در روزهای اخیر فردی ملبس به لباس روحانیت با استناد به یک حدیث تهمت زدن به مخالفان ولایتفقیه را جایز دانسته است. پرسشی که نویسنده این سطور، مطرح مینماید این است که آیا هیچ نهاد و سازمان و مرجعی نباید جلوی این ادعاها و گفتههای غیرمنطقی و تحریفات فسادانگیز را بگیرد؟ شخصی که ادعا میکند هر فرد عملاً و کتباً با فقیه حاکم مخالفت کند فاسق است و کارهای نکرده را هم میشود به او نسبت داد و در جامعه پخش میکند آیا نباید در برابر گوینده این سخن که در نهایت تهمت زدن به مخالفان نظام را جایز میشمارد عکسالعمل صحیح و منطقی نشان داد؟
مولای متقیان حضرت علی(ع) در خطبه سوم نهجالبلاغه معروف به خطبه شقشقیه میفرماید: «…روز بیعت، فراوانی مردم چون یالهای پر پشت کفتار بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آن که نزدیک بود حسن و حسین علیهالسّلام لگدمال گردند، و ردای من از دو طرف پاره شد. مردم چون گلّههای انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند. امّا آنگاه که به پاخاستم و حکومت را به دست گرفتم، جمعی پیمان شکستند (ناکثین اصحاب جمل مانند طلحه و زبیر) و گروهی از اطاعت من سرباز زده و از دین خارج شدند، (مارقین یعنی خوارج به رهبری کسی که جنگ نهروان را به وجود آورد) و برخی از اطاعت حق سر برتافتند (قاسطین، معاویه و یاران او که جنگ صفین را بر امام(ع) تحمیل کردند…)»(1)
امام علی(ع) در آن هنگام که در جنگ صفین شنید یارانش شامیان را دشنام میدهند فرمود: «من خوش ندارم که شما دشنامدهنده باشید اما اگر کردارشان را توصیف و حالات آنان را بازگو میکردید به سخن راست نزدیکتر و عذرپذیر بود، خوب بود به جای دشنام آنان میگفتید: خدایا! خون ما و آنها را حفظ کن بین ما و آنان اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن تا آنان که جاهلند حق را بشناسند و آنان که با حق میستیزند پشیمان شده به حق بازگردند»(2)
از بیانات گهربار مولای متقیان اینگونه برداشت میگردد که تهمت زدن به دشمنان و مخالفان هم جایز نیست و اسلام بهتان زدن به دیگران را مشروع و پسندیده نمیداند.
آیتا… شهید مطهری در توضیح مبحث «دموکراسی علی(ع)» مینویسد: «امیرالمؤمنین(ع) با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموکراسی رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش، هرگونه اعمال سیاستی برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتی سهمیه آنان را از بیتالمال قطع نکرد، به آنها نیز همچون سایر افراد مینگریست. این مطلب در تاریخ زندگی علی(ع) عجیب نیست اما چیزیست که در دنیا کمتر نمونه دارد. آنها در همهجا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو میشدند و صحبت میکردند، طرفین استدلال میکردند، استدلال یکدیگر را جواب میگفتند. شاید این مقدار آزادی در دنیا بیسابقه باشد که حکومتی با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسی رفتار کرده باشد. میآمدند در مسجد و در سخنرانی و خطابه علی پارازیت ایجاد میکردند. روزی امیرالمؤمنین(ع) بر منبر بود. مردی آمد و سؤالی کرد، علی بالبدیهه جواب گفت، یکی از خارجیها از بین مردم فریاد زد: قاتَلَهُ اللَّهُ ما افْقَهَهُ (خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است)، دیگران خواستند متعرضش شوند اما علی(ع) فرمود: رهایش کنید، او به من تنها فحش داد…»(3)
قانون مجازات اسلامی توهین به افراد و استعمال الفاظ رکیک را موجب مجازات دانسته است. بنابراین به یقین جایز شمردن هر کار یا هر نسبتی را به مخالفان دادن و تهمت زدن به افرادی که با حکومت مخالف میباشند نه تنها جایز نیست بلکه گوینده را باید برابر با قوانین مصوب به سزای کردار و گفتارش برسانند بویژه که تهمت زدن به دیگران کاری برخلاف دین و اصول اخلاقی است و گاه خسارتهای جبرانناپذیری به دیگران وارد خواهد کرد.
