زمان : 14 Dey 1387 - 00:02
شناسه : 14556
بازدید : 18738
حکایت شمر قدیم و جدید مهریز(به همراه گزارش تصویری یزدفردا ) حکایت شمر قدیم و جدید مهریز(به همراه گزارش تصویری یزدفردا )


یزدفردا :مهریز خبرنگاریزدفردا :نه من شمرم ، نه اینجا کربلا ست هدف این است همه اش اشک و بکا باشد مرحوم محمد شمر:
محمد زارعزاده معروف به ممد شمر تولد 1292 ،وفات 1384 در خانواده ای کشاورز به دنیا آمده خود به کار کشاورزی مشغول بوده ،بیش از هفتاد سال در روز عاشورا در حسینیه باغ بهار مهریز نقش شمر را ایفا می کرده ،قریب چهل سال در روز دوم محرم هر سال برای عزادارن آش پزی می نمود که در حال حاضر هم به یاد آن مرحوم مراسم آش پزیهر ساله برپا می شود.از سالی که به رحمت خدا رفت تنها کسی که از میان فرزندانش شباهت زیادی به او داشت نوه اش به نام عباس زارعزاده بود که در حال حاضر به مدت 3 سال نقش اورا به کمک دایی اش به نام حسین معروف به حسین شمردر روز عاشورا اجرا می
کند وامسال چهارمین سالگرد مرحوم محمد شمر می باشد. خداوند او را با اصحاب عاشورا ی حسینی محشور فرماید.آمین یارب العالمین
رجز خوانی توسط شمر در روز عاشورا
هنگام وارد شدن به حسینییه :
وقت آن شد که شتاب آوردم انشاءا... کوفه رابرتب و تاب آوردم انشاءا...
چرخیدن به دور حسینیه :
آمده لشکر ز خطا و ختن ، چین و زما چین ،حلب دو سمت بخارا امیر همه چتری، همه بنگنی ،همه دامن پر سنگی آمده اند بهر تو یا حسین ...
خطاب به امام حسین (ع):
یا حسین گفتم بیا بیعت کن ،دیدی چه ها شد بر سرت؟ کشته گردید اکبر ،عباس ، عون وجعفرت یا حسین ...
چرخیدن دور خیمه ها :
برم میان خلائق شما جماعت را ،که دیگری را نکنید ادعای امامت .شمر شدم که از همه بدتر کنم ،کربلا را زخون شهداتر کنم ،یا حسین ...یا حسین خیمه ز صحرای شهادت زده ای ، در صف کرببلا بیرق ماتم زده ای
مقابل تخت یزید :
ای یزید بن زیاد ! تو که بر تخت نشستی و تحت مطیع و امر و حکم تو هستیم ،ندهی حکم آب به ایشان امروز تا که حسین و عباس واکبر وقاسم روی به ما آورند.
بر سر آب فرات :
گر آب رسد به تمام خلق ا...،نمی رسد به شما غیر نابک بران یا حسین ...
خطاب به حضرت ابوالفضل (ع):
ای عباس تو جوان حسینی .حیف است کشته شوی بیا با یزید بیعت کن .نیست مهلت ای جوان محترم آنقدر که چشم بگذاری بهم کردم بیعت نمایی با یزید من در دو عالم می شوم رو سفید .
موقع شروع جنگ :
ای تو تبر بزن تبر ستم از چپ و راست
خطاب به حضرت علی اکبر (ع) :
چه کار به ابن صدر داری تو ای سرور اگر اطاعتش نکنی تنت می شود بی سر
موقع کشتن :
ای سرت از تن جدا خواهد نمایم از قفا بر زمینت آورم ای شهن شه کرببلا ،شمر ذی الجوشن بود نامم در این دشت بلا .
هنگام خارج شدن از حسینیه :
نه من شمرم ،نه اینجا کربلا باشد
غرض مقصود من این است همه اش اشک و بکا باشد خدا لعنت کند شمر و یزید و ابن مرجانه را. اجر کم علی الله

سرویس عکس یزدفردا -محرم

یزدفردا