در کشور حدود هشت میلیون مستاجر داریم.
نمیتوان انتظار داشت که جوان ما بدون داشتن مسکن تشکیل خانواده دهد.
تنها راهی که وجود دارد صبر واستقامت جوانان ماست. اصلاً همان بهتر که تشکیل خانواده ندهند. مسکن گران، تازه یک قسمت از هزینههای زندگی است. خوراک، پوشاک، لوازم منزل و موارد بسیار دیگری که جوان را به ستوه میآورد.
مگر مجردی چه ایرادی دارد؟ در خانه پدر و مادر مینشینند. تلویزیون را روشن و از برنامههای مفرحش استفاده میکنند. پیامهای بازرگانی جذاب و زیبا. خانهای پانصد متری. پدر و مادر جوانی با حداقل سه فرزند. آفتاب درخشان و نسیم ملایمی که از پردههای حریر به داخل خانه لاکچری میوزد.
پدر طوری از سر کار به خانه میآید که انگار محل کارش تلفیقی از آرایشگاه، سالن ماساژ و بدنسازی بوده. بچهها طوری در آغوش پدر جا میگیرند انگار از بدو تولد تا به حال دومین بار است مفتخر به دیدنش شدند. مادر با لبخندی ملیح، هفتاد و هشت جور غذایی که درست کرده را روی میز میچیند.
جوان مجرد هم کلی از دیدن این صحنهها لذت میبرد. مخصوصاً وقتی یادش میافتد اندازه اجاره سرویس بهداشتی خانه زوج خوشبخت هم پول ندارد.
تصمیم میگیرد شبکه را عوض کند. فیلمی جذاب در حال پخش است. خانوادهای با چهار فرزند و یکی هم تو راهی. همه خوشحالند. در هر حالی ذوقزدهاند. حتی وقتی میخواهند مسواک بزند هم لبخند از روی لبانشان محو نمیشود.
جوان به مسواکش فکر میکند و یادش میافتد حداقل سه تا شش ماه از اولین شش ماهی که باید عوضش میکرده گذشته.
هر طور حساب میکند. با سه شیفت کار شاید بتواند یک واحد بیست و پنج متری اجاره کند. تازه اگر قیمتها ثابت بماند. راه دیگری وجود ندارد. گرانی که کارش بالا رفتن است. مسئولان هم کارشان اعلام وضعیت، و جوانان صبر و استقامت.
البته یک راه حل وجود دارد. اگر جوانانی بتوانند از مرحله تشکیل خانواده یکهو به مرحله داشتن سه فرزند پرش کنند، میتوانند مسکن قسطی تهیه کنند.
کار سختی نیست. باز هم کمی صبر و استقامت میخواهد و البته شانس؛ که این قانون تغییر نکند و عوض سه فرزند، به چهارتاییها ندهند.
راضیه حسینی