در ادامه سلسله دردسرهای مردم برای مسئولان، به بسته شدن اینستاگرام میرسیم. مشکلی که دردسر زیادی ایجاد کرده. باز هم مردم با اشتباهی بزرگ باعث به زحمت افتادن مسئولان شدند.
اینهمه بیفکری تا کی؟ واقعاً چرا باید اینستاگرام را محیطی برای کسب و کار خود قرار میدادید؟ چرا کمی آیندهنگر نبودید و فکر نکردید ممکن است روزی اینستاگرام از بین برود؟
باید از ابتدا به پلتفرمهای داخلی میرفتید. اینهمه تنوع را کجای دنیا میتوانید پیدا کنید؟ چرا اینقدر بیگانهپرستید؟ وقتی به قول معاون وزیر ارتباطات ما توانایی رقابت با استارلینک را داریم و قرار است منظومه ماهوارهای بسازیم، دیگر چیزی مثل اینستاگرام که برایمان مثل آب خوردن است.
حالا ارتباطی با جهان نداشته باشد، چه اهمیتی دارد؟ با ورود تعداد زیادی از افراد، دچار سکته ناقص، و در مواردی کامل، شود. سرعتش مثل لاکپشت برعکس باشد. اینها هیچکدام اهمیتی ندارند. شما اگر کننده کار بودید باید در همین بستر هم میتوانستید کسب و کار خود را رونق بدهید.
اگر نمیتوانید شاید مشکل از خودتان است. کسب و کارتان را عوض کنید. فکرتان را تغییر دهید. کلاً خودتان را از نو بسازید، ولی دیگرهیچوقت چنین اشتباه مهلکی مرتکب نشوید.
همیشه به این فکر کنید که خارجیها وفا ندارند و یک روزی میروند. این فقط پلتفرمهای داخلیاند که تا ابد با شما خواهند ماند. همه جا، هر لحظه، حتی توی خواب. آنها شما را رها نخواهند کرد.
حتی اگر شما بخواهید روزی رهایشان کنید. طوری وابستهتان میشوند که اگر یک روز بهشان سر نزنید دلتنگی میکنند و پیام میدهند :«چی شده؟ کمپیدایی؟ نکنه یه خارجی پیدا کردی؟… بدو بیا از نوه عموی خانم بزرگ پیام داری…بهش بگو یکم ادب داشته باشه… چند تا شوخی بیتربیتی فرستاده بود پاکش کردم.»
به نظرمان بهتر است ابتدا از مسئولان محترم عذرخواهی کنیم. بعد به کارهای گذشتهمان نگاهی بیندازیم اگر باز هم جایی موجبات نارضایتی مسئولان را فراهم کرده بودیم جبران کنیم؛ و سرآخر همگی به پلتفرمهای داخلی کوچ کنیم.
فقط یکهو نه. آرام آرام. یواش یواش.
راضیه حسینی