زمان : 27 Ordibehesht 1389 - 16:18
شناسه : 23229
بازدید : 4779
 سیاست جریان تنباکو: لحاف ملا ؟ سیاست جریان تنباکو: لحاف ملا ؟

جریان تنباکو:سیاست جریان تنباکو: لحاف ملا ؟


دکتر علیرضا آیت اللهی

زان یکی پهلو زند کاینک به سرقلیان ناز       کرده ام تنباکوی لطفی که از من نگذری
فوقی یزدی

۱۲۰سال

سیاست جریان تنباکو: لحاف ملا ؟

منطق یا احساسات ؟... پیشرفت یا پسرفت ؟...دیگرکشی یا خود کشی ؟

اگرتصور کنید که بنده هرروز بیکار که می شوم می نشینم پشت جعبه کلید و دوتا یادداشت می نویسم ٬ با کمال معذرت ٬ زهی تصور باطل زهی خیال محال !
در طول عمر پژوهشگریم که به بیش از ۴۵ سال می رسد حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ مطالعه داشته ام که به طور میانگین هرکدام دو ماه وقت برده اند و حالا مثلا" بر اساس پژوهشی که برای آیسسکو کرده ام و البته در آنجا بحث اصلی هم بحث جریان تنباکو نبوده است می خواهم در این خصوص به اصطلاح مصدع اوقاتتان شوم و عجبا که امروز نوشته ای هم در خصوص حکیم ابوالقاسم فردوسی هم دارم که این هردو از یک مسئله اساسی نزد ما شرقی ها و به خصوص خاورمیانه ای ها شروع می شود :
مردم هم که از نظر « شعور اجتماعی و سیاسی » و نظایر آن توسط حکومت و باز به احتمال زیاد به توصیه استعمار ٬ « عقب نکهداشته شده » بودند تا مانعی بر سر راه حکومت نشوند ... همین که دچار « احساسات » ضد استبدادی - ضد استعماری می شدند ٬ در دنیای فقدان معلومات ٬ اطلاعات ٬ و مطالعات کافی که میبایسی داشته باشند تا به واکنشی منطقی بپردازند به کوچه و خیابان می ریختند و به هو و جار و جنجال و شعر خوانی و متلک پرانی و نظایر آنها ... که البته در ابتدا سردمدارانی نداشتند مگر « لوطی » محل خودشان که لوطی ها نیز بیشتر تحت تأثیر صندوق های اصلی معیشت خود ٬ یعنی تجٌار بزرگ ٬ بازار قرار داشتند .
حکومت قاجار بنا به قرار داد ترکمن چای رسما" « تحت الحمایه روسیه » بود و عباس میرزا ئی که مفتضحانه شکست را پذیرفته بود در قبال تضمین سلطنت خود علاوه بر بخشیدن نیمی ازقفقاز به روسها ٬ چه امتیازاتی که نداده بود .. انگلیسی ها که در رقابت با روسها بیشتر به منافع اقتصادی خود می اندیشیدند و فاقد احساسات ملی گرائی ٬ و تقریبا" فقط در راستای منافع اقتصادی ٬ به تقویت بنگاه های اقتصادیشان می پرداختند تا از قبل آنها چیزکی هم به مردم انگلستان و به خصوص شتیلی هم به سیاستمداران و دولتمردان انگلیسی برسد ٬ مقدمه معاهده ای را فراهم کردند بنام « معاهده رژی » که به شخصه نمیدانم سید جمال الدین افغانی چه نقشی در آن داشت و چرا ایرانیان اینقدر غریب پرست اند که باوجود داشتن ده ها سیدجمال الدین بین خود به سوی وی متمایل می شوند و او را بت می کنند ؟!!!
خوب ٬ شرایطی را مجسم کنیم که حکومت قاجاریان ٬ به ویژه ناصرالدین شاه ٬ به پشتوانه روسها مستحکم است ٬ سکوت تقریبی مردم تهران در مقابل حکومت علامت رضای آنها است ٬ قرار داد بین دو شخص حقوقی ٬ یعنی حکومت ایران از یک طرف و یک بنگاه اقتصادی انگلیسی از طرف دیگر ٬ لازم الاجرا است و امٌا با چند مانع اساسی مواجه می شود :


