«آکادمی سلطنتی علوم سوئد» برندگان جایزه نوبل اقتصاد را معرفی کرد. جایزهای که از حیث برندگان رنگورویی متفاوت دارد. ۲ نفر از ۳ اقتصاددان برنده جایزه، زوجی بودند که اتفاقا رابطه «استاد-شاگرد» را نیز تجربه کرده و سالهاست تحقیقات خود را روی مطالعات حوزه فقر متمرکز کردهاند. «استردوفلو» ۴۶ ساله که ملیت آمریکایی -فرانسوی دارد، دومین زنی است که جایزه اقتصاد نوبل را در طول تاریخ این جایزه دریافت کرد. «آبهیجیت بانرجی» ۵۸ ساله، اقتصاددان هندی- آمریکایی و استاد موسسه فورد و استاد اقتصاد دانشگاه MIT است. بانرجی به همراه همسرش دوفلو از موسسان موسسه عبد اللطیف جمیل بودهاند. «مایکل کریمر» سومین فردی بوده که به همراه زوج اقتصاددان دانشگاه MIT موفق به کسب جایزه نوبل اقتصاد امسال شده است. مایکل روبرت کریمر ۵۴ ساله و درحالحاضر استاد دانشگاه هاروارد است. به نظر میرسد مهمترین دلیل اعطای جایزه به این ۳ اقتصاددان رویکرد متفاوت آنها در مبارزه با فقر است؛ این محققان به جای اینکه به مطالعه کلی و تئوریک فقر بپردازند، بهصورت جزئی و با رویکرد آزمایشگاهی وارد بطن زندگی افراد فقیر جامعه شده و برای هر حوزه از فقر نسخههایی متناسب را پیشنهاد میدهند. آنها مسائل کلی فقر را به پرسشهای جزئی تجزیه کردهاند.
توزیع رشتهای: جایزه نوبل معتبرترین جایزهای است که در شاخههایی از علم به محققان آن شاخهها تعلق میگیرد؛ این جایزه برای اولین بار در سال 1901 به محققان 6 شاخه از علم تعلق گرفته است؛ اقتصاد یکی از علومی است که هر سال به برترین محققان آن جایزه نوبل تعلق میگیرد. در کنار اقتصاد، به 5 شاخه دیگر از جمله «پزشکی»، «فیزیک»، «شیمی»، «ادبیات» و «صلح» جایزه نوبل تعلق میگیرد.
پراکندگی جنسی: بیش از 90 درصد از کل برندگان جایزه نوبل تا به امروز مرد و کمتر از 10 درصد زن بودهاند. بیشترین جایزه نوبل اهدا شده به زنان در حوزه «صلح» بوده است؛ زنان در این شاخه حدود ۲۰ درصد از برندگان جایزه نوبل بودهاند. اقتصاد در بین شاخههای موجود کمترین جایزه نوبل را به زنان اعطا کرده است؛ در طول تاریخ تنها ۲ زن برنده جایزه نوبل اقتصاد بودهاند که دومین زن در سال جاری برنده شده است.
پراکندگی سنی: توزیع سنی کل برندگان جایزه نوبل از ابتدا تاکنون، بین 17 تا 96 سال بوده است. البته تنها 3 نفر بودهاند که کمتر از 30 سال سن و در سوی دیگر، تنها یک نفر بالای 90 سال سن داشتهاند. بنابراین اگر این 4 نفر از توزیع سنی برندگان جایزه نوبل حذف شوند، پراکنش سنی به محدوده بین 30 سال تا 90 سال کاهش خواهد یافت. بیشترین جایزه نوبل را محققان بین 60 تا 65 سال داشتهاند. بیشترین آمار سنی مربوط به سن 63 سال بوده که 34 نفر در این سن برنده جایزه نوبل بودهاند.
پراکنش ملیتی: به لحاظ توزیع ملیت، برندگان جایزه نوبل تاکنون محدود به 20 کشور دنیا بودهاند. بررسیها نشان میدهد تقریبا از هر 3 نفر از برندگان جایزه نوبل، یک نفر آمریکایی بوده است؛ تعداد کل آمریکاییهای برنده جایزه نوبل 368 نفر بوده است. بعد از آمریکا، انگلستان با 132 نفر و آلمان با ۱۰۷ نفر بیشترین برندگان جایزه نوبل را داشتهاند. نکته جالب این بوده که به جز روسیه که ۲۳ نفر برنده جایزه نوبل داشته، هند بیشترین برنده جایزه نوبل را با ۱۰ نفر بین کشورهای آسیایی داشته است. آفریقای جنوبی ۱۰ نفر برنده جایزه نوبل داشته است.
«استر دوفلو»، «آبهیجیت بانرجی» و «مایکل کریمر» بهطور مشترک جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را دریافت کردند. دوفلو و بانرجی که هر دو استاد یک دانشگاه هستند، در سال ۲۰۱۵ با یکدیگر ازدواج کردند و اکنون دومین زوجی هستند که جایزه اقتصاد نوبل را مشترکا دریافت میکنند.
