راضیه حسینی: به نظر میرسد جناب وزیر در تعریف خط قرمز دچار اشتباه شده است. ایشان ربان قرمز و خط قرمز را با هم اشتباه گرفته و فکر کرده است این دو با هم مترادفند و هر جا خط قرمز دید باید ازش عبور کند.
کاش یک نفر جناب وزیر را از این اشتباه در بیاورد، البته معلوم نیست درآمدن از اشتباه به فرو رفتن در اشتباهی دیگر منجر خواهد شد یا نه؟
مثلاً چند وقت دیگر جناب وزیر اعلام کند: «در حال رسیدن به قلهی موفقیت هستیم.» اما بعد متوجه شویم ایشان نقشهی راه را برعکس گرفته و با تمام توان در حال تلاش برای رسیدن به عرشی است که در واقع فرش است.
شاید بهتر باشد اصلاً تلاشی برای متقاعد کردن وزیر به برداشت اشتباه از خط قرمز انجام ندهیم. با لبخند و لایک تأیید کنیم، حتی میتوانیم زیر این خبر کلی ایموجی قلب و تشویق هم بگذاریم. بد نیست اگر اینترنت اجازه داد، خبر را در اینستاگرام استوری کنیم و از وزیر تشکر ویژهای به عمل آوریم.
حتی میتوانیم از خط قرمز هم تشکر کنیم که به حرف نیامده و از ادب خارج نشده است. تشکر میکنیم که گاهی اجازه میدهد ازش عبور کنیم. ما مردم، برخی مواقع مجبوریم برای تحمل جملات بعضی مسئولان از یک سری خط قرمزها عبور کنیم.
مثلاً اگر صبر ایوب خط قرمز مغز باشد و پس از آن آژیرها برای تمام شدن صبر به صدا در بیاید، ما سالهاست از آن عبور کردهایم و هیچ آژیری به صدا در نیامده است. اگر بیپولی حد و مرز و خط قرمزی داشته باشد و پس از آن خطر، گزارش شود، ما مدتهاست خط قرمز را پشت سر گذاشته و با خطر همراه و هممسیر شدهایم.
اما خوشحالیم مسئولان هرگز هیچ خط قرمزی را رد نکردهاند. از کیفیت اینترنت بگیرید تا امنیت خودرو و جان مردم. از خالی نشدن سفرههای مردم تا هوای پاک و سالم. ما مسئولانی داریم که به خطها و البته ربانهای قرمز خیلی اهمیت میدهند.