در آغاز پرسشهایی مطرح میگردد که به نظر میرسد وزیر کشور و دولت سیزدهم باید پاسخگو باشند.
الف- آیا براساس دستورات صریح و مفاد وصیتنامه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران استانداران میتوانند از نظامیان باشند؟
ب- اگر انتخاب استانداران به درخواست مردم، نخبگان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران میباشد این امر چگونه تحقق یافته، براساس چه نظرخواهی صورت گرفته و در کجا و چه زمانی ثبت و ضبط شده است؟
ج- بدیهی است انتخاب استانداران در هر دولتی از وظایف و به عهده وزیر کشور میباشد که پس از رأی اعتماد هیاتدولت معرفی میگردند بنابراین چرا درباره انتخاب استانداران و فرمانداران مقامات وزارت کشور اعلام مینمایند به خواست مردم و نمایندگان و نخبگان عنایت و توجه شده است؟
در سرمقاله شماره 706 آیینه یزد مورخ 12/8/1400 با عنوان «لزوم پاسخگویی دولت و شفافسازی وضعیت عابدینخرم» که استاندار آذربایجانشرقی از نظامیان انتخاب گردید درباره منع دخالت نظامیان در سیاست فرازهایی از سخنان امامخمینی(ره) و بخشهایی از وصیتنامه ایشان درج و درخواست شفافسازی درباره حادثه سیلی زدن یکی از اعضای سپاه به استاندار آن هم در جلسه معارفه که خود نیز از سپاهیان بود گردید تا باتوجه به مطالب منتشره در فضای مجازی پیرامون این حادثه زشت و ناپسند حقایق روشن گردد. در این شماره نظر خوانندگان آیینه به مطالبی درباره انتخاب استانداران نظامی جلب میگردد.
وزیر کشور هنگام معرفی سردار سیدمحمدتقی شاهچراغی به عنوان استاندار قم میگوید: «باتوجهبه درخواستهای زیاد برای انتصاب ایشان بر مسند استانداری قم، انتصاب ایشان افتخاری برای نظامیان است. ایشان رزمندهای است که عمر خود را وقف جهاد و خدمت به مردم کرده است. وی در پاسخ به حواشی اخیر مبنی بر انتصاب نظامیان در استانداریهای کشور، تصریح کرد: حضور سرداران و رزمندگان در مسند استانداریهای کشور تقاضای مردم و نمایندگان مجلس بود…»(1)
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون جهت اطلاع مینویسد: «وزیر کشور برای پاسخ دادن به سوالهای زیادی که در افکار عمومی نسبت به انتصاب استانداران نظامی وجود دارد، گفته است خواست اکثریت مردم انتخاب استاندار نظامی است که ما در مقابل بسیاری از این خواستهها ایستادگی کردهایم! سردار وحیدی نگفته است این خواست مردم را چگونه متوجه شده؟ مهمتر اینکه اگر از مردم استانها نام استاندار را بپرسند نمیتوانند جواب دهند. پس چگونه خواستار استاندار نظامی شدهاند؟! و نکته آخر اینکه اگر هر قشری در حوزه مسئولیت خود فعالیت کند، آیا وضعیت کشور به مراتب از امروز بهتر نخواهد شد؟ خبر رسید که دو نظامی دیگر به سرپرستی فرمانداریهای ورامین و اسلامشهر در استان تهران منصوب شدهاند.»(2)
سردار احمد وحیدی در حاشیه تکریم و معارفه استاندار قزوین در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه نقدهایی به برخی انتصابها در این دولت وجود دارد و برخی معتقدند انتصابها به انتخاب مدیران از میان اقوام مسئولان و تحصیلکردههای دانشگاه امام صادق و چهرههای نظامی محدود شده است و اینکه آیا نظامی بودن شما در انتخاب برخی چهرههای نظامی در تعدادی از استانها موثر بوده یا خیر؟ میگوید: «ما تعداد کمی از این قشر را بهعنوان مسئول استانها انتخاب کردیم، درخواست از سوی نخبگان و مردم و نمایندگان مجلس بسیار زیاد بود و ما مقاومت میکردیم. برخی که کاندیداهای مورد نظر آنها نظامی بوده و انتخاب نشدهاند از ما گله دارند.»(3)
