به گزارش یزدفردا: تامین اشتغال دانشآموختگان یکی از موضوعات مهم و حیاتی در جوامع امروزی است، زیرا نیروی تحصیلکرده و تخصصی، نقش کلیدی در بهبود وضعیت بازار کار و پیشرفت صنایع مختلف ایفا میکند.
نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی یکی از چالشهای مهم اقتصادی و اجتماعی است که عوامل مختلفی همچون متناسب نبودن مهارتهای آموزشی و نیاز بازار، رکود اقتصادی، افزایش رقابت برای مشاغل تخصصی و محدودیت فرصتهای شغلی در برخی حوزهها در آن نقش دارند.
طبق آخرین دادههای مرکز آمار، بررسی نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر فارغالتحصیل آموزش عالی در پاییز ۱۴۰۳، نشان میدهد ۱۱.۱ درصد از جمعیت فعال فارغالتحصیل آموزش عالی، یعنی۸۴۰ هزار و ۶۱۲ نفر بیکار بودهاند. این نرخ در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط روستایی نسبت به نقاط شهری بیشتر بوده است. بررسی روند تغییرات این نرخ حاکی از کاهش ۰.۳ درصدی در پاییز ۱۴۰۳ نسبت به فصل مشابه سال قبل است.
علی باقر طاهرینیا در خصوص وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان و نیازسنجی بازار کار برای کاهش این نرخ بیکاری، توضیح داد: اگر بخواهیم نیاز بازار کار و جامعه را محاسبه کنیم و براساس آن نیاز دانشجو تربیت کنیم این صرفا برای رشتهها و حوزههایی است که از محل منابع دولتی تحصیل میکنند.
وی افزود: به طور روشن اگر میخواهیم دانشجو در دورههای روزانه بپذیریم قطعا باید قبل از آن پیشبینی کرده باشیم که جامعه چه تعداد نیروی انسانی نیاز دارد و اعتباراتی که دولت برای دانشجوی روزانه تخصیص میدهد توجیه داشته باشد، اما سوال این است که چه تعداد از دانشجویان ما با هزینه شخصی خود تحصیل میکنند.
معاون وزیر علوم گفت: افرادی که با بودجه شخصی خود تحصیل میکنند لزوما به این صورت نیست که قبلا برآورد کرده باشند جامعه به کدام تخصص نیاز دارد یا ندارد؟ اگر بخشی از جامعه ما برای دانش عمومی خود دوست دارد در رشته حقوق تحصیل کند و هزینه را خود پرداخت میکند آیا منطقی است که اجازه ورود به آنها ندهیم و امکان تحصیل را از آنها بگیریم؟
وی تاکید کرد: اگر میخواهیم نیروی انسانی برای اشتغال مشخص و برای تامین نیروی کار مورد نیاز دولت تربیت کنیم باید در بخشهایی هزینه کنیم که پیش از این توجیه شده باشد، اما اگر بخشی از جامعه به دنبال ارتقای دانش و فرهنگ عمومی هستند و با هزینه شخصی خود میخواهند تحصیل کنند به نظر من سیاست باید آنجا گونه دیگری باشد.
طاهرینیا گفت: بنابراین ما باید دو سیاست داشته باشیم؛ نخست سیاست ما برای پذیرش دانشجو در حوزههایی که از منابع عمومی و دولتی تحصیل میکنند دقیقا باید نسبت مستقیم با نیاز جامعه داشته باشد. سیاست دوم برای آن بخش از جامعه که بر اساس علایق و تمایلات شخصی دیگری دنبال تحصیل هستند فرصت را از آنها نگیریم.
وی ادامه داد: در بحث اشتغال دانشآموختگان، معتقدیم دانشآموخته دانشگاه برای داشتن شغل باید مهارت کافی هم داشته باشد. اما تنها داشتن مهارت کافی نیست بلکه باید بازار کار ظرفیت و کشش لازم برای جذب نیروی کار را داشته باشد.
طاهرینیا تصریح کرد: در فضایی که کسب و کار رونق دارد؛ تقاضا برای نیروی کار فراوان است در آن شرایط دانشآموخته دانشگاهی کار پیدا میکند، اما در فضای رکود اقتصادی ماهرترین دانشجو هم برای اشتغال با مشکل خواهد داشت.