بعد از حمله بی سابقه نیروهای مقاومت یمنی به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان که شوکی مهم به این کشور وارد کرد سطح تنش در خاورمیانه به طور قابل توجهی بالا رفته و برخی کارشناسان سیاسی نظامی سطح تنش را خطرناکتر از زمانی میدانند که ایران پهپاد آمریکا را هدف قرار داد.
در این میان طیفی از نیروهای میانه رو آمریکایی در حال آرام کردن فضا هستند و حتی دولت ترامپ و دولت عربستان، حداقل فعلا، با اینکه ایران را به دست داشتن در این ماجرا متهم کردند لحنی با احتیاط در پیش گرفتند و با گذشت زمان به جای این که ایران را عامل حمله معرفی کنند، حامی آن و تامین کننده تجهیزات خواندند.
اما در این میان موضع بعضی کشورها به طور قابل توجهی هشدار دهنده بود، کشورهایی که به عربستان و خصوصا ایران نزدیک هستند ولی با سکوت یا برخی مواضع شیطنت آمیز صبر میکنند و انگار در انتظار افروخته شدن آتش جنگی مهلک بین ایران و عربستان هستند، جنگی که سودهای بسیاری دارد.
هرچقدر ترکیه و اروپا از جنگ در خاورمیانه و سیل پناهجویان جدید که سمت آنها روانه میشود وحشت دارند، اما روسیه و اسرائیل و بخش وابسته به مجتمعهای صنعتی- نظامی در آمریکا، که بر بخشهایی از دولت آمریکا اثر دارند، تشنه چنین جنگی هستند به خصوص اگر که یک طرف آن عربستان و طرف دیگرش ایران باشد.
به مواضع پوتین دقت کنید. او درست زمانی که خبر آرامکو منتشر شد با لبخندی بزرگ آیهای از قرآن خواند و عربستان را به خرید جایگزین روسی سیستم دفاعی خود تشویق کرد، هرچند در مواضع رسمی خود کم و بیش طرفین را به حفظ آرامش تشویق کرد و گفت که هیچ رد دقیقی از عاملین حمله موجود نیست.
اسرائیل هم با توجه به درگیر بودن با انتخابات داخلی و در گیر بودن نخست وزیر فعلی به حفظ جایگاه خود موضع خاصی نسبت به مواضع معمولش نداشته.
جنگ احتمالی بین ایران و عربستان از برای آمریکا، روسیه و اسرائیل مزایای متفاوتی و مهمی دارد. این جنگ احتمالی باعث دو قطبی شدن منطقه و درگیری محور ایران با محور عربستان میشود که همین خاورمیانه را یک قلک بینظیر برای فروش سلاحهای روسی و آمریکایی تبدیل کند.
هرگونه درگیری این چنینی در خاورمیانه سیل بزرگی از پناهجو را راهی اروپا و کشورهایی مثل ترکیه میکند که باعث افزایش فشار به اتحادیه اروپا میشود، مسئلهای که برای روسیه که دنبال تبدیل شدن به ابرقدرت است قابل توجه است، اما با وجود این فشار احتمالی که چندان مثبت نیست اروپا در کنار آمریکا و روسیه و اسرائیل نیز با ملاحظاتی که منجر به کنترل سیل پناهجویان شوند مایل است که خاورمیانه تبدیل به میدان نبرد ایران و عربستان شود.
حسن الهیکل، روزنامهنگار مشهور مصری به وضعیت اقتصاد غرب و بخصوص امریکا اشاره کرده و می گوید تنها یک جنگ بزرگ که بتواند حداقل ۲ تریلیون دلار عاید اقتصاد غرب کند می تواند از فروپاشی این اقتصاد جلوگیری کند چرا که بانکهای امریکائی و اروپائی دیگر قادر به پرداخت سود سپرده های سنگین عربستان، قطر و امارات نیستند. آنها نیاز به راه اندازی جنگ سوم خلیج فارس دارند.
هر جنگی در خاورمیانه فروش سلاح اروپا و آمریکا را چند برابر میکند و قیمت نفت را تا بیش از 200 دلار بالا میبرد که این باعث سود سرشار مجتمعهای صنعتی- نظامی خواهد شد و موتور محرکه اقتصاد آمریکا، اروپا و حتی روسیه را روشن میکند.
به نوشته هیکل "چین و هند به تنهائی ۵۰ درصد نفت خلیج فارس را خرید می کنند. در صورت بالا رفتن بهای نفت آمریکا و روسیه که خود بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت غیر اوپک هستند فروشندگان اصلی نفت بشکه ای چند صد دلار به این دو کشور خواهند بود که این بهای گزاف نفت رشد اقتصادی چین و هند را کاهش خواهد داد و بزرگترین هدیه را به آمریکایی میدهد " که مایل است به هر قیمتی ترمز توسعه چین را بکشد، با این همه بخش دمکراتتر حاکمیت آمریکا در کنار بخشی از کارتلهای نفتی این کشور از همین حالا هشدارهایی را درباره جنگ ایران و عربستان دادهاند و وقوع آن را برخلاف منافع بلند مدت آمریکا در سیاست خارجی دانستهاند.
اما برنده آخر این بازی هم اسرئیل است که امروز تحت شدیدترین فشارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و با قدرت فزاینده ایران و رشد اقتصادی عربستان و قدرت طلبی ترکیه هم رو به رو است. هر جنگی بین ایران و عربستان باعث میشود اسرائیل در نقش یک ابر قدرت بر ویرانههای خاورمیانه تکیه بزند و بی هیچ مانعی به پیشروی و نسل کشی خود ادامه دهد. دیگر نه ایران سد راهش است، نه احتمالا ترکیه توان رقابت را خواهد داشت و نه دیگر نیاز است منت عربستان و شرکایش را بکشد.