داستانهای رعب آور در کلبه وحشت انزلی
در ۲۵ کیلومتری غرب صومعهسرا در نزدیکی انزلی، یک روستای تاریخی و قدیمی به نام هفت دغنان وجود دارد . این روستا یکی از بزرگترین و کهنترین روستاهای تاریخی در شمال ایران به شمار می رود. در این منطقه درست در وسط جنگل یک کلبه متروکه وجود دارد که به محلی ترسناک و اسرار آمیز تبدیل شده است.
به گفته مردم محلی در این کلبه شبها صداهای عجیب و ترسناک به گوش می رسد و همچنین سنگینی هوا و سختی تنفس در اطراف آن احساس می شود. مردم معتقد هستند در این کلبه ارواح زندگی می کنند و اگر کسی داوم بیاورد و شب را در این کلبه به صبح برساند ثروتمند خواهد شد. ولی با این حال کسی جرات نزدیک شدن به این کلبه متروک را نداشت. تا اینکه در سال 1365 اتفاقی افتاد که به ترسناک بودن و جادویی بودن آن افزود.( با مجله گردشگری الفبای سفر همراه باشید)
نمایی از روستای هفت دعنان
اقامت ۴ پسر دانشجو در کلبه وحشت انزلی
4 پسر دانشجو به این روستا رفته و تصمیم گرفتند تا برای خاتمه دادن به داستانها این کلبه ترسناکف شبی را به صبح برسانند، غافل از آنکه سرنوشت چیز دیگری را برایشان رقم زده بود.پس از اینکه این 4 پسر دانشجو به این کلبه می روند شبهنگام به دلیل نامعلومی دو نفر از آنها از کلبه بیرون زده و فرار می کنند. ولی برای دو نفر دیگر سرنوشت غم انگیزی اتفاق می افتد. این طور که به نظر می رسد یکی از آنها از ترس جان خود را از دست داده بود که دلیل آن هرگز مشخص نشد و نفر چهارم نیز دیوانه می شود و دیگر هیچ وقت به شرایط عادی بر نمی گردد.
داستان ناراحت کننده این 4 جوان به ترسناکتر و راز آلود بودن این محل دامن می زند و برای مدتها این کلبه پلمپ شده و کسی جرات نداشت تا حتی به این جنگل نزدیک شود. ولی ماجرای چهار دانشجو در کلبه وحشت آخر داستان نبود بلکه افراد دیگری نیز تلاش کردند تا در این کلبه بمانند.
ماجرای ۳ دختر در کلبه وحشت انزلی
پس از 4 سال باز هم افرادی تصمیم گرفتند تا اسرار این خانه را کشف کنند و شب در این کلبه اقامت داشته باشند. این بار 3 دختر بودند که به روستای هفت دغنان رفتند و در مورد وحشتناک بودن و شوم بودن و ماجرای سرنوشت 4 جوان دانشجو در این کلبه شایعاتی را شنیدند. آنها تصمیم گرفتند تا شجاعت خود را محک زده و ثابت کنند که در این محل ترسی وجود ندارد.در نتیجه به شکل پنهانی در شب به این کلبه رفته و از در پشتی داخل شدند تا شب را در کلبه بگذرانند. اما بار دیگر سرنوشت تاسف باری در انتظار آنها بود. ماجرا به این شکل اتفاق افتاد که مردم محلی 2 روز بعد در نزدیکی کلبه دختری را می بینند که شوکه بوده و از ترس به خودش می لرزید و مرتبا به سمت کلبه اشاره می کرد.
مردم محلی پلمپ را شکسته و وارد کلبه شدند و با جسد دو دختر دیگر مواجه شدند. این دو نفر بر اثر سکته جان خود را از دست دادند و گفته شده هر دو آنها چشمشان باز بوده و به نقطه ای خیر شده بودند، متاسفانه دختر دیگر که جان سالم به در برده بود، پس از 4 روز خودکشی کرد.ماجرا به حدی سرو صدا کرد که حتی پلیس نیز به محل آمد تا فضای عجیب آن محل را بررسی کند و محل را تخلیه کند. پس از آن بود که دیگر کسی اجازه ندارد به این کلبه نزدیک شود.
