از آنجایی که بعضی از مردم فکر میکنند نگهداری از دندان کار بیخود و بیجهتی است، تصمیم میگیرند هر چه زودتر از شرشان خلاص، و صاحب دندانهایی مصنوعی و زیبا شوند.
در حالیکه هزینههای دندانپزشکی بسیار ناچیز و پیش پا افتاده است، باز هم مردم دوست دارند بیدندان شوند. در واقع مردم میتوانند با نصف حقوق کارگری، کل دهان خود و سایر بستگان نسبی و سببیشان را سرویس کنند، ولی هیچ علاقهای به این کار ندارند.
بیمههای درمانی طوری هزینههای دندانپزشکی را متقبل میشوند که مردم میتوانند هر ماه برای چکاپ دندان بروند. از ایمپلنت تا کامپوزیت و لمینیت، هر کاری که مایل باشند میتوانند انجام دهند؛ اما همگی علاقمند به داشتن یک عدد دندان مصنوعی شیک و قابل حملاند. آنها میخواهند شبها بتوانند دندانهای خود را از جا در بیاورند و در لیوان آبی بگذارند.
دوست دارند دندانها را در دست بگیرند و همه زوایایش را مسواک بزنند. از اینکه گاهی یادشان میرود و شبها، در تاریکی، از همان لیوان آبی که دندانمصنوعیها داخلش است میخورند کلی لذت میبرند.
از همین الان دارند روزشماری میکنند برای روز تولدشان با دندان مصنوعی. دلشان میخواهد طوری شمع تولدشان را فوت کنند که دندان دقیقاً بیفتد وسط کیک و همگی از خنده رودهبر شوند.
زندگی با دندان مصنوعی خیلی جذاب و لذتبخش است. مردم هم همیشه دنبال لذت و جذابیتاند، وگرنه با هزینههای تقریباً رایگان دندانپزشکی، میتوانستند تا صد و بیست سالگی همه دندانهایشان را حفظ کنند.
میتوانستند دندانهای براقی به درخشش نور آفتاب داشته باشند. ولی خودشان نمیخواهند.
مثل خیلی چیزهای دیگر. مثل مسکن که دوست ندارند بخرند، ماشین که از داشتنش متفرند، خوراک، پوشاک، رفاه و…