علی سرزعیم افزود: از یک سو سن بازنشستگی در ایرانپایین است هم به بهانههای مختلف شغلها مشمول قوانین سخت و زیانآور میشوند.
وی افزود: اگر در شغلهای مختلف افراد به جای اینکه ۳۰ سال حق بیمه پرداخت کنند،۲۰ سال حق بیمه دهند و به عنوان سخت و زیان آور زود بازنشست شوند، چه اتفاقی میافتد؟ اولا ۱۰ سال حق بیمه کمتری به صندوقها میرود و افراد ۱۰ سال هم زودتر بازنشست میشوند پس ۱۰ سال بیشتر باید مستمری داد. آیا این کار به پایداری مالی صندوقها کمک میکند یا آن را به خطر میاندازد؟ آیا ما حق داریم منافع آیندگان را به خطر بیاندازیم؟
وی ادامه داد: به خاطر داشته باشیم صندوقها ماهیت بیننسلی دارند و منافع نسلها متعارض است. ترجیح نسل امروز بازنشستگان این است که مزایای بازنشستگی زیاد شود و ترجیح کسانی که نزدیک به بازنشسته شدن هستند، این است که امتیازات قوانین بازنشستگی مثل قبل بماند. اما منفعت نسل ما کاملا با این قضیه تضاد دارد. نسل ما باید اصرار کند که حکومت جلوی بحران صندوقهای بازنشستگی بایستد، چون ما هنوز به سن بازنشستگی نرسیدهایم. ما حق بیمه میدهیم و میخواهیم در آینده از این صندوق ها مستمری بازنشستگی بگیریم. آنانی که دارند بازنشست میشوند یا شدهاند، فشار میآورند که صندوقها را خالی کنند و چیزی برای نسل ما باقی نماند.
او اضافه کرد: ما باید پشت دولت بایستیم و از دولت بخواهیم که در برابر این فشارها مقاومت کند و از منافع نسل بعد صیانت کند. متاسفانه در عمل میبینم که نسل ما نهتنها واکنش درستی در این زمینه نشان نمیدهد، بلکه در جاهایی اشتباه هم عمل میکند.
وی در پاسخ به این سئوال که عدم تعادل در برقراری تعادل در ورودی و خروجی صندوق از کجا شروع شد؟ گفت: عمده این موضوع به قوانین برمیگردد.
سرزعیم در توضیح این مطلب افزود: من فکر میکنم هر مقطعی به بهانهای قانونی را تصویب کردند. یک زمانی گفتند زنان زودتر بازنشست شوند. از طرف دیگر، شغلهای در نظر گرفته شده در گروه سخت و زیانآور است که خیلی سهلگیرانه است. من در یکی از استانها شنیدم درصد خیلی بالایی را سخت و زیانآور اعلام کردند؛ همه اینها اشتباه است. هم در اجرا کوتاهی شده و هم قانون ایراد دارد.
وی با اشاره به ضرورت اصلاح قانون بازنشستگی گفت: معنای اصلاحات این است که قوانین بازنشستگی اصلاح شود یعنی امتیازاتی که داده شده، پس گرفته شود و از این به بعد روال بازنشسته شدن تغییر کند و این کار سختی است.