راز کلبه وحشت انزلی چیست؟
واقعیت یا خیال در کلبه وحشت انزلی
داستانهایی که در مورد کلبه وحشت انزلی روایت شده، به نظر دور از ذهن می آید ولی بر اساس گفته خیلی ها واقعیت دارد از طرفی نیز هیچ مدرک یا شاهدی وجود ندارد که درستی این داستانها را اثبات کند. در هر صورت برای اثبات درستی و صحت این گفته ها باید تحقیقات بیشتر و گسترده تری صورت بگیرد تا واقعیت آن مشخص شود.( برای اطلاع از قیمت تورهای مسافرتی الفبای سفر را دنبال کنید.)
هفت دغنان انزلیدر جنگل اسرارآمیز هفتدغنان در نزدیکی بندر انزلی و صومعه سرا، در استان گیلان، منطقهای قرار دارد که سالهاست مقصد ماجراجویان و گردشگران بیشماری است. محلیان صداهای زیادی از این جنگل شنیدهاند و میگویند، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. ولی اگر برای تجربهی وحشت و دلهره به این ناحیه سفر کردهاید، به قسمت شرقی روستا بروید، جایی که هوا ناگهان سنگینتر میشود و وجود کلبهای متروکه و پرماجرا که افسانههای محلی زیادی در دل آن گنجانده شده به سنگینی این فضا میافزاید.
بارها شده است که ما فیلم های ترسناک را تماشا کردهایم ولی در عمق دلمان باورمان بر این بوده است که این فیلم نمیتواند واقعی باشد. در واقع این تنها راهی است که می تواند ما را به دیدن ادامهی فیلم تشویق کند، اما همیشه این باور حقیقت ندارد! در شمال ایران کلبهای مخوف و مرموز وجود دارد که باعث شده است که حتی محلی های این منطقه به آن نزدیک نشوند. در ادامه قصد داریم بیشتر با این کلبه که در محوطه بیرونی روستای هفت دغنان واقع شده است آشنا شویم.
یکی از ماجراهایی که باعث شد این کلبه وحشت بیشتر از پیش مرموز و ترسناک شود، اتفاقی است که در سال ۱۳۶۵ افتاد! و اما آن اتفاق چه بود؟
در سال ۱۳۶۵، برای اولین بار چهار پسر به این روستا رفته و تصمیم میگیرند که برخلاف تمام حرف و حدیثهایی که راجع به کلبهی وحشت شنیده بودند، شبشان را در این جا بمانند. شب هنگام دو نفر از این چهار پسر به خاطر اتفاقی نامعلوم از کلبهی وحشت انزلی پا به فرار میگذارند، اما متاسفانه دو نفر دیگری که در آن جا میمانند، به سرنوشت غم انگیزتری دچار می شوند. گویا یکی از آن ها در همان کلبه از ترس، جان خود را از دست میدهد که دلیل آن هنوز هم مشخص نیست و دیگری که زنده مانده بود، دیوانه می شود و هرگز دیگر به حالت عادی خود برنمیگردد.
این اتفاق تنها مورد مشکوک این کلبه نیست! افراد دیگری نیز به آن وارد شدهاند. بعد از ۴ سال،. این بار ۳ دختر بودند که به روستای هفت دغنان آمدند. این ۳ دختر به سمت کلبهی وحشت انزلی رفتند، می گویند که ۲ روز بعد مردم محلی، دختری را در اطراف کلبه پیدا کردهاند. دختر شوکه شده بود و از ترس می لرزید! بالاخره افرادی آمدند و وارد خانه شدند و دو دختر دیگر را در حالی پیدا کردند که جانشان را از دست داده بودند. علت مرگ هر دو، سکته و مرگ آنی تشخیص داده شده بود. گفتهها حاکی از آن است که چشم هر دو به نقطهی مشخصی خیره شده و باز مانده بود. پس از این اتفاق، این کلبه توسط پلیس محلی تخلیه و تحت تدابیر امنیتی قرار می گیرد. از آن زمان کسی اجازه ندارد که به این کلبه وحشت نزدیک شود و یا از آن دیدن کند.
