در خبر ها داشتیم شورای شهر اردکان بواسطه جوانی و انجام وظیفه در مقابل بزرگانی که باعث حضورشان در این مسند شده اند با هجمه به مسولان ارشد استان سعی در مجبور کردن استان به بی توجهی به بخشهای مختلف اردکان دارند تا هیچ زمان آن بخشها خود مدعی حق و حقوق خود نشوند و پس از سالها که تمام روستاهای استان از گاز و امکانات دیگر بهرمند هستند آنها همچنان در فلاکت بسر برند و شهر اردکان از تمام بهرههای مسئولیت های اجتماعی معادنی که آبش را به شهری دیگر مدیون و آسیب های اجتماعی اش را بخش های دیگر این شهرستان بدوش می کشند بهرمند شوند .
شاید بتوان مدیریت را در اردکان به دو دوره تقسیم کرد.دوره ای که تابش و هودارانش در این شهر حرف اول را می زدند و افراد حتی اگر تجربه لازم را نداشتند ولی به لحاظ دانشگاهی و مدیریتی توانایی ویژگی خاصی داشتند و دوره بعدی دوره دشتی که به دلیل دوری از استان و شهرستان شناخت دقیق و درستی از افراد و ویژگی آنان نداشت و مجبور به استفاده از افرادی که در دوران تابش بازی را به رقبا باخته بودند و دنبال فضایی برای خودنمایی می گشتند واز تجربه یا علم مدیریتی هم بهره ای نبرده بودند ، در حالیکه اردکان از قدیم الایام به یونان کوچک معروف بوده و این نشان از حضور متفکران و اندیشمندان داشته است.
اما در حال حاضر اردکان دچار بحران مدیریت شده است به گونه ای که هر روز شورای شهر جوان اردکان در صدد استعفا بوده و امام جمعه بخشی از خطبه های هر هفته به عدم استعفا و دعوت به صبر این جوانان اختصاص می دهد شورای شهری که جانشین انسانهای باتجربه ای همچون امیری که به حق توانمندی او در حد اداره استان بود و این در حالی است که رییس این شورای جوان این شورا که تنها امتیازش آشنایی به جناب دشتی است .چرا که این رییس جوان شورا به جای انجام وظایف قانونی خود تنها برای خوش خدمتی به ولی نعمتش ، خود را سپر ایشان کرده و با دخالت در پیشرفت یکی از بخش های شهرستان سعی دارد تا آرای جناب دشتی در بخشهای دیگر شهرستان ریزش نکند و جناب دشتی سعی در تبرئه خود برای دور بعدی انتخابات داشته باشد و با این بهانه که مردم از ما می خواهند که ما اظهار نظر کنیم ما هم دخالت می کنیم و اگر اینچنین شورای مرکز استان هم می تواند به همین بهانه در امور تمام شهرستانهای استان دخالت کند و دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و متاسفانه در یونان کوچک گویا مذاکره، گفتگو و پیگیری از مبادی قانونی جایگاهی نداشته البته شایددوستان خود را اصولگرا بدانند و گویا از حاکمیت قانون و تاسی از همشهری شهره خود در گفتگو خودداری نموده و عادت به پنهانی سوار شدن بر هواپیما و گله نمودن کرده اند تا اینکه مسئولان استان که خیر و منافع استان را در نظر می گیرند به گفتگو بنشینند و مسائل خود را حل نمایند.
به نظر می رسد در دنیای امروز گفتگو راه حل مسائل باشد و نه تهدید و بیان استعفا که موجب خوشنودی دشمنان میشود و آب در آسیاب دشمن ریختن است، در حالیکه رهبری به صورت مداوم این موضوع را مورد تاکید قرار داده اند و بر همگان مخصوصا مدعیان تبعیت از ولایت فقیه لازم است تا به این امر گردن نهند و امور اجرایی استان را به مسئولین مربوطه بسپارند .