مناسب میداند درباره انتصابات در دولت سیزدهم به سخنان دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که برخلاف اظهارات وحیدی درباره انتصابات این دولت میباشد اشاره نماید: سیدکاظم دلخوش در مخالفت با وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش گفت: «بنده در دو بخش عرائضم را مطرح میکنم؛ اول از رئیسجمهور و هیاتدولت تشکر میکنم و مجلس هم همیشه با دولت همراهی کرده است اما، گفتند که یاران موافق هستند/ مجنون شدند و همه عاشق هستند/ نصف وزرای تو رئیسجمهور/ از مدرسه امام صادق هستند. وی ادامه داد: از روزهای قبل انتخابات نمایندهها از شما حمایت کردند، در دادن رای به وزرا مجلس همراهی کرد. من مخالف دو وزیر بودم اما همه نمایندهها با شما همراهی کردند. ما دلمان میسوزد و نمیخواهیم مخالفان، دولت شما را ناکارآمد جلوه دهند. شما نه با مجلس و نه با دوستان خودتان مشورت کردید. اگر میخواهید ما خفه میشویم اما این ره که تو میروی به ترکستان است و مشکلات کشور افزایش پیدا میکند…»(4)
محمود احمدیبیغش در نشست علنی روز سهشنبه 11 آبانماه مجلس شورای اسلامی، در نطق میان دستور گفت: «آنچه اینجانب را وادار به این نطق نموده، شرایط خاص کشور بعد از روی کار آمدن دولت جدید است که به نظر میرسد باتوجه به رویکردهای دولت محترم و احاطه یک نوع بیبرنامگی و قضاوتهای مایوسکننده در سطح جامعه، نیاز است از سر دلسوزی به رئیسجمهور محترم و با انگیزه یادآور شوم؛ مهمترین مساله در باب رفتارهای دولت، عدم برنامهمحوری در سیاستهای کوتاهمدت دولت است که جای پردازش و نقد منصفانه دارد… ارزیابی اولیه از اقدامات شما نشان میدهد که تمام این رفتارها بویژه سفر به استانها عمدتا تسکینمحور است، نه درمانمحور، زیرا این مدل حکمرانی نشانی از درمان مشکلات ندارد… اتکای افراطی به مجموعهای محدود از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) در سطوح مدیریتی کلان کشور، حتی نام این امام عزیز و معصوم را نیز در جامعه تحتالشعاع قرار داده است، دولت شما ظاهرا دولت دلدادگان است، به یک عزیز دردانه خاص که باید همه اتفاقات، انتصابات و استنادها به ایشان ختم شود. این همان پدیده پرهزینهای است که در هر دولت وجود داشته و در نهایت به پاشنه آشیل تمام عیار تبدیل میشوند که دیدیم در گذشته اینطور بود… انتصابات در وزارتخانهها و سازمانهای تابعه دولت هم تقریبا دادِ همه دلسوزان را درآورده است، نفوذ برخی افراد در وزارتخانهها برای انتصابات تا حدی است که تقریبا وزیر یا وزرای مربوطه به بیاثرترین فرد در این انتصابات تبدیل شدهاند…»(5)
ادعای وزیر کشور در مورد درخواست نمایندگان، مردم و نخبگان برای انتصاب استانداران نظامی در دولت سیزدهم در تاریخ سیاسی این سرزمین ثبت و ضبط شده است بنابراین مسئولان ذیربط و روابط عمومی وزارت کشور و یا نهاد ریاست جمهوری باید مشخص نمایند چگونه این نظرسنجیها صورت گرفته است و اگر چنین مدرک و سابقهای موجود نباشد در واقع به شعور شهروندان توهین شده و حرمت جامعه و ملت ایران زیر پا گذاشته شده است.
