قدیری ابیانه، فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با «انتخاب»: «سکته اختلاسگرانی که موقع کشف اختلاس این اتفاق برایشان رخ میدهد هم باعث تاسف است ولی اینکه سکته آنان را بیاندازیم گردن نیروی انتظامی، بیانصافی است.
تعداد زیادی از زنان در جلسه توجیهی حضور داشتند، اگر برخورد پلیس باعث سکته مهسا امینی شده باید بقیه هم سکته میکردند.»
البته لفظ اختلاسگر اینجا درست به کار نرفته. اختلاسگر اصلاً دزد نیست. بیچاره کار بدی انجام نداده که بخواهد موقع دستگیری سکته کند. خیالش راحت است که حسابش پاک پاک خواهد بود. لطفاً مثال اختلاسگرنزنید.
اما نکته جالب بعدی در تأیید فرمایشات شماست. اصلاً گشت ارشاد استرس ندارد. بعضی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی هم از جو جذاب جلسات توجیهی گفتند. طوری از خاطرات هدایت شدن توسط گشت ارشاد تعریف کردند که انگار درباره سفر دستهجمعی شمال حرف میزدند.
آنقدر خندیدند که دچار شکافتگی دهان شدند. تازه به بقیه هم میگفتند چرا نارحتید بخندید بابا. در این شرایط خوش و خرم اگر سکتهای صورت بگیرد تقصیر هیچکس نیست. بدن خودش یکهو تصمیم گرفته سکته کند.
جو هدایت شدن در گشت ارشاد طوری جذاب است که حتی میتواند به عنوان یک جاذبه گردشگری در لیست مسافران خارجی قرار گیرد.
«بازدید از فضای هدایتی و هدایتکنندگان گشت ارشاد، دو تا پنج بعد از ظهر به همراه کلاس توجیهی رایگان.»
کاش حالا که گشت ارشاد اینقدر جذاب و هیجانانگیز است برای اینکه از کسالت مسئولیتهای فراوان و کارهای طاقتفرسا دربیایید یک گشت ویژه مسئولان هم بگذارید. در ون چپانده شوید. به سمت کلاسهای توجیهی هدایت شوید.
فقط برای اینکه جذابیت موضوع بالا برود پیشنهاد میکنیم حتماً در شهری غریب تحت هدایت قرار بگیرد. شهری که ترجیحاً هیچ آشناییای با خیابانهای آن ندارید.
اگر در بین آشنایان فردی بیست و اندی سال داشته باشید میتوانید این تجربه هیجانانگیز و رسیدن آدرنالین به اوج را برای او در نظر بگیرید.
بهش بگویید خیلی حال میدهد در شهری غریب یکهو میریزند سرت و میبرندت جایی که نمیدانی کجاست. تپش قلب، هیجان، اوج استرس. دیگر چه میخواهی. خانوادهات هم هیچ خبری ازت ندارند و این دیگر آخرش است.
راضیه حسینی