حیاط خلوت دولتها وزارتخانه میشود؛ این پایان ماجرای سازمان عریض و طویلی است که هر دولتی با هر سمتوسوی سیاسی، مخالف تبدیلشدنش به وزارتخانه بوده است. به همین دلیل طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از دولت نهم و ریاست اسفندیار رحیممشایی بر این سازمان مطرح بود تا حالا در دولت دوزادهم، شورای نگهبان آن را تأیید کند.
به گزارش شرق، گفته میشود لابیهای گسترده در این سالها مانع این اتفاق بوده است. انتخاب رئیس از سوی رئیسجمهوری، پاسخگونبودن به مجلس و نظارتنداشتن بر این سازمان از شاخصههایی است که به نظر باعث مخالفت رؤسایجمهور با این تصمیم شده است. اکنون نیز بعد از اعلام نظر شورای نگهبان، دولت روحانی مخالفت خود را اعلام کرده و حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهوری، از این مخالفت خبر داده است.
همسویی دولت روحانی با دولتهای پیشین در این موضوع، حکایت از اهمیت این سازمان برای رؤسایجمهور دارد؛ جایی که معمولا حواریون رؤسایجمهور بر مسند آن مینشینند و گاهی هم از این حیاط خلوت راهی یکی از وزراتخانهها میشوند. البته برخی رؤسای این سازمان در کنار وزارتخانه، سر از زندان هم درآوردهاند؛ اسفندیار رحیممشایی و حمید بقایی، دور یار دیرین احمدینژاد و محمدعلی نجفی که از نزدیکترین اشخاص به روحانی در سال 92 بود.
نگاهی به 10 رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شاید کمی بیشتر فضای حیاط خلوت دولتها را روشن کند؛ جایی که روحانی سه ماه فرصت دارد وزیری برای آن به مجلس معرفی کند.
آخرین سمت رسمی مرعشی
در سال 1383 دو سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با یکدیگر ادغام شدند. در آن مقطع، یعنی اواخر دولت دوم اصلاحات، رئیسجمهوری حسین مرعشی از اعضای حزب کارگزاران و افراد نزدیک به آیت الله هاشمیرفسنجانی را به ریاست سازمان جدید منصوب کرد. مرعشی که متولد 1337 در رفسنجان بود، از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی سمتهای گوناگونی را تجربه کرده بود؛ او هشت سال استاندار کرمان و دو سال نیز در دولت ششم رئیسدفتر هاشمیرفسنجانی بود. او از همانجا به مجلس رفت و دو دوره، یعنی در دورههای پنجم و ششم، نماینده کرمان بود. مرعشی در سال 83 رئیس سازمان میراث فرهنگی شد.
این ریاست کمتر از یک سال طول کشید و احمدینژاد بعد از مراسم تنفیذ، در اولین حکمی که صادر کرد، اسفندیار رحیممشایی را به ریاست این سازمان گمارد. این آخرین سمت رسمی مرعشی در جمهوری اسلامی تاکنون است و او پس از این بهعنوان سخنگوی حزب کارگزاران به فعالیت سیاسی روی آورد.
جنجالیترین رئیس
اسفندیار رحیممشایی نزدیکترین شخص به رئیس دولتهای نهم و دهم بود. او فارغالتحصیل رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی اصفهان است. مشایی در سال 1385 تشکیلات صنایع دستی را از بدنه وزارت صنایع جدا کرد و به سازمان میراث فرهنگی چسباند. در اینجا این سازمان بیش از پیش فربه شده بود. مشایی هم مثل رؤسای بعدی، حاشیههای زیادی داشت که حضور در مجلس رقصی در ترکیه، مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف و ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری (که با ورود مقام معظم رهبری منتفی شد) تنها بخشی از آنهاست.
او که از نزدیکترین افراد به احمدینژاد بود، اظهارنظرهای جنجالی نیز کم نداشت؛ اظهاراتی مثل «دوران اسلامگرایی به پایان رسیده است؛ البته این دوره تمام نشده بلکه رو به پایان است»، «در ایران استفاده از حجاب آزاد است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود»، «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است»، «آذربایجانغربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است و این قوم از برترین قومهای ایرانی است» و «ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم» به مذاق اصولگراهایی که حامی همهجانبه دولت بودند، بههیچوجه خوش نمیآمد؛ حتی کار را به تجمع و شکایت نمایندگان مجلس از او کشیده بود. بااینحال، محمود احمدینژاد همواره از او دفاع میکرد؛ برای مثال او در واکنش به اظهارنظر مشایی درباره رژیم اسرائیل، نظر مشایی را نظر دولت دانسته بود.
بقایی در سال 88 بهعنوان معاوناول رئیسجمهوری معرفی شد؛ اما یک هفته بعد با حکم حکومتی از این سمت خلع شد. بااینحال، احمدینژاد او را بهعنوان رئیسدفتر خود انتخاب کرد. مشایی اسفند 96 بازداشت شد. او پیش از آن به بازداشت حمید بقایی، دیگر یار احمدینژاد، اعتراضهای زیادی کرده و حکم او را مقابل سفارت انگلیس آتش زده بود. او اکنون در حال گذراندن شش سال و نیم محکومیت خود است.
