یزدفردا: «ماکارونی ۵۰۰ گرمی از ۷ هزار تومان در اسفند به ۱۶ هزار تومان رسید.»
ولی تورم همچنان کنترل شده و حتی شاید رو به پایین، در حال سقوط است. لطفاً این گرانیها را به تورم ربط ندهید. از ما هم نپرسید که «پس به چی ربط بدیم؟» ما چه میدانیم؟ البته اگر خیلی اصرار دارید میتوانیم چند تا پیشنهاد بدهیم.
به بیمدیریتی و بیکفایتی شاهان قاجار ربط بدهید.
اگر آنها در زمان حکومتشان کلی از خاک مملکت را به اجنبی نمیدادند، الان در همان قسمتها میتوانستیم گندم بیشتر بکاریم و مشکل گرانی ماکارونی حل میشد.
همه چیز زیر سر خدابیامرز کاشفالسلطنه است.
اگر ایشان چای را به ایران نمیآوردند و کلی از مزارع لاهیجان زیر کشت این نوشیدنی مضر نمیرفت، الان میتوانستیم کلی گندم بکاریم. شاید بگویید «برو بابا حالت خوش نیست.
مگه تو مزرعه چای میشه گندم کاشت؟» که در جوابتان باید بگوییم: «بله که میشود. وقتی در اصفهان میشود برنج کاشت، پس در لاهیجان هم میشود گندم کاشت. حتی شاید در رشت هم بشود خرما کاشت و در خرمشهر پرتقال تامسون.»
زیر بغل مار کجاست؟
اصلاً چه کسی اولین بار این غذای غیر بومی را وارد سفرههای مردم کرد؟ قصد و نیتش از این کار چه بود؟ چه نقشهای در سر داشت؟ اهل کدام کشور بود؟ ستون پنجم نبود؟ در زمان کدام حکومت این نقشه را عملی کرد؟
وقتی خودمان اینهمه غذای لذیذ و بومی داریم، چرا ماکارونی؟ درست است که از آن غذاهای لذیذ، احتمالاً فقط توانایی درست کردن اشکنه و یتیمچه را داریم، ولی باز هم از ماکارونی بهترند.
حالا که فهمیدیم مشکل از کجاها بوده میتوانیم با خیال راحت ماکاورنی را از سفرههایمان (البته شما بخوانید قاب دستمال) حذف کنیم. سبک بخوابیم، سبکتر بیدار شویم و همه سنگینیها را بسپاریم به مسئولان. همانها که شب و روز ندارند و مدام نگران معیشت ما مردماند.