به گزارش یزدفردا: در چند روز اخیر ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در توضیح جلسه نوبت عصر یکشنبه (۷ بهمن ماه) این کمیسیون با حضور معاونان وزارت خارجه مجید تخت روانچی و کاظم غریب آبادی به خبرنگاران گفت: «این نشست با حضور معاونان سیاسی، حقوقی و امور بین الملل وزیر امورخارجه به منظور بررسی گفتوگوهای اخیر با طرفهایی اروپایی در ژنو در محل کمیسیون برگزار شد».
رضایی در بخشی از سخنانش در خصوص امکان فعال شدن اسنپ بک از سوی کشورهای اروپایی عضو برجام گفت: «طبق گفته دیپلماتهای کشورمان، روزی که این موضوع فعال شود، جمهوری اسلامی درخواست ماده ۱۰ ان پی تی را انجام خواهد داد و هیچ پیش شرطی در مذاکرات نخواهیم پذیرفت».
براساس ماده ۱۰ NPT، «چنانچه هر یک از اعضاء معاهده تشخیص دهد حوادثی فوق العاده مربوط به موضوع این معاهده منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است این حق را خواهد داشت که در اعمال حق حاکمیت ملی خود از این معاهده کناری گیری نماید».
برای بررسی روند مذاکرات ایران و سه کشور اروپایی عضو برجام و همچنین موضوع امکان خروج جمهوری اسلامی ایران از «پیمان منع گسترس سلاحهای هستهای»، با کوروش احمدی، تحلیلگر روابط بین الملل و دیپلمات پیشین در سازمان ملل متحد گفتوگو کردیم.
احمدی در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت اسنپبک در محاسبههای غرب در پروسه تلاش برای رسیدن به توافقی جدید با ایران تا پیش از بازه زمانی اکتبر ۲۰۲۵ میگوید: اسنپبک یا همان مکانیسم ماشه برای غربیها، اعم از آمریکا و اروپا، بسیار موضوع مهمی است؛ به این معنا که ممکن است تنها در صورتی که ایران و غربیها به یک توافق برسند و مفاد آن تا مرداد و شهریور نهایی شود، امکان جلوگیری از اسنپ بک وجود داشته باشد. در غیر این صورت بسیار بعید است که چنین کاری یعنی جلوگیری از فعال سازی این مکانیسم ممکن باشد.
کارشناس مسائل سیاست خارجی با اشاره به اینکه پیش فرض غربیها این است که برنامه هستهای ایران تا حد زیادی پیشرفت کرده، افزود: آنها معتقدند که موجودی اورانیوم ۶۰ درصد ایران به میزانی رسیده که طبق ادعای آنها برای ساخت ۴ یا ۵ بمب کافی است. در شرایطی که تهران چنین برنامه پیشرفته هستهای دارد، غربیها خیلی بعید است که بدون توافقی اجازه بدهند موضوع ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شود.
احمدی با تاکید بر اینکه مساله اسنپ بک و بازگشت ۷ قطعنامه شورای امنیت علیه ایران تنها یک بخشی از قضیه است، گفت: اصل قضیه این است که مطابق بند ۸ قطعنامه ۲۲۳۱، اعتبار این قطعنامه در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۴۰۴) به پایان میرسد و منقضی میشود و موضوع ایران از دستور کار شورای امنیت خارج شده و برنامه هستهای ایران وضعیت عادی پیدا میکند. مسئله این است که اگر این اتفاق بیفتد، با توجه به معادلات جهانی و دور جدیدی از رقابت بین قدرتهای جهانی در این مقطع، ممکن است که دیگر غربیها نتوانند به خاطر وتوی روسیه و چین هیچوقت ایران را دوباره به شورای امنیت بازگردانند؛ بنابراین عدم استفاده از اسنپ بک توسط غربیها به معنی خروج موضوع ایران از شورای امنیت است و به همین دلیل نیز غربیها با توجه به مشکلاتی که مدعی هستند با ایران دارند، تلاش میکنند که موضوع ایران در دستور کار شورای امنیت نگه دارند.
دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل در توضیح رویکرد غرب نسبت به پرونده ایران گفت: در چنین شرایطی تنها راه جلوگیری از خروج برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت و منقضی نشدن دائمی قطعنامههای شورای امنیت علیه تهران، اعمال اسنپ بک است؛ لذا مساله این است که تنها راهی که برای اجتناب از اسنپ بک وجود دارد، توافق بین ایران و غرب است. به این معنی که ایران و غرب، به نحوی از انحا چه از طریق همان فرمت ۱+۵ یا پس از خروج آمریکا از برجام، ۱+۴ برجام را احیا کنند یا به توافق جدیدی برسند که دیگر ضرورتی برای اینکه ایران در دستور کار شورای امنیت باقی بماند، وجود نداشته باشد. در چنین صورتی طبعا اسنپ بک نیز منتفی خواهد شد. حالا اگر دو طرف تا حدود دو ماه قبل از ۲۶ مهر ۴۰۴ به توافقی نرسند، تنها یک امکان دیگرممکن است وجود داشته باشد و آن نیز غرب قبول کند که موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ را به تعویق بیندازند. به این معنا که سه کشور اروپایی با ارائه یک قطعنامه شکلی به شورای امنیت، این ضرب الاجل ۱۸ اکتبر را برای ۶ ماه یا یکسال تمدید کنند تا فرصت بیشتری برای حصول توافق وجود داشته باشد.
کوروش احمدی در پاسخ به پرسشی درباره بحثهای جاری در داخل پیرامون تهدید به خروج از ان پیای در مقابل فعالسازی اسنپ بک گفت: با توجه به توضیحات داده شده، بعید است که صرف تهدید ما به خروج از انپیتی به تنهایی قابلیت جلوگیری از اعمال اسنپ بک را داشته باشد. به این معنا که خروج ایران از «پیمان منع گسترس سلاحهای هستهای» یک اقدام حقوقی خواهد بود و معلوم نیست که صرف خروج ایران به معنی اقدام برای ساختن بمب باشد. کاری که کره شمالی در آوریل ۲۰۰۳ کرد و بازرسهای آژانس را اخراج کرد و حدود سه سال بعد اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد. مسئله این است که وضعیت ما در خاورمیانه با وضعیت کره شمالی فرق میکند. شرایط و موقعیت ژئوپولیتیک منطقه آسیای شمال شرقی به نحوی است که غربیها و آمریکاییها نهایتا کوتاه آمدند، هر چند شرایط را بر کره شمالی تحمیل کردند که میدانیم. اما در مورد ایران مساله این است که با توجه به شرایط منطقه ما و با توجه به وضعیت کشورهای عربی و ترکیه و همچنین با توجه به قضیه اسرائیل، معلوم نیست کار به همان ترتیب بتواند پیش برود. به هر حال طرفهای ذی ربط تهدید کردهاند که در اینصورت دست به اقدام نظامی خواهند زد و در چنان صورتی میتوان حدس زد که چین و روسیه چه موضعی خواهند داشت.
این دیپلمات پیشین در ادامه گفت: یک ملاحظه دیگری نیز که مدنظر غربی هاست و از فحوای کلامشان مستفاد میشود این است که ادعا یا تصویرشان ایناست که نسبت به داخل ایران اشراف اطلاعاتی دارند و میتوانند حدس بزنند که آیا ایران میخواهد به سمت سلاحهستهای حرکت کند یا خیر و اگر تصمیمی در این مورد گرفته شود، از دید آنها مخفی نخواهد ماند. فرض آنها این است که در چنین صورتی راحتتر یا موضوع مواجه خواهند شد و میتوانند مشکلی هم نداشته باشند که ایران از NPT خارج شود چرا که نفس این موضوع به لحاظ شکلی و حقوقی مهم خواهد بود و میتواند به معنی حرکت در جهت ساخت بمب نباشد.
در خصوص نقش اروپا، موضع ترامپ مهم است که باید ببینیم چگونه در این حوزه با اروپا کار میکند و آیا موضوع ایران به یکی از معدود وجوه اشتراک بین اروپا و دولت ترامپ تبدیل خواهد شد. اروپاییها هم ممکن است بخواهند برای معامله با آمریکا از این کارت استفاده کنند.
