و در حالی که دستورالعمل مشخصی برای پرورش فرزندان موفق وجود ندارد ، تحقیقات روانشناسی به تعداد معدودی از عوامل پیش بینی موفقیت اشاره کرده است.
با کمال تعجب ، بخش اعظم آن به والدین می رسد.
آنچه پدر و مادر بچه های موفق با هم مشترک هستند:
محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا و دانشگاه دوک بیش از 700 کودک را از سراسر آمریکا بین مهد کودک و 25 سال پیگیری کردند و دو دهه بعد بین مهارتهای اجتماعی آنها به عنوان مهد کودک و موفقیت آنها در بین بزرگسالان رابطه معنی داری یافت .
این مطالعه 20 ساله نشان داد كه كودكان دارای صلاحیت اجتماعی كه می توانند بدون هماهنگی با همسالان خود همکاری كنند ، به دیگران كمك كنند ، احساسات خود را بفهمند و مشکلات را به تنهایی برطرف كنند ، به مراتب بیشتر از اینكه مدرک دانشگاهی بگیرند و تمام وقت داشته باشند. شغل در سن 25 سالگی نسبت به افراد دارای مهارت های اجتماعی محدود.
افراد دارای مهارت اجتماعی محدود نیز شانس بیشتری برای دستگیری ، نوشیدن مشروبات الکلی و درخواست مسکن عمومی داشتند.
کریستین شوبرت ، مدیر برنامه در بنیاد رابرت وود جانسون ، که بودجه این تحقیق را تأمین می کند ، گفت: "این مطالعه نشان می دهد که کمک به کودکان در توسعه مهارت های اجتماعی و عاطفی مهمترین کارهایی است که می توانیم انجام دهیم تا آنها را برای آینده سالم آماده کنیم." انتشار .
وی گفت: "از سنین پایین ، این مهارت ها می تواند تعیین کند که کودک به دانشگاه می رود یا به زندان می رود و آیا در نهایت شاغل است یا معتاد است."
با استفاده از داده های یک نظرسنجی ملی از 6،600 کودک متولد 2001 ، دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس ، پروفسور نیل هالفون و همکارانش ، دریافتند که انتظاراتی که والدین برای بچه های خود دارند ، تأثیر بسزایی در دستیابی به آنها دارد .
وی در بیانیه ای گفت: "والدینی که در آینده فرزندشان دانشکده را دیدند ، صرف نظر از درآمد و دارایی های دیگر ، فرزند خود را به سمت آن هدف اداره می کردند ."
این یافته در تست های استاندارد به دست آمده است: انتظار می رود 57٪ از بچه هایی که بدترین کارها را انجام داده اند ، توسط والدین خود در دانشگاه شرکت کنند ، در حالی که 96٪ از بچه هایی که بهترین کار را انجام دادند ، انتظار داشتند که به دانشگاه بروند.
این مطابق با یافته های روانشناختی دیگر است: تأثیر پیگمالون ، که می گوید "آنچه فرد انتظار دارد از دیگری باشد ، می تواند به عنوان یک پیشگویی از تحقق خود انجام شود".
در مورد بچه ها ، آنها مطابق انتظار والدین خود عمل می کنند.
طبق تحقیقات خارج از دانشکده بازرگانی هاروارد ، برای کودکانی که با مادرانی که در خارج از خانه کار می کنند ، مزایای قابل توجهی دارند.
در این مطالعه مشخص شده است که دختران مادران شاغل طولانی تر به مدرسه می روند ، احتمالاً می توانند یک کار در نقش نظارتی داشته باشند و درآمد بیشتری کسب می کنند - 23٪ بیشتر در مقایسه با همسالان خود که توسط مادران ساکن در خانه بزرگ شده اند.