مهمتر آنکه وزیر کشور در یک برنامه رادیویی میگوید: «برای ما اصل انتخاب بهترین استاندار است درواقع اصل بر تغییر نیست و اگر استاندار دولت قبل بهترین بود اصراری به تغییر نداریم، استانداران باید افرادی کارآمد، قانونمدار، پیگیر پیشرفت همهجانبه استانها و تقویتکننده مشارکت سیاسی و اجتماعی بوده و عقلانیت انقلابی داشته باشند و بتوانند در استان وفاق ایجاد کرده و سازگار با مردم باشند»
حال اگر از 31 استاندار کشور حتی یک مورد هم از استانداران سابق ابقاء نشوند در واقع بیان مطالب فوق درباره تمام استانداران دولت دوازدهم چگونه قابل توجیه میباشد و آیا یک یا چند نفر از استانداران چنان صفاتی را نداشتهاند؟ چون در نهایت اینگونه استنباط میگردد نمایندگان دولت دوازدهم در استانها حتی در یک یا دو مورد خصوصیات و صفاتی که احمد وحیدی برشمرده است را دارا نبودهاند. نکته دیگر اینکه مردم چگونه موافق انتصاب استانداران نظامی هستند در صورتی که در خردادماه 1400 عدهای از فرماندهان بعد از ثبتنام و پیش از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها از نامزدی ریاست جمهوری کنار رفتند به عنوان نمونه آرای محسن رضایی نیز در سه دوره انتخابات ریاست جمهوری دهم و یازدهم و سیزدهم جمعاً کمتر از هشت میلیون رأی و در واقع کمتر از آرای باطله بوده است و این موضوع میرساند که اکثریت شهروندان موافق انتخاب نظامیان برای اداره کشور نمیباشند.
ضمناً باتوجه به اینکه 220نفر از نمایندگان مجلس یازدهم از سیدابراهیم رئیسی دعوت کردند وارد مبارزه انتخابات بشود و چند روز بعد 210نفر از آنان تقاضا نمودند کاندیداهای اصولگرا قبل از 28خرداد استعفا بدهند و مدتها با تبلیغات گسترده صدا و سیما و بسیاری از مسئولان فرهنگی و تبلیغاتی و با صرف هزینههای فراوان و درحالی که تا چند ساعت از آغاز روز 29خرداد در محل صندوقها، آرای مراجعان را برابر با دستورالعمل اعلام شده اخذ مینمودند در عین حال در این دوره تعداد حائزین شرایط شرکتکننده در انتخابات ریاست جمهوری از تمام دورهها کمتر بود.
بدیهی است وزیران و استانداران و روسای نهادها و سازمانهایی که انتخاب میشوند اکثر تابع یک خط سیاسی و معمولاً از طیف اصولگرایانی هستند که در واقع برنده انتخابات شدهاند و به یقین نمایندگان عالی دولت در استانها نمیتوانند آنگونه که احمد وحیدی گفته است صرفاً تقویتکننده مشارکت سیاسی و اجتماعی و… باشند حال این تکصدایی دولت و مجلس و دیگر نهادها چه دستآورد مثبتتر و مفیدتری برای مردم این سرزمین خواهد داشت در آینده نزدیک مشخص خواهد شد. نظامیان در سطوح گوناگون طی سالیان متمادی و در مراحل مختلف و برای ایجاد امنیت و ثبات این سرزمین و آسایش مردم مؤمن و صبور ایران از هیچگونه تلاش و کوشش و جانفشانی دریغ ننمودند عموم مردم انتظار دارند در حوزه تخصصی خود به فعالیت ادامه دهند و سیاستورزی و کشورداری را به افراد متعهد و آزموده و متخصص واگذار نمایند چرا که، هرکسی را بهر کاری ساختند و معاون وزارت کشور هم مجبور نگردد برای اصلاح اشتباهی که صورت گرفته مطلب دیگری بگوید که بدون شک آن هم چندان مطابق با واقعیت نیست. معاون سیاسی وزارت کشور در این باره گفته است: «وزارت کشور تلاش کرد که استانداران نظامی کمتر از انگشتان یک دست باشند…»
این جمله ابنسینا حسن ختام است که: اگر برای یک اشتباه هزار دلیل بیاورید میشود، هزار و یک اشتباه.
رضا سلطان زاده – مدیر مسئول
پینوشتها:
1- انتخاب، 17/8/1400
2- عصرایران، 26/8/1400
3- ایلنا، 22/8/1400
4- اقتصادنیوز، 25/8/1400
5- روزنامه دنیای اقتصاد، 11/8/1400