زمان : 13 Khordad 1403 - 05:44
شناسه : 196328
بازدید : 3195
لذت‌های کوچک با وعده‌های بزرگ! طنز؛ لذت‌های کوچک با وعده‌های بزرگ! یزدفردا: پزشکیان: «سفره‌های مردم روزبه‌روز بی‌رنگ می‌شود. می‌توانستیم در منطقه جایگاه برتر داشته باشیم. می‌توانستیم کاری کنیم مردم از سلامت کامل برخوردار بودند و آموزش بر اساس عدالت بود، ولی نکردیم.»

این جملات را نماینده مجلس در نشست خبری پس از ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری گفت از این پس تا زمان انتخابات شاهد چنین جملات و صحبت هایی خواهیم بود. افرادی که ثبت نام کردند پشت تریبونها میروند، وعده ها در هوا پیچ و تاب میخورند و بعد از کلی ناز و عشوه روی سر مردم مینشینند. مردم وعده ها را در دست میگیرند با تعجب نگاهی بهشان کنند و هرچند میدانند بعد از مدت کوتاهی درست وقتى انتخابات انجام شد، همه محو میشوند ولی باز هم از دیدنشان لذت می برند.

مردم وعده ها را میگذارند سر طاقچه خانه هاشان هر روز صبح نگاهشان میکنند توی دلشان قند آب میشود و بعد میروند پی کار و زندگی شان شب که خسته و کوفته از راه میرسند باز هم به وعده ها نگاه میکنند چک های برگشت خورده، بدهی های روی هم انباشته شده، سفره های خالی و ... را فراموش میکنند و لبخند میزنند.

مردم میدانند این وعده ها خیال است اما با خیالش هم خوش میشوند اصلاً چه ایرادی دارد؟ بگذارید ما هم چند روزی کیف کنیم. فکر کنیم قرار است به شادترین ثروتمندترین و مرفه ترین کشور دنیا تبدیل شویم. مثلاً قرار است هزینه های دندان پزشکی رایگان شود. قرار است حقوق کارگران و کارمندان بالاخره به میزان قابل توجهی اضافه شود. قرار است مسکن ارزان، همراه با خودروی با کیفیت و مقرون به صرفه به مردم داده شود.

لطفاً برای چند لحظه چشمهایتان را ببندید و نگاه نکنید چه افرادی و در چه جایگاهی این حرفها را میزنند. فقط به جملات گوش کنید و لذت ببرید خودتان را در جهان ترسیم شده توسط كانديداها تصور كنيد. فکر کنید در یک جهان موازی قرار دارید که مسئول اول عمل میکند و بعد حرف میزند این حرفها هم همه از قبل انجام شدهاند فکر کنید در هوای پاک پایتخت نفس عمیقی کشیده اید و عطر خوش زندگی در وجودتان جریان دارد از خانه ای که به تازگی خریده اید خارج میشوید و به خیابان می رسید.

مسئولی را میبینید که مشغول دویدن دنبال اتوبوس بی آرتی است خودروهای لوکس با شیشههای دودی هم مشغول رساندن کارمندان عادی به سر کار هستند ناگهان خودروی مشکی متالیکی جلو پایتان ترمز می.کند در را باز میکنید ولی خودرویی دیگر با بوق ممتد میخواهد به شما برسد دعوا بین سوار کردن شماست که یکهو چشمانتان باز میشود و متوجه میشوید در دنیای واقعی هستید. جایی که وعده ها را به جای گذاشتن سر ،طاقچه باید بگذارید در کوزه!

راضیه حسینی