دکتر حمزه رضایی: عارضم به حضور شما که حتی بازگو کردن این نمونه از ناسپاسی نسبت به باجناق هم سخت و جانکاه است…
تصور بفرمائید در یک برهه زمانی ابر و باد و مه و خورشید و فلک جمع می شوند، شانس و اقبال به شما رو ی می آورد و در راس یک وزارتخانه قرار می گیرید، با کلی نفوذ و اختیار خدادادی و برو و بیای آنچنانی و این چنینی و لشکری از ملازمان و مراقبان و بادی گارد و خدم و حشم که پروانه وار بر گرد وجود شما می چرخند.
درست در همین گیر و دار و هیر و ویر اوجگیری سیاسی و تشریفاتی، باجناق نازنین از شما تقاضای کوچکی می کند…