رئیس در بند
بعد از مشایی، حمید بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی شد. او متولد سال 1348 و دارای تحصیلات جغرافیای سیاسی است. بقایی دو سال یعنی از 1388 تا 1390 ریاست را بر عهده داشت و از جمله رؤسای حاشیهدار بود. هرچند حاشیههايش در مقایسه با مشایی هیچ بود. او پیش از ریاست سازمان سابقه مدیریتی در سطح کلان نداشت و به همین دليل تصمیمات کارشناسینشده زیادی گرفت. به طور مثال او کتابخانه و سازمان اسناد سازمان را به شیراز منتقل کرد. بعد از شش ماه و مشخصشدن عواقب این تصمیم اشتباه بنا شد کتابخانه و سازمان اسناد به تهران برگردد. اما در این بازگشت بخش زیادی از اسناد و مدارک حوزه میراث فرهنگی و باستانشناسی ناپدید شد.
او از جمله اولین مدیرانی بود که مصوبه دورکاری احمدینژاد را اجرا کرد و کارایی سازمان را پایین آورد. بقایی سپس همراه با احمدینژاد و یارانش برای چند سال از صحنه سیاسی محو شد. او در سال 94 با خبر بازداشتش بار دیگر به صدر اخبار بازگشت. هرچند دلیل این بازداشت مشخص نشد اما یک سال بعد از محمد عطریانفر و محمد اشرفیاصفهانی بابت اتهام علیه خودش شکایت کرد. هر دو پرونده با عذرخواهی از بقایی پایان یافت.
بقایی یک سال بعد نامزد ریاستجمهوری شد اما صلاحیتش تأیید نشد. او در سال 96 بار دیگر بازداشت شد و اتهاماتش به گفته غلامحسین اژهای سخنگوی وقت دستگاه قضا تصرف در وجوه و اموال دولتی، اختلاس و تبانی در معاملات دولتی بود. حواشی زیادی در جریان برگزاری دادگاه او مطرح شد که با زنبیلرفتن به دادگاه یکی از آنها بود. بقایی در نهایت به 15 سال زندان محکوم شد و اکنون در حال گذراندن این محکومیت است. او چند بار دست به اعتصاب غذا زده و به دلیل بیماری چندباری به مرخصی آمده است.
رفتوآمد به حیاط خلوت دولت
چهارمین رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگردی روحالله احمدزادهکرمانی بود. احمدزاده پیشتر استاندار فارس بود و مانند دیگر رؤسا مدت کوتاه شش ماه بر مسند ریاست نشست تا بیثباتیهای حیاط خلوت دولت ادامه داشته باشد. احمدزاده استعفا داد و در مراسم تودیع خود نیز شرکت نکرد و دلایل استعفایش هم مشخص نشد.
سیدحسین موسوی از دیگر نزدیکان دولت نهم و دهم بود که بعد از احمدزاده تا 1391 رئیس سازمان بود. موسوی پیشتر از 1386 سمتهای گوناگونی در دولتهای نهم و دهم داشت و رئیس سایپایدک بود. سپس به سازمان میراث و از آنجا به جای مشایی به دفتر رئیسجمهوری رفت. محمد شریفزاده آخرین رئیس سازمان در دولت دهم بود. او از مشاوران و نزدیکان آیتالله هاشمیشاهرودی بود و نزدیک به هشت ماه رئیس ماند. در این دوران هشتساله سازمان میراث فرهنگی پنج رئیس داشت تا محل رفتوآمد نزدیکان رئیسجمهوری باشد.
نجفی محکوم به قصاص
حسن روحانی سال 92 محمدعلی نجفی را به ریاست این سازمان منصوب کرد. نجفی ابتدا به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی شده بود اما با اختلاف یک رأی از کابینه یازدهم بازماند. اما روحانی او را به سازمان میراث فرهنگی فرستاد. نجفی که گفته بود هویت سازمان میراث را باز میگرداند نزدیک به شش ماه در این سازمان بود و به دلیل مشکلات جسمی استعفا داد. بعد از این استعفا روحانی او را به عنوان مشاور رئیسجمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی منصوب کرد. نجفی دو سال بعد راهی شهرداری تهران شد. او صندلی شهرداری را هم چندماهی تاب نیاورد و بعد از دو بار استعفا در فروردین 97 از این سمت کناره گرفت. باز هم دلایل استعفا مشکلات جسمی مطرح شد اما به نظر میرسد نجفی درگیر مشکلاتی در زندگی شخصی بود. او حدود یک سال بعد همسر دوم خود میترا استاد را به قتل رساند و در دادگاه به قصاص محکوم شد.
پایان راه حیاط خلوت دولت؟
شاید باثباتترین رئیس سازمان میراث فرهنگی مسعود سلطانیفر وزیر کنونی ورزش بوده است. او نیز از نزدیکان رئیسجمهوری است و از سال 92 تا 95 رئیس سازمان بود. سلطانیفر بعد راهی وزارتخانه ورزش و جوانان شد تا زهرا احمدیپور جایگزین او شود. احمدیپور پیش از این تجربه مدیریت در سطح کلان نداشت. بعد از او آقای مونسان كه رئیس منطقه آزاد کیش بود، دوباره همه مدیران خانم احمدیپور را تغییر داد.
هشت ماه بعد علیاصغر مونسان، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش به ریاست میراث فرهنگی منصوب شد. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در مراسم معارفه او گفت که مثل اینکه باید هر دو، سه ماه یک بار کسی را معرفی کنیم. مونسان مهندس عمران است و آخرین رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. از او به عنوان گزینه احتمالی معرفی به مجلس برای این وزارت نام برده میشود. به نظر میرسد بعد از گذشت بیش از یک دهه زمان پاسخگویی و نظارت بر سازمان میراث فرهنگی رسیده باشد. آیا عمر این حیاط خلوت دولتها به پایان رسیده است؟