زمان : 09 Mehr 1402 - 17:11
شناسه : 181668
بازدید : 3448
منتظر نباشید، گران کنید طنز؛ منتظر نباشید، گران کنید یزدفردا: شورای رقابت: «خودروسازان منتظر مجوز افزایش قیمت نباشند.»

راضیه حسینی: خودشان هرچقدر دل‌شان می‌خواهد قیمت‌ها را افزایش دهند. بالاخره یک بهانه‌ای پیدا خواهد شد. از اضافه شدن کلی استاندارد و کیفیت بالا، تا آپشن‌های جذابی که برخی شاید با چشم غیر مسلح به دید نیاید. شورای رقابت تقصیری ندارد.

دست و بالش بسته است و نمی‌تواند مجوز صادر کند، ولی دنیا که به آخر نرسیده است، شما خودروساران محترم، ثابت کرده‌اید در مورد بالا رفتن قیمت‌ها فقط غیرممکن، غیرممکن است. شما هیچ‌گاه از تلاش دست برنمی‌دارید. بالاخره یا راهی می‌سازید یا کلاً می‌گویید: «همین است که هست. مردم، اگر توانستید راه دیگری جز ما پیدا کنید، خودمان یک خودروی صفر به شما هدیه می‌دهیم.»

البته جای تقدیر و تشکر دارد که تا همین حالا هم خودروسازان عزیز منتظر مجوز افزایش قیمت مانده‌اند و کلی خودرو را معطل نگهداشته‌اند تا مجوز برسد. این نشان می‌دهد که خودروسازان چقدر برای کالایی که تهیه می‌کنند شخصیت و ارزش قائلند. حاضرند روزها و ماه‌ها در پارکینگ‌ها خاک بخورد، ولی با قیمت قبلی به دست مشتری نرسد. دقیقاً به همین اندازه، و در جهت عکس، برای مشتری ارزش و شخصیت قائلند.

پر واضح است که خودروسازان هرگز اجازه نخواهند داد دویست و شش یا همان لندکروز با قیمت مفت، به دست مشتری برسد. درست است که هیچ‌گاه به ارزش واقعی خود فروخته نخواهد شد و همیشه خودروسازان ضرر می‌کنند، ولی بالاخره همین اندک گرانی هم از هیچ بهتر است و کمی از ضررها را می‌پوشاند.

امیدواریم شورای رقابت هرچه زودتر مجوز گرانی را صادر کند، بلکه پراید وانت بالاخره به جایگاه حقیقی خود، که همانا رسیدن به قیمت تویوتا هایلوکس است برسد. جهان هنوز با خودروهای داخلی ما آشنا نشده است. فقط کافی است شرکت‌های خودروسازی بزرگ دنیا یکی از وانت‌های داخلی ما راببینند، خواهید دید که انقلابی در صنعت خودروسازی جهان اتفاق خواهد افتاد.

آنها دیگر آدم‌های سابق نمی‌شوند. دیگر هرگز دست به طراحی جدید نمی‌زنند. احتمالاً در مقابل این همه نبوغ، خلاقیت و البته ارزانی سر تعظیم فرود می‌آورند، خود را بازنشسته می‌کنند و باقی عمر در کنار یک دریاچه، دور از صدای ماشین‌ها، زندگی می‌کنند و هر روز ساعت‌ها مشغول ماهی‌گیری می‌شوند، سرآخر هم هر چه گرفتند دوباره به دریاچه باز می‌گردانند و قرص‌های‌شان را می‌خورند.