لاین‌های حركتی در خیابانها معلوم شود، اگر موتور سواران بدانند از كجای خیابان باید حركت كنند و مسیرشان مشخص گردد و اگر عابران پیاده از امكانات مناسب رفت و آمد برخوردار شوند، زندگی شهری بی دغدغه خواهد بود و توام با آسایش و آرامش، آحاد مردم از زندگی لذت خواهند برد، یكدیگر را بیشتر دوست خواهند داشت جسم و جانشان از آفات و صدمات مصون خواهد بود اما آشگفتی بازار تردد آن چنان است كه موتور سوار پیاده رو را ترجیح می‌دهد و تاكسی و آژانس پهنه خیابان را ملك طلق خود می‌داند و عرصه جولانگاه، و عابرپیاده از نرده می‌پرد و مجموعه‌ای از ماشین‌ها و آدمها و آهن‌ها و بهم ریختگی فرهنگی كه روزانه شاهد تصادفات منجر به جرح و خسارت فراوانیم و احیاناً مرگ عزیزی و خانواده داغداری و نهایتاً یكدیگر را محكوم كردن و صدمات اقتصادی و فرهنگی و مشكلات قضایی و بهداشتی و درمانی كه گویی فرهنگ شده است و ضرورتی از ضروریات زندگی شهری و لایتغیر كه راه حلی هم ندارد. و همه می‌دانیم برای این نابسامانیها می‌توان فكر كرد و چاره اندیشید و راهكار داد و سازماندهی كرد.

به امید آن روز

یزدفردا