پس از مطالعه ، فرزندان مادران شاغل تمایل داشتند بیشتر به کارهای خانگی و مراقبت از کودکان بپردازند - آنها هفت و نیم ساعت بیشتر در هفته را برای مراقبت از کودکان و 25 دقیقه بیشتر در خانه صرف کردند.
نویسنده اصلی این مطالعه ، كاتلین لی مک گین ، استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد ، گفت: "مدل سازی نقش راهی برای علامت گذاری آنچه مناسب است از نظر شما چگونه رفتار می کنید ، چه کاری انجام می دهید ، فعالیتهایی که در آن انجام می دهید و چه اعتقادی دارید ، می باشد." .
وی به کار دانش گفت: "چیزهای بسیار اندکی وجود دارد که می دانیم ، چنین تأثیر روشنی بر نابرابری جنسیتی دارند که توسط یک مادر شاغل پرورش می یابد ."
به طرز غم انگیزی ، یک پنجم از کودکان آمریکایی در فقر رشد می کنند ، شرایطی که پتانسیل آنها را به شدت محدود می کند.
شدیدتر می شود. طبق گفته محقق دانشگاه استنفورد ، شان راردون ، شکاف بین خانواده های پر درآمد و کم درآمد "تقریباً بین 30 تا 40٪ بزرگتر در بین کودکان متولد 2001 در مقایسه با کودکان متولد 25 سال قبل است."
به عنوان نویسنده " Drive " دن پینکمتذكر شده است كه هر چه والدین بیشتر درآمد داشته باشند ، نمرات SAT برای بچه ها بیشتر می شود.
«مداخلات جامع و گران وجود ندارد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی چیزی است که درایوهای بسیار از پیشرفت تحصیلی و عملکرد،" او نوشت .
یک مطالعه در سال 2014 توسط روانشناسی دانشگاه میشیگان Sandra Tang نشان داد مادرانی که دبیرستان یا کالج را به پایان رسانده اند بیشتر احتمال دارد بچه هایی پرورش دهند که همین کار را انجام دادند.
با برداشتن گروهی از بیش از 14000 کودک که در سالهای 1998 تا 2007 وارد مهدکودک شدند ، این مطالعه نشان داد کودکانی که از مادران نوجوان (18 سال یا جوان تر) به دنیا می آیند ، کمتر از همتایان خود احتمالاً دبیرستان را به پایان رسانده و یا به دانشگاه می روند.
آرزو حداقل تا حدودی مسئول است. در یک مطالعه طولی در سال 2009 که 856 نفر از آنها در شهر پیرامون پیرامون زندگی در نیویورک شرکت داشتند ، اریک دوبو ، روانشناس دانشگاه بولینگ گرین ، دریافت که "سطح تحصیلات والدین هنگامی که کودک 8 ساله بود ، 40 سال بعد موفقیت تحصیلی و شغلی را برای کودک پیش بینی کرد."
2007 متا آنالیز از 35000 پیش دبستانی در سراسر ایالات متحده، کانادا، و انگلستان پیدا شده است که مهارت های ریاضی در حال توسعه زود هنگام می تواند به یک مزیت بسیار بزرگ تبدیل شود.
"اهمیت برخوردار از مهارت های ریاضی اوایل - از آغاز مدرسه با دانش از اعداد، تعداد سفارش، و دیگر مفاهیم ریاضی ابتدایی - یکی از پازل بیرون آمدن از مطالعه است،" دو نویسنده کتاب و محقق دانشگاه نورث وسترن گرگ دانکن در مطبوعات گفت: انتشار . "تسلط بر مهارت های ریاضی اولیه نه تنها موفقیت ریاضی آینده را پیش بینی می کند ، بلکه پیشرفت خواندن آینده را نیز پیش بینی می کند."
یک مطالعه در سال 2014 بر روی 243 نفر متولد فقر ، نشان داد کودکانی که در سه سال اول "مراقبت حساس" دریافت کرده اند ، نه تنها در تست های دانشگاهی در کودکی بهتر عمل کردند ، بلکه در سالهای 30 سالگی نیز دارای روابط سالم تر و پیشرفت تحصیلی بیشتری بودند.