نظر خوانندگان را به واکنش دو نفر از معترضان به این گفتهها جلب مینماید ضمناً آیتا… شبیری زنجانی گفته است: «دین با راستی و صداقت پایدار است هیججا نیامده ائمه مخالفین خود را با دروغ و تهمت از میدان به در کرده باشند روایت مباهته را باید کنار گذاشت و یا باید آن را تعبیر کرد»
یکی از کسانی که به این ادعای بیمنطق، واکنش نشان داده است فرزند آیتا… خوشوقت میباشد که در جواب به اظهارات سست و بیپایه و جنجالی آن فرد گفته است: «این آخوند بیسواد که نوچه یکی از مخالفان آیتا… خوشوقت(ره) است به ایشان نسبت ناشایست بیسندی داده است. ما و هیچیک از شاگردان و همراهان ایشان چنین گفته خلاف عقل و شرعی را از آن عالم ربانی سراغ نداریم. مبادا بازجوها و توپخانههای رسانهای فریب این دروغهای رسوا را بخورند.»
عباس عبدی به درستی گفته است: «این که یک روحانی حکومتی تهمت زدن به مخالفان ولایتفقیه را مجاز و ضروری بداند فرقی ندارد که باسواد باشد یا بیسواد از قول آقای خوشوقت بگوید یا از قول دیگران در هرحال به پای حکومت است و اگر صریحاً با او برخورد نکنند به معنای این است که همه اتهاماتشان علیه مخالفان دروغ محض است.»
در جمهوری اسلامی قرار بود قبل از قانون، حول دو محور عقل و اخلاق جامعه اسلامی، شکل بگیرد و رشد یابد و به جایگاه ایدهآل انسانی ارتقا یابد. گمان نمیرفت در دهه پنجم حاکمیت روحانیت، به جایی برسیم که علاوه بر آلام و رنجها و مصایب گوناگون اقتصادی که گریبان عامه مردم را گرفته و میفشارد و آقایان مسوولان، راه خود را میروند و هیچ انتقاد و اعتراضی را برنمیتابند، اکنون بهتان فسق و فساد هم به افراد و اشخاص، روا و جایز شمرده شود.
این است چهره اسلامی که پیامبر مهربانیها حضرت محمد مصطفی(ص) 1400 سال پیش به جهانیان عرضه کرد و امامان معصوم و مظلوم علیهمالسّلام، طی 250 سال با روش و سیره خویش به مردم نشان دادند!!! مایه شگفتی و تعجب این است که بسیاری از علما و فقهای بزرگوار، در برابر این کژیها، سکوت کرده و سخنی نمیگویند. سیره رسول خدا و ائمه معصومین، پر است از، مهربانیها و زیباییها و گذشتها و غمضعینها و رواداری و عیبپوشی و حسنخلق، نه با مسلمانان، که با غیرمسلمانان و حتی دشمنان. متاسف باید بود که، آقایان: این تذهبون!!! و… ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی.
رضا سلطان زاده – مدیرمسئول
پینوشتها:
1- «نهجالبلاغه»، ترجمه محمد دشتی(ره)، خطبه 3، صفحه 31.
2- همان، خطبه 206، صفحه 305.
3- «جاذبه و دافعه علی(ع)»، تالیف آیتا… شهید مرتضی مطهری، صفحات 143 و 144، انتشارات حسینیه ارشاد، چاپ 1349 شمسی.