این وضعیت در روزهای اخیر هشدار تحلیلگران بازار سهام را نیز به دنبال داشته است. با وجود این هشدارها سیاستگذار نیز به جای اقدامات مناسب در جهت مدیریت نقدینگی و تعمیق بورس، تنها وظیفه خود را به اجرای دستورالعمل جدید توقف و بازگشایی نمادها تقلیل داده است. جایی که رشد ۲۰ درصدی قیمت نمادها در ۵ روز متوالی و ۵۰ درصدی در ۱۵ روز متوالی به توقف نمادها منجر میشود. پس از آن نیز نمادها صرفا با یک خط شفافسازی کلیشهای به بازار برمیگردند. این دستورالعمل اتفاقا با تبدیل شدن به یک الگوی معاملاتی زمینه را برای کسب سود نامتعارف فراهم کرده است. اینجاست که مقام ناظر باید به جای تمرکز بر چنین دستورالعملهایی با اتخاذ سیاستهای صحیح راه را برای تعمیق بورس و تحلیلی کردن فضای معاملات فراهم کند نه اینکه صرفا با اجرای یک دستورالعمل نمایشی که اتفاقا دستمایه شوخی در فضای مجازی نیز شده است، اصل نقدشوندگی در بورس را تحتالشعاع قرار دهد.
فرصتی که نادیده گرفته میشود
فضای یکدست معاملات و رشد قیمت پایانی بیش از ۹۰ درصد از تعداد نمادهای مورد معامله دیروز، موید این رشد دستهجمعی و بدون پشتوانه بنیادی سهام است. به نظر میرسد تداوم نزول ارزش ریال و التهاب در بازار ارز با ایجاد هیجان در معاملات سهام اینچنین استقبال دستهجمعی از سهام را رقم زده است. به دنبال این فضا، پول بدون هدف خاصی در معاملات سهام میچرخد و رشد قیمت غالب سهام فعال در بورس را رقم میزند. امری که مطابق هشدارهای مکرر «دنیای اقتصاد» در مورد پیامدهای تداوم این فضا، همچنان ادامه دارد. رنگ باختن تحلیل در این فضا به خوبی مشهود است.
جایی که سهام بدون پشتوانه بنیادی و بیاعتنا به وضعیت سودآوری شرکت در حال دادوستد است. بررسیها نشان میدهد طی روز گذشته حدود ۹۳ درصد از نمادهای فعال در بورس با رشد قیمت مواجه شدند و ۵۳ درصد نیز با صف خرید به کار خود پایان دادند. ارزش این صفوف خرید ۳۷۸ میلیارد تومان بوده است. یعنی در پایان معاملات دیروز حدود ۴۰۰ میلیارد تومان پشت درهای ورود به بورس باقی ماندهاند. این میزان نقدینگی در این فضا توان رشد قیمت غالب سهام را دارد. اگر سهامدار دستش به سهام ارزنده نرسد حتما هستند نمادهایی که روی موجهای سفتهبازانه منجر به کسب سود برای سهامداران شوند. بیتردید تشکیل این فضا در بازار سهام و ورود نقدینگی به معاملات امری خجسته است اما آنچه میتواند به تهدیدی برای معاملات تبدیل شود، ساز و کار دادوستد سهام و انفعال سیاستگذار است که زمینه را برای جریانهای سفتهبازی فراهم میکند. جایی که موجسواری روی این جریانات در نهایت زیان سهامداران را به همراه دارد و سپس با قطع اعتماد و امید سهامداران باز هم نقدینگی را از بورس فراری میدهد. آنجاست که شاید تازه مقام ناظر قدر فرصت طلایی این روزها را بداند.
«دنیای اقتصاد» بارها اشاره کرده است آنچه باید در این فضا مورد توجه مقام مسوول بازار قرار بگیرد، استفاده از بستر نقدینگی قابل توجه کنونی است. حالا که این میزان نقدینگی وارد معاملات سهام شده است، چرا سیاستگذار و سازمان بورس دست روی دست گذاشتهاند و معاملات را رصد میکنند. شاید هم با خوشحالی از وقوع این رشدها در دوران مدیریت خود، این بازدهیها را در کارنامه کاری خود ثبت میکنند غافل از اینکه رشد قیمت سهام ارتباطی به دوران کاری این مدیر و آن مدیر ندارد و سهامداران تنها اقداماتی را در کارنامه مسوولان مینویسند که بازار را تحلیلی میکند و اعتماد را به بورس افزایش میدهد. ۱۸ روز متوالی است که خالص تغییر مالکیت به نفع سهامداران خرد رقم میخورد. در این ۱۸ روز متوالی کاری بیش از ۳ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان نقدینگی وارد معاملات سهام شده است. رقمی که واقعا در مقاطعی یک رویا آن هم از نوع دست نیافتنی برای بورس به شمار میرفت. از سویی بسیاری از تصمیمات سرمایهگذاران برای رسیدن به چنین فضایی به تعویق افتاد (البته به تعویق انداختن این تصمیمات حتی در شرایط رکود بازار نیز از نگاه «دنیای اقتصاد» به هیچ وجه منطقی و علمی نبود). نگارنده در این متن انفعال سیاستگذار در سه محور را در شرایط فعلی بررسی میکند. لزوم عرضه اولیه، افزایش سهام شناور آزاد و حذف محدودیتها سه موضوعی است که قطعا میتوان از آنها در شرایط فعلی به نفع معاملات سهام و سهامداران استفاده کرد.
