راضیه حسینی: عموم مردم، لطفاً برای خرید جت عجله نکنید. صف را رعایت کنید تا به همه برسد. اگر با مشکل نقدینگی مواجه شدید اصلاً نگران نشوید، قرار است به زودی سود سهام عدالت واریز شود، میتوانید کمبود مالی را از آن راه جبران کنید. اگر کالابرگ به دهکتان تعلق میگیرد که شانس با شما یار بوده و میتوانید با خیال راحت هزینهی خرید ماست، تخم مرغ و ماکارونی را برای خرید جت پسانداز کنید.
به شایعات توجه نکنید، اینکه مثلاً معاون عمران شهرهای جدید گفته: «شش دهک جامعه توان خرید خانه را ندارند. چهار دهک آنها حتی توان پرداخت اجاره را هم ندارند.» اینها همه سیاهنمایی است. وقتی کشوری اجازه میدهد «عموم مردم» جت بخرند یعنی میداند اکثریت، با اندکی پسانداز میتوانند یک جت جمع و جور و نقلی بخرند.
باید نیمهی پر لیوان را ببینیم. اینکه بالاخره بعد از مدتها یک خبر خوش اعلام شد. مردم میتوانند بدون محدودیت یک چیز بخرند. بدون اینکه سایت خرید هنوز باز نشده بسته شود، و بدون قرعهکشی. اینها کم نیستند. حتی میدانند که قرار است جت بخرند و بعد از چنیدن ماه انتظار جایش هواپیمای باربری بهشان نمیدهند.
یا نمیگویند جتمان تمام شده میخواهید بروید ببینید چه چیز در انبار مانده بردارید. اینها همه قدمهایی است رو به جلو که متأسفانه ما مردم از بس درگیر سیاهنمایی و سیاهبینی شدهایم این اتفاقهای مثبت را نمیبینیم. فقط به یک محدودیت، و آن هم نبود منابع مالی فکر میکنیم.
کسی چه میداند، شاید چندی بعد این امکان فراهم شود که مردم جتها را متری بخرند. مثلاً هر کس قسمتی از آن را خریداری کند. مهم نیست کدام قسمت، شما در هر صورت صاحب سندی هستید که نام جت بر روی آن خورده شده است. با این شرایط، مشکل مالی عدهی کمی که توان خرید نداشتند هم حل خواهد شد.
شش دهکی که نمیتوانستند خانه بخرند هم امیدوار باشند، درست است که خانه گران است، و حتی اجارهخانه هم جور نمیشود، ولی در عوض، با کمی پسانداز شاید بتوانید روزی، دستگیرهی کابین خلبان جت را بخرید. شما برای نسلهای بعد از خود دارایی باارزشی به جا خواهید گذاشت. آنها همیشه از شما یاد میکنند و میگویند: «خدابیامرز پول نداشت، ولی شم اقتصادیش قوی بود.»