یزدفردا:امیر حسین قریشی:چند سالی است که مسئولان استان یزد به باور صنعت توریست رسیدهاند و شهر بوی توسعه این صنعت را میدهد به نحوی که ساکنان محلات قدیمی شهر هم این تغییر را درک کرده و در ایام نعطیلات نوروز انواع غذاهای محلی و... ارائه میگردید.
باری به هر جهت سال را مزین کردهاند به سال حمایت از تولید ملی، اما تولید ملی خود نیازمند بستری برای شناسانده شدن هستند. یزد در باور شهروندان ایرانی شهری است کویری با مشکلات خاص در حوزه آب؛ اما در زمینه تاریخی و گردشگری اگر پرسشنامهای در بین نسل جوان ساکنان یزد و غیر شهروندان یزدی توزیع گردد خواهیم دید که دادههای گردشگری این شهروندان در حد سفر است.
به عنوان نمونه در مسیر تهران به یزد و بلعکس ما شاهد هیچگونه تابلوی در زمینه معرفی آثار باستانی استان یزد نیستیم. اتوبوسهای عازمی از یزذ به استانهای دیگر هیچ اثر و رنگ و بوئی از دغدغه معرفی آثار یزدی ندارند در این اتوبوسها، قطار، هواپیما و... بروشور و یا کتاب راهنمای گردشگری استان یزد وجود ندارد.
یزد شهری است با رنگ و بوی تاریخی خاص به نحوی که یکی از سه آتشکده روشن زرتشتیان در این استان وجود دارد اما کمتر کسی از این امر اطلاع دارد و یا اینکه کتابهای درسی دانش آموزان را اگر کاملا هم جستجو کنید دریغ از حضور سطری در معرفی یزد؛ استان یزد تنها استانی است که دارای موزه آب بوده و این موزه در گمنامی کامل به سر میبرد.
یزد را همه استانی کویری و خشک میدانند و البته این امر را اگر مبنای کاری در نطر بگیریم حتی همین مبحث کویری بودن میتواند بستری باشذ برای فعالیت امر کویر نوردی که در این راستا هم میبینم کاری صورت نگرفته و یا اگر هم صورت گرفته باشد همان بحث خودی و غیر خودی است که عدای کار نابلد آمدهاند و سکان امور را به دست گرفتهاند و اینگونه است که یزد همچنان گمنام مانده است و از ثمره سرمایه گردشگریش هیچ بهرهای نبرده است.
شایسته است مسئولان امر در زمینه گردشگری چند سفری را به استانهای دیگری داشته باشند تاکه ببینند مسئولان سایر شهرها از پتانسیلهای موجود چگونه استفاده کردهاند به عنوان نمونه مسئولان تبریزی از بستر فضایی پایانه مسافرتی استفاده کردهاند و بستر فضایی پایانه یزد چگونه است.
به عنوان نمونه اگر مورد فالوده(پالوده) یزدی از شهروندان ایرانی سئوال بپرسید شاهد خواهیم بود که کمترین اطلاعی در این زمینه دارد و یا اینکه در مورد آش رشته مخصوص این دیار اصلا چیزی نمیدانند. در مورد باغ دولت آباد یزد هم کمترین اطلاعی در دسترس قرار دارد در حالی که در ساختمانهای این باغ به صورت خاصی از هنر معماری وقت استفاده شده و ساختمان ویژه مهمان دارای بادگیری شش ظلعی است که در عصر امروزی هم نمونهای قابل تامل است. یا اینکه بحث زندان اسکندر و کچکاریهای خاص اسلامیش و این زندان که در اصل ساختمان یک مدرسه دینی بوده و براساس نوشتار تاریخی یکی از اولین مدارس اسلامی جهان است که در قالب نامهربانی مسئولان قرار گرفته و کمتر معرفی گردیده است و....
باری به هر جهت یزد شهری است که مسئولان امر باید چشمهایشان را بشویند و طور دیگری به پتانسیل و دادههای تناریخی این دیار بنگرند تا اینکه یزد بتواند سر قافله امور توریستی کشور گردد.