راضیه حسینی: مسئولان در کشور ما کیسهای از واژگان مخصوص دارند، که هر باریکی، یا چند تا را برمیدارند و با آن جمله میسازند. مثلاً یکی از پرکاربردترین آنها «تلاش میکنیم» است بعدی «قول میدهیم» و کلمات دیگری مثل «بهزودی، بستر مناسب، عدالت، اشتغال، پیشرفت و …» هم در ردههای بعدی قرار میگیرند.
کلمات به این شکل تقسیم میشوند که، صبح به صبح مسئولان دور هم جمع میشوند و هرکدام یکی یا چند تا را برمیدارد، مثلاً آن که «تلاش میکنیم، یا تلاش کنیم» را برداشت، روی این کلمات خط میکشد و باقی، سعی میکنند از واژگان دیگری استفاده کنند، تا تنوع و جذابیت جملات حفظ شود.
یک حسی به ما میگوید آقای قالیباف از همه زودتر به جلسه رسیده است و هر چه روی میز بوده برداشته و دیگر چیزی برای بقیه نمانده است. یکطوری همۀ کلمات کلیدی را در چند جمله ریختوپاش کرده است که جمله از سنگینی به سمت پایین ول شده و اصلاً کسی متوجه نمیشد چی به چی است؟
در ابتدا گمان کردیم منظور از ثروت، کسب علم است. بعد دیدیم نه ربطی ندارد، همان اصل ثروت است که باید خلقش کنیم! با خودمان گفتیم ما مردم معمولی که توانایی پر کردن جیب خودمان را نداریم، چطور میخواهیم ثروت خلق کنیم؟ تنها راهی که به نظرمان رسید چال کردن پولها و منتظر ماندن برای به ثمر نشستن درخت پول است. شاید این دفعه شد و مثل پینوکیو ضایع نشدیم. شاید توانستیم یک باغ پر از پول خلق کنیم!
راه بعدی، کندن زمین و رسیدن به گنج است که آن هم کمی غیرممکن است، چون خودبهخود زمین در حال فرونشست است و نیازی به کندن ندارد. هنوز بیل بلند نشده نصف مملکت فرومیریزد.
فکر کردیم بد نیست برویم سراغ کشف معدن طلا، که بهسرعت پشیمان شدیم. اصلاً معدن در ایران خطرناک است، یکوقت بعد از پیداکردن طلا، میریزد روی سرمان و مسئولان نهایتاً کمی آه میکشند، از کیسه چند تا کلمه مثل «پیگیری، مراتب ناراحتی، دستور میدهیم» و این چیزها را در میآورند و بعد دکمۀ فراموشی را میزنند و ریست فکتوری میشوند.
تنها گزینهای که به نظرمان کمخطرتر از باقی رسید، کیمیاگری است. پیشنهاد میکنیم همگی برویم سراغ تبدیل مس به طلا و خلق ثروت!
فقط جان عزیزتان توجه کنید. این وسط اگر بهاشتباه اکسیر جاودانگی را پیدا کردید، مکث نکنید و بریزد در چاه فاضلاب. همین مانده در این وضعیت، جاودانه هم بشویم!