این تحلیلگر روابط بینالملل در پاسخ به این سوال که آیا تمایل غرب رسیدن به توافقی تا پیش از موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ است یا خیر، گفت: مشکل این است که ما در حال حاضر با ضرب الاجل ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ مواجه هستیم و در نتیجه دو طرف یا باید پیش از آن به یک توافق دست پیدا کنند و یا اگر امکان پذیر باشد، آن ضرب الاجل را تمدید کنند که این امکان ممکن است وجود داشته باشد؛ هر چند مخاطرات حقوقی خاص خودش را دارد به این معنا که دست بردن در متون شورای امنیت که فوق العاده دقیق نوشته شدهاند، ممکن است مسائلی داشته باشد. اما در نهایت تنها همین دو راه حل وجود دارد تا از اسنپ بک ممانعت شود.
احمدی در پاسخ به این سوال که آقای تختروانچی در مصاحبه اخیر خود اعلام کردهاند که روسیه و اروپا در فرمت مذاکره با هم اختلاف نظر دارند، در صورتیکه ما با اروپا از مرحله گفتوگو گذر کنیم و به مذاکرات برسیم، چگونه میخواهیم چالش روسیه را مرتفع کنیم، گفت: یکی از مسائل این است که فرمت مذاکرات پیش رو چگونه خواهد بود. قبلا این گونه بود که کشورهای شورای امنیت به علاوه آلمان طرف مقابل مذاکره با ما بودند. پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، این فرمت به ١+۴ تغییر کرد، حال مسأله این است که در آینده هم آیا ادامه این فرمت ممکن است و آیا اساسا تداوم آن به نفع ما هست یا خیر. اروپاییها احتمالا به ما خواهند گفت که حاضر نیستند با روسیه سر یک میز بنشینند چرا که معتقدند روسیه امنیت اروپا را به مخاطره انداخته است و حمله آن به اوکراین در واقع حمله به کلیت اروپاست. تا جایی که من میدانم هنوز این موضوع با جدیت مورد بررسی قرار نگرفته است.
دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل با اشاره به اینکه در واقع مشکل بین ایران و آمریکا است و تحریمهای اصلی علیه ایران از سوی ایالات متحده اعمال شده، افزود: سوال این است که با توجه به این امر آیا اساسا ضرورت دارد که طرفهای دیگری نیز در مذاکرات حضور داشته باشند. البته مسأله اسنپ بک در دست اروپاییها است و از این منظر باید توافقی نیز با آنها صورت بگیرد. اما چین و روسیه هیچ آوردهای و یا هیچ امکان مثبت یا منفی برای مذاکرات ندارند و حتی در مقطعی روسها در مذاکرات برجام ۹۴ اخلال نیز ایجاد کردهاند که در مواردی آقای ظریف به آنها پرداخته است. در مذاکرات احیای برجام نیز آقای امیرعبداللهیان در اسفند ۱۴۰۲ در مصاحبه با المیادین به صراحت گفتند که در شرف رسیدن به نتیجه بودیم که جنگ اوکراین رخ داد و همه چیز تغییر کرد. کشورهایی همچون چین و روسیه ممکن است از طریق فشار بر ایران تاثیرگذار باشند، اما در میز مذاکره ١+۴ و ١+۵ اهرم خاصی ندارند. آنها نه ما را تحریم کردهاند و نه قرار است به عنوان عضو دائمی شورای امنیت با لغو تحریمها علیه ایران مخالفت کنند. از ابتدا نیز ما خواستار حضور این کشورها بودیم. شاید با این ملاحظه که مثلا تنها با آمریکا مذاکره نکنیم و چنین فرمتی شکل گرفت. البته تحریمهای اروپا هم در آن مقطع وجود داشت، اما حضور روسیه و چین موضوعیتی نداشت. امکان دارد در این مقطع نیز به فرمتی برسیم که اساسا روسیه و چین حضور نداشته باشند.
احمدی در پایان با اشاره به نقش اروپا در این مسیر گفت: در خصوص نقش اروپا، موضع ترامپ مهم است که باید ببینیم چگونه در این حوزه با اروپا کار میکند و آیا موضوع ایران به یکی از معدود وجوه اشتراک بین اروپا و دولت ترامپ تبدیل خواهد شد. اروپاییها هم ممکن است بخواهند برای معامله با آمریکا از این کارت استفاده کنند.