و ناگهان چه زود دیر میشود!
تجربه موفق عرضه اولیه پتروشیمی پارس همچنان در اذهان سهامداران است. استقبال از این عرضه اولیه و جذب نقدینگی قابل توجه چه در روزهای ابتدایی عرضه اولیه و چه پس از آن، هنوز سیاستگذار را به ضرورت انجام عرضه اولیه در بورس تهران و به ویژه مقطع حساس کنونی مجاب نکرده است، از این رو پس از آن هنوز عرضه جذابی در بورس تهران انجام نشده است.
علاوه بر این الزام شرکتها به عرضه سهام تحت مدیریت خود و افزایش سهام شناورآزاد حداقل به میزان استاندارد اعلام شده از سوی سازمان بورس نیز موردی است که هیچ توجهی از سوی مقام ناظر به آن نمیشود. در آخرین آمارها از سهام شناور آزاد شرکتها این رقم در ۱۰۱ مورد از شرکتها همچنان زیر ۱۰ درصد است. لزوم افزایش سهام شناورآزاد شرکتها به منظور تعمیق بورسی و گردش بیشتر نقدینگی در بازار فضا را برای جذب نقدینگی و هدایت به سوی سهام با پشتوانه بنیادی فراهم میکند چراکه میتوان به افزایش اعتماد به بازار سهام و بالطبع ایفای نقش این بازار در اقتصاد بیش از پیش کمک کرد.
حذف دامنه نوسان و حجم مبنا نیز موضوعی است که از سوی تحلیلگران بارها مورد تاکید قرار گرفته است. محدودیتهایی که تنها فاصله رسیدن به قیمت تعادلی را افزایش میدهد و نتیجهای جز پدیده صفنشینی در بازار به دنبال ندارد. صفنشینیهایی که خود خروج بورس از مدار منطق و تعادل را به دنبال میآورند و نشانههای آن در معاملات این روزهای بورس را میتوان به خوبی دید.
بیاعتنایی سیاستگذار به این موارد در حالی صورت میگیرد که حالا توقفهای پرتعداد گریبان بازار سهام را گرفته است. در فضای رونقی که ارزش معاملات بورس ارقام بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومانی را تجربه میکند، سازمان بورس در پی نوسان ۲۰ درصدی نماد در ۵ روز کاری متوالی و ۵۰ درصدی در ۱۵ روز معاملاتی متوالی نمادها را متوقف میکند. پس از آن گزارش شفافسازی یک خطی در قالب یک جمله واقعا کلیشهای به این مضمون که تغییری در وضعیت سودآوری شرکت رخ نداده است، به بازگشایی این نماد منجر میشود.
این فضا بر افزایش نوسانات سهام اتفاقا دامن میزند و برای سهامداران در شرایط کنونی به یک الگوی کسب سود منجر شده است. به این ترتیب که سهامداران بر اساس این دستورالعمل و با استفاده از حذف دامنه نوسان پس از بازگشایی این نمادها داد وستد خود را تنظیم میکنند.
امری که عامل نقدشوندگی سهام و تحلیل در شرایط کنونی را تحتالشعاع قرار داده است. غیر قابل توجیه بودن این رخداد از منظر سهامداران حتی به واکنش در فضای مجازی انجامیده است. جایی که رفت و برگشت نمادها در برخی تصاویر گرافیکی بهعنوان یک طنز تلخ دور بودن این دستورالعمل را از استانداردهای بینالمللی نشان میداد. کارشناسان معتقدند در هیچ بورسی این دستورالعملها به این شکل اجرا نمیشود و هنوز زبان بورس با زبان بینالمللی فاصله دارد. بر همین اساس باید چارهای به حال این رفت و برگشتهای پرتعداد بر معاملات سهام اندیشید و تمرکز را روی راهکارهای نتیجهبخش قرار داد.
