شاید منظور آقای معاون از شکسته شدن دیوارههای تحریم کلاً یکدست شدن جامعه با تحریم باشد. اگر چیزی هنوز تحریم نشده و پشت دیوارها سنگر گرفته، به زودی و پس از ریختن همه موانع، به جمع تحریمشدگان میپیوندد. دیگر میتوانیم با خیال راحت به پیشرفت همهجانبه فکر کنیم.
دشمن فکر کرده میتواند جلوی پیشرفت مسئولان ما را بگیرد. ولی کور خوانده. ما مسئولانی داریم که شبانهروز در حال تلاش برای پیشرفتند. آنها با تمام توان تا به امروز نشان دادند در پیشرفت برای تحریم شدن، از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد.
آنها تمام نیروی خود را به کار گرفتهاند تا به ما نشان دهند آخر تحریم چه میشود و آیا بالاتر از سیاهی هم رنگی هست یا نه؟
مسئولان، ماهها و سالهاست که فقط بهخاطر رفاه حال ما مردم، در جبهه اقتصادی در حال جنگیدن اند. آنها خسته از جنگ، شبها به تخت میروند و صبح فردا، به محض اینکه خورشید در آسمان پیدا شد، زره و کلاهخود بر سر میگذارند و راهی جنگ میشوند.
البته ما هنوز متوجه نشدیم طرف مقابل این جنگ اقتصادی چه کسانی هستند؟ دشمن، یا ما مردم؟ یعنی ما دشمنیم؟ یا دشمن، ما؟
نکند رستم در حال جنگیدن با سهراب است و خودش خبر ندارد؟ آخرش هم که کار از کار گذشت دنبال نوشدارو میفرستد. نکند این همه مدت جای مردم و دشمن را اشتباه گرفتهاند و با تمام قدرت به خودی میزنند؟ نکند دیوارهها که فروبریزد تازه بفهمند
مسیریاب موبایلشان قاتی کرده و راه را اشتباه نشانشان داده. نهتنها دیوار اصلی تحریم، فرونریخته، بلکه بلندتر و محکمتر هم شده.
نترسید. نگران نباشید. اینها همه تخیلات ذهن مریض نویسنده است. همه چیز سر جای خودش است.
رستم در حال جنگیدن با سپاه دشمن در مالزی است. باقی مسئولان هم همگی در حال ریختن دیوارههای تحریماند. خیالتان راحت همه چیز همانطور است که باید باشد.
راضیه حسینی