کاش آقای میرسلیم آماری هم از به راه راست هدایت شدگان ارائه میکردند. آنهایی که تصمیم گرفتند دیگر فیلتر را نشکانند و فقط از پیامرسانهای داخلی استفاده کنند، یا آنهایی که تصمیم گرفتند فیلتر را بشکانند، ولی در جهت پیشبرد مقاصد مدنظر آقای میرسلیم.
شاید کم نباشند عدهای که بعد از هشدار ایشان مبنی بر دقت کردن و اشتباه نکردن، محتوای پستهای توییتر خود را تغییر دادند و مدتی است فقط در حمایت از تمامی اقدامات دولت و مجلس پست میگذارند.
عدهای هم کلاً عطای توییتر را به لقایش بخشیدند، به فضای مجازی داخلی کوچ کردند، از ارتباط دستهجمعی و گروهی در چتهای خصوصی لذت میبرند و دیگر هیچ وقت غم تنهایی را درک نمیکنند.
شاید کمتر مسئولی خود را چنین به دردسر میاندازد تا گروهی را به راه راست هدایت کند. احتمالاً آقای میرسلیم در دههی شصت و هفتاد جزو گروهی بودند که فیلمهای ویدئویی مردم را میگرفتند و برای اینکه بدانند چه محتوایی دارد، خود را وارد آتش جهنم میکردند و جزغاله میشدند، اما با دست پر برمیگشتند.
بسیاری از جوانان دههی شصت، هفتاد، زندگی سالم و سر به راه شدنشان را مدیودن امثال آقای میرسلیم هستند. همانهایی که باعث شدند نسل نوارهای ویدئویی در کشور برچیده شود و بساط فسق و فجور را جمع کردند. آیا میتوانید فقط یک خانه رنشان بدهید که اکنون در آن نوار ویدئویی و دستگاه ویدئو باشد؟ اگر این پیروزی نیست پس چیست؟
با تلاشهای شبانهروزی امثال آقای میرسلیم به زودی شاهد برچیده شدن بساط توییتر نیزخواهیم بود. سالها بعد دیگر کسی یادش نمیآید اصلاً توییتر چه بود و برخی چه چیزها میشکاندند تا واردش شوند و برخی مجبور بودند برخلاف میل باطنی و ظاهری خود، بشکانند، تا به عدهای نادان هشدار بدهند که نشکانند.
راضیه حسینی