همانطور که در PsyBlog گزارش شده است ، والدینی که مراقب حساسی هستند " به سرعت و به طور مناسب به سیگنال های فرزندشان پاسخ می دهند" و " یک پایگاه امن" را برای کودکان فراهم می کنند تا دنیا را کشف کنند.
لی ربی ، روانشناس و دانشگاه مینسوتا در مصاحبه ای گفت: "این نشان می دهد كه سرمایه گذاری در روابط اولیه والدین و كودك ممكن است منجر به بازده طولانی مدت شود كه در زندگی افراد جمع می شود."
طبق تحقیقات جدیدی که بریگید شولته در واشنگتن پست به آن اشاره کرده است ، تعداد ساعاتی که مادران با بچه ها بین 3 تا 11 سال می گذرانند ، چندان در پیش بینی رفتار کودک ، بهزیستی یا دستاورد کودک نیست.
علاوه بر این ، رویکرد "مادر شدن فشرده" یا "والدین هلیکوپتر" می تواند آتش بس کند.
کیو نوماگوچی ، مربی و جامعه شناس دانشگاه دانشگاه بولینگ بولینگ گفت: "استرس مادران ، به ویژه هنگامی که مادران به دلیل دست و پنجه نرم کردن با کار و تلاش برای یافتن وقت با بچه ها ، دچار استرس می شوند ، ممکن است ضعیف بر فرزندان آنها تأثیر بگذارد."
سرایت عاطفی - یا پدیده روانشناختی که در آن افراد "احساسات" از یکدیگر را احساس می کنند مانند سرماخوردگی - به توضیح دلیل کمک می کند. تحقیقات نشان می دهد که اگر دوست شما خوشحال است ، آن روشنایی شما را آلوده می کند. اگر او ناراحت باشد ، آن ظرافت نیز منتقل خواهد شد. بنابراین اگر والدین خسته یا ناامید باشند ، آن حالت عاطفی می تواند به بچه ها منتقل شود.
از آنجا که بچه ها فکر می کنند موفقیت حاصل می شود ، دستیابی آنها را نیز پیش بینی می کند.
با گذشت چندین دهه ، روانشناس دانشگاه استنفورد ، کارول دوک ، کشف کرده است که کودکان (و بزرگسالان) از دو راه فکر موفقیت می کنند. بیش از همیشه فوق العاده مغز مجموعه ای از ، ماریا پوپوا می گوید آنها به چیزی کمی شبیه به این:
" ذهنیت ثابت " فرض می کند که شخصیت ، هوش و توانایی خلاق ما داده های ایستا است که ما نمی توانیم به هیچ وجه معنی داری تغییر دهیم ، و موفقیت تأیید آن هوش ذاتی است ، ارزیابی از چگونگی اندازه گیری این افراد در برابر یکسان. استاندارد ثابت؛ تلاش برای موفقیت و جلوگیری از شکست به هر قیمتی راهی برای حفظ احساس هوشمندی یا مهارت بودن می شود.
از طرف دیگر " طرز فکر رشد " با چالش روبرو می شود و شکست را نه به عنوان گواه عدم هوش بلکه به عنوان یک تخته سنگ دل دل برای رشد و افزایش توانایی های موجود می داند.
در هسته تفاوت در راهی است که فرض می کنید اراده شما بر توانایی شما تأثیر می گذارد و تأثیر قدرتمندی در بچه ها دارد. اگر به بچه ها گفته شود که به دلیل هوش ذاتی خود ، یک آزمایش را انجام داده اند ، این یک ذهنیت "ثابت" ایجاد می کند. اگر آنها به دلیل تلاش موفق شدند ، این طرز فکر "رشد" را آموزش می دهد
ترجمه :یزدفردا