و ماجرا از این جا آغازمی شود که
حاجی میرزا حسن آشتیانی که در آن زمان اعلم شهر ( و نه اعلم عالم تشیع ) بوده است از اقدامات امیرکبیری که به شدٌت از اختیارات مذهبی روحانیان می کاسته است ٬ تکبٌر ناصرالدین شاهی ٬ و تهاجم خارجی دل خوشی نداشته است و از طرف دیگر به عنوان یکی از شاگردان شیخ انصاری ٬ طرفدار خطٌ فکری موسوم به « ولایت فقیه » و نهایتا" حکومت روحانیت بنام حکومت اسلامی بوده است ٬ و آیا موقعیتی بهتر از جریان تنباکو ٬ به سوی « حکومت اسلامی » ؟!
- اگر در زمان جریان تنباکو امیر کبیر در مقام صدارت عظمی بود چنین قرارداری می بست ؟ و اگر می بست حاضر به عهد شکنی و فسخ قرار داد به بهای پرداخت چنان غرامتی عظیم که می بایست طی سالهائی مدید از عرق جبین کارگر و کشاورز زحمتکش به دست آید می گردید ؟
- اصولا" چنین جریانی بر حسب مطالعات مردم شناسان انگلیس و پیش بینی واکنش تجٌار و لوطیان و عوام و به اصطلاح سناریوئی از قبل نوشته شده نبود ؟که به این ترتیب انگلیسی ها مبلغی را که میبایست طی سالیانی مدید کار و کوشش بدست آورند دفعتا" واحده و بدون کوچکترین زحمتی بدست آوردند ؟ آیا همین ترتیبات امر سبب آنچه که « قیام مشروطیت » خوانده می شود نشده است ؟
- اگر در آن زمان اعلم تهران قهرمان بافراست و اندیشمند و تسلیم ناپذیری چون شیخ شهید فضل الله نوری بود راضی می شد که چنین غرامتی از جیب مردم مسلمان و فقیر ایران پرداخت شود تا سود هنگفتش را دیگران ببرند ؟ و آیا همین حرکت را مقدمه ای برای رسیدن به حکومت اسلامی قرار نمی داد ؟
اصل حرکت مردم برعلیه استبداد و استعمار بود . اما استعمار در این میان با عوامفریبی ماهرانه ای كه همیشه داشته است و دارد چنان كلاهی بر سر رهبران كم سواد و غافل و نه چندان وطندوست و مردم صادق و بی خبر و فریب خوار نهاد كه قرن های قرن از آن یاد شود .

نقش روحانیت

تا آنجا كه جریان تنباكو در واقع یك بهانه بود و اصل بر مخالفت مردم با استبداد و استعمار بود ٬ مطابق هرجریان مشابه دیگر ٬ روحانیت نمی توانست با مردم همراهی نكند و در صورت عدم همراهی تمام اعتبار حق طلبی خود را نزد مردم ٬ وشواهد همراهی و همگامی علیه استبداد با تجار و كسبه ٬ را از دست می داد ٫ و مهم این است كه اصولا" نقش روحانیت در جریان تنباكو فراگیر و آنچنان منسجم نبوده است . به تعبیر دیگر به فرض آنكه فتوا یا شبه فتوائی از میرزای شیرازی بر علیه تنباكو وجود داشته است( كه از نظر ما بعید می نماید ) به جز شخص آشتیانی كه از قبل اختلافاتی با ناصرالدین شاه داشته است و درجهت زور آزمائی ضد قاجاری در مقام اعلم شهر تهران غالب روحانیان بزرگ پایتخت را نیز با خود همراه نموده است ٫ در بدو امر كمتر روحانی بزرگی در ایران به مخالفت با قرارداد تنباكو برخاسته است و پس از آن هم احتمالا" بسیاری از روحانیان تنها به دلیل نشان دادن همبستگی خود ( كه این امر یك آغاز موفقیت برای روحانیت مبارز ایران است ) وارد جریان تنباكو شده اند ...
به این ترتیب و به دلایلی دیگر بایكوت تنباكو نزد مردم كامل نبوده است و بنا به تاریخ شفاهی در بعضی از شهرهای ایران كه در خط مقدم جبهه ضد استبدادی و ضد استعماری بوده است غالب مردم به بایكوت توجهی نداشته علنا" تنباكو می كشیده اند . استعمال تنباكو اعتیاد آور است و به فرض عدم استعمال آن به صورتی مخفی نزد غالب مردم ٬ امتناع از كشیدن قلیان قاعدتا" نمی توانسته است مدتی زیاد به طول انجامد .
نتیجه این غفلت استبدادی و بیخبری و نهایتا" عصیان اجتماعی بنا بر احساساتی پاك :
یزدفردا