استر دوفلو: دوفلو که ملیت آمریکایی- فرانسوی دارد، دومین زنی است که جایزه اقتصاد نوبل را دریافت میکند. اولین زنی که موفق به اخذ نوبل اقتصاد شده بود الینور اوستروم اقتصاددان آمریکایی بود که در سال 2009 بهخاطر کار روی «حکمرانی و سیاستگذاری اقتصادی» این جایزه را تصاحب کرده بود. دوفلو هماکنون استاد آزمایشگاه عبد اللطیف جمیل و موسسه فناوری ماساچوست (MIT) است؛ آزمایشگاهی که روی کاهش فقر و توسعه اقتصادی کار میکند و دوفلو یکی از بنیانگذاران آن بوده است. تحقیقات او روی مسائل اقتصاد خرد در کشورهای درحال توسعه شامل اقتصاد خانواده، آموزش، دسترسی به منابع مالی، بهداشت متمرکز بوده است. دوفلو در سال ۱۹۹۹ دوره دکترای خود در دانشگاه MIT را به پایان رساند و نکته جالب اینکه یکی از دو استاد راهنمای او بانرجی همسر کنونی او بود. حوزه پژوهشی دوفلو بر مسائل خرد در کشورهای درحال توسعه شامل رفتار خانوار، تحصیلات، دسترسی بهخدمات مالی، سلامت و ارزیابی سیاستهای متمرکز بوده است. نشریه تایم او را در سال ۲۰۱۱ در زمره ۱۰۰ فرد تاثیرگذار جهان قرار داد و نشریه اکونومیست نیز او را یکی از هشت اقتصاددان برتر جوان دنیا میشمارد. او به همراه همسرش بیش از ۱۵ سال از زندگی خود را در مقاطعی مشترک و در مقاطعی جدا، صرف بررسی زندگی فقرا در روستاهای هند، مراکش، کنیا، اندونزی و بسیاری از کشورهای در حال توسعه کردهاند.
آبهیجیت بانرجی: بانرجی 58 ساله اقتصاددان هندی آمریکایی و استاد موسسه فورد و استاد اقتصاد دانشگاه MIT است. بانرجی به همراه همسرش دوفلو از موسسان موسسه عبد اللطیف جمیل است. بانرجی به همراه همسرش استر دوفلو مشترکا کتاب «اقتصاد فقیر» را به رشته تحریر درآوردند، کتابی که توسط انتشارات «دنیایاقتصاد» در سال 1396 به چاپ رسید. این کتاب اگر چه در سال 2011 بهعنوان بهترین کتاب سال در زمینه کسبوکار معرفی شد، اما به دلیل پرداختن به پرسشهای ساده زندگی روزمره گاه مورد انتقاد برخی از اقتصاددانان قرار گرفته است. بهعنوان مثال مطالعه اثر شیوه توزیع پشهبند بر کاهش مالاریا به جای سیاستهای ارزی، یکی از مطالعاتی بوده که برچسب «وهم و کوچکانگاری» را از سوی برخی محققان گرفت. تا پیش از مطالعات این زوج، بحث در مورد کمک جهانی به فقرا معمولا در دو قطب مقابل قرار داشت. در سمت چپ قطب، جفری ساکس، مدیر موسسه زمین در دانشگاه کلمبیا قرار دارد که اصلیترین ریشه فقر را «تله فقر» میداند. به نظر او اگر کمکهای جهانی بتواند آنها را از دام فقر بیرون کشد، خود میتوانند مسائلشان را حل کنند. در طیف راست، ویلیام ایسترلی، استاد دانشگاه نیویورک، استدلال میکند که مساله اصلی نه دام فقر بلکه خود کمک است که فرهنگ وابستگی ایجاد میکند؛ فقرا را فقیر نگه میدارد و آنها را از تنها مسیر واقعی به موفقیت، که بازار آزاد است، باز میدارد. مطالعات این زوج اقتصاددان هر دو سر طیف را مورد نقد قرار میدهد و مساله را از جزء به کل مورد بررسی قرار میدهد. بهطوری که با رویکرد توجه به جزئیات، درک روش تصمیمگیری مردم و تمرکز بر تجربه و آزمایش مساله فقر اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهند.
مایکل کریمر: سومین فردی که به همراه زوج اقتصاددان دانشگاه MIT موفق به کسب جایزه نوبل اقتصاد امسال شده است مایکل روبرت کریمر 54 ساله است. او درحالحاضر استاد دانشگاههاروارد است. او زمینه تحقیقاتی خود را برای کمک به افراد رنجدیده و فقیر در جهان روی انگیزه کارهای خیریه متمرکز ساخته است.
بانرجی درباره همکار خود کریمر میگوید: «زمانی که خیلی از اقتصاددانان به ایدهای دست مییابند که ممکن است جهان را بهجای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کند، در ابتدا آنها فرض میکنند که نتیجهای که گرفتهاند اشتباه است و حتی در صورت صحیح بودن احتمالا قبلا این ایده اجرایی شده است و خیلی از این اقتصاددانان سعی میکنند که این ایدهها را فراموش کنند. اما مایکل بعد از جرقه زدن این ایدهها به سرعت به این موضوع فکر میکند که چگونه این ایدهها را عملی کند.»