هشدار دوباره به سهامداران
بازار سهام از اواخر بهار سالجاری به دنبال افت ارزش ریال مورد توجه سهامداران قرار گرفت و به تدریج شاخص کل قلههای پیشین خود را پشتسر گذاشت. این روند صرفنظر از دورههای اصلاح در مجموع صعود شاخص کل را به دنبال داشت. رشدی که اتفاقا از منظر کارشناسان از لحاظ بنیادی کاملا توجیه میشد. هر چند سیاستگذار به دلیل دخالت در نرخها همچنان مانع از انعکاس ارزش نرخ ارز در صورتهای مالی شرکتها شده بود اما پتانسیل بورس برای صعود بالا ارزیابی میشد. از میانههای شهریور بورسبازان شاهد اصلاح رفتار سیاستگذار در قبال نرخگذاری محصولات در بورس کالا بود. جایی که در ابتدا، فرآوردههای نفتی، فولاد و محصولات پتروشیمی از قید سقف رقابتی در بورس کالا نجات یافتند.پس از این دستورالعملها نقدینگی وارد معاملات سهام شد و با محوریت صنایع کالایی و صادرات محور رشد قابلتوجه قیمتها را به دنبال داشت. در این فضا ارزش معاملات خرد سهام رکورد میزد و به تدریج خود را به بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان در روز رساند. افزایش ورود نقدینگی اما فقط مختص سهام با پشتوانه بنیادی نشد. بورس هر روز با میزان قابلتوجهی پول از سهامداران خرد مواجه میشد که بدون تحلیل خاصی وارد سهام شرکتها میشد.
این روند همچنان ادامه دارد و هیچ تفکیکی بین صنایع و نمادها صورت نمیگیرد و غالب صنایع و سهام رشد قابلتوجهی را ثبت میکنند. این در حالی است که وضعیت سودآوری بسیاری از نمادها بهطور مثال بازار پایه به هیچ عنوان توجیهکننده این رشد قیمتها نیست. گویا سهامداران تنها در فضای کنونی اقتصاد به پیروی و دنبالهروی رفته و سهامدار بودن در بورس را انتخاب کردهاند. شاید هم هیجان و افت ارزش پول استیصال آنها برای ورود به بورس را داشته است. البته که افزایش جذب نقدینگی در بورس به دلیل اثرات خجسته آن بر اقتصاد کشور خاصه در شرایط کنونی امری خجسته است اما آنچه مهم است خارجشدن بورس از مدار تحلیل و منطق است. موضوعی که به هرحال در یک مقطع اثر خود را در معاملات سهام نشان خواهد داد. بورس تهران تجربه این رشدهای بیتحلیل را کم نداشته است.
شاید تازهترین تجربه به اواخر سال ۹۴ بازگردد که گروه خودرویی در یک مسیر رشد بیپروا در حال حرکت بود و در پایان رشد بیش از ۲۰۰ درصدی شاخص را در زمستان آن سال ثبت کرد. کمکم اما عدم توان بورسبازان در مقابله با واقعیت اقتصادی شرکتهای خودرویی منجر به توقف چنین صعود قیمتها شد و قیمت سهام خودرویی نیز به تدریج از آن سطوح عقبنشینی کردند و بسیاری با زیان مواجه شدند. پتانسیل کنونی بورس برای جذب نقدینگی و صعود نزد کارشناسان بسیار بالا است. این پتانسیل در نظرسنجیهای هر هفته سایت تحلیلی «دنیایبورس» از ابتدای تابستان کاملا نمایان است. جایی که پیشبینی روند هفتگی از سوی این کارشناسان همواره گزینه صعودی بوده و فارغ از استراحتهایی در واقع پتانسیل بورس بر همگان روشن شد. اما آنچه در این فضا مهم است، انتخاب سهم از روی تحلیل و منطق است، نه دنبالهروی و هیجان یا رصد صف خرید نمادها.
باید توجه داشت همانطور که عدهای با خریدهای خود جرقهای برای رشدهای هیجانی ایجاد میکنند، عده دیگر نیز در سقف قیمتی و پس از جهشهای متوالی تازه در جبهه خرید قرار میگیرند و این دسته بیشترین زیان را در سرمایه خود متحمل میشوند. کارشناسان معتقدند در رشدهای بدون پشتوانه بنیادی، لحظه ورود در هر لحظه میتواند سقف قیمتی برای سهم باشد.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد