این روزها هرچه که در خانه داماد (مردم) خبری نیست در منزل عروس (احزاب و مدعیان نشستن بر کرسی والی استانها به ویژه دارالعباده یزد) خبر است.
به طوری که صبح به صبح اول خبر گرانی آخرین بازمانده در حال انقراض نسل غذا؛ یعنی نان و لبنیات و تخممرغ در عصر یخبندان فقر میشنویم و بعد خبر لیست استانداران پیشنهادی یزد را!
برحسب عادت پاچهخواری و تملق و رسم رایج زدن کانال؛ خدمت عمهجان یکی از شانسهای دنیای مجازی استانداری یزد شدن رسیده با نشان دادن عکس نامزدهای استانداری خدمتشان تبریک گفتم.
ایشان گفتند اخویزادهام: والی یزد کدومشونه؟
گفتم آن بالا نفر دوم از چپ!
عمه با ناز و قربان رفتن گفتند: ماشاءالله، بزرگ شده، نشناختمش ماشاءالله.
بچه خیلی خوبیه اما…
دست از پا درازتر از کانال پیشرفت مذکور دور شدم و با خود گفتم: اگر برای ما استاندار نمیشود ولی نورچشمی عمه! صاحب سابقه برای خودش میشود برای آیندگان هم فیضی میرسد و نوهاش میتواند مدعی شود که پدربزرگم استاندار بوده اگر بپرسند چرا اسمش در تاریخ نیست میگوید نود درصدش حل بوده حکمش نزدند.
پدرجان ما که بخیل نیستیم حالمان هم خوش نیست بگذار به قول یزدیها بعضیها هم اینطور دلشان (خش) شود.
زباندراز