صنایع دستی نوعی هنر به حساب می آید که در آن کالا تزئینی مورد نظر تنها با دست و ابزارهایم خصوصی ساخته می شود و ارزش هنری دارد و در بسیاری از مناطق نماد فرهنگ و مذهب یک ملت است.
این محصولات با ماشین الآت ساخته نمی شوند و به طور معمول به صورت تولید انبوه ساخته نمی شود.
صنایع دستی همواره به عنوان یکی از ثروتهای انکارناپذیر کشورمان مطرح بوده، اما ما فقط نام برخی از رشتههای این صنعت را میدانیم. ما در این گزارش میخواهیم برخی از رشتههای صنایع دستی که شاید نامشان را کمتر شنیده باشید را معرفی کنیم.
فُرَت در فرهنگ معین به معنای تار و پود آمده است، اما برخی از فُرَتبافان معتقدند این کلمه از صدای برخورد نیها و شانه در دستگاه فُرَت برگرفته شده است در کل به نظر میرسد فُرَت از دگرگون شدن واژه برد شکل گرفته است. فُرَتبافی امروزه یکی از صنایع دستی نیشابور و روستای بوژان به حساب میآید و اگرچه شهرت ملی چندانی ندارد، اما در منطقه تربت جام کاملا شناخته شده است.
یکی دیگر از صنایع دستی که در گذشته به خطه خراسان منسوب بوده با نام قناویز بافی شناخته میشود، ولی قناویز بعدها در یزد بافته و معروف شد، اما به نظر میرسد که امروزه کاملا منسوخ شده است. در فرهنگ دهخدا درباره قناویز چنین آمده است: «قناویز نوعی پارچه ابریشمی ساده که بیشتر به رنگ سرخ است.»
پاپیه ماشه نام یکی دیگر از صنایع دستی است که شاید نامش را کمتر شنیده باشیم. پاپیه ماشه در لغت به معنای کاغذ جویده شده است و علت نامگذاری آن این است که کاغذ را پس از خمیر کردن با سریش مخلوط میکنند و تحت فشار قرار میدهند تا زیرساخت کار تولید شود.
هنر پاپیه ماشه در دوره صفویه در کشورمان رواج داشت و مراکز عمده تولید محصولاتی که در قالب آن تولید میشدند در شهرهای اصفهان و قزوین بودند.
یکی دیگر از صنایع دستی که شاید کمتر نامش را شنیده باشیم قطاعی یا کاغذبری است. این هنر در دوره تیموریان در ایران رایج شد. از کاغذبران بنام میتوان به شیخ عبدالله کاتب هروی، میرقاسم مذهب، بنیاد تبریزی، علیرضا تبریزی، میرزا محمدعلی قوچانی، ابراهیم نامی، محمدمهدی شریف شریعتمداری و میرزا احمد تهرانی اشاره کرد.
بهتر است بدانید در گذشته هنر کاغذبری در شهرهای هرات، تبریز و شیراز رواج زیادی داشت، اما این روزها منسوخ شده است.
شاید این سؤال برایتان پیش آمده باشد که هنر قطاعی چه کاربردی داشته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت در گذشته چند برگ آغاز و پایان برخی از کتابهای دستنوشت را با بریدههایی از کاغذهای رنگین تزیین میکردند.
نقدهدوزی یکی دیگر از رشتههای صنایع دستی است. قدمت این رشته هنری به زمان هخامنشیان برمیگردد.
رشته هنری نقده دوزی در دوره اشکانیان و ساسانیان همراه با گلابتون دوزی و ده یک دوزی بسیار رایج بود. در دوزه اسلامی نیز هنرمندانی که به تهیه پرده کعبه و روپوش مقابر متعهد بودند باعث شدند که استفاده از شیوه نقده دوزی رواج چشمگیری داشته باشد.
در اینجا باید گفت به نخهای فلزی که از طلا یا نقره یا آلیاژ و به صورت نخی پهن ساخته شده باشد، نقده میگویند.
از ده یک دوزی نام بردیم؛ بنابراین اشارهای هم به این رشته هنری خواهیم کرد.
ده یک دوزی هم همچون رشته نقده دوزی از زمان هخامنشیان در ایران رایج بوده است. این هنر در دوره اسلامی برای تزیین پردهها به کار گرفته شد.
هنر ده یک دوزی یا برجسته دوزی در دوران صفویه شکوفا شد. این هنر در دورههای افشار، زند و قاجار نیز رواج داشت.
هنرمندانی که در رشته ده یک دوزی یا برجستهدوزی فعالیت میکنند از نخ گلابتون استفاده میکنند و نخ و سوزن را ده بار از یک نقطه عبور میدهند. آنها این دوخت را بارها تکرار میکنند تا بتوانند محصول مدنظرشان را تولید کنند. زمینه کار در نقده دوزی مشخص نیست و به نظر میرسد که کار برجسته است.
یکی دیگر از صنایع دستی کمتر شناخته شده با نام چیقبافی شناخته میشود. این هنر از ابتدای چادرنشینی در کشورمان رواج پیدا کرده و در اصل دستبافتهای شبیه حصیر است، اما برخلاف حصیربافی از نقوش سنتی و متنوعی در آن استفاده میشود.
جوک کاری از هنرهای وابسته به چوب است که از ایجاد نقوش هندسی با استفاده از دو تا سه رنگ چوب و کنار هم قرارگرفتن این نقوش با قطعات کوچک با مقطعهای مختلف مثلث، مستطیل و لوزی به وجود میآید. این هنر از هنرهای اختصاصی شهر شیراز به دست میآید، اما تصور میشود که به مرور زمان تا اندازه زیادی به فراموشی سپرده شده است.