راضیه حسینی: متأسفانه مردم در کشور ما به دندانهای خود اهمیت نمیدهند. همین افراد سی تا چهل ساله در زمان کودکی خود با انواع پیامهای آموزشی در مورد دندان آشنا شدند.
مطمئنیم اکثر این افراد کرکس مهربانی که با رویی گشاده همیشه به کودکان میگفت «بچههاااااا مراقب باشید» را به یاد دارند. حیوانی که همیشه نگران سلامتی ما بود. موجودی بیریخت به نام «دون دون» هم که برای بسیاری از بچههای قدیم آشناست. جانوری که قصد داشت دندانهای بچهها را نابود کند.
اما چه شد که اینهمه پیام آموزشی از خاطر ما پاک شد؟ چرا دیگر به فکر درست کردن و نگهداری از دندانهای خود نیستیم؟ جز تنبلی و اهمالکاری هیچ دلیل دیگری وجود ندارد. هزینههای دندانپزشکی که در کمترین حالت ممکن قرار دارند. آنقدر ناچیز که شما همین الان میتوانید کلیهی دندانهای خود را با پول یک بسته شکلات درست کنید. مردم دوست دارند دندانهای خود را از دست بدهند و این هیچ ربطی به هزینههای دندانپزشکی ندارد.
دولت و مسئولان دیگر باید چه کنند، اینهمه ارزانی در هزینههای درمان را هیچ کجای دنیا نمیتوانید پیدا کنید. مطمئنیم این روند تا جایی ادامه خواهد یافت که دندانپزشک و دستیار را پشت در خانه میبینیم، در حالیکه یونیت دندانپزشکی را پشت کمر زدهاند و سه، چهار طبقه آپارتمان را بالا آمدهاند تا فقط به دندانهای ما رسیدگی کنند. ولی باز هم ما آنها را نمیپذیریم و میگوییم :«دندون خودمونه. دلمون میخواد خرابش کنیم و بعد با انبردست بکشیمش.»
ممکن است مسئولان چندی بعد هلیکوپترهای امداد را برای نجات دندانهای ما بسیج کنند. چندین امدادگر از در و پنجره وارد خانه شوند و تلاش کنند تا دندانهای ما را نجات دهند؛ ولی ما باز هم مقاومت میکنیم و جلوی چشمشان با انبردست دندانهای خود را از بیخ میکنیم.
مسئولان دیگر کاری از دستشان بر نمیآید. این ما مردمیم که دلمان میخواهد بیدندان شویم. خیلی از این حالت خوشمان میآید. لذت میبریم وقتی مقابل آینه به لبهایمان که مثل دو تا اسفنج چروک خورده روی هم افتادهاند نگاه میکنیم.