استر دوفلو بعد از دریافت جایزه گفت «خیلی مهم است که ریشههای عمیق فقر جهانی شناخته شوند. برخی اوقات سیاستگذاران در مورد فقرا کلیگویی میکنند؛ آنها از عباراتی مانند اینکه فقرا آدمهایی تنبل و با سرمایه انسانی پایین بوده استفاده میکنند. بدون اینکه به ریشه فقر پرداخته و در بطن زندگی فقرا و اقشار آسیبپذیر بروند.» همانطور که از گفتههای دوفلو معلوم است ورود به زندگی فقرا و بررسی جزئی دلایل فقر و نسخههای مبارزه با آن مهمترین رویکرد اوست. آکادمی سلطنتی سوئد اعلام کرد تحقیقات این اقتصاددانان «برای توسعه یک روش جدید درخصوص شناسایی ریشههای فقر و تحلیل هزینهها و فواید مداخله سیاستگذاری در مطالعات فقر» دلیل اعطای این جایزه به آنهاست. کمیته فنی اعطاکننده جایزه گفته است «رویکرد آنها منجر به تغییر چهره اقتصادهای درحال توسعه شده و اثرات انکارناپذیری روی سیاستهای مبارزه با فقر جهانی داشته است.» یکی از مثالهایی که در مورد تحسین کار آنها آورده شده درباره «بحران یادگیری» است. نتیجه مطالعات تجربی آنها حکایت از آن دارد که ارائه کتابها و منابع درسی بهتر به تنهایی نمیتواند منجر به تقویت یادگیری در کودکان شود بلکه باید روشهای آموزش تحول یابد.
در بیانیه موسسه اعطاءکننده جایزه آمده است «تحقیق آنها به ما کمک میکند تا به شیوه موثرتری با فقر مبارزه کنیم. بهرغم رشد قابلتوجه اخیر در حوزه مبارزه با فقر، یکی از مهمترین دغدغههای بشر کاهش فقر در تمامی شکلهای آن بوده است. بیش از ۷۰۰ میلیون نفر در مقطع کنونی در دنیا از فقر رنج میبرند. هر سال حدود ۵ میلیون کودک زیر ۵ سال بهخاطر بیماریهایی میمیرند که کاملا قابل کنترل هستند. بسیاری از کودکان هنوز توانایی مالی استفاده از خدمات آموزشی را ندارند. برندگان امسال جایزه نوبل، روش جدیدی را مطرح کردهاند که با استفاده از آن میتوان جوابهای قابل اعتمادی در حوزه مبارزه با فقر داد. رویکرد آنها تجزیه کردن مسائل کلان حوزه فقر به زیرشاخههای کوچکتر بوده است. آنها به این نتیجه رسیدهاند که تجزیه کردن سوالها به سوالهای کوچکتر زمینه را برای این فراهم میکند که بتوانیم جواب دقیقتر و جامعتری برای سوالها پیدا کنیم. بهعلاوه این روش باعث میشود تا بتوانیم مسائل را از طریق رویکرد آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دهیم.
مایکلکریمر در سالهای گذشته و هم دانشگاهیانش نشان دادهاند که استفاده از رویکردهای آزمایشگاهی میتواند وضعیت دانشآموزان کنیایی را به میزان بهتری به تصویر بکشد. دو نفر دیگر نیز همزمان با کرمر در کشورهای دیگر به مطالعه در باره فقر جهانی مشغول بودهاند. دلیل اصلی تعلق جایزه به آنها این بوده که مساله مبارزه با فقر را با استفاده از رویکرد آزمایشگاههای میدانی به تصویر کشاندهاند. آنها مساله فقر و سوالات این حوزه را به سوالات جزئیتری تجزیه کردهاند که پاسخ به آنها راحتتر است. بهعنوان مثال، یک سوال کلی در حوزه فقر این بوده که چطور میتوان مساله سلامت کودکان را بهبود داد؟ این سوال را میتوان به سوالهای جزئیتری از جمله روشهای آموزش، سیستم سلامت و بیمه، رویکردهای کشاورزی و دسترسی به اعتبار را با استفاده از رویکردهای تجربی تقسیم کرد. یکی از مطالعات آنها در حوزه «تحصیل درمانی» منجر به بهبود زندگی حدود ۵ میلیون از کودکان هندوستانی شده است. مثال دیگری از کارهای تجربی آنها روی نتیجه سوبسیدهایی بوده که در حوزه سلامت در اقتصاد بسیاری از کشورها مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین نقطه قوت مطالعات برندگان جایزه نوبل سالجاری را میتوان به شیوه موثر آنها در مبارزه با فقر نسبت داد؛ این اقتصاددانان با رویکرد آزمایشگاهی و به شیوه ورود به بطن زندگی فقرا مساله فقر را موشکافی کرده و راهحلهای متناسب نیز ارائه دادهاند.