حرف هایی که در مورد این کلبه وحشت گفته می شود بسیار دور از ذهن است اما طبق نظر بسیاری از محلیها، واقعیت دارد. البته باید توجه داشت که هیچ گونه اسناد و یا شواهدی که به طور حتم اثبات کند که داستان های این کلبه واقعا اتفاق افتاده است، وجود ندارد. در هر صورت، درستی این ماجرا نیازمند تحقیقات و مطالعه بیشتر و گستردهتری می باشد. به نظر شما این کلبه واقعا مرموز و خوفناک است؟ اصلا از وجود چنین کلبهای در این در منطقهی سرسبز و آرام اطلاع داشتید؟
راز کلبه وحشت انزلی فاش شد
کلبه وحشت یک مکان اسرار آمیز است که پشت آن ترس و راز پنهان است. در چند سال اخیر داستانهای زیادی از این کلبه نقل می شود که مشخص نیست واقعیت دارد یا شایعات است. برای سر در آوردن از راز کلبه وحشت انزلی باید تمام ماجرا را شنید. داستان از کجا شروع شد؟
تاریخچه کلبه وحشت انزلی
تصور کنید با چند نفر از دوستانتان قرار دارید شب را در کلبه ای مرموز وسط جنگل بگذرانید. شما می خواهید ثابت کنید اینجا هیچ خبری نیست. تاریکی مطلق جنگل، هوای مه آلود و مرطوب و انواع صدای جانداران محیط به شما وهم و ترس خاصی القا می کند. شاید پشیمان شده اید که چرا اینجا آمده اید. نیمه های شب وحشتی عمیق از صداهای ناشناخته و ترسناک شما را احاطه می کند. ممکن است داخل خانه چیزی دیده باشید. دیگر جرات ماندن در خانه متروک را ندارید. آیا راه فراری برایتان مانده؟ این درست اتفاقی است که سال 65 برای چهار دانشجوی پسر که پا به کلبه وحشت انزلی گذاشتند، رخ داد. در اثر حادثه ای مجهول، دو نفر آنها شب از کلبه فرار می کنند اما دو نفر دیگر می مانند که پایان تلخی رقم می خورد. یکی از آنها جان خود را از دست می دهد و آن یکی هم دچار جنون می شود. آیا وحشت به خاطر ترس از فضای وهم آلود بوده یا حادثه ای برای آنها اتفاق افتاده بود؟ کلبه بعد از این جریان مرگبار پلمپ می شود. این ابتدای تاریخچه کلبه وحشت انزلی است.
کلبه وحشت انزلی در جنگلی اسرارآمیز قرار دارد.
مرگ در کلبه وحشت انزلی
به دلیل آوازه ای که کلبه وحشت انزلی پیدا کرده بود، سال 69 چند نفر دیگر آماده ماجراجویی می شوند. این بار سه دختر تصمیم می گیرند تا به افسانه کلبه وحشت پایان دهند. با وجود اینکه آنها از ماجرای چند سال قبل و خطر احتمالی با خبر بودند، برنامه خود را پیاده می کنند. برای اینکه مردم محلی مانعشان نشوند از در پشتی کلبه وارد می شوند تا یک شب عجیب را آنجا بمانند. ولی حادثه ای شوم در راه بود.
به گفته مردم محلی دو روز بعد از ورود دختران به کلبه، یکی از آنها را شوکه شده و ترسان پیدا می کنند. با توجه به اشارات دختر، مردم متوجه کلبه می شوند. پلمپ شکسته می شود و با صحنه ای دلخراش روبرو می شوند. دو دختر جان باخته بودند و علت مرگ ناشی از ایست قلبی و سکته تشخیص داده می شود. بر اساس نظر شاهدین، انگار دختران قبل از مرگ به یک نقطه مشخص به حالت چشم باز خیره بودند. چند روز پس از این حادثه، دختر سوم هم خودکشی کرد تا شوم بودن کلبه ادامه پیدا کند.
مرگ در کلبه وحشت انزلی
ممنوعیت کلبه وحشت
با تکرار حادثه مرگ در کلبه وحشت انزلی، پلیس این مکان را ممنوع اعلام کرد و تحت نظارت قرار داد تا از حوادث بعدی جلوگیری شود. با این اعمال فشار کسی اجازه ورود به این محل را ندارد.
کلبه وحشت کجاست؟
برای رسیدن به موقعیت کلبه وحشت باید به انزلی بروید، در محدوده بندر انزلی و صومعه سرا، روستایی هفت دغنان قرار گرفته است. روستایی قدیمی که در جنگلهای انبوه گیلان جای دارد. در بعضی نقاط جنگل فضاهای وهمناکی هست که نمونه اش در شمال زیاد دیده می شود مانند تالاب ارواح نوشهر یا جنگل مرده شیرگاه. جنگل هفت دغنان هم دارای چنین حال و هوایی است. کلبه وحشت بیرون از بافت روستا و میان درختان محصور و بلند قرار دارد.
اگر قصد سفر به انزلی را دارید، پیشنهاد میکنیم سری هم به آکواریوم انزلی بزنید. ما در مقالهای به طور کامل به این جاذبه گردشگری در انزلی پرداختهایم.
افسانه جنگل نفرین شده
در دنیا مکانهایی ترسناک و مرموزی هستند که به نام مکان تسخیر شده، خانه ارواح، کلبه وحشت و نامهای مشابه شناخته می شوند. عموم این ساختمانها و مکانها متروکه هستند و یک اتفاق غیر معمول ترسناک به آنها نسبت داده می شود که پس از آن به محلی نفرین شده تبدیل می شوند.
محوطه هفت دغنان مربوط به دورانهای تاریخی پس از اسلام است که در اثر حوادثی متروک می شود. براساس افسانهای قدیمی که در منطقه رواج دارد، کودکی خردسال داخل گهواره توسط مار نیش می خورد. والدین کودک هم مار را تقعیب می کنند و می کشند. ناگهان مارها به منطقه حمله میکنند و مردم ناچار می شوند از ترس مارها محل زندگیشان را تغییر بدهند. آیا این افسانهها می تواند ریشه مکانی نفرین شده باشد؟
مکانهای نفرین شده مانند یک معمای حل نشده باعث کنجکاوی می شوند. عده ای اعتقادی به چنین تاثیراتی ندارند اما بعضی باور دارند که نیروهای مرموزی وجود دارد که تاثیرات مخرب ایجاد می کند. کلبه وحشت انزلی مکانی نفرین شده است؟
هفت دغنان ازنمای بالا
شایعه کلبه وحشت انزلی
داستانهای ترسناکی که از این کلبه نقل شدف کنجکاوی را برای پیدا کردن سرنخهایی از این محل مرموز بیشتر می کند. افرادی برای کشف حقیقت کلبه وحشت راهی روستای هفت دغنان شدند. با مردم محلی در مورد ماجرای کلبه پرسیدند اما عجیب اینکه مردم روستا وجود چنین کلبه ای را رد کردند. آنها منکر این داستان و حواشی آن شدند. اما واقعیت چیست؟
راز کلبه وحشت انزلی
خبرنگاران بومی گیلان با تحقیق در مورد راز کلبه وحشت انزلی از منطقه هفت دغنان دور شدند اما متوجه یک کلبه متروکه در روستای رینه شدند. موقعیت جغرافیایی روستا بین شهر پونل و صومعه سرا قرار دارد. کلبه وحشت انزلی ساختمانی نیمه مخروبه که بیش از دویست سال قدمت دارد. کلبه ای که این داستانهای ترسناک به آن نسبت داده می شود مربوط به ملکه جنگل است. عزت الملوک ساسانی از سال 1315 به مدت چند دهه از رهبران ایل تالش بوده و بین گیلانی ها به ملکه جنگل شهرت داشته است.
کلبه ملکه جنگل
عمارت ساسانی یا کلبه ملکه جنگل با معماری ویژه و بومیش حال و روز خوبی ندارد. این شاید بدترین نفرین شدن یک عمارت تاریخی باشد. بخش های زیادی از آن فرو ریخته و هیچ گونه رسیدگی و مرمتی صورت نگرفته است. با وجود اینکه در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده اما همچنان مورد بی توجهی میراث فرهنگی قرار دارد.
نمونه های مشابه
در دنیا نمونه های مشابهی از کلبه های وحبه داستانهای ترسناک باور دارید؟ بسیاری از افراد عاشق ماجراجویی و کاوش در مکانهای ترسناک و رعبآور هستند. شاید تاکنون نام کلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید که این مکان مخوف در دل جنگلی در نزدیکی صومعهسرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناک است.
استان گیلان، یکی از قدیمیترین مناطق ایران با طبیعتی بکر و دوستداشتنی است که بسیاری از مناطق آن تاکنون مورد کاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبههای طبیعی و تاریخی گیلان، هر سال هزاران گردشگر را بهسمت خود میکشانند. سفر به این منطقه شمالی با وجود انواع دیدنیها یکی از بهترین تجربیاتی است که میتوان کسب کرد. پس با کجارو همراه باشید تا داستانهای ترسناک کلبه وحشت انزلی، از مرز واقعیت تا خیال را با هم بررسی کنیم.
تجربه وحشت و دلهره در جنگل، کوهستان، کلبه و خانههای تسخیرشده، یکی از محبوبترین جاذبههایی است که بسیاری از ماجراجویان را ترغیب به سفر میکند. در این میان، برخی از افراد در حال انکار هستند؛ در حالی که برخی دیگر برای یافتن واقعیت بهسمت این مکانها میروند تا راز آنها را کشف کنند. شما از کدام دسته از افراد هستید؟ آیا دوست دارید به کلبه وحشتی بروید که گفته میشود چند نفر در آن جان خود را از دست دادهاند و چند نفر هم تا آخر عمر دیوانه شدهاند؟
هر آنچه باید درباره کلبه وحشت انزلی بدانید:
- کلبه وحشت انزلی کجاست؟
- تاریخچه کلبه وحشت انزلی
- راز کلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت
- فیلم ترسناک کلبه وحشت انزلی
کلبه وحشت انزلی کجاست؟
کلبه وحشت انزلی از جاهای دیدنی بندر انزلی است و در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ کیلومتری غرب صومعهسرا، در بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیکی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیکی روستای هفت دغنان قرار دارد که علاوه بر زیبایی، بسیار رعبآور و ترسناک است و هر کسی جرات ندارد در آن پای بگذارد.
محلیهای این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیدهاند و طبق گفته آنها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. البته اگر برای تجربه ترس و دلهره به این جنگل سفر کردهاید، راه خود را بهسمت بخش شرقی روستا کج کنید، جایی که هوا بهیکباره سنگینتر میشود و حضور کلبهای دو طبقه، متروکه و پرماجرا فضا را حتی سنگینتر هم میکند؛ مکانی که افسانههای محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد.
طبق تجربه بسیاری از افراد، این جنگل باشکوه در طول شب، تبدیل به یکی از ترسناکترین و دلهرهآورترین نقاط کره زمین میشود و صداهای عجیبی در آن به گوش میرسد؛ اما واقعا چه اتفاقات ترسناکی در کلبه وحشت انزلی اتفاق افتاده است؟
منطقه باستانی هفت دغنان
با گذر از روستای بهمبر و در حدفاصل زمین بهمبر و پونل در دو سمت رودخانه واویلا یا اسکندررود در دل جنگل هفت دغنان، به ویرانههای یکی از بزرگترین و وسیعترین شهرهای تاریخی گیلان در فومن میرسید. این منطقه تاریخی تا زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار، شامل زمینهای گسكر، خاک ماسال، شاندرمن و تالش دولاب میشد. مرکز حکومت این سرزمین حاصلخیز و باشکوه، شهر گسكر یا گوراب بود که ما امروز آن را با نام هفت دغنان میشناسیم. آثار تاریخی این شهر، کماکان زیر ریشههای درختان جنگلی هفت دغنان مدفون هستند.
هفت دغنان از سه کلمه «هفت»، «دغن» و «ان» تشکیل شده است. «دغن» در زبان گیلکی بهمعنای رودخانه و نهری غیرطبیعی است و «ان» نیز پسوند مکان است. به باور ساکنان این منطقه، هفت پادشاه یا هفت خاندان بزرگ در گوراب گسكر یا شهر امروزی هفت دغنان حکومت میکردند و به همین علت، نام این منطقه را «هفت دغنان» گذاشتهاند.
عکس از ایسنا
از آثار تاریخی به جا مانده در این ناحیه میتوان به حمام خرابه، چند خانه ویران، پل آجری، قلعه کول، پل خشتی و استخر قدیمی برای ذخیره آب اشاره کرد. آرامگاه سید شرفشاه، عارف بزرگ گیلانی نیز در این منطقه قرار دارد که یکی از زیارتگاههای مهم منطقه محسوب میشود.
منطقه تاریخی هفت دغنان از روزگاران قدیم، مرکز پرورش دام، کشت گندم، برنج و انواع میوهها بوده است و مردم آن به دامداری و کشاورزی مشغول بودهاند. جالب است بدانید که این منطقه به پرورش کرم ابریشم و بافتههای ابریشمی نیز مشهور بوده است. این منطقه تا زمان حکومت صفویه مستقل بود؛ اما پس از اینکه دولت صفویه شروع به بهرهگیری از اختلافهای امیران محلی در گیلان و نفوذ در این سرزمین کرد، استقلال خود را از دست داد.
افسانههای زیادی در مورد چگونگی متروک ماندن منطقه تاریخی هفت دغنان وجود دارد. طبق یکی از آنها، ماری، بچهای را داخل گهواره نیش میزند و پدر و مادر بچه به تعقیب مار میروند و آن را میکشند. پس از این حادثه، مارها به منطقه حمله میکنند و مردم نیز از ترس مارها از محل سکونت خود میگریزند و آنجا را تخلیه میکنند.
افسانههای دیگر میگویند که قورباغهای بزرگ و سمی در آب استخر وارد شد و آب آن را مسموم کرد. پس از آن، تمام گاو و گوسفندهایی که از آب استخر آب مینوشیدند، مسموم شدند و شیرشان مردم منطقه را مسموم کرد. در نهایت مردم منطقه موفق نشدند تا قورباغه را از بین ببرند و مجبور شدند شهر را ترک کنند.
در حال حاضر تمام جنگل این منطقه تاریخی متعلق به شرکت شفارود است و از آثار تاریخی بهدست آمده در آن میتوان به انواع مهرهها، انگشتر مردانه، سکههایی از جنس مس و روی، پیهسوزهای سفالی، چراغهای روغنی و کوزههای گلی بزرگ که برای تدفین از آن استفاده میکردند، اشاره کرد. کورههای سفالگری، آجرپزی، کارگاههای شیشهگری و آهنگری و قبرستانهای قدیمی از دیگر کشفیات این منطقه تاریخی بوده است.
تمام سکنه منطقه تاریخی هفت دغنان و آبادیهای اطراف آن در حدود ۲۵۰ سال پیش بهعلت شیوع بیماری طاعون سیاه، جان خود را از دست دادند. با گذر زمان و رویش درختان، این منطقه به جنگلهای اطراف وصل شد و بهصورت جنگلی بکر باقی ماند.
در سال ۱۳۰۰، جادهای بین صومعهسرا و رضوانده کشیده شد که روستاهای کسماء، اباتر، طاهرگوراب، ضیابر، بهمبر، دارسرا و چنگیران را به هم متصل کرد. پس از آن این منطقه به مالکیت هفت خان بزرگ به نامهای سلیمان پاشاخان ساسانی، امانالله خان، فتحالله خان، عزیزالله خان، عمید همایون، پاشاخان دهزاء و میرزا یوسف خان شبان درآمد که همه ساسانی بودند.
شاید با خواندن تاریخچه این منطقه و پی بردن به قدمت ۱۲۰۰ ساله آن و همچنین آثار باقیمانده از گذشته، درک افسانه کلبه وحشت انزلی کمی آسانتر شود. خلق افسانه وجود یک خانه نفرین شده در منطقهای باستانی که تمام سکنه خود را بهعلت ابتلا به طاعون سیاه در صدها سال قبل از دست داده است، زیاد هم دور از ذهن نیست.
تاریخچه کلبه وحشت انزلی
یکی از مشهورترین داستانهای ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمیگردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم میگیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آنها میگویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آنها نیفتاده است.
برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه وحشت انزلی فرار میکنند، در حالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی میمانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه میمانند، بسیار غمانگیز است. گفته میشود که یکی از آنها در کلبه از ترس، جان خود را از دست میدهد و سکته قلبی میکند و نفر دوم نیز به جنون دچار میشود و هرگز به حالت عادی برنمیگردد.
طبق گفته محلیها پس از این ماجرا برای ماهها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی میکردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمیکردند.
دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری در این منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد از حادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم میگیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آنها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیثها پایان دهند.
آنها بهطور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آنها میخواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچکس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آنها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلیهای آن منطقه یکی از آنها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آنقدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمیتوانست حرف بزند. وی مدام بهسمت خانه اشاره می کرد و از ترس میلرزید.
محلیها تصمیم میگیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آنها مواجه میشوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آنها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفتههای شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه مشخصی خیره شده و باز مانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی میکند و جان خود را از دست میدهد.
پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه میکند و تحت تدابیر امنیتی قرار میدهد. گفته میشود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند.
داستانها و روایتهای موجود از کلبه وحشت انزلی بسیار دور از ذهن به نظر میرسند؛ اما برخی از محلیها باور دارند که این حرفها واقعی است. البته باید بدانید که هیچ سند یا شواهد موثقی برای اثبات داستانهای ترسناک کلبه وحشت انزلی وجود ندارد.
راز کلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت
یکی از دلایل شهرت کلبه وحشت انزلی داستانی بوده که از گذشته در بین مردم دهان به دهان چرخیده است. داستانی که طبق آن، هر کس بتواند تنها یک شب را در این کلبه سپری کند و زنده بماند، ثروتمند و پولدار خواهد شد. کلبه وحشت، مکانی وهمآلود است و شاید به همین علت، افراد بسیاری تصور میکردند که اگر بتوانند در آنجا بمانند، موجودات فرا انسانی به آنها ثروت میدهند.
روایات ترسناکی که درباره کلبه وحشت انزلی گفته میشود، در مکانی در اطراف روستای هفت دغنان و در نزدیکی انزلی اتفاق افتاده است. برای رسیدن به این روستا باید به صومعهسرا در استان گیلان بروید و از آنجا ۲۵ کیلومتر بهسمت غرب برانید؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در حال حاضر هیچ کلبهای در جنگل هفت دغنان وجود ندارد و اهالی این روستا منکر این داستانهای ترسناک میشوند و طبق گفته آنها در روستای هفت دغنان از اول هم هیچ کلبهای وجود نداشته است.
در حال حاضر، یک کلبه متروکه در روستای رینه در نزدیکی پونل و در فاصله ۳۵ کیلومتری غرب صومعهسرا وجود دارد که به باور بسیاری از افراد، این کلبه همان کلبه وحشت انزلی است. کلبه متروکه روستای رینه در گذشته محل زندگی بانویی به نام عزتالملوک ساسانی، رییس قبیله تالش بوده است. عزت الملوک فردی ثروتمند، ماهر و توانا بوده است و در گذشته او را با عنوان «ملکه جنگل» میشناختند.
سالها از زندگی عزت الملوک ساسانی در کلبه وحشت انزلی میگذرد و متاسفانه از این ملک تاریخی چیزی بهجز یک بنای مخروبه باقی نمانده است. این کلبه با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال، کماکان مکانی پر رمز و راز است که واقعیت اتفاقات رخ داده در آن مشخص نشده است. خانه تاریخی عزت الملوک ساسانی در دامان طبیعت و محیطی کاملا ییلاقی، مکانی بسیار باشکوه و زیبا است.
فیلم ترسناک کلبه وحشت انزلی
داستانها و شایعات درباره کلبه وحشت انزلی موجب شد تا تیم «انزلی پرس» بهدنبال پاسخ سوالهای بیشمار در مورد این منطقه مرموز برود و ضمن بازدید از کلبه وحشت انزلی با اهالی هر دو روستای هفت دغنان و رینه مصاحبه کند. در ادامه شما را به تماشای ویدئوی مربوط به این تحقیق دعوت میکنیم.
کلبه وحشت انزلی؛ از افسانه تا واقعیت. دانلود ویدئو
طبق گزارشهای تیم انزلی پرس، عزت الملوک ساسانی در بین گیلانیها از احترام و محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. گفته میشود این بانو در سوارکاری و تیراندازی، تبحر بسیاری داشته است. او که از رهبران ایل تالش بوده است، از سال ۱۳۱۵ تا چند دهه بعد در عمارتی در روستای رینه در نزدیکی پونل اقامت داشته است؛ عمارتی با معماری منحصربهفرد که هماکنون در آستانه ویرانی کامل است. عمارت عزت الملوک ساسانی، یکی از آثار ملی ثبت شده کشور است. «مجید اخوان»، معاون میراث فرهنگی استان گیلان میگوید:
با اینکه اداره میراث فرهنگی استان بهلحاظ اعتبار و بودجه از وضعیت مناسبی برخوردار نیست، از مالک بنا چندین بار تقاضا کردهایم که خانه را بهصورت مشترک مورد مرمت و بهسازی قرار دهیم. این بنا یکی از خانههای تاریخی و منحصربهفرد گیلان محسوب میشود و اداره میراث فرهنگی حاضر است با پرداخت ۵۰ درصد از هزینههای مرمت، وضعیت خانه را بهبود ببخشد.
وی در ادامه میگوید:
مالک خانه هنوز راضی به مرمت و بهسازی نشده است. این در حالی است که در منطقه پونل، خانههای بسیاری از خانواده ساسانی به جا مانده است که یکی پس از دیگری از بین میروند.
نرگس سلیمی، فعال محیط زیست و دوستدار میراث فرهنگی استان گیلان میگوید:
خانه تاریخی عزت الملوک ساسانی با قدمتی بالغ بر ۲۰۰ سال در بین جاده پونل به خلخال و در روستایی به نام رینه قرار گرفته است. با اینکه این خانه در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است؛ اما نبود رسیدگی سبب شده است که این بنا در معرض تخریب جدی قرار بگیرد. این خانه تاریخی میتوانست بهدلیل موقعیت، قدمت و ارزشهای تاریخیاش مورد توجه گردشگران بسیاری قرار بگیرد؛ اما در حال حاضر سقف و بدنه آن بهشدت آسیب دیده است و تاکنون هیچ نهاد یا ارگانی اقدام به حفاظت یا مراقبت از آن نکرده است.شت مانند عمارت هيوت در میشیگان، قلعه دراکولا در رومانی وجود دارد. همچنین به مناطق نفرین شده نظیر جنگل خودکشی در ژاپن و جنگل سیاه در آلمان